خدایا دلم که برایت تنگ می شود
با آنکه می دانم همه جا هستی
اما به آسمان نگاه می کنم چرا که آسمان سه نشانه از تو
دارد :
بی انتهاست ، بی دریغ است و چون یک دست مهربان همیشه بالای
سرماست !.
خداوندا....
به دل نگیر اگر گاهی
زبانم از شکرت باز می ایستد !!...
تقصیری ندارد...
قاصر است
کم می آورد در برابر بزرگی ات...
لکنت می گیرند واژه هایم در برابرت
در دلم اما همیشه
ذکر خیرت جاریست !!....
من هم یک مخاطب خاص دارم
مخاطبم هر روز ب من عشق میورزد
او شب ها قبل از خواب برایم قصه میگوید
صبح ها مرا با بوسه خود بیدار میکند
روزی سه بار صدایم میکند تا با او عاشقانه سخن بگویم
او عاشق من است
اما
اما من گاهی دست رد ب سینه ی عشق او میزنم
زمانی ک صدایم میکند تا با او سخن بگویم ،به او اعتنایی
نمیکنم
کتابی پر از نامه های عاشقانه به من داده و از من خواسته
بخوانمش ولی من چیزی از آن نمیدانم
شب ها بدون توجه به او میخوابم و صبح ها بدون یاد او بیدار
میشوم
گاهی به عشقش خیانت میکنم
اما او همچنان عاشق من است.......
...
راستی خدادلم هوای دیروز را کرد
هوای روزهای کودکی را
دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم
آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد
دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان
هر چه میخواهید بکشیداین بار تنها و تنها نردبانی بکشم به
سوی تو
دلم میخواهد …
می شود باز هم کودک شد؟؟
خدایا!
من گمشده دریای متلاطم روزگارم و تو بزرگواری!
پس خدایا!
هیچ می دانی که بزرگوار آن است که گمشده ای را به مقصد
برساند؟
تا ابد محتاج یاری تو,
رحمت تو,
توجه تو,
عشق تو,
گذشت تو,
عفو تو,
مهربانی تو ...
و در یک کلام محتاج توام ...!!!
خداوندا ، بلندای دعایت را عطایم کن
تو ای معشوقه عالم
از این پس عاشقی را پیشه ام فرما
خدایا راستش من آدمیزادم
گاه گاهی گر گناهی میکنم ، طغیان مپندارش !
کریما من گنهکارم ، تو بخشنده !
خداوندا
تو میدانی که من دلواپس فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زیبا را
مبادا جا بمانم از قصار موهبت هایت
خداوندا مرا مگذار تنها لحظه ای حتی
خدايا بابت هر شبي كه بي شكر تو سر به
بالين نهادم
بابت لحظات شادي كه به يادت نبودم
بابت هرگره كه به دست تو بازشد و من به شانس نسبتش دادم
بابت هرگره كه به دستم كور شد و مقصرتورا ميدانستم مرا
ببخش...
چی می شد اگه خداچی می شد اگه خدا امروز وقت نداشت به
ما برکت بده، چرا که ما وقت نکردیم دیروز از او تشکر
کنیم.
چی می شد اگه خدا فردا دیگه ما را هدایت نمی کرد، چون
امروز اطاعتش نکردیم.
چی می شد اگه خدا امروز با ما همراه نبود، چرا که دیروز
قادر به درکش نبودیم.
چی می شد که دیگه شکوفا شدن گلی را نمی دیدیم، چرا که وقتی
خدا بارون فرستاده بود گله کردیم و شکر نکردیم.
چی می شد اگه خدا عشق و مراقبتش را از ما دریغ می کرد، چرا
که ما از محبت ورزیدن به دیگران دریغ کردیم.
چی می شد اگه خدا در خانه اش را می بست، چرا که ما در قلب
های خود را بسته بودیم.
چی می شد اگه خدا امروز به حرف هامون گوش نمی کرد، چون...
خدای من
نه آن قدر پاکم که کمکم کنی و نه آن قدر بدم که رهایم کنی
میان این دو گمم
هم خود را و هم تو را آزار میدهم
هر چه قدر تلاش کردم نتوانستم آنی باشم که تو خواستی
و هرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهایم کنی
آنقدر بی تو تنها هستم که بی تو یعنی “هیچ” یعنی “پوچ”
♥ ♥
از تصادف جان سالم به در برده بود و می گفت
زندگی اش را مدیون ماشین مدل بالایش است
و خدا همچنان لبخند میزد ♥ ♥
خدایا..
ﻫــﺪﺍﯾﺘــﻢ ﮐــﻦ ﺗﺎ ﺑــﻪ ﺍﯾــﻦ ﺑــﺎﻭﺭ...