تولی به معنای دوست داشتن و تبری به معنای بیزای جستن و تنفر است (گردآوری : انجمن ناجی) که این دو از فروع دینی اسلام به شمار می روند. و هر مسلمانی باید با اهل حق دوستی کند و از اهل باطل بیزاری بجوید. که اوج این دوستی ها در اهل بیت (علیهم السلام) است و اوج بیزاری جستن، از سران شرک و کفر می باشد.
درباره تولی می توان به این آیات استناد کرد:
«لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى[شوری/۲۳] من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى كنم جز دوستداشتن نزدیكانم [اهل بیتم].»
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ[توبه/۱۱۹] اى كسانى كه ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید!»
«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ[توبه/۷۱] مردان و زنان باایمان، ولىّ (و یار و یاور) یكدیگرند.»
و درباره تبری آیات فراوانی وجود دارد که به چند نمونه آن اشاره می کنیم:
«لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِكَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فی شَیْءٍ ...[آل عمران/۲۸] افراد باایمان نباید به جاى مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود انتخاب كنند و هر كس چنین كند، هیچ رابطه اى با خدا ندارد.»
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ[مائده/۵۱] اى كسانى كه ایمان آورده اید! یهود و نصارى را ولّى (و دوست و تكیهگاه خود،) انتخاب نكنید! آنها اولیاى یكدیگرند و كسانى كه از شما با آنان دوستى كنند، از آنها هستند.»
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ وَ إِخْوانَكُمْ أَوْلِیاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإیمانِ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[توبه/۲۳] اى كسانى كه ایمان آورده اید! هر گاه پدران و برادران شما، كفر را بر ایمان ترجیح دهند، آنها را ولىّ (و یار و یاور و تكیه گاه) خود قرار ندهید! و كسانى از شما كه آنان را ولىّ خود قرار دهند، ستمگرند!»
«لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشیرَتَهُمْ[مجادله/۲۲] هیچ قومى را كه ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمى یابى كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند.»
«قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْكُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنا بِكُمْ وَ بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً[ممتحنه/۴] براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و كسانى كه با او بودند وجود داشت، در آن هنگامى كه به قوم (مشرك) خود گفتند: «ما از شما و آنچه غیر از خدا مى پرستید بیزاریم ما نسبت به شما كافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنى همیشگى آشكار شده است»
درباره چیستی و چرایی این دو نیز باید گفت که: از نظر منطقی این دو باید وجود داشته باشند. انسانی که نسبت به مساله ای عشق می ورزد با هم سنخان خود در محبوب دوستی می کند و از سویی باید با عوامل آسیب رسان به عشق و علاقه خود، دشمنی کند. از همین روست که عشق و محبت انسان، برای او مرز و خط قرمز می آفریند.
اگر باید با اولیاى الهی دوستى كرد، با دشمنان خدا هم باید دشمنى كرد. و اگر «دشمنى» با دشمنان خدا نباشد، به تدریج رفته رفته، همان دشمنی ها عادی و طبیعی جلوه می کند و شخص خود در صف دشمنان اولیاء الهی در می آید. در واقع تبری جستن به مانند سیستم دفاعی بدن است که مانع رشد میکروب ها می شود. علاوه بر اینکه می تواند معیار و محکی جدی برای مدعیان باشد که در ادعای دوستی و عشق خود، چقدر جدی و صادق هستند.
دقت در احادیث نیز می تواند اهمیت بسیار والای تولی و تبری را نشان دهد که در اینجا به چند مورد اشاره می کنیم:
پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله روزى پرسشى را در بین اصحابش مطرح كرد و آن این بود: در میان دستگیره هاى ایمان كدامیك از همه محكمتر است؟ گفتند: خدا و پیغمبرش بهتر مىدانند، آنگاه یكى از ایشان گفت: نماز، و دیگرى گفت: زكات، شخصى گفت: روزه، و یكى دیگر از ایشان گفت: حج و عمره، و دیگرى گفت: جهاد، آنگاه پیغمبر خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: همه اینها كه نام بردید، كارهاى با فضیلتى است، ولى پاسخ سؤال من نیست، (بلكه) قوى ترین دستگیره ایمان، دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى خداست، و دوست داشتن اولیاء خدا، و بیزارى جستن از دشمنان خدا، مى باشد.[۱]
همچنین امام رضا (ع) می فرمایند: کمال دین ولایت ما و برائت از دشمنان ماست (گردآوری : انجمن ناجی)[۲]
اما نکته ای که باید به آن توجه کنیم این است که تبری جستن از دشمنان الهی، به این معنا نیست که با تمام مخالفان فکر و اندیشه خود بجنگیم. خدای متعال در قرآن صریحا این مساله را بیان کرده است:
«لا یَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِیارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ * إِنَّما یَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِیارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ[ممتحنه/۸-۹] خدا شما را از نیكى كردن و رعایت عدالت نسبت به كسانى كه در راه دین با شما پیكار نكردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمى كند چرا كه خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستى و رابطه با كسانى نهى مى كند كه در امر دین با شما پیكار كردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند یا به بیرون راندن شما كمك كردند و هر كس با آنان رابطه دوستى داشته باشد ظالم و ستمگر است!»
[۱]. معانی الاخبار، ص ۳۹۸.
[۲]. بحار الأنوار، ج۲۷، ص۵۸.
رفتن به بخش احکام و عقاید اسلامی در لینک زیر. http://najiforum.ir/forum-856.html
«تولّی» و «تبرّی» از فروع دین برشمرده شده است (گردآوری : انجمن ناجی)
فهرست مندرجات
۱ - روایات
۲ - تعریف لغوی «تولّی»
۳ - تعریف لغوی «تبرّی»
۴ - تعریف اصطلاحی تولی و تبری
۵ - پانویس
روایات
«فضیل بن یسار» یکی از یاران امام صادق(ع) نقل می کند:«سالت أبا عبداللّه ، علیه السلام، من الحبّ والبغض أمن الإیمان هو؟ فقال: و هل الإیمان إلاّ الحبّ والبغض» [۱]
از امام صادق(ع) پرسیدم: آیا دوستی و دشمنی از ایمان است؟ فرمود: آیا ایمان جز دوستی و دشمنی است؟
در روایت دیگری، امام صادق(ع) می فرماید:«من أحبّ للّه و أبغض للّه و أعطی للّه فهو ممّن کمل إیمانه» [۲]
آن کس که برای خدا دوستی بورزد، برای خدا دشمنی کند و برای خدا ببخشد، از کسانی است که ایمان او کامل شده است (گردآوری : انجمن ناجی)
و باز می فرماید:«کلّ من لم یحبّ علی الدین ولم یبغض علی الدین فلا دین له» [۳]
کسی که دوستی و دشمنی اش براساس دین نباشد، دین ندارد.
تعريف لغوي «تولّی»
«تولّی» بر وزن ترقّی مصدر باب تفعّل از ماده «ولی» و در لغت به معنای پذیرش ولایت و کسی را ولیّ خود قرار دادن است (گردآوری : انجمن ناجی) [۴]
«ولیّ» در زبان عرب به معنای دوست، یاور و سرپرست آمده است (گردآوری : انجمن ناجی) چنانکه مصدر آن «ولایت» نیز به معنای دوستی، یاوری و سرپرستی استعمال شده است (گردآوری : انجمن ناجی) بنابراین تولّی هم می تواند به معنای پذیرش دوستی و کسی را دوست خود قرار دادن باشد و هم می تواند به معنای پذیرش سرپرستی و کسی را سرپرست خود قرار دادن. اما با توجه به موارد استعمال این کلمه در آیات و روایات می توان گفت که دوستی و سرپرستی لازم و ملزوم یکدیگرند و پذیرش دوستی مقدمه پذیرش سرپرستی است؛ چرا که دل سپردن مقدمه سرسپردن است و انسان تا به کسی دل نبندد نمی تواند سرسپرده او شود و چنانکه باید و شاید تسلیم او گردد. [۵] [۶] [۷]
تعريف لغوي «تبرّی»
«تبرّی» نیز بر همان وزن و از همان مصدر از ماده «برء» و به معنای بیزاری جستن، بیزار شدن و دوری گزیدن آمده است (گردآوری : انجمن ناجی) [۸]
تعریف اصطلاحی تولی و تبری
«تولی» به معنی اعتقاد به امامت و خلافت ائمه اطهار(عليهمالسلام) و اظهار دوستی و علاقه نسبت به ايشان و تبری به معنی دشمنی و بيزاری از دشمنان آنان و لعن و نفرين بر آنهاست (گردآوری : انجمن ناجی)
تولی و تبری دو امر ضروری دين اسلام و از جمله واجبات الهی است و هر مسلمان وظيفه دارد تا با استفاده از دلايل عقلی و نقلی به اين دو موضوع همانند ساير واجبات الهی اعتقاد پيدا كند.
آنچه كه در فرهنگ اهل بيت(عليهمالسلام) و سيره عملی آنان در روایات وارد شده و عبارات فراوانی كه در كتب ادعیه و زیارات از ايشان نقل شده است خود گواه ديگری بر اهميت و جايگاه والای تبری و تولی در مكتب تشیع و اسلام راستين است (گردآوری : انجمن ناجی) [۹]
پانویس
۱. ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۲۵، ح۵.
۲. ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۲۴، حدیث۱.
۳. ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۲۷، حدیث۱۶.
۴. ↑ پایگاه حوزه نت.
۵. ↑ .ک:ابی الفصل جمال الدین محمد بن مکرم (ابن منظور)، لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۷، ماده «ولی
۶. ↑ احمد بن محمد بن علی المقری الفیّومی، المصباح المنیر فی غریب شرح الکبیر، ص ۶۷۳-۶۷۲
۷. ↑ علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ج۵، ص۶۲۷۲، ماده تولی.
۸. ↑ .ر.ک: احمد بن حمد بن علی المقری الفیومی، همان، ص۴۷-۴۶، ماده بری. علی اکبر دهخدا، همان، ج۴، ص۵۷۵، ماده تبری.
۹. ↑ .مركز نشر اعتقادات
لنگر به همین ارسالی کلیک کنید http://najiforum.ir/thread-22678.html
تولّی بر وزن ترقّی مصدر باب تفعّل از ماده «ولی» و در لغت به معنای پذیرش ولایت و کسی را ولیّ خود قرار دادن است (گردآوری : انجمن ناجی) «ولیّ» در زبان عرب به معنای دوست، یاور و سرپرست آمده است (گردآوری : انجمن ناجی)
چنانکه مصدر آن «ولایت» نیز به معنای دوستی، یاوری و سرپرستی استعمال شده است (گردآوری : انجمن ناجی) بنابراین تولّی هم می تواند به معنای پذیرش دوستی و کسی را دوست خود قرار دادن باشد و هم می تواند به معنای پذیرش سرپرستی و کسی را سرپرست خود قرار دادن. اما با توجه به موارد استعمال این کلمه در آیات و روایات می توان گفت که دوستی و سرپرستی لازم و ملزوم یکدیگرند و پذیرش دوستی مقدمه پذیرش سرپرستی است؛ چرا که دل سپردن مقدمه سرسپردن است و انسان تا به کسی دل نبندد نمی تواند سرسپرده او شود و چنانکه باید و شاید تسلیم او گردد.2
«تبرّی» نیز بر همان وزن و از همان مصدر از ماده «برء» و به معنای بیزاری جستن، بیزار شدن و دوری گزیدن آمده است.3 در مورد معنای اصطلاحی این دو کلمه نیز گفته اند:
تولّی و تبرّی؛ یعنی انسان از لحاظ عاطفی، قلب خود را از محبت و علاقه خدا، پیامبران و ائمه معصومین و جانشینان به حق آنان (فقیهان) و مؤمنان پر کند و در عین حال، بغض و کینه دشمنان آنها را به دل بگیرد و از نظر سیاسی و اجتماعی، سرپرستی، رهبری، دوستی و حکومت الهی را بپذیرد و از حکومت دشمنان اسلام دوری جوید. پی نوشتها:
2 .ر.ک: ابی الفصل جمال الدین محمد بن مکرم (ابن منظور)، لسان العرب، ج15، ص407، ماده «ولی»؛ احمد بن محمد بن علی المقری الفیّومی، المصباح المنیر فی غریب شرح الکبیر، ص 673-672؛ علی اکبر دهخدا، لغتنامه، ج5، ص6272، ماده تولی.
3 .ر.ک: احمد بن حمد بن علی المقری الفیومی، همان، ص47-46، ماده بری. علی اکبر دهخدا، همان، ج4، ص575، ماده تبری.
4 .ابوالفضل شکوری، فقه سیاسی اسلام، ص446-429.
لنگر به بخش احکام اسلامی کلیک کنید http://najiforum.ir/forum-856.html
در فرهنگ شيعه «تولي» و «تبري» از اصول مذهب محسوب مي شوند و اين بدين معنا است که هر کس وظيفه دارد به مفاد «تولي» و «تبري» عمل کند و اگر نکند مرتکب گناه شده است .مفهوم تولي و تبري
- «تولي» يعني دوست داشتن اميرالمؤمنين «علي» عليه السلام و فرزندان معصوم آن حضرت عليهم صلوات الله اجمعين
- «تبري» يعني دشمن داشتن دشمنان علي (ع) و فرزندان معصوم آن بزرگوار و منظور از دوست داشتن حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام و فرزندان معصوم آن وجود مقدس تنها محبت و ارادت خاص قلبي نيست بلکه هدف آن است ضمن داشتن محبت قلبي معتقد باشيم هر 12 نفر امام هستند و هر يک سه مقام مشخص دارند:
الف) مقام مرجعيت و ولايت ديني
ب) مقام ولايت قضايي
ج) مقام ولايت سياسي و اجتماعي (1)
بر اساس اين انديشه ما تکليف داريم معصومين (ع) را الگوي اعمال و رفتار خودمان قرار دهيم و دستورهاي ديني ، سياسي، قضايي خود و جامعه مان را از آنان بياموزيم «قول» و «عمل» آنان را حجت بدانيم و اگر اين گونه باشيم «تولي» مدار هستيم و از مزاياي آن نيز بهره مند خواهيم شد وگرنه گناهکار بوده و معاقب نيز خواهيم بود.
مفهوم «تبري» هم بر اساس الگوي «تولي» مشخص مي شود يعني اين که ما همگي وظيفه داريم ضمن داشتن عداوت قلبي نسبت به دشمنان حضرت اميرالمؤمنين (ع) و اولاد طاهرينش معتقد باشيم:
اعمال ، رفتار، کردار مخالفين ولايت در تمام مسايل ديني، سياسي، قضايي حجت نيست و سنديت ندارد ما هم حق الگوبرداري از آنان را نداريم و اگر چنين باشيم هم گناهکار و هم معاقب و هم هيچ گونه عمل خيري در پيشگاه حضرت حق سبحانه و تعالي نخواهيم داشت.اهميت تولي و تبري از ديدگاه معصومين عليهم السلام :
«قال رسول الله (ص): و لايه علي بن ابي طالب ولايه الله و حبه عباده الله و اتباعه فريضه الله و اوليائه اولياء الله و أعدائه اعداء الله و حربه حرب الله و سلمه سلم الله عزوجل (2). »
«رسول اکرم (ص) فرمود: ولايت اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب [صلوات الله و سلامه عليه] ولايت خدا و محبت او عبادت خدا است و پيروي او واجب الهي است و اولياي او دوستان خدايند و دشمنان او دشمنان خدا و جنگ با او جنگ با خدا است و صلح با او صلح با خدا مي باشد.» زراره از امام باقر (ع) نقل کرده که آن حضرت فرموده است:
«بني الاسلام علي خمسه اشياء: علي الصلاه و الحج و الصوم و الولايه قال زراره: فقلت و اي شيء من ذلک افضل؟ فقال: الولايه افضل لأنها مفتاحهن هو الدليل عليهن (3).»
«اسلام بر پنج چيز بنا شده است: بر نماز و زکات و حج و روزه و ولايت زراره (رض) گفت: عرض کردم کدام يک از اين پنج چيز برتر است؟ فرمود: ولايت برتر است زيرا مفتاح و کليد چهار چيز ديگر مي باشد و ولي راهنمايي بر آن ها مي کند.»
ابوذر صحابي بزرگ رسول الله (ص) از آن حضرت نقل کرده است که از حضرتش شنيديم که مي فرمود:
«الا ان مثل اهل بيتي فيکم مثل سفينه نوح من قومه ، من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق (4).»
«مثل اهل بيت من (ع) در ميان شما مانند کشتي نوح (ع) در قومش مي باشد هر کس بر آن نشيند نجات يابد و هر که از آن تخلف ورزد غرق شود.»نقش تولي و تبري در پذيرش اعمال صالحه
در فرهنگ شيعه «تولي» و «تبري» شرط اساسي پذيرش اعمال صالحه است و بدون داشتن اين دو هيچ عملي پذيرفته نيست مثل آن مي ماند که شخص هيچ گونه عمل خيري انجام نداده باشد در اين زمينه روايات متعددي در متون اسلامي مطرح شده که برخي از آنان آورده مي شود:
حضرت امام سجاد (ع) به نقل از رسول الله فرموده که آن وجود مقدس (ص) فرموده اند:
« ما بال اقوام اذا ذکر عندهم آل ابراهيم (ع) فرحوا استبشروا و اذا ذکر عندهم آل محمد (ص) اشمأزت قلوبهم و الذي نفس محمد (ص) بيده لو ان عبدا جاء يوم القيامه بعمل سبعين نبيا ما قبل الله ذلک حتي يلقاه بولايتي و ولايه اهل بيتي عندالله . (5)»
«چه مي شود مردمي را که چون خاندان ابراهيم (ع) در نزد ايشان ياد شود شاد و مسرور گردند و چون از خاندان محمد (ص) ياد کنند دل هايشان متنفر شود قسم به آن کس که جان محمد (ص) در دست اوست اگر بنده اي در روز قيامت عمل هفتاد پيغمبر (ص) را بياورد خدا از او نپذيرد تا خدا را ديدار کند به ولايت من و ولايت اهل بيت (ع) من در نزد خدا.»
ابوحمزه ثمالي ره روايت مي کند که به حضرت باقر (ع) گفتم :
«جعلت فداک يابن رسول الله (ص) قد يصوم الرجل النهار و يقوم الليل و يتصدق و لا نعرف منه الا خيرا الا انه يعرف قال فتبسم ابوجعفر (ع) فقال: يا ثابت انا في افضل بقعه علي ظهر الأرض لو ان عبدا لم يزل ساجدا بين الرکن و المقام حتي يفارق الدنيا و لم يعرف و لا يتنا لم ينفعه ذلک شيئا(6).»
«يابن رسول الله (ص) فدايت شوم، شخصي روز روزه دار و شب به عبادت مي گذراند و صدقه مي دهد و جز خير و خوبي از او نمي دانم جز آن که اقرار به ولايت شما ندارد؟ گويد: امام (ع) تبسم کرد و فرمود: اي ثابت من در برترين مکان هاي زمين هستم اگر بنده اي هميشه در سجده در ميان رکن و مقام باشد تا پايان عمر که از دنيا برود ولي ولايت ما را نشناسد اين عبادت سودي به حال او ندارد.»
امام صادق (ع) هم فرموده است :
«ان اول ما يسئل عنه العبد اذا وقف بين يدي الله جل جلاله عن الصلوات المفروضات و عن الزکوه المفروضه و عن الصيام المفروض و عن الحج المفروض و عن ولايتنا اهل البيت فان اقربوا لا يتنا ثم مات عليها قبلت منه صلوته و زکوته و حجه و ان لم يقربو لايتنا بين يدي الله جل جلاله لم يقبل الله عزوجل منه شيئا من اعماله (7).»
«نخستين چيزي که از بنده به هنگامي که در پيشگاه خداي جل و جلاله مي ايستد پرسيده مي شود از نمازهاي واجب و زکات واجب و روزه ي واجب و حج واجب و از ولايت ما اهل بيت (ع) است که اگر اقرار به ولايت ما کرده و بر آن مرده باشد نماز و روزه و زکات و حجش پذيرفته مي شود و اگر در پيشگاه خدا جل جلاله بر ولايت ما اقرار نکند خداي عزوجل چيزي از اعمالش را نخواهد پذيرفت.»
رسول مکرم اسلام (ص) هم در چنين زمينه اي فرموده است:
«لو ان رجلا قام ليله وصام نهاره و تصدق بجميع ماله و حج جميع دهره و لم يعرف ولايه ولي الله فيواليه و يکون جميع اعماله بدلالته اليه ما کان له علي الله حق في ثوابه و لا کان من اهل الايمان ...(8). »
«اگر مردي تمام شب هاي عمرش را به عبادت و تمام روزهايش را به داشتن روزه بگذرد و همه ي مالش را صدقه دهد و تمام عمرش حج کند ولي ولايت ولي خدا را نشناسد که دوستش بدارد و همه کارهاي خويش را به دستور و دلالت او انجام دهد حق پاداشي بر خدا ندارد و از مؤمنان محسوب نخواهد شد.
در روايت ديگر رسول الله (ص) فرموده است :
«من مات و لم يعرف امام زمانه اي من يجب ان يقتدي به في زمانه مات ميته جاهليه (9).»
«هر کس بميرد و امام زمان خود را نشناسد يعني امامي را که پيروي از وي واجب است نشناسد مردنش همانند مردن مردم عهد جاهليت و بت پرستي مي باشد.»
امام حسن عسگري (ع) فرموده اند :
«لا يقبل الله احد عملا الا بولايتهما و معاده اعدائهما و ان کان ما بين الثري الي العرش ذهبا يتصدق به في سبيل الله (10).»
«خداوند هيچ عبادتي را نمي پذيرد مگر به ولايت پيامبر و علي (ع) و دشمني با دشمنان اين دو اگر چه [شخص به اندازه] مابين زمين تا عرش الهي در راه خدا طلا صدقه بدهد»
اميرالمؤمنين علي (ع) در خصوص اهل بيت فرموده اند:
«انظروا اهل بيت نبيکم فالزموا سمتهم و اتبعوا اثرهم فلن يخرجوکم من هدي و لن يعيدوکم في ردي ، فأن لبدوا فالبدوا ، و ان نهضوا فانهضوا و لا تسبقوهم فيضلوا و لا تتأخروا افتهلکوا.(11)»
«نظر به اهل بيت پيغمبر خود کنيد . از سمتي که آنان گام برمي بردارند منحرف نشويد و قدم به جاي قدمشان بگذاريد و آنان هرگز شما را از جاده هدايت بيرون نمي برند و به پستي و هلاکت باز نمي گردانند ، اگر سکوت کنند سکوت کنيد و اگر قيام کنند قيام کنيد از ايشان سبقت و پيشي نگيريد که گمراه مي شويد و از آنان عقب نمائيد که هلاک مي گرديد .»
امام رضا (ع) هم در روايتي به نقل از امام باقر (ع) فرموده اند:
«من سره ان لا يکون بينه و بين الله حجاب حتي ينظر الي الله و ينظر الله اليه فليتوال آل محمد و يتبرأ من عدوهم . و يأتم بالأمام منهم فانه اذا کان کذلک نظر الله اليه و نظر الي الله (12).»
«هر که دوست دارد که ميان او و خدا حجاب و پرده اي نباشد تا خدا را ببيند و خدا نيز به او نظر فرمايد بايد آل محمد (ص) را دوست بدارد و از دشمنانش بيزاري جويد و به امام از آنان اقتداء کند که چون اين گونه باشد خدا به او نظر فرمايد و خود نيز نظر به خدا نمايد.»محبت «اهل البيت» از ديدگاه بزرگان اهل سنت
مي دانيم ، زمخشري و فخر رازي از علماي بزرگ اهل سنت محسوب مي شوند و اين دو از کساني هستند که در باب «ولايت» به جنگ شيعه آمده اند.
ولي با همه ي عناد و لجاجت نتوانسته اند بخشي از واقعيت را کتمان نمايند هر چند مفهوم حديث را «تحريف» کرده اند ولي هر دو نفر تصريح کرده اند که حديث ذيل از رسول مکرم اسلام (ص) نقل شده است:
« من مات علي حب آل محمد مات شهيدا، ألا و من مات علي حب آل محمد مات مغفورا له ، ألا و من مات علي حب آل محمد مات تائبا ألا و من مات علي حب آل محمد مات مؤمنا مستکمل الأيمان .... ألا و من مات علي بغض آل محمد مات کافرا، ألا و من مات علي بغض آل محمد لم يشم رائحه الجنه (13).»
«هر کس که بر دوستي آل محمد بميرد، شهيد مرده است ،
«هر کس که بر دوستي آل محمد بميرد آمرزيده مرده است ،
«هر کس که بر دوستي آل محمد بميرد، توبه کار مرده است ،
«هر کس که بر دوستي آل محمد بميرد، مؤمن و کامل ايمان مرده است ....
«هر کس که بر دشمني آل محمد بميرد، کافر مرده است ،
«هر کس که بر دشمني آل محمد بميرد، بوي بهشت را استشمام نخواهد کرد. »
اين دو نفر، همانند ديگر اسلافشان چون نتوانسته اند اصل حديث را کتمان نمايند معناي آن را تحريف کرد ، و گفته اند منظور محبت قلبي است که ما هم قلبا آل محمد را دوست داريم!!! در صورتي که منظور رسول الله از «محبت اهل بيت» همان گونه که در سطور گذشته توضيح داده ايم فقط محبت قلبي نيست.
مسأله تولي و تبري را در قرآن مجيد مورد بررسي قرار مي دهيم :
1. قد کانت لکم أسوه حسنه في ابراهيم و الذين معه اذا قالوا لقومهم انا برآء منکم و مما تعبدون من دون الله ( سوره ي ممتحنه ، آيه ي 4.)
سرمشق خوبي در زندگي ابراهيم و کساني که با او بودند براي شما وجود داشت ، در آن هنگام که به قوم (مشرک) خود گفتند ما از شما و آنچه غير از خدا مي پرستيد بيزاريم !
2. لقد کان لکم فيهم أسوه حسنه لمن کان يرجوا الله و اليوم الآخر و من يتول فان الله هو الغني الحميد ( سوره ي ممتحنه ، آيه ي 6)
(آري) براي شما در زندگي آنها اسوه ي حسنه ( و سرمشق نيکويي) بود ، براي کساني که اميد به خدا و روز قيامت دارند ؛ و هر کس سرپيچي کند ( به خويشتن ضرر زده است . زيرا ) خداوند بي نياز و شايسته ي ستايش است (گردآوری : انجمن ناجی)
3. لقد کان لکم في رسول الله أسوه حسنه لمن کان يرجوا الله و اليوم الآخر و ذکر الله کثيرا ( سوره ي احزاب ، آيه ي 21)
مسلما براي شما در زندگي رسول خدا سرمشق نيکويي بود، براي آنها که اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند و خدا را بسيار ياد مي کنند .
4. لا تجد قوما يؤمنون بالله و اليوم الآخر يوادون من حاد الله و رسوله و لو کانوا آباءهم أو أبنائهم أو اخوانهم أو عشيرتهم أولئک کتب في قلوبهم الايمان و أيديهم بروح منه و يدخلهم جنات تجري من تحتها الأنهار خالدين فيها رضي الله عنهم و رضوا عنه أولئک حزب الله ألا ان حزب الله هم المفلحون (سوره ي مجادله، آيه ي 22)
هيچ قومي را که ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمي يابي که با دشمنان خدا و رسولش دوستي کنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندان باشند؛ آنان کساني هستند که خدا ايمان را بر صفحه ي دلهايشان نوشته، و با روحي از ناحيه ي خودش آنها را تقويت فرموده، و آنها را در باغهايي از بهشت وارد مي کند که نهرها از زير (درختانش) جاري است، جاودانه در آن مي مانند؛ خدا از آنها خشنود است و آنان (نيز) از خدا خشنودند، آنها «حزب الله» اند، بدانيد «حزب الله» پيروز و رستگارند.
5. يا أيها الذين آمنوا لا تتولوا قوما غضب الله عليهم (سوره ي ممتحنه، آيه ي 12) اي کساني که ايمان آورده ايد! با قومي که خداوند آنان را مورد غضب قرار داده، دوستي نکنيد!
6. و المؤمنون و المؤمنات بعضهم بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنکر و يقيمون الصلاه و يؤتون الزکاه و يطيعون الله و رسوله أولئک سيرحمهم الله ان الله عزيز حکيم (سوره ي توبه، آيه 71)
مردان و زنان با ايمان ولي (و يار و ياور) يکديگرند؛ امر به معروف و نهي از منکر مي کنند؛ نماز را برپا مي دارند؛ و زکات را مي پردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت مي کنند؛ به زودي خدا آنان را مورد رحمت خويش قرار مي دهد؛ خداوند توانا و حکيم است!
7. الله ولي الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الي النور و الذين کفروا أولياؤهم الطاغوت يخرجونهم من النور الي الظلمات أولئک أصحاب النارهم فيها خالدون (سوره ي بقره، آيه ي 257)
خداوند، ولي و سرپرست کساني است که ايمان آورده اند؛ آنها را از ظلمتها، به سوي نور خارج مي سازد؛ (اما) کساني که کافر شدند، اولياي آنها طاغوتها هستند که آنها را از نور، به سوي ظلمتها بيرون مي برند؛ آنها اهل آتشند و هميشه در آن خواهند ماند.
8. يا أيها الذين آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقين (سوره ي توبه، آيه ي 119)
اي کساني که ايمان آورده ايد تقواي الهي پيشه کنيد و (هميشه) با صادقان باشيد!پی نوشت ها :
1- هر چند معصومين (ع) ولايت تکويني نيز دارند ولي چون ولايت تکويني فقط به اعتقاد قلبي مربوط مي باشد از موضوع بحث خارج بود، و لذا از آوردن آن خودداري شده است (گردآوری : انجمن ناجی)
2- امالي صدوق ص 32.
3- ولايه الفقيه ج 1 ص13.
4- بحار الانوار ج 27 ص 112 .
5- مستدرک الوسائل ج 1 ص150.
6- جامع احاديه الشيعه ج1 ص 427.
7- همان ج1 ص429.
8- سفينه ج2 ص 691.
9- بحار الانوار ج 65 ص 239.
10- مستدرک الوسايل ج4 ص 247.
11- سليم بن قيس ص 715.
12- مستدرک السفينه ج 10 ص 445.
13- التفسير الکبير فخر رازي، ج 27، ص 166 و الکشاف زمخشري، ج 4 ذيل آيه 32 سوره ي شوري http://najiforum.ir/thread-22678.html