اعتراض به گرمای هوا !! روز عیسی بن مریم ( علیه السلام ) در
بیابان بود باران شدیدی او را گرفت به هر طرف روی کرد
پناهی و مکانی ندید. تا رسید به جائی دید یک نفر نماز
میخواند وبه حوالی او باران نمی بارد . چون نماز را تمام
کرد حضرت عیسی ( علیه السلام ) به او فرمود : بیا دعا کنیم
تا باران آرام بگیرد .
عـــابد : من چگونه دعا کنم و حال آنکه
چهل سال است که در این مکان به عبادت خدا قیام کرده ام تا
توبه مرا قبول کند و هنوز قبول توبه ام معلوم نیست .