«گفتم ببخشید دیگه» / «حالا چی شده مگه؟» / «یه بار گفتی شنیدیم»
توصیف موقعیت:
بی معذرت خواهی (!) در واقع ویژگی عمومی تمام پرروهاست؛ منتها ما پرروهایی که در ژانرهای دیگر نمی گنجند را در این راسته طبقه بندی کرده ایم. ممکن است فنجان قهوه روی پیراهن تان چپه کرده باشند، یا ناغافل لپ تاپ تان را از روی میز کار انداخته باشند.
شاید کتاب / فیلم امانتی تان را گم کنند یا در حالتی که سیراب شیردانش از بیخ و بن کشیده شده بهتان پس دهند. یا در یک مکان سرپوشیده و تنگ و خفه سیگار بکشند. به هر حال مقابل تذکر شما از رو نمی روند و به ادامه طریق ناصواب خویش اصرار می ورزند.
«انسانیتی» ترهاشان شاید یک عذرخواهی خشک و خالی هم بکنند؛ در واقع از روی جمله «ببخشید» یا «شرمنده»، با صدای بلند و (به قول تئاتری ها) با لحنی »مونوتُن» می خوانند. و چنانچه آن را نپذیرید یا بعدش همچنان ابراز نارضایتی کنید و گله مند باشید، از اینکه با آدمی به بی شعوری و نفهمی و حقارت شما معاشرت دارند، برای خودشان ابراز تاسف می کنند و با عبارتی نظیر «واقعا که سطح دغدغه!» از شما اعلام برائت می نمایند.
نحوه برخورد:
تا این لحظه تلاش های دانشمندان برای یافتن داروی بیماری ایدز یا راهکارهایی جهت درمان ضایعات نخاعی ثمراتی هر چند اندک به همراه داشته، لکن جست و جوی راهکاری برای مواجهه با این معضل بشری همچنان عقیم و ناکام مانده است (گردآوری : انجمن ناجی)
بهترین راه برای تنبیه و تمشیت این قبیل موجودات این است که حداکثر فاصله تان را در امتداد سه محور اصلی فضای سه بعدی، با آنها حفظ کنید و چنانچه در دامشان گرفتار آمدید، بر بخت سیاه خود لعنت بفرستید.