الف )پاسخ اجمالی:
انسان یا با ظاهر و باطن خود دین را مىپذیرد (مؤمن)
یا با ظاهر و باطن آن را نمىپذیرد؛ چنین انسانى یا هم در ظاهر و هم در باطن دین را نفى میکند (کافر)
یا باطناً دین را انکار و ظاهر آن را مىپذیرد (منافق).
کسی که برای خدا همانندی قائل است(مشرک).
هر کس با هر عقیده ای به خاطر پول ومانندآن کاری انجام دهد (مزدور)
ب) پاسخ تفصیلی:
ایمان :
1- از دیدگاه قرآن، ایمان امرى اختیارى است (گردآوری : انجمن ناجی) اگر ایمان مسألهاى خارج از حوزه اختیار انسان بود، درخواست انجام آن با حکمت خداوند تنافى داشت.(نگا: بقره/41، 91، 186،
2-ایمان از دیدگاه قرآن عبارت است از علم و معرفت یقینى توأم با تسلیم و خضوع در برابر حق {V(حجرات/15، دخان/9 - 8،
3- عمل جزء ایمان نیست {V(عصر/3،) ولى لازمه آن است به این معنا که عمل از اجزاى مقوم ایمان نمىباشد ولى عمل پیوسته و همراه ایمان حقیقى است به طورى که فقدان آن نشانگر ناخالصى و بى اثر بودن ایمان است (گردآوری : انجمن ناجی)
4- ایمان از دیدگاه قرآن قابل افزایش و کاهش است (گردآوری : انجمن ناجی)
کفر :
در روایتى از حضرت امام محمد باقر(ع) نقل شده است که هر چیزى به انکار و نفى منجر شود «کفر است»،(میزانالحکمه، ج 8، ص 399، ح 17391)
از دیدگاه قرآن مهمترین علل روانشناختى انکار کافران تکبر، خودبزرگبینى و غرور شمارش شده است(نگا: اعراف/ 76 - المیزان، ج 17، ص 402).
. باید توجه داشت که در قرآن گاه واژه کفر به معنى فسق نیز آمده است،
به اعتقاد مرحوم علامه طباطبایى از دیدگاه قرآن منشأ اصلى کفر کافران انکار معاد است که لازمه این انکار، انکار نبوت، وحى و دین است،(المیزان، ج 15، ص 187).
شرک :
به فرموده امام صادق(ع) کفر مقدم بر شرک است زیرا کفر به غیر خدا نمىخواند ولى شرک به غیر خداوند مىخواند،(میزان الحکمه، ج 8، ص 399، حدیث 17394)
از مجموع آیات قرآن مىتوان نکات برجسته ذیل را در این باب شمارش کرد:
1- شرکورزى نشانه بى خردى است، {V(بقره/170)
2- پندار وجود همانند براى خدا برخاسته از جهل و نادانى است چه اینکه براى خدا شریک و همانند پنداشتن با علم و اندیشه صحیح ناسازگار است،(بقره/22)
3- شرک علمپذیر نیست یعنى شرک معلوم واقع نمىشود چون معدوم با لذات است و چیزى که معدوم با لذات است متعلق علم قرار نمىگیرد زیرا علم یک امر وجودى است و هرگز به امر عدمى تعلق نمىگیرد.
قرآن مجید دو انگیزه براى گرایش به شرک را مهم تلقى مىکند:
الف) تصور دور بودن خالق از مخلوق که خداوند متعال براى ردّ این انگیزه آیات متعددى نازل فرموده استنگا: ق/16، زمر/36، غافر/60، آل عمران/29)
ب) تفویض تدبیر جهان به خدایان کوچکتر که براى ردّ آن آیاتى چون: اعراف/54، یونس/31 - 32 نازل شده است (گردآوری : انجمن ناجی)
بر اساس آیات قرآن توحید شجره طوبایى است که برگها و شاخههاى آن، اخلاق، عبادات و طاعتهاست ولى شرک شجره خبیثهاى است که ریشه در جهنم دارد، {V(صافات/64 - 65) شرک در آیات قرآن از یک دیدگاه دو نوع است: شرک در طاعت و شرک در عبادت شرک در عبادت آن است که انسان غیر خداوند را عبادت کند و شرک در طاعت، شرکى است که آدمى ازغیر خداوند مثلاً شیطان اطاعت نماید و فرمانهاى او را اجرا کند.
نفاق :
در این خصوص به ذکر چند نکته اساسى بسنده مىکنیم:
1- از دیدگاه قرآن نفاق اظهار ایمان و ابطال کفر است یعنى منافقان شهادت ظاهرى مىدهند ولى در باطن منکرند (منافقون/1 - 3، آل عمران/167)
2- از دیدگاه قرآن جهل عامل اصلى نفاق است {V(توبه/97)
3- در برخى از آیات به تردید و دودلى منافقان نیز اشاره شده است {V(نساء/143 و المیزان، ج 5، صص 116 - 117)
4ـ شک نیز یکى از عوامل معرفت شناختى در روى آورى به نفاق است (ص/8 و ابراهیم/9) در برخى از آیات قرآن منافقان از کافران بدتر تلقى شدهاند {V(نساء/145)
سرّ این حقیقت از دیدگاه حضرت آیهالله جوادى آملى آن است که اولاً منافقان از کافران و مشرکان زیانبارترند ثانیاً منافقان هر چند مانند کافران در درون منکر دینند ولى اهل کتمان، دروغ، خدعه و استهزاء نیز هستند. (تفسیر تسنیم، ج 2، صص 246 - 250)