نقش خواص و نیز مسئله ریزش و رویش نیروهاى مؤمن هم درس آموز و سودمند است (گردآوری : انجمن ناجی) رویداد کربلا صحنه آزمایشى بزرگ براى شخصیتهاى جهان اسلام و مردمان آن دوره بوده است (گردآوری : انجمن ناجی) این حادثه همچنین نشانه بى توجهى عدهاى از عالمان مسلمان به سرنوشت جامعه اسلامى است و از آگاه شدن آنان، پس از ریخته شدن خون حسین(ع) حکایت دارد. این واقعه نمایانگر آن است که برخى ورشکستگان سیاسى دوران خلافت على(ع) چگونه از فرزندان وى انتقام گرفتند. نیروهاى خائن گذشته به نیروى جانى و قاتل تبدیل شدند. این رویداد نشان مىدهد که افرادى از مسئولان حکومت على(ع)، مانند زحر بن قیس، با قدرتهاى حاکم همسو شده و هویت فطرى و دینى آنان به کلى مسخ گردید، تا آنجاکه حاضر شدند، بهترین خلق زمان خویش را از دم تیغ بگذرانند و با تغییر موضع سیاسى در برابر اندیشه امام على(ع) و اهل بیت قرار گیرند و نه تنها او را تخطئه کنند که فرزندش را به مسلخ ببرند.
از سوى دیگر در جمع یاران امام حسین و شهداى کربلا، کسانى مانند زهیر بن قین دیده مىشوند که گذشته سیاسى خود را رها کرده، با گرایش به حق، دست به فداکارى زدند؛ از باطل به حق روىآورده و از تاریکى به نور. بررسى زندگانى یاران امام حسین(ع) از ابعاد گوناگون قابل توجه است (گردآوری : انجمن ناجی) نگاه اصلى ما در این مقاله، از جهت محل برخواستن و سکونت افراد است (گردآوری : انجمن ناجی) مىخواهیم بدانیم چه تعداد از یاران امام حجازى و چه تعداد یمنى و عراقى و یا از مناطق دیگر بودهاند. هدف از این بررسى این است که بدانیم آیا رفتن امام حسین(ع) به کوفه درست بوده است یا خیر؟ آیا همه مردم کوفه در ادعاى خود دروغگو بودند؟ و آیا بهتر نبود امام حسین(ع) به نصیحت افرادى که از اوخواستند، به یمن برود یا در حجاز و مکه بماند، گوش مىکرد.(1)
توجه به جایگاه سکونت یاران حضرت و شهداى کربلا، به ما در تحلیل درست واقعه و تصمیم امام در رفتن به کوفه یارى مىرساند و نشان مىدهد که چه تعداد افراد و از چه مکان هایى، با حضرت هم فکر بوده و داراى اندیشه مبارزه با ستم و استبداد بودند و در راه اندیشه و هدف امام پایدارى کردند و از جان خود گذشتند.
امام حسین(ع) با یزید بیعت نکرد و در ماه رجب، از مدینه حرکت و در سوم ماه شعبان به مکه رسید.(2) بدیهى است که این خبر، پس از چند ماه به بیشتر نقاط جهان اسلام برسد.یا حداقل کسانى که اندیشه مبارزه داشتند، این گونه اخبار را پى مىگرفتند، زیرا امام حسین چهار ماه پیاپى از شعبان تا هشتم ذى حجه در مکه بود. وى مهم ترین، محترم ترین، برترین و بزرگترین شخصیت جهان اسلام، از خاندان پیامبر(ص) بود که به دستگاه خلافت اموى »نه« گفته بود.
امام حسین(ع)، یزید را فاقد صلاحیت براى خلافت و او را مردى فاسق و شراب خوار مىدانست که بنا به سخن پیامبر(ص)، حکومت بر او و آل ابى سفیان حرام بود،(4) و زمانى که حاکم و مدعى حکومت فاقد صلاحیت باشد و حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال کند، قیام ضد وى لازم است
حکومت یزید هنوز مستقر نشده و مشروعیت نیافته بود و حتى فردى مانند عبدالله بن عمر حاضر به بیعت با یزید نشد و مىگفت: پس از بیعت تمام مردم بیعت خواهم کرد.(3) امام حسین(ع)، یزید را فاقد صلاحیت براى خلافت و او را مردى فاسق و شراب خوار مىدانست که بنا به سخن پیامبر(ص)، حکومت بر او و آل ابى سفیان حرام بود،(4) و زمانى که حاکم و مدعى حکومت فاقد صلاحیت باشد و حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال کند، قیام ضد وى لازم است (گردآوری : انجمن ناجی)(5) امام(ع) براى پیشرفت مبارزه به مکه رفت؛ زیرا احساس مىکرد اگر در مدینه بماند، او را به بیعت مجبور کرده یا از بین مىبرند. مروان بن حکم، به روشنى امام حسین(ع) را به کشتن تهدید کرده بود و از ولید حاکم مدینه خواست، اگر بیعت نکرد، او را گردن بزند.
مردم کوفه یک ماه پس از حضور امام در مکه، ایشان را به کوفه دعوت کردند. نامههاى مردم کوفه در دهه اول رمضان سال60 هجرى به مکه رسید.(6) منطقه شام از زمان فتح آن، تحت سلطه بنى امیه بود و مردم آن مطیع حاکم شام. منطقه مصر نیز از زمان حکومت على(ع)، با زهر دادن به مالک اشتر و کشتن محمد بن ابى بکر در اختیار و تحت سلطه معاویه قرار داشت. مناطق ایران و فارس هنوز تازه مسلمان بودند و انتظارى از آنها نمى رفت که حق را از ناحق تشخیص داده و در قیام شرکت کنند. گزینههایى که عافیت طلبان ساکن مکه یا معترضان بى تعهد، به امام حسین(ع) پیشنهاد مىکردند. بیشتر یمن، کوهها و بیابانهاى آن بود.(7)
مردم کوفه یک ماه پس از حضور امام در مکه، ایشان را به کوفه دعوت کردند. نامههاى مردم کوفه در دهه اول رمضان سال60 هجرى به مکه رسید.(6) منطقه شام از زمان فتح آن، تحت سلطه بنى امیه بود و مردم آن مطیع حاکم شام. منطقه مصر نیز از زمان حکومت على(ع)، با زهر دادن به مالک اشتر و کشتن محمد بن ابى بکر در اختیار و تحت سلطه معاویه قرار داشت.
آیا در این مناطق کسى امام را یارى مىکرد که در قیام حضرتش مؤثر باشد. به نظر مىرسد که این پیشنهادها براى حفظ جان حضرت بوده، بىتوجه به این نکته مهم که هر شخص مسلمان در برابر اسلام و جامعه اسلامى متعهد است و وظیفه دارد تا با امر به معروف و نهى از منکر و ستیز با ستم، جامعه را از نابودى و فساد نجات دهد. پیش از این که درباره محل سکونت یاران امام سخن بگوئیم لازم است نگاهى کوتاه به آمار یاران حضرت داشته باشیم. توجه به تلاشهاى عبیدالله بن زیاد در بسیج مردم کوفه، به ما در شناخت همراهان حضرت یارى مىرساند و این که چگونه دعوت کنندگان به قاتل تبدیل شدند؛ این که مردم کوفه با همه موانع موجود، بیش از دیگران با هدف امام همراه بودند.