همه چیز را سفید و در غیر اینصورت سیاه میبینید. هرچیز کمتر از کامل شکست بی چون وچرا است .زنی که رژیم لاغری گرفته بود پس از خوردن یک قاشق بستنی گفت برنامه لاغری من دود شد و به هوارفت با این طرز تلقی تمام یک ظرف بزرگ بستنی را خورد
2-(تعمیم مبالغه آمیز):
هر حادثه منفی واز جمله شکست در یک ماجرای عشقی یا یک ناکامی شغلی را شکستی تمام عیار و تمام نشدنی تلقی میکنید و آنرا با کلماتی چون هرگز و همیشه توصیف میکنید .فروشنده افسرده ای در حال رانندگی پرنده ای به شیشه ماشینش خورده بود گفت من چقدر بدشانسم پرنده ها همیشه به شیشه اتومبیل من میخورند.
3-(فیلتر ذهنی):
تحت تاثیر یک حادثه منفی همه واقعیات را تار میبینید به جزیی از یک حادثه منفی توجه میکنید وبقیه را فراموش میکنید شبیه چکیدن یک قطره جوهر که بشکه آبی را کدر میکند به خاطر طرز برخورد با همکاران اداره تشویق میشوید اما در این میان کسی از جمع همکاران کلمه ای نه چندان جدی در مقام انتقاد از شما میگوید .روزهای مدید درحالی که همه گفته های مثبت را فراموش میکنید تحت تاثیر این تک انتقاد رنج میبرید.
4-(بی توجهی به امر مثبت):
با بی ارزش شمردن تجربه های مثبت اصرار بر مهم نبودن آنها دارید کارهای خوب خود را بی اهمیت میخوانید میگویید که هرکسی میتواند این کاررا انجام دهد بی توجهی به امر مثبت شادی زندگی را میگیرد و شمارا به احساس ناشایسته بودن سوق میدهید.
5-(نتیجه گیری شتابزده):
بی آنکه زمینه محکمی وجود داشته باشد نتیجه گیری شتابزده میکنید.
ذهن خوانی :
بدون بررسی کافی نتیجه میگیرید که کسی در برخورد باشما واکنش منفی نشان میدهد
پیشگویی:
پیش بینی میکنید که اوضاع برخلاف میل شمادر جریان خواهد بود.بدون هرگونه بررسی میگویید آبرویم خواهد رفت از عهده انجام این کار برنخواهم آمو واگر افسرده باشید ممکن است به خود بگویید هرگز بهبودی نخواهم یافت
RE: ده خطای شناختی که مسبب روحیات منفی در ما میشود
در ادامه
6-( درشت نمایی):
از یکسو درباره اهمیت مسایل و شدت اشتباهات خود مبالغه میکنید واز سوی دیگر اهمیت جنبه های مثبت زندگی را کمتر از آنچه هست برآورد میکنید .موردی است که به آن گاه بازی دوربین چشمی نام نهاده اند.
7-(استدلال احساسی):
فرض را براین میگذارید که احساسات منفی شما لزوما منعکس کننده واقعیت هستند از سوار شدن در هواپیما وحشت دارم حتما پرواز با هواپیما بسیار خطرناک است یا احساس گناه میکنم باید آدم بدی باشم یا خشمگین هستم معلوم است با من منصفانه برخورد نشده است (گردآوری : انجمن ناجی)
8-(بایدها):
انتظار دارید که اوضاع آنطور که شما میخواهید و انتظار دارید باشد. سخنرانی پس از اجرای یک سخنرانی دشوار با خود گفت نباید اینهمه اشتباه میکردم وآنقدر تحت تاثیر آن قرار گرفت که چند روز متوالی حال بدی داشت .انواع و اقسام کلماتی که باید را به شکلی تداعی میکنند همین روحیا را ایجاد مینمایند.
آن دسته از عبارتهای باید دار که بر ضد شما به کار برده میشوند به احساس تقصیر و نومیدی میانجامد
خیلی ها میخواهند با بایدها و نبایدها به خود انگیزه بدهند .نباید آن شیرینی را بخورم اغلب بی تاثیر است زیرا بایدها تولید تمرد میکنند و اشخاص تشویق میشوند که درست برعکس آن راانجام دهند.
9-(برچسب زدن):
برچسب زدن شکل حاد تفکر هیچ یا همه چیز است (گردآوری : انجمن ناجی) به جای اینکه بگویید اشتباه کردم به خود برچسب منفی میزنید من بازنده هستم.
گاه هم اشخاص به خود برچسب احمق یا شکست خورده وغیره میزنند برچسب زدن غیر منطقی است زیرا شما با کاری که میکنید تفاوت دارید انسان وجود خارجی دارد اما بازنده واحمق به این شکل وجود ندارد این تجربه های بیفایده هستند که منجر به خشم و اضطراب و.....میشوند.
10-(شخصی سازی و سرزنش):
خود را بیجهت مسئول حادثه ای قلمداد میکنید که به هیچ وجه امکان کنترل آن را نداشتید وقتی زنی از معلم پسرش شنید که اودر مدرسه خوب درس نمیخواند باخود گفت این نشان میدهد که من مادر بدی هستم و چه بهتر این مادر علل واقعی درس نخواندن فرزندش را میجست تا اورا کمک کند .
شخصی سازی منجر به احساس گناه و ناشایسته بودن میشود.
بعضی ها هم عکس این کار را انجام میدهند وسایرین ویا شرایط زا علت آن قرار میدهند .
در این ده خطای شناختی آموختیم که افکار شما و نه حوادث بیرونی, روحیات شمارا شکل میدهند