واقعا چرا می خواهید پولدار شوید؟! ماهنامه معیشت: ساختار طبیعت یا هر چی، به هر حال برای مردها از ابتدا برنامه ریزی شده است که باید روزی روزگاری وارد بازار کار بشوند و پول در بیاورند و بالاخره بازوی اقتصادی باشند و چرخ زندگی را با هر زور و زحمتی بچرخانند.برای همین است که همه پسرها از بدو تولد زور زورکی هوش و ذکاوت اقتصادی دارند و قطعا خیلی خوب دو را با دو جمع می کنند به طوری که نتیجه اش خیلی خاص تر و خالص تر از نتیجه دخترانه است و از همان زمان به صرف پسر بودنشان باید رشته های فنی و مهندسی و ریاضی را بخوانند یا در آینده اگر نمی توانند فرد مفیدی برای جامعه شوند، حداقل چند تومانی از رشته شان به دست بیاورند و دستشان را از جیب پدر بیرون بکشند.
این جبر خوب است یا بد، بگذارید خودشان در موردش قضاوت کنند، اما من می گویم خیلی هم خوب نیست، آنها حتی فرصت انتخاب ندارند، حداقل همه شان این فرصت را برای خودشان ایجاد نمی کنند. آنها قبول می کنند که همان وقت که شتر جنسیت موقع ورز دادن گل شان کنارشان نشسته، راه شان را مشخص کرده است و حالا باید مانند یک ساربان خوب، این شتر را یک جایی ببرند و بنشانند. برای همین خیلی هایشان همین قدر که کاری داشته باشند، پولی به دست بیاورند و به هر حال دستی در جیب خود داشته باشند، عالی است، حالا هر چقدر پول و کار چرب تر و بهتر باشد، چه کسی بدش می آید؟یک شانس بزرگ تر است (گردآوری : انجمن ناجی) حالا آنهایی که بهترین شغل دنیا، یعنی پدر پول دار را دارند، یا رگ های دارند که می گوید این شغل و درآمد در شأن تو نیست، باید بیشتر به دست بیاوری، جدا از خیل عظیم و عمومی مردان هستند. اما در ذات شان، مردها به دلیل همان جبر طبیعی چندان مختار نیستند، این هوش اقتصادی زورکی، به ضررشان تمام شده، حداقل برای بیدار کردن قدرت مال خواهی شان.اما زن ها، همین که این جبر را ندارند، انگار فرصت بیشتری برای تلاش اقتصادی دارند. یعنی فرصت طلایی برای آن که به پول به عنوان یک ارزش نگاه کنند نه فقط رفع نیاز و تلاش کردن، منظور از تلاش، کار کردن و چندرغاز درآمد داشتن نیست.منظور این نیست که حساب کنید چهار سال درس خواندید، دانشگاه آزاد رفتید، حالا به این در و آن در بزنید، به صد نفر رو بیاندازید، گزینش شرکت کنید، 50 تا دروغ بگویید و اعتقادات عجیب و غریب برای خودتان بسازید تا بلکه استخدام شوید و بعد حساب کنید. اگر یک وام از اینجا بگیرید و به محض تمام شدن اقساطش وام دیگری جور کنید و ناهار و بستنی نخورید، سینما نروید، با همین یک دست لباس بسازید، می توانید پس اندازی داشته باشید.
به هر حال، آدم بعد از 5 سال یا 10 سال کار کردن، باید یک باره خودی نشان بدهد. اگر جزو این دسته هستید، بعید می دانم خط خیلی مشخص و روشنی از مردها داشته باشید. حداقل آنها برای روز کار می کنند و نیم نگاهی هم به آینده دارند، شما که همه را گذاشته اید برای آینده، آن هم خیلی مورچه وار. نمی گویم بد است، اصلا نقدی ندارم، اما می گویم: «اینجا قرار است در مورد اقتصاد جنسیتی حرف بزنیم، یعنی زنان قدرت مند و پولدار. دقیقا «پولدار».حالا که تکلیف مان را با هم مشخص کردیم، لطفا بیایید و تکلیف تان را با خودتان هم مشخص کنید. دیدگاهتان در مورد پول چیست؟ این دیدگاه خیلی مهم است، همین است که همه جنبه های مهم موفقیت مای شما را مشخص می کند. دقیقا بگویید به چقدر پول احتیاج دارید؟ من دوستی دارم که یک رقم مشخصی را در هر شرایطی می گوید.10 سال پیش می گفت اگر ماهی 500 هزار تومان پول به حسابم بیاید، خوشحال خواهم بود و الان یکی دو سال است که رقم سه میلیون تومان را برای خود تعیین کرده است (گردآوری : انجمن ناجی) به اعتقاد او ماهی سه میلیون تومان رقمی است که به راحتی با آن می توان زندگی کرد، در عین حال نیازی نیست کار کنی و چشم به درآمد آخر ماه داشته باشی و مهم تر این که با این رقم می توان هم خرید کرد و هم سفر رفت.رقم شما چقدر است؟ با چه میزان پول در ماه خوشحال خواهید بود؟ سفری که برای خودتان در نظر گرفته اید، چقدر هزینه دارد؟ یک سفر معمولی یا رویایی است؟ جواب این سوالات را بدهید، خیلی مهم است که بدانید کجای دنیای اقتصاد ایستاده اید.همان طور که به سوال قبلی فکر می کنید و رقم آن را مشخص می کنید، لطفا فکر کنید و بگویید برای به دست آوردن این میزان پولی که تعیین کردید، چقدر حاضرید از جان مایه بگذارید؟ دوست تاجری دارم که در جوانی بسیار خوش درخشیده و توانسته از نقطه ای به اصطلاح صفر، به جایگاه قابل قبولی دست پیدا کند.
حالا هرگاه دوستانش بخواهند از سخت کوشی او تعریف کنند و دلیل موفقیت های مالی اش را بیان کنند، اولین نکته ای که می گویند این است: «او برای 6 ماه اصلا نخوابید.» و من در جواب می گویم: «اگر با شب نخوابیدن آدم پولدار می شود، من حسابی دستم در این آتش است، بگویید چند ماه نخوابم و ماهی چقدر درآمد خواهم داشت؟» من واقعا قصد تمسخر او را ندارم، اما لطفا شما هم تایید کنید که بعید است آدمی فقط با نخوابیدن تاجر خوبی شود و نان روغنی بخورد. برای همین می گویم: «برای پولدار شدن، چقدر می خواهید مایه بگذارید؟»اما اصلی ترین سوالم، چرا می خواهید پولدار شوید؟ به دنبال آزادی هستید یا استقلال یا امنیت و یا پرستیژ اجتماعی؟ خیلی از کسانی که من با آنها مراوده داشته ام دلیل کار کردن و کسب درآمدشان را همین موارد ذکر کرده اند، اما راستش را بخواهید با کمتر زنی مواجه شده ام که بخواهد از طریق کار و تلاش ثروتمند شود، همه کار می کنند، اما کسی به ثروت فکر نمی کند. حداقل کمتر کسی است که به ثروت فکر کند. اما یک نکته را در نظر داشته باشید، پول هدف نیست، فقط یک ابزار است برای رسیدن به مقاصد مالی و اقتصادی که رد زندگی برای خود تعریف کرده اید.