چرا سگ نجس است؟
سگ، هاپو
مساله نجاست سگ
مساله نجاست سگ یکی از مسائل فقهی اسلام هست، که در جامعه امروزی اطلاع از چگونگی آن برای بسیاری حائز اهمیت است (گردآوری : انجمن ناجی) عده ای از سر کنجکاوی می خواهند بدانند که: چرا اسلام سگ را نجس می داند؟ و در کدام آیه یا روایت از متون دینی ما، دربیان علت نجاست سگ بیان شده است؟ این افراد در این حکم ، شک و شبهه ای ندارند و تنها از فلسفه نجاست سگ سؤال می کنند . اینان می خواهند بدانند : آیا در اسلام فقط حکم نجاست سگ بیان شده یا علاوه بر این ، به فلسفه این حکم نیز اشاره ای شده است؟
عده ای نیز دم از حقوق حیوانات می زنند و حکم نجاست را بر خلاف حقوق سگ می دانند ، از نگاه آنان سگ یک حیوان با وفا است و همین را دلیلی برای طهارتش می دانند . علاوه بر این از کوچک ترین دستاویزها برای اثبات سلیقه شان استفاده می کنند :
- مگر می شود سگ با این وفاداریش نجس باشد ؟
- در قرآن و روایات از نجاست سگ سخنی به میان نیامده است!؟
- قرآن با نام بردن از سگ اصحاب کهف ، از این حیوان تمجید کرده است !
حال آنکه معلوم نیست نام بردن از سگ اصحاب کهف در قرآن چه ربطی به نجاست یا طهارت سگ دارد ؟ وفاداری سگ و مفید بودنش ، چه ربطی به عدم نجاست او دارد ؟
همانطور که ملاحظه می کنید ، برخورد سلیقه ای با مسائل و ربط دادن همه چیز برای اثبات سلیقه شخصی ، بخصوص برای کسانی که صلاحیت اظهار نظر در مسائل شرعی را ندارند تا جایی پیش می رود که در اصل و اساس مسأله ای تشکیک می کنند .
اگر مفید بودن و وفادار بودن سگ برای حکم به طهارتش کافی باشد ، پس خون که حیات انسان با کمبود آن در خطر می افتد ، نباید نجس باشد ؟ آیا کسی در فواید و نیاز انسان به خون و همچنین در نجس بودن آن شک دارد ؟ آیا به بهانه ی اینکه انسان اشرف مخلوقات هست ، می توان نجاست خون او را انکار کرد ؟
لازم است قبل از هر بحثی ، مفهوم و معنای « نجس » بخصوص در اصطلاح فقهی آن ، مورد بررسی قرار گیرد :
مفهوم نجس
نجس در لغت واژه « نـجـس » از نـظر لغت شناسان به معناى کثیفى ، ناپاکى ، ضدطهارت ، ضد نظافت و به معنای پلیدى آمده است (گردآوری : انجمن ناجی) 1
بهترین تعریف لغوی از راغب اصفهانى است که نجس را به معنای پلیدی ظاهری و باطنی می داند ، او مى نویسد : « النجاسة القذارة و ذلک ضربان : ضرب یدرک بالحاسة وضرب یدرک بالبصیرة ... » نجاست ، قذارت وکثیفى است که بردو نوع می باشد :
1- آنکه با حواس انسان قابل درک است .
2- آنکه با دیده بصیرت درک می شود.
یعنی گاهی نجس دانستن چیزی بخاطر پلیدی باطنی آنست و تأثیر منفی بر روح و روان انسان می گذارد .
راغب اصفهانی در ادامه برای معنای دوم ، مصداقی را ذکر کرده و می گوید : « والثانی : وصف الله تعالى به المشرکین فقال: (إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ)2... : خداوند تعالی مشرکان را به آن توصیف کرده و فرموده : (مشرکان نجس هستند) »3
از امام صادق(ع) از نوشیدن و وضو گرفتن با پس مانده آبی که بعضی از حیوانات (سنور، گوسفند، گاو، شتر ، الاغ ، اسب، استر و درندگان) نوشیده اند، سوال کرد. امام فرمود: بنوش و وضو بگیر. سپس از سگ سوال کردم. امام فرمود: نه. پرسیدم: آیا او یک درنده (مثل دیگر درندگان) نیست؟ فرمود: نه به خدا ، او نجس است . نه به خدا ، او نجس است .
نجس در اصطلاح فقهی
در فقه اسلامی « نجس » به شیئی گفته می شود که بخاطر شدّت پلیدی باید از آن دوری و اجتناب کرد ، و نحوه اجتناب و دوری از آن را شرع بیان کرده است .
پس نجس در فقه یعنی : شیئی که دارای شدّت پلیدی است که باید به نحوی خاص، از آن دوری کرد ؛ و نحوه اجتناب از آن را شرع مشخص می کند . به عبارتی دیگر نجاست چیزی است که به کار بردن آن در نماز و طواف و تغذیه ، به دو جهت حرام می باشد : یکی شدّت پلیدی که در آن هست و دیگری دستور به دوری و اجتناب از آن .
نجاست سگ در قرآن
سگ
پیش از این گفتیم یکی از سوالات مطرح در مسأله نجاست سگ ، اینست که : آیا در قرآن که کاملترین کتاب آسمانی است به نجاست سگ اشاره ای شده است یا نه ؟
در قرآن کریم در سه مورد از سگ سخن گفته شده که عبارتند از :
1- ماجرای سگ اصحاب کهف : خداوند در سوره کهف در مورد سگ اصحاب کهف چنین می فرماید:
«سگشان بر آستانه ی غار دو دست خود را دراز کرده بود .»4
در این آیه هیچ گونه اشاره ای به طهارت و نجاست سگ نشده است ، نهایت استفاده ای که از این آیه می شود ، اینست که : اصحاب کهف سگ نگهبانی را همراه داشتند .
نکته ی قابل توجه دیگر در این بیان این است که سگ در دهانه غار، یعنی محلی غیر از محلّ استراحت اصحاب کهف آرمیده بود . (بِالْوَصِیدِ) 5
2- ماجرای بلعم باعورا : خداوند در سوره اعراف ، بلعم باعورا را به سگ تشبیه کرده است و چنین می فرماید: « فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ اَلْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ »6
سخن از یک عالم دانشمند است که ابتدا در مسیر حق بود ، به گونهاى که کسى انتظار انحراف او را نداشت . سرانجام دنیاپرستى و پیروى از هواى نفس او را به سقوط کشاند . به نحوى که تشبیه به سگ شده است .
اما چرا به سگ تشبیه شده؟ زیرا او بر اثر شدت هواپرستى و چسبیدن به لذات جهان ماده ، یک حال عطشِ نامحدود به خود گرفته که همواره دنبال دنیاپرستى مى رود نه به خاطر نیاز و احتیاج بلکه به شکل بیمارگونهاى همچون یک « سگ هار» که بر اثر بیمارى هارى ، حالت عطش کاذب به او دست مىدهد و در هیچ حال سیراب نمى شود . 7
در این آیه نیز نه سخن از طهارت سگ است و نه سخن از نجاست آن آمده است .
3- حکم صید سگ شکارچی: خداوند در ابتدای سوره مائده می فرماید :
« یَسْأَلُونَکَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُکَلِّبِینَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَکُمُ اللَّهُ فَکُلُوا مِمَّا أَمْسَکْنَ عَلَیْکُمْ وَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهِ »8
در این آیه سخن از حلال بودن گوشت حیوانی است که توسط سگ شکاری صید شده است نه نجاست یا طهارت سگ .
این سه آیه تنها مواردی بودند که در آن سخن از سگ به میان آمده ، امّا در آن نه اشاره به طهارت سگ شده نه نجاست آن . حال که ثابت شد قرآن دلالتی بر نجاست و طهارت سگ ندارد ، آیا می توان نتیجه گرفت که پس سگ نجس نیست ؟
آیا همه احکام باید در قرآن ذکر شده باشند ؟
آیا می توان حکمی را فقط بخاطر عدم ذکر آن در قرآن انکارکرد؟ 9
در پاسخ باید بیان کرد که :
اولاً: قرآن کریم در احکام فقهی معمولاً به کلیات بسنده کرده است . به عبارتی دیگر قرآن همچون قانون اساسی است که فروع قوانین مدنی ، حقوقی ، جزائی و ... را در آن نمی توان یافت .
ثانیاً : تبیین و تفسیر آن را به پیامبر اکرم (ص) و به دنبال آن، امامان معصوم (ع) سپرده است ، « وَ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ ؛ ای پیامبر ما ذکر بر تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه را بر ایشان نازل شد (قرآن) تبیین و تفسیر نمایی . »10
خود قرآن دستور داده که علاوه بر آنچه خداوند در قرآن بیان فرموده ، از سخنان پیامبر(ص) و امامان(ع) اطاعت کنیم: « وَ مَا آَتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ؛ ای مردم هر چه را رسول الله(ص) به شما دستور داد ، اجرا کنید و هر چه را نهی کرد باز ایستید »11
خلاصه آنکه برای به دست آوردن حکم شرعی ، قرآن یکی از منابع استنباط احکام الهی می باشد ، علاوه بر کتاب آسمانی ما ، روایات معصومین(ع) یکی دیگر از منابع است که اگر حکمی در قرآن ذکر نشده بود باید به این روایات رجوع شود .
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) : قَالَ إِذَا وَلَغَ الْکَلْبُ فِی الْإِنَاءِ فَصُبَّهُ ؛ امام صادق(ع) فرمود: هرگاه سگ از ظرفی آب خورد، آن آب را دور بریز»
نجاست سگ در روایات
عمده دلیل برای حکم به نجاست سگ ، روایات می باشند . احادیث زیادی در این باره وارد شده است ؛ بطوری که در کتاب ارزشمند وسائل الشیعه و بحارالانوار ، ابواب مختلفی در این رابطه وجود دارد .
هر یک از ابواب فوق ، روایاتی را در بر دارد که بیان کننده نجاست سگ اند .
سگ
روایاتی که از پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) دربارۀ نجاست سگ به ما رسیده اند ، دو گونه می باشند :
دسته نخست : روایاتی که به صراحت در آن واژه نجس آمده است ، مانند :
1- «سَأَلَ عُذَافِرٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنْ سُؤْرِ السِّنَّوْرِ وَ الشَّاة وَ الْبَقَرَة وَ الْبَعِیرِ وَ الْحِمَارِ وَ الْفَرَسِ وَ الْبَغْلِ وَ السِّبَاعِ، یُشْرَبُ مِنْهُ أَوْ یُتَوَضَّأُ مِنْهُ؟ فَقَالَ : نَعَمِ ، اشْرَبْ مِنْهُ وَ تَوَضَّأْ . قَالَ قُلْتُ لَهُ : الْکَلْبُ ؟ قَالَ : لَا . قُلْتُ : أَ لَیْسَ هُوَ سَبُعٌ ؟ قَالَ : لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ؟ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجَسٌ ؛عذافر از امام صادق(ع) از نوشیدن و وضو گرفتن با پس مانده آبی که بعضی از حیوانات (سنور، گوسفند، گاو، شتر ، الاغ ، اسب، استر و درندگان) نوشیده اند، سوال کرد. امام فرمود: بنوش و وضو بگیر. سپس از سگ سوال کردم. امام فرمود: نه. پرسیدم: آیا او یک درنده (مثل دیگر درندگان) نیست ؟ فرمود: نه به خدا ، او نجس است . نه به خدا ، او نجس است . »12
2- عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَمْ یَخْلُقْ خَلْقاً أَنْجَسَ مِنَ الْکَلْبِ ؛ عبدالله بن ابی یعفور از امام صادق(ع) نقل می کند : همانا خداوند نیافرید خلقی را که نجس تر از سگ باشد .» 13و مواردی دیگر .
دسته دوم : روایاتی که واژه نجس در آنها ذکر نشده ، امّا با قرائن موجود در آن ، نجاست سگ اثبات می شود . در این روایات ، روش برخورد با سگ همانند روش بر خورد با نجاسات دیگر، بیان شده است . مانند :
1- « عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) : قَالَ إِذَا وَلَغَ الْکَلْبُ فِی الْإِنَاءِ فَصُبَّهُ ؛ امام صادق(ع) فرمود: هرگاه سگ از ظرفی آب خورد، آن آب را دور بریز .»14
2- عَنِ الْفَضْلِ أَبِی الْعَبَّاسِ : قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع): إِنْ أَصَابَ ثَوْبَکَ مِنَ الْکَلْبِ رُطُوبَة فَاغْسِلْهُ ؛ فضل از امام صادق (ع) نقل می کند : هرگاه رطوبتی از سگ به لباس شما برخورد کرد، پس آنرا بشویید .» 15
3- « عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ : قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنِ الْکَلْبِ یُصِیبُ شَیْئاً (مِنْ جَسَدِ الرَّجُلِ)، قَالَ: یَغْسِلُ الْمَکَانَ الَّذِی أَصَابَهُ ؛ محمد بن مسلم از امام صادق (ع) در مورد سگی که خودش را به بدن مردی مالیده است ، سوال کرد . حضرت فرمود : محل تماس سگ را بشوید .» 16و مواردی دیگر
با توجه به مطالب گفته شده در خواهیم یافت که سگ نجس بوده و باید از آن در غیر موارد ضروری حذر کرد .
فراوری: زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان
پی نوشت ها :
1- صفی پور، منتهی الارب فی لغة العرب ، ص 1228
2- التوبه ، 28
3- راغب اصفهانی، مفردات ، حرف نون ، لفظ نجس
4- نقش یک سگ نیز بر دیوار غار است، و بالاى غار، صومعهاى قدیمى است و مسلمانان نیز مسجدى ساختهاند - تفسیر نور ج7 ، ص143
5- « وَصِیْد» چنان که «راغب» در کتاب «مفردات» مىگوید: در اصل به معنى اطاق و انبارى است که در کوهستان براى ذخیره اموال ایجاد مىکنند ، و در اینجا به معنى دهانه غار است ؛ تفسیر نمونه ، ج12، ص406
6- اعراف ، 176
7- تفسیر نمونه ، ج 7، ص 25
8- مائده/4
9- عدد رکعات نماز ـ دو رکعت صبح، چهار رکعت ظهر، چهار رکعت عصر، سه رکعت مغرب و چهار رکعت عشاء ـ در قرآن ذکر نشده است، با اینکه از مسلمات بوده و اختلافی در آن نیست
10- نحل/44
11- حشر/7
12ـ وسائلالشیعه ، ج 1 ، ص 226
13- همان ، ج1 ، ص227
14-همان ، ج1، ص226
15- همان ، ج3 ، ص414
16- همان ، ج 3 ، ص 416
سگ نجس هست یا نه؟
اگر هست پس چرا در قرآن از نجاست سگ سخنی نیامده؟
آیا همه سگ ها نجس هستند، حتی سگ هایی که استفاده مفید و عقلایی دارند؟
آیا میتوان سگ را در خانه نگهداری کرد؟
آیا نجس دانستن سگ سبب نادیده گرفتن حقوق سگ به عنوان یک حیوان نمی شود؟
در فقه اسلامی «نجس» به شیئی گفته میشود که به خاطر شدّت پلیدی باید از آن دوری و اجتناب کرد. وفاداری سگ سبب شده که توجه انسان را جلب کند و در دنیای امروزی که همواره شاهد بیوفایی انسان ها به یکدیگر هستیم. فقهای عظام شیعه، سگ را یکی از نجاسات میدانند و این حکم بین آنها اجماعی است (گردآوری : انجمن ناجی) در مذاهب اسلامی، تنها گروهی که سگ را نجس نمیدانند مالکیها (یکی از فرق اهل سنت) هستند که آنها هم معتقدند احکام و دستورات مربوط به سگ، باید به صورت تعبّدی عمل شود. آنها با این که سگ را نجس نمیدانند، اما از روی تعبد ظرفی راکه سگ لیسیده، هفت بار میشویند. در نجاست سگ فرقی بین انواع آن نیست و حکم همهی آنها یکی است (گردآوری : انجمن ناجی)
منبع: برهان
افکار: به دلیل درخواست مخاطبین خبر تکمیلی در زیر تقدیم می گردد:
الف - ابتدا باید تصریح نمود که معتبرترین و رسمیترین منابع فقهی برای «مقلدین»، همین رسالههای عملیه است که توسط مجتهدین جامع الشرایط و مراجع عظما ارائه شده است (گردآوری : انجمن ناجی) چرا که فهم و استخراج احکام (فقه)، (مانند: حقوق، پزشکی، داروشناسی و ...) یک رشتهی تخصصی است که مستلزم سالها تحصیلات مقدماتی و تخصصی میباشد. لذا:
باید دقت شود که اخیراً در حملات سایبری و جوسازیها بسیار سعی میشود که با سوء استفاده از ایمان مردم به اسلام، قرآن و احادیث، آنها را از مبانی و راههای عملی که «تقلید» یکی از اساسیترین و علمیترین آنهاست سوق دهند، چنان چه گویا میتوانند با قرائت یک آیه یا یک حدیث، حکم فقهی آن را بیان دارند.
اسلام (به ویژه تشیع)، باب تفقه و اجتهاد را باز گذاشته است، راه برای هیچ کسی که میخواهد و میتواند بسته نیست. اما بدیهی است که تحصیل تخصصی در یک رشته از همگان بر نمیآید، لذا دستور این است که اگر نمیتوانید خود فقیه و مجتهد شوید، در احکام (و البته نه در اصول) به فقیه و مجتهد رجوع کنید. چنانچه چون همگان نمیتوانیم در پزشکی تحصیل نموده و متخصص شویم، به هنگام نیاز و ضرورت به پزشک رجوع میکنیم و نسخهی پزشک نیز جهت عمل ارائه میشود و اگر از پزشکی سؤال شود که چرا فلان دارو برای فلان بیماری، فلان تأثیر را دارد، یا چرا آن را تجویز کردید، خواهد گفت: لطفاً دست کم ۱۰ الی ۱۵ سال در رشتههای داروشناسی یا پزشکی تحصیل نمایید تا بفهمید چرا؟
فقه هم این گونه است (گردآوری : انجمن ناجی) پس معتبرترین و رسمیترین سند برای نجاست خوک و سگ، همان احکام مندرج در رسالهها میباشد که بر اساس فهم و استخراج از قرآن، حدیث و ...، بیان گردیده است (گردآوری : انجمن ناجی)
ب – پس از توجه به نکتهی مهم فوق، دانستن معنای «نجس» در اصطلاح فقهی حایز اهمیت است (گردآوری : انجمن ناجی) دقت شود که «نجس» با کثیف یا میکروب متفاوت است (گردآوری : انجمن ناجی) چنان چه آب روانی که رنگ و بوی آن تغییر نکرده باشد، پاک است، اما تمیز نیست و نوشیدن آن به لحاظ بهداشت و سلامت جایز نمیباشد. و یا الکل خود از بین برندهی میکروب است، ولی پاک نیست.
«نجس» که گاهی با واژهی «رجس» به معنای پلیدی از آن یاد میشود، در اصطلاح فقهی به چیزی میگویند که به لحاظ ظاهر و نیز باطن زیانبار و خطر ساز است، خواه ضرر آن متوجه ظاهر انسان (بدن) گردد و یا متوجه امور و جبنهی غیر مادی، مانند: روحی، روانی، اخلاقی و ... و یا هر دو. لذا حکم نجاست و اطلاق آن به چیزی، سبب میشود که انسان در ارتباط و تماس با آن جوانب لازم احتیاط و چارچوبهای خاصی را رعایت نماید. چنان چه خداوند متعال در قرآن کریم مشرکین را نیز «نجس» قلمداد مینماید و نزدیک شدن آنان به مسجدالحرام (کعبه) را ممنوع اعلام میدارد:
ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده ايد! مشركان نجساند و بعد از امسال ديگر نبايد به مسجد الحرام نزديك شوند، و اگر از فقر مى ترسيد زود باشد كه خدا اگر بخواهد از كرم خويش شما را توانگر كند كه خدا دانا و شايسته كار است (گردآوری : انجمن ناجی)
ج – اما درباره نجس بودن خوک و سگ روایات مستند و صحیح بسیاری که منبع فقه میباشند وجود دارد که به عنوان نمونه به ذکر چند روایت بسنده میگردد:
از امام صادق (ع) دربارۀ سگ سؤال شد. آن حضرت فرمودند: نجس است (گردآوری : انجمن ناجی) آب نیم خوردۀ سگ را دور بریزید و با آن وضو نگیرید، ظرف آب را ابتدا با خاک و سپس با آب بشویید. (وسائل الشیعة، ج ۳، باب نجاست کلب، ص ۴۱۵ – ۴۱۸ و باب نجاست خنزیر، ص ۴۱۸- ۴۱۹)
از امام (ع) دربارۀ حکم لباسی که به شراب و گوشت خوک برخوردکرده سؤال کردم، آیا می شود در این لباس نماز خواند...، حضرت در جواب پاسخ فرمودند، خیر. با این لباس نماز نخوان، چراکه نجس (پلید) است (گردآوری : انجمن ناجی) (همان مدرک)
ج/۳: «في خبر ابي سهيل عن ابي عبدالله(ع) سألته عن لحم الکلب؟ فقال: هو مسخ، قلت: هو حرام؟ قال هو نجس ... يقولها ثلاثاً»
از امام صادق(ع) درباره گوشت سگ سؤال شد، فرمودند از حيوانات مسخ شده است، عرضه داشتم حرام است، فرمود: نجس است و اين کلمه را سه بار تکرار فرمود.»
در روايت ديگر نيز از آن حضرت وارد شده است که فرمودند: «إنه رجس نجس، سگ پليد و نجس مي باشد.»
د – اما در مورد علل نجاست سگ و خوک و هر نجس یا حرام دیگری که در احکام بیان شده است، ابتدا دقت شود که چون احکام از منبع علم و حکمت الهی که حد و نهایتی ندارد و انسان و همه چیز را او خلق نموده و به تأثیر و تأثر هر ارتباطی آگاه میباشد صادر شده است، چرایی یا علت یک حکم به یک یا دو موضوع بر نمیگردد که اگر انسان آن را کشف کرد، بگوید همهی علل را فهمیدم و اگر احیاناً آن را برطرف نمود، مدعی شود که پس دیگر این حکم جایگاه و ضرورتی ندارد.
به عنوان مثال: شاید در هزار سال پیش، علم آن قدر پیشرفت نکرده بود که به لحاظ فیزیکی مضرات خوک را کشف کند و مردم چون با عقل و استدلال خدا، پیامبر (ص)، قرآن و ... را پذیرفته بودند، احکام را نیز تابع بودند. پس از مدتی علم به وجود نوعی کرم در گوشت خوک پیبرد. بسیاری گفتند: لابد علت حرام و نجس بودند همین بوده است، پس از مدتی به یمن پیشرفت تکنولوژی توانستند آن کرم را از بین ببرند. آیا خوک حلال و پاک شد؟! خیر. دوباره قرن یا قرونی گذشت تا علم به مضرات دیگری پیبرد و برخی گفتند: لابد علت همین است (گردآوری : انجمن ناجی) و دوباره پیشرفت تکنولوژی انسان را قادر ساخت تا آنها را نیز از بین ببرد. آیا حلال و پاک شد؟ باز هم خیر. چرا که بیان این حرمت و نجاست، مشروط به چیزی نبود که اگر آن حذف شود یا از بین برود، حکم تعلق نگیرد. بلکه به طور کلی حرام و نجس اعلام شده بود.
اکنون دانشمندان ضمن آن که «خوک» را ناقل بیماریهایی چون: مرض لادرری در کشورهائی که (مثل آلمان و آمریکا) گوشت خوک زیاد مصرف میشود مبتلای بسیاری دارد – بیماریهای معدوی به خاطر دیر هضم بودن – وجود سمی که در اصطلاح علمی آنرا بوتولیسم مینامند - مرضی که از کرم تریکین حاصل میگردد و به نام تریکیوز مشهور است (این مرض در کشورهایی چون آلمان بسیار و در کشورهای اسلامی اصلاً دیده نشده است) – مرض دشواری مضغ، بلع و تنفس – روماتیسم، کوفتگی عضلات و نوعی بیماری عضلانی که موجب مرگ ظرف مدت ۵ روز میگردد و ...، به کشف جدیدی دست یافتهاند که هیچ پیشرفت علمی نمیتواند آن را از بین ببرد.
این دانشمندان (به ویژه انگلیسی) با انجام آزمایشات فراوان (و به ویژه با گوشت مرغ) دریافتند که «گوشت هر حیوانی، طینت آن حیوان را به خورنده منتقل مینماید». و بدیهی است که طینت حیوان قابل از بین بردن نیست، چرا که خلقتش بر این اساس است و نقش آن نیز در عالم خلقت و اکوسیستم و آن چه میکند نیز بر اساس همین طینت است (گردآوری : انجمن ناجی)
لذا توجه میکنیم به حدیث پیامبر اکرم (ص) که به رغم منع اسلام از ترک خوردن گوشت، حتی دربارهی گوشت حلال نیز میفرماید: «شکم خود را قبرستان لاشهی حیوانات نکنید». و امروزه علم پزشکی و تغذیه نیز ضمن آن که ترک خوردن گوشت را جایز نمیداند، زیاده روی در آن را نیز مضر بر شمرده است (گردآوری : انجمن ناجی)
در مورد سگ نیز ضمن تثبیت موجبات بیماریهایی چون: جرب ، کچلی و امراض جلدی که در اثر قارچها به وجود می آید ، هاری و بالاتر از همه مرض کرم کدوی سگ ، انتقال انواع شپشها از سگ به انسان ، سرایت سل و غیره، ثابت شده است که حتی بیماریهای سگ به انسان منتقل میگردد. حتی در آب دهان سگ میکروبهایی وجود دارد که (چنانچه در احکام اسلامی بیان شده است) به جز با خاک مال کردن از بین نمیرود.
ھ – آن چه بیان شد، فقط مضرات فیزیکی یا جسمی حیوانات حرام یا نجسی مانند سگ و خوک بود و با دقت به آن چه در ابتدا بیان گردید، معلوم میشود که فرض به از بین رفتن تمامی این بیماریها (اگر چه طینت قابل تغییر نیست)، سبب امید به حلیت و پاکی آنها نمیشود، چرا بشر پس از قرنها به این مضرات پیبرده و قطعاً مضرات دیگری هم هست که بشر قرنها بعد پیخواهد برد، اما مضرات روحی، روانی، اخلاقی و ... به مراتب بیشتر است (گردآوری : انجمن ناجی)
اولین ضرر و زیان بزرگ و مهلک روحی، روانی و معنوی، از ناحیهی سبک شمردن و یا نادیده گرفتن حکم خدا و ترجیح محبت غیر و آن هم محبت «سگ و خوک» به محبت عبادت و اطاعت پروردگار منان متوجه انسان میشود.
ضرر مهلک بعدی، ریشه در حقارت روحی و تعلقات و به ویژه محبت آدمی که شاکلهی او را میسازد، به خاطر انس با یک حیوان، آن هم حیوان پلید و نجس دارد.
به عنوان مثال: در سگ، صفات خوبی وجود دارد (خداوند هیچ چیز بدی نیافریده است، بلکه چگونگی ارتباط و نحوهی بهروری به خوب و بد تقسیم میگردد). در سگ حتی صفاتی وجود دارد که برای انسان حسنه محسوب میگردد. مانند: وفاداری، منعم شناسی، شاکر بودن و ... .
همین صفات سبب مساعدت زمینه برای انس میگردد و این انس و صمیمت، انسان را خوار میکند. جالب بدانید در آلمان که بیشتر از سایر ملل اروپایی انس با سگ وجود دارد و معمولاً کودکان از همان ابتدا با سگشان مأنوس و بزرگ میشوند، رذیلهی اخلاقی بسیار مخرب و مهلکی بروز یافته است (گردآوری : انجمن ناجی) بسیاری از آلمانیها می گویند: «ما سگمان را بیشتر از خانوادهی خود دوست داریم، چرا که آنها میروند، اما این میماند!» لذا، تنها مونس، همدم، همراز، یار وفادار و محبوب یک آلمانی (و بسیاری دیگر در آمریکا و اورپا)، یک سگ است! حال از چنین انسانی در زمینهی رشد و بروز استعدادهای انسانی، اخلاقی، اجتماعی و ... چه انتظاری میرود؟!
البته ناگفته نماند که هم خوابی با سگ که قابل تعلیم و انس نیز میباشد (به ویژه در جامعهی زنان و دختران اروپایی) از حد اتفاق نادر گذشته و به یک رفتار طبیعی مبدل شده است (گردآوری : انجمن ناجی) و جالب است که از بدترین فحشها در همان آلمان – به خاطر رذیلتهایی که از این دو حیوان میشناسند، « Hund - سگ» و «Schwein – خوک» میباشد.
و – در خاتمه باید دقت کنیم که اگر نسبت به چیزی که حرام، معصیت، نجس و اعلام شده و به دوری یا پرهیز آن توصیه شدهایم علاقهای در خود احساس کردیم، نباید به دنبال راهکاری باشیم که به نوعی آن را حلال نماییم و یا چون راهکاری پیدا نکردیم، آیات، احادیث، روایات و احکام را مردود یا مشتبه بخوانیم. ریشهی همهی انحرافات از همین محبتهای ساده و بیارزش و راهکارهای اشتباه آغاز میگردد.
همهی امتحان خدا، نسبت به چیزهایی است که ما به آن علاقه پیدا میکنیم، نه آن چه ذاتاً بدمان میآید و یا از آن متنفریم. لذا اگر حکم خدا را ترجیح دادیم، یک درجه رشد میکنیم و به کمال و انسانیت تمام نزدیکتر میشویم.
مهم این است که میتوانیم امر خدا را ترجیح دهیم و در ارتباط با آن چه به آن علاقه داریم، چارچوبهای را رعایت کنیم، یا خیر، بلکه نفس بر ما غلبه دارد.
چرا سگ نجس است دليل روايي يا قراني بياوريد؟
رهيافت جواب صحيح اين سوال نيازمند توجه به امورزير است:
1)ادله ناظر به نجاست سگ
في الجمله در نجاست سگ از نظر فقه اماميه جاي هيچ شك و ترديدي نيست و هيچ يك از فقهاي اماميه با آن مخالفتي نكرده و در اثبات نجاست آن عموما به دودسته دليل متوسل شده اند.
دليل اول :اجماع
همه فقها اعم از متقدمين و متاخرين از فقهاء شيعه قائل به حكم نجاست سگ هستند اين حكم به گونه اي مشهور و اتفاقي است كه بعضي از فقها از آن به عنوان ضروري فقه( كتاب الطهارة (للأراكي)، ج1، ص: 491 ) ياد كرده اند. كمتر حكم فقهي با چنين استحكام و اتفاقي همراه است (گردآوری : انجمن ناجی)
شيخ صدوق در المقنع ،شيخ مفيد در المقنعه ،سيد مرتضي در الانتصار و الناصريات و الرسائل ،سلار در المراسم العلويه ،شيخ طوسي در القتصاد و الخلاف و الرسائل العشر و النهايه و مصباح المتهجد، قاضي ابن البراج در المهذب ، ابن حمزة طوسي در الوسيلة ، ابن زهرة در غنية النزوع ، ابن إدريس در السرائر ، محقق حلي در الرسائل التسع و المختصر النافع و المعتبرو شرائع الإسلام ، يحيى بن سعيد حلي در الجامع للشرايع و نزهة الناظر في الجمع بين الأشباه والنظائر ، فاضل آبي در كشف الرموز از جمله متقدمين علما هستند كه در كتب مذكور به نجاست سگ تصريح نموده و قول آنان در تحقق اجماع موثر است علاوه بر آنكه بعضي از ايشان صراحتا به اجماعي بودن اين حكم اشاره كرده اند.
دليل دوم: روايات
روايات فراوان بلكه در حد تواتر( مدارك العروة (للإشتهاردي)، ج2، ص: 500 ) در مورد نجاست سگ در كتب معتبر روايي شيعه وجود دارد كه با بيانهاي مختلف كه بعضي به دلالت صريح مطابقي و بعضي به دلالت التزامي و تضمني بيانگر نجاست سگ است (گردآوری : انجمن ناجی) با مراجعه به يكي از اين كتاب روايي(ين روايات عموما در كتب روايي شيعه وجود دارد لكن نقل آن از وسائل الشيعه به دليل اعتبار سندي و دقت بالايي است كه جناب شيخ حر عاملي در اين منبع روايي مبذول داشته است عنوان مي گردد. ) بعضي عبارتها را در اين رابطه نقل مي كنيم.
«الكلب رجس نجس؛سگ موجودي نجس است( وسائل الشيعة، ج1، ص: 227 روايت 574 و همان ج3، ص: 413روايت4020 وهمان ج3، ص: 415روايت4026)
«انّ الله تعالى لم يخلق خلقاً أنجس من الكلب(وسائل الشيعة، ج1، ص: 220 روايت 560 و همان ج1، ص: 228 روايت 578 ) ؛خداوند هيج مخلوقي را نجس تر از سگ نيافريد»
«لا والله انّه نجس لا والله انّه نجس(وسائل الشيعة، ج1، ص: 227 روايت 576 و همان ج3، ص: 416روايت 4031 ) به خدا قسم سگ نجس است به خدا قسم سگ نجس است»
«إن أصاب ثوبك من الكلب رطوبة فاغسله؛ اگر رطوبتي از سگ به لباست برخورد كرد آن را بشوي» (وسائل الشيعة، ج1، ص: 225 روايت 571 و همان ج3، ص: 415 روايت 4025 و همان ج3، ص: 441 روايت4108)
«يَغْسِلُ الْمَكَانَ الَّذِي أَصَابَهالكلب]؛ مكاني از بدن را كه با سگ تماس پيدا نموده است تطهير كنيد» (ائل الشيعة، ج1، ص: 276 روايت 722)
«َ وَ لَا تَشْرَبْ مِنْ سُؤْرِ الْكَلْب ؛ از دمخورده سگ چيزي ننوش»(وسائل الشيعة ج1 158 9 باب عدم نجاسة الكر من الماء الراكد بملاقاة النجاسة بدون التغيير ..... ص : 158)
« سَأَلْتُهُ عَنِ الْكَلْبِيَشْرَبُ مِنَ الْإِنَاءِ قَالَ اغْسِلِ الْإِنَاء؛ از امام صادق در مورد ظرفي كه سگ از آن آب خورده است پرسيدم ايشان فرمودند بايد آن را تطهير كني»( وسائل الشيعة ج1 275 11 باب أن لمس الكلب و الكافر لا ينقض الوضوء ..... ص : 274)
از نبي مكرم اسلام (ص)به طورمكرر و در روايات متعدد نقل شده است كه :جبرييل به ايشان فرموده است كه من در خانه اي كه در آن سگ وجود داشته باشد وارد نمي شوم(الكافي ج3 393 باب الصلاة في الكعبة و فوقها و في البيع و الكنائس و المواضع التي تكره الصلاة فيها ..... ص : 387 و
الكافي ج3 393 باب الصلاة في الكعبة و فوقها و في البيع و الكنائس و المواضع التي تكره الصلاة فيها ..... ص : 388)
يا در روايت ديگري كه به طرق مختلف نقل شده است پيامبر مكرم اسلام در مورد خريدو فروش سگ عنوان مي فرمايد كه پولي كه از طريق خريد وفروش سگ بدست مي آيد حلال نيست مگر در مورد سگ شكاري (بحار الأنوار ج100 52 باب 4 جوامع المكاسب المحرمة و المحللة ..... ص : 42)
و روايات متعدد ديگر(وسايل الشيعهو 4113و 4177و)
2. فلسفه نجاست سگ
پيش ازبيان فلسفه وحكمت نجا ست سگ و خوك، به شناخت مفهوم «نجس» مىپردازيم: در اصطلاح فقهى، نجس به آن چيزى مىگويند كه يا از لحاظ ظاهرى و مادّى آنچنان پليد، زيان بار و خطرساز است؛ و يا از لحاظ باطنى و روحى داراى شقاوت، پليدى و خباثت مىباشد؛ و يا اين كه در بردارندهى هر دو بُعد ياد شده است (گردآوری : انجمن ناجی) به حدّى كه حتى وجود يكى از ابعاد ياد شده، در لزوم اجتناب و پرهيز داشتن از آنها كافى است (گردآوری : انجمن ناجی) سگ و خوك نيز هم از لحاظ ظاهرى و هم از لحاظ باطنى و روحى، خطرساز و ضررآفريناند و اجتناب از آنها ضرورى است و دربردارندهى نوعى پليدى و در نتيجه «نجاست»اند. وجودِ «تريشينوزيس»، براى بيمارىهاى انگلى، كرمها و داشتن بستر مناسب براى انتقال ميكروبها در بدن سگ و خوك به انسان همگى موجب اتّخاذ تدابير بهداشتى و محدوديّتهاى سنگين در مورد اين جانداران شده. البتّه شايد ادّعا شود كه اگر محيطى فراهم آيد كه ما يقين كنيم ديگر اين ميكروب در وجود چند مورد محدود از سگ و خوكها وجود نداشته يا به حدّاقل برسند، آيا باز هم حكم به نجاست آنها ادامه خواهد داشت؟ در پاسخ گفته مىشود:
1. اين ادّعا شامل آن دسته از ميكروبهايى مىشود كه شناخته شدهاند و نمىتوان ادعا نمود كه گندزدايى كامل در مورد تمام ميكروبها صورت گرفته. به عبارتى: شما حتى اگر بتوانيد واكسنى تهيه كنيد كه بشر و زندگى طبيعى او را در برابر تمام سگ و خوكها سالم و بهداشتى نگهدارد، اين واكسن فقط در مقابل ميكروبهاى موجود و شناخته شده كارساز است و شامل ميكروبهاى ناشناخته و بلكه به وجود نيامده نخواهد بود.
2. روش پذيرفته شده در قانونگذارىهاى عقلاء جهان آن است كه در قوانين، همواره حالات و موقعيّتهاى اكثريّتى مدّ نظر بوده و چنانچه فرد يا افرادى به عللى جزء استثناءها باشند، باز خدشهاى در عموميّت قانون ايجاد نمىشود و آن موارد نيز بايد تابع قانون باشند. روى اين جهات، حفظ مصالح عمومى ايجاب مىكند كه همهى افراد و موضوعات، مشمول يك قانون باشند و وحدت رويهى قانونى حفظ شود.
3. سلامتى فرد و اجتماع آن چنان اهميت دارد كه حتى وجود احتمال ضرر و لزوم دفع آن نيز قابل توجه است (گردآوری : انجمن ناجی) يعنى با در نظر گرفتن تمام تلاشها باز هم احتمال مىرود كه شايد بستر براى ايجاد ضرر فراهم باشد، پس اجتناب ضرورى است (گردآوری : انجمن ناجی)
4. ضررها فقط محدود به بهداشت ظاهرى نبوده و توجه به آسيبهاى روحى و معنوى نيز ضرورى است (گردآوری : انجمن ناجی) و اين جنبه نيز در حكم به حرمت و نجاست مهم است (گردآوری : انجمن ناجی) از اين رو، خوك از يك سو به علت تغذيه نامناسب و حتى استفاده از فضولات و از سوى ديگر به علت بىمبالاتى در رعايت جفتگيرى به عنوان حيوان «بىغيرت» مشهور است و تغذيه از گوشت آن و همزيستى براى پرورش آن، چه بسا موجب انتقال اين روحيات در آدمى شود. درباره سگ نيز اگر چه وفادارى آن در دفاع و شكار مورد توجه است و سگ را ارزشمند مىكند، اما همزيستى با سگ و ورود آن به محيط داخلى خانه آسيبهاى گوناگون بهداشتى و روانى را در پى دارد. لذا در روايات همزيستى با سگ بسيار نكوهش شده است و حضور آن مانع نزول فرشتگان دانسته شده است (گردآوری : انجمن ناجی)
با صرف نظر از جهات بهداشت جسم توجه به دو نكته ذيل از جهت بهداشت رواني متعاقب اين حكم سودمند است:
1_ اكنون كه سگ و خوك به عنوان دو حيوان نجس العين توسط احكام شريعت معرفي شده اند باز هم مي بينيم كه بسياري از افراد با سگ و خوك انس فراوان دارند آنقدر كه گاه رفتار و بازي با سگ براي آنان شيرين تر از هم نشيني با اعضاي خانواده شان مي باشد. اكنون فرض مي كنيم كه اين حكم اسلامي نبود، آن وقت پيامد آن اين بود كه بسياري از انسانها حتي اهل ايمان سگي در خانه داشته باشند و فرزندان آنها با آنان انس بگيرند و با خود آنان با آن سر گرم شوند ، با كمي دقت مي يابيم براي كاري كه هيچ ارزش معنوي و حتي مادي ندارد تا چه اندازه وقت و هزينه هاي فراوان صرف مي شد و انسانها را غافل از كارهاي مفيد خويش مي ساخت و در مقابل آن خوي حيواني آنان به دليل انس با حيواني چون سگ رشد مي كرد و از انسانيت دور مي گشتند. بنابراين با دقت در هدف خلقت كه «ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون»؛ (سوره ذاريات آيه 51) (ما جن و انس را خلق نكرديم مگر براي اينكه عبادت كنند) مي يابيم كه حكم به نجات و دوري از اين حيوانات بسيار بجا و دقيق است (گردآوری : انجمن ناجی)
2_ فلسفه جعل برخي از احكام ، پرهيز از موضوع آن و فاصله گرفتن از آن به عنوان يك خطر جدي است، مثلا گاهي بيان مي كنند به سيم لخت دست نزنيد تا دچار برق گرفتگي نشويد، و معمول خطرات اين گونه است همان طوري كه در مورد نوع گناهان اين است كه فلان كار را انجام ندهيد اما در كنار ترانس هاي قوي يا دكل هاي فشار قوي برق نه تنها نبايد با آنها تماس حاصل كرد بلكه نبايد به آنها نزديك شد و گرنه در فاصله كم، تأثير زيان بار خواهد داشت «سگ بازي» و نيز استفاده از «گوشت خوك» با توجه به تأثير رواني آنها بسيار مضر است كه خيلي ها به آن مبتلا هستند خصوصا با توجه به اقليت هاي ديني كه مثلا استفاده از گوشت خوك را جايز دانسته يا سگ بازي در عرف فرهنگي بيگانگان امري پسنديده بود. كما اينكه از جمله تفريحات درباريان و اشراف همين امر بود و حتما توجه داريد كه خوك مظهر شهوت و بي غيرتي است و بر اساس علوم پزشكي و روان پزشكي ثابت شده است كه صفات گوشت حيوانات به خورنده آنها سرايت مي كند. از اين رو حكم شرعي مبني بر نجاست اين دو حيوان، مقدمه اي براي فاصله گرفتن از اين حيوانات و استفاده هايي است كه بيگانگان اقليت ها و يا افراد لاابالي و بي اعتنايي به مسايل شرعي مي نمايند. ناگفته نماند معمولا هر حيواني يك يا چند خصلت خوب دارند بايد از آنها در همان جهت بهره برد. سگ به عنوان يك حيوان باوفا، در برخي كارها از جمله در محافظت از گله هاي گوسفند و يا شكار برخي حيوانات مورد استفاده است و نهي در اين مورد نيست بلكه «كلب معلم» يعني سگي كه براي شكار تعليم داده شده، احكام خاصي دارد كه مي تواند بيشتر اين حيوان را در خدمت انسان قرار دهد. ولي اين مسأله باعث نمي شود كه زندگي و رابطه انسان را به سگ بازي يا آميختگي و انس با سگ كنيم به ويژه با در نظر گرفتن آثار زيان بار روحي و جسمي زيانباري كه در اين حد از ارتباط وجود دارد.
3. احكام تكليفي مرتبط باسگ
البته سگ نيز به عنوان يكي از مخلوقات الهي در جهت انتفاع انسان خلق شده و خداوند متعال نحوه و كيفيت اين انتفاع را براي انسانها بيان نموده تا ضمن استفاده از منافع آن از ضررها و مفاسد معنوي و مادي كه به مقتضاي خلقت در سگ وجود دارد مصون باشند.
با وجود نجاست سگ، اصل اولي در مورد انواع انتفاعات از اين حيوان بنا به مقتضاي اصاله الصحه و اصل حليت ،جواز است لكن بايد اين نكته را مد نظر داشت كه انتفاع بايد عقلايي باشد نه توهمي.
1 ) نگهباني وشكار :استفاده از سگ در امر نگهباني منزل، دام، باغ، شكار و سگهايي كه داراي منفعت عقلايي بوده و اصطلاحا سگ قابل تعليم (در امور عقلايي )حلال بوده و خريد و فروش آن نيز حلال است (گردآوری : انجمن ناجی)
2)جرم يابي و نجات :با پيشرفت علم و شناخت ويژگي هاي منحصر به فرد اين حيوان از نظر بويايي ، استفاده از آن در مواردي مثل استفاده پليس در جهت كشف مواد مخدر يا مواد منفجره و يا تعقيب مجرمين و همچنين استفاده از آن در حوادث غير مترقبه و امثال آن بنابر قاعده فقهي اصاله الصحه و اصاله الحليه جايز و حلال است (گردآوری : انجمن ناجی)
3)امور طبي و پزشكي: استفاده از اجزاء سگ مانند خون يا جوارح داخلي و ظاهري آن در جهت درمان پزشكي و يا پيوند به انسان جايز مي باشد و در صورت پيوند اين اجزا عضوي از بدن انسان محسوب مي گردد و ديگر نجس نيست.
*نكته:چنين سگهايي (سگ نكهبان ، شكار ،سگ پليس و.. ) به لحاظ انتفاعي كه دارند مال محسوب شده ، قابل خريد و فروش و رهن و اجاره و ...هستند، صدمه به آنان ضمان آور و مستوجب پرداخت خسارت است و حتي نفقه آن مانند تامين خوراك و درمان آن بر مالك واجب است (گردآوری : انجمن ناجی)
4)خوردن:استفاده از سگ براي خوردن حرام مسلم است و اين مطلب از طريق روايات و قاعده متفق عليه فقهي قابل اثبات است ضمن آنكه انسان به مقتضاي طبيعت انساني از خوردن گوشت سگ تنفر دارد.
قاعده فقهي عنوان مي دارد «كل نجس حرام ؛ هرچيز نجسي خوردن آن حرام است»
روايات متعدد هم بر حرمت گوشت دلالت مي كند كه در يك نمونه ازآن ، امام عليه السلام سه مرتبه با تاكيد، حرمت استفاده از گوشت سگ را يادآور مي شوند.
5) استفاده در لباس و..: استفاده از پوست و موي آن در لباس جايز نيست و موجب بطلان نماز مي گردد.
پوست سگ از نظر فقها اماميه نجس بوده و با دباغي هم پاك نمي شود لذا استفاده از آن در لباس و پوشاك ممنوع است و نماز با آن هم باطل مي باشد ولي اگر منفعت عقلايي براي آن وجود داشته باشد مانند پيوند و امثال آن استفاده از آن اشكالي ندارد و به لحاظ آنكه جزيي از بدن انسان مي گردد پاك محسوب مي شود.
6)تماس ونگهداري:تماس و نگهداري هرگونه سگ در خانه كراهت شديد داردلكن در مورد سگ نگهبان و شكار درصورتي كه در مكان جداگانه اي در منزل نگهداري گردد مكروه نيست.
7)حكم خريد و فروش و نگهداري سگ به عنوان زينت :
استفاده از سگ به عنوان زينت كه متاسفانه در بعضي جوامع غربي ناشي از خلا عاطفي ،رواني و اجتماعي است منفعت توهمي بوده و عقلايي نيست لذا استفاده از سگ بدين منظور مورد نهي شديد روايات قرار گرفته و كراهت دارد.ضمن آنكه خريد و فروش سگ غير از مواردي كه در بالا گفته شد جايز نبوده و پول حاصل از آن حرام است (گردآوری : انجمن ناجی)
8)كشتن و صدمه زدن به سگ :
صدمه وكشتن سگ در صورتي كه هار بوده و يا بنا به تعبير روايات گاز گيرنده و موذي باشد جايز است لكن سگهايي كه داراي منفعت عقلايي هستند نه تنها كشتن آنها حرام بلكه مستوجب ضمان و پرداخت خسارت به مالك است(روايات متعددي در اين مورد در بابي تحت عنوان باب ديه سگها آورده شده است).
9)رسيدگي و احسان به سگ:
دادن غذا و آب به همه حيوانات و از جمله انواع سگ مستحب و صدقه محسوب مي گردد.
از آن گذشته «هر جاندارى كه در اختيار كسى قرار بگيرد، بايستى وسايل زندگى آن جاندار را تأمين نمايد. كلمه جاندار شامل همه انواع حيوانات است، مگر حيواناتى كه آزار و ضررى به انسان وارد كنند، مانند عقرب و افعى و مار كه بالذّات موذى مىباشند و مانند سگ هار و ديگر حيوانات بيمار كه بيمارى آنها علاج ناپذير و موجب ضرر مىباشد.
بنا بر اين، احكام حقوقى مقرّر شامل هر حيوانى مىباشد، خواه گوشتش خوردنى باشد،يا نه، بلكه خواه به نحوى از انحاء قابل بهره بردارى باشد يا نه».
نكته جالبي كه از اين قسمت نتيجه مي شود آن است كه اگر مقداري آب براي رفع تشنگي يكي از دوحيوان (سگ و گوسفند ) وجود داشته باشد كه هردو در آستانه مرگ هستند آب را بايد به سگ داد وگوسفند را ذبح كرد بدان جهت كه پايان دادن به حيات گوسفند با ذبح شرعى، امرى است قانونى ولى مردن سگ از تشنگى خلاف قانون است، لذا آب به سگ داده مىشود تا بدون علت هلاك نشود. اين موضوع را شهيد دوم در مسالك آورده است (گردآوری : انجمن ناجی)
پي نوشت
.قاعده فقهي «كل شي هو لك حلال الا تعلم انه حرام»
. نجاة العباد (للإمام الخميني)، ص: 223
. توضيح المسائل (المحشى للإمام الخميني)، ج2، ص: 900: پيوند زدن عضوى از اعضاى بدن حيوان نجس العين مانند سگ به بدن مسلمان اشكالى ندارد، و احكام بدن مسلمان بر آن جارى مىگردد و به دليل آنكه جزئى از بدن شخص زنده به شمار مىرود و زندگى در آن جريان يافته است، پاك است و نماز خواندن با آن جايز است (گردآوری : انجمن ناجی)
. مراجعه كنيد به : بخش حقوق حيوانات رسائل فقهى (علامه جعفرى)، ص: 111 به بعد
. لكن متاسفانه فرهنگ مبتذل غربي در اين زمينه هم ساكت نبوده و با نامگذاري بعضي محصولات غذايي مانند سوسيس هات داگ و امثال آن اقدام به هنجار شكني و تبليغ مسموم مي نمايد.
. تهذيب الأحكام ج9 39 1 باب الصيد و الذكاة ..... ص : 2 روايت 164 عَنْهُ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِي سَهْلٍ الْقُرَشِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ لَحْمِ الْكَلْبِ فَقَالَ هُوَ مَسْخٌ قُلْتُ هُوَ حَرَامٌ قَالَ هُوَ نَجَسٌ أُعِيدُهَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ كُلَّ ذَلِكَ هُوَ يَقُولُ هُوَ نَجَس
. وسائل الشيعة ج11 530 43 باب كراهة اتخاذ كلب في الدار إلا أن يكون كلب صيد أو ماشية أو يضطر إليه أو يغلق دونه الباب ..... ص : 530
.« ثَمَنُ الْكَلْبِ سُحْتٌ وَ السُّحْتُ فِي النَّار،بهاي سگ حرام و حرام در آتش است » الكافي ج5 120 باب كسب المغنية و شرائها ..... ص : 119
. كلب عقور
.مراجعه كنيد به : وسائل الشيعة، ج29، ص: 226. بَابُ 19مَا لَهُ دِيَةٌ مِنَ الْكِلَابِ وَ قَدْرِ الدِّيَة
رسائل فقهى (علامه جعفرى)، ص: 116
.به نقل از رسائل فقهى (علامه جعفرى)، ص: 119. http://najiforum.ir/thread-23500.html
چرا در دین اسلام سگ حیوان نجسی است؟ http://najiforum.ir/thread-23500.html
پاسخ اجمالی
یکی از مسلّمات اسلامی این است که احکام شرع، تابع مصالح و مفاسد واقعی است (گردآوری : انجمن ناجی) اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امری بود و نه نهی و نه حکم به نجاست و طهارت.
موضوع نجاست سگ یک مسئله فقهی است؛ به دو دلیل اجماع فقها و روایات، سگ نجس است (گردآوری : انجمن ناجی)
از امام صادق (ع) درباره سگ سؤال شد. آن حضرت فرمودند: نجس است (گردآوری : انجمن ناجی) آب نیم خورده سگ را دور بریزید و با آن وضو نگیرید، ظرف آب را ابتدا با خاک و سپس با آب بشویید.
پاسخ تفصیلی
بیان این نکته لازم است که یکی از مسلّمات اسلامی این است که احکام شرع، تابع مصالح و مفاسد واقعی است (گردآوری : انجمن ناجی) اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امری بود و نه نهی و نه حکم به نجاست و طهارت. [1]
پس هر جا دیدیم از طرف شارع مقدّس عملی واجب گردیده می فهمیم در آن عمل مصلحتی است که به دست آوردن آن مصلحت لازم است، اگر چه از آن آگاهی نداشته باشیم.
اگر شارع از عملی نهی نمود و چیزی را نجس اعلام کرد، می فهمیم به خاطر مفسده و ضرری است که از آن اجتناب لازم است (گردآوری : انجمن ناجی) گرچه ممکن است ما به خاطر کمی اطلاعات علمی، به مفاسد و مصالح احکام پی نبریم، ولی بعدها بر اثر پیشرفت های علمی، بخشی از فلسفه احکام روشن شود، همان گونه که سال ها پس از حکم به نجاست سگ، بعضی از علل آن کشف گردیده است و آن این که: در روده سگ کِرم کوچکی به طول چهار میلی متر به نام «تینیا ایکینوسکوس» است (گردآوری : انجمن ناجی)
وقتی از سگ مدفوع بیرون می آید، تخم های زیادی از این کِرم همراه مدفوع بیرون می آید و به اطراف مقعد سگ می چسبد. سگ به وسیله زبانش آن تخم ها را به قسمت های دیگر بدنش منتقل نموده و همه جا را آلوده می کند. اگر یکی از این تخم ها به معده انسان وارد شود، مرض های گوناگونی تولید می کند که احیاناً منجر به مرگ می شود. [2]
این یکی از حکمت هایی است که اسلام سگ را نجس العین دانسته تا بدین وسیله مضرّات آن را از انسان دفع کند، اما ممکن است، حکمت ها و علت های دیگری از نظر بهداشتی و زیست شناسی و پزشکی وجود داشته باشد که هنوز از آن آگاهی نداریم.
دلایل نجاست سگ از نظر فقهی:
موضوع نجاست سگ یک مسئله فقهی است (گردآوری : انجمن ناجی) در قرآن کریم در باره طهارت و نجاست سگ سخنی به میان نیامده است (گردآوری : انجمن ناجی) البته، این گونه نیست که همه احکام فقهی در قرآن کریم آمده باشد. قرآن کریم در احکام فقهی معمولاً به کلیات بسنده کرده است و تبیین و تفسیر آن را به پیامبر اکرم (ص) و به دنبال آن، امامان معصوم (ع) سپرده است . برای نمونه هنگامی که به احکام فقهی نماز توجه میکنیم می بینم که احکام زیادی دارد در حالیکه در قرآن کریم تعداد انگشت شماری از آنها آمده است (گردآوری : انجمن ناجی)
1. اجماع؛ فقهای عظام ، سگ را یکی از نجاسات می دانند. و این حکم بین آنها اجماعی است (گردآوری : انجمن ناجی) [3]
2. روایات؛ اجماع در فقه شیعه برخاسته از روایات فراوانی است که در کتابهای روایی آمده است (گردآوری : انجمن ناجی) البته، درباره نجس بودن سگ روایاتی که از امامان (ع) به دست ما رسیده دو گونه است (گردآوری : انجمن ناجی) روایاتی که در آنها واژه نجس به صراحت آمده است و روایاتی که در آنها کلمه نجس به صراحت بیان نشده، بلکه از باب ملازمه، نجاست سگ فهمیده می شود . در این گونه روایات به تناسب پرسش هایی که از امام (ع) درباره آب نیم خورده سگ شده و جواب هایی که ائمه (ع) داده اند نجاست سگ استفاده می شود؛ به چند مورد اشاره می شود :
الف . از امام صادق (ع) درباره سگ سؤال شد. آن حضرت فرمودند: "نجس است (گردآوری : انجمن ناجی) آب نیم خورده سگ را دور بریزید و با آن وضو نگیرید، ظرف آب را ابتدا با خاک و سپس با آب بشویید" [4]
ب . ابن شریح از امام صادق (ع) در مورد نیم خورده سگ می پرسد که حضرت فرمودند: "نه، به خدا قسم، آن نجس است". [5]
ج . ابی سهیل از امام صادق (ع) پرسید در مورد سگ، که حضرت سه بار فرمودند: "سگ نجس است". [6]
[1] . مطهری، مرتضی ، مجموعه آثار، ج 20، ص 52 ، انتشارات صدرا ، چاپ پنجم ، 1380 شمسی .
[2] مجله المنار، سال 6، ص 307.
[3] . روحانی، سید صادق، فقه الصادق، ج 3 ، ص 281 ، نرم افزار این کتاب به نام موسوعة الامام الروحانی؛ نجفی، محمد حسین، جواهر الکلام، ج 5، ص 366 – 368 ، چاپ هفتم، بیروت، داراحیاء التراث العربى.
[4] . نمایه شماره 725 (سایت: 768)، جواب اجمالی ، با اندکی تغییر.
[5] . حرّعاملى، محمدبن الحسن، وسائل الشیعه ، ج 3 ، باب 12 ، از ابواب نجاست ، حدیث 6 ، داراحیاء التراث العربى، بیروت.
[6] . وسائل الشیعه، ج 3، باب 12 ، از ابواب نجاست (گردآوری : انجمن ناجی)
مسأله نجاست سگ، یکی از مسائل فقهی اسلام است که در جامعه امروزی، اطلاع از چگونگی آن برای بسیاری حائز اهمیت است (گردآوری : انجمن ناجی) عدهای از سر کنجکاوی می خواهند بدانند که: چرا اسلام سگ را نجس میداند؟
و در کدام آیات یا روایات از متون دینی ما، علت نجاست سگ بیان شده است؟ برخی افراد در این حکم، شک و شبههای ندارند و تنها از “فلسفه نجاست سگ” سؤال میکنند و میخواهند بدانند آیا در اسلام، فقط “حکم نجاست سگ” بیان شده یا علاوه بر این، به فلسفه این حکم نیز اشاره شده است؟
فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟
عده ای نیز دم از حقوق حیوانات می زنند و حکم نجاست را بر خلاف حقوق سگ می دانند!، از نگاه آنان سگ یک حیوان با وفا است و همین را دلیلی برای طهارتش می دانند. علاوه بر این از کوچک ترین دستاویزها برای اثبات سلیقه شان استفاده می کنند:
– در قرآن و روایات از نجاست سگ سخنی به میان نیامده است!؟
– قرآن با نام بردن از سگ اصحاب کهف، از این حیوان تمجید کرده است!
– حضرت علی(ع) مردم را به یادگیری ده خصلت ارزنده سگ و به کار بستن این خصائص در زندگی توصیه فرمودهاند!
– و …
حال آنکه معلوم نیست نام بردن از سگ اصحاب کهف در قرآن چه ربطی به نجاست یا طهارت سگ دارد؟ وفاداری سگ و مفید بودنش، چه ربطی به عدم نجاست او دارد؟ و چگونه میتوان از سخن امیرالمومنین(ع) پی به طهارت سگ برد؟
اگر چنین باشد، آیا می توان سخن پیامبر(ص)، که بدعتگزاران را سگان دوزخ(۱) می داند، دلیلی بر نجاست سگ گرفت؟! آیا اینگونه سخن گفتن صحیح است؟
همانطور که ملاحظه فرمودید، برخورد سلیقهای با مسائل و ربط دادن همه چیز برای اثبات سلیقه شخصی، بخصوص برای کسانی که صلاحیت اظهار نظر در مسائل شرعی را ندارند تا جایی پیش می رود که در اصل و اساس مسألهای تشکیک میکنند.
اگر مفید بودن و وفادار بودن سگ برای حکم به طهارتش کافی باشد، پس خون که حیات انسان با کمبود آن در خطر میافتد، نباید نجس باشد؟ آیا کسی در فواید و نیاز انسان به خون و همچنین در نجس بودن آن شک دارد؟ آیا به بهانه اینکه انسان اشرف مخلوقات هست، میتوان نجاست خون او را انکار کرد؟
ما فعلاً قصد پرداختن به این سخنان را نداریم و در ضمن مباحث پیش رو به پاسخ آن ها اشاره خواهیم کرد.
در این نوشتار با جستوجو در منابع اسلامی از جمله قرآن و روایات معصومین علیهم السلام و … در پی یافتن ادله این حکم خواهیم بود، پس از آن به چند مسأله که فرع بر مساله نجاست سگ است، خواهیم پرداخت.
مسائلی از قبیل نجاست انواع سگ، خرید و فروش آن، نگهداری سگ در خانه، حقوق سگ به عنوان یک حیوان، فلسفه نجاست سگ در اسلام و در نهایت پاسخ به چند سوال.
امّا لازم است قبل از آن، مفهوم و معنای «نجس» بخصوص در اصطلاح فقهی آن، مورد بررسی قرار گیرد و سپس اصل مساله را دنبال کنیم:
مفهوم نجس
واژه «نـجـس» از نـظر لغت شناسان به معناى کثیفى، ناپاکى، ضدطهارت، ضد نظافت و به معنای پلیدى آمده است (۲).
بهترین تعریف لغوی از راغب اصفهانى است که نجس را به معنای پلیدی ظاهری و باطنی می داند، او مى نویسد: « النجاسه القذاره و ذلک ضربان: ضرب یدرک بالحاسه وضرب یدرک بالبصیره … » نجاست، قذارت وکثیفى است که بردو نوع می باشد:
۱- آنکه با حواس انسان قابل درک است (گردآوری : انجمن ناجی)
۲- آنکه با دیده بصیرت درک می شود.
یعنی گاهی نجس دانستن چیزی بخاطر پلیدی باطنی آنست و تاثیر منفی بر روح و روان انسان می گذارد. راغب اصفهانی در ادامه برای معنای دوم، مصداقی را ذکر کرده و می گوید: « والثانی : وصف الله تعالى به المشرکین فقال: (إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ)(۳) … : خداوند تعالی مشرکان را به آن توصیف کرده و فرموده : (مشرکان نجس هستند) »(۴)
فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟
نجس در اصطلاح فقهی
در فقه اسلامی «نجس» به شیئی گفته می شود که بخاطر شدّت پلیدی باید از آن دوری و اجتناب کرد، و نحوه اجتناب و دوری از آن را شرع بیان کرده است مثلا: آبی که با عین نجاست برخورد کرده، قابل نوشیدن نیست و نمی توان با آن، وضو و غسل گرفت؛ و با لباسی که نجس شده، نمی توان نماز خواند و … .
پس نجس در فقه یعنی: شیئی که دارای شدّت پلیدی است که باید به نحوی خاص، از آن دوری کرد؛ و نحوه اجتناب از آن را شرع مشخص می کند. یا به عبارتی دیگر نجاست چیزی است که به کار بردن آن در نماز و طواف و تغذیه، به دو جهت حرام می باشد: یکی شدّت پلیدی که در آن هست و دیگری دستور به دوری و اجتناب از آن.
لفظ «نجس» با ظهور خود و تبادر، بر این معنا دلالت دارد. شـیـخ طـوسى،(۵) طبرسى،(۶) آیه اللّه حکیم،(۷) راوندى،(۸) میرزا محمد مـشـهـدى(۹) و فـخـر رازى (۱۰) در تفسیر «نجس» گفته اند: کلمه «نجس» نزد ما معناى روشنى دارد و آن نجاست فقهى است (گردآوری : انجمن ناجی) (۱۱)
عده ای نیز معتقدند پس از ظهور اسلام، کثرت استعمال لفظ نجس در این معنا به گونه ای بوده که سبب ثبوت حقیقت شرعیه شده است، یعنی هرگاه پس از اسلام این لفظ بدون قرینه بکار رود همین معنای فقهی از آن برداشت می شود نه معنای لغوی. (چنانکه واژه صلاه با اینکه قبل از اسلام به معنای دعا بود، پس از اسلام به معنای حرکات خاصی که نماز نام دارد، بکار می رود.) لازم به ذکر است، علاوه بر ابن زهره(۱۲) و راوندى(۱۳) که مدعى حقیقت شرعیّه در این باره هستند، شیخ انصارى نیز مى نویسد: در وجود معناى حقیقت شرعیه برای لفظ «نجس» جاى شک ندارد . حال که چنین است روشن می شودکه، اگر واژه نجس در متن روایات آمد به کدامیک از این دو معنا خواهد بود:
– پلیدی تنها (معنای لغوی) یا،
– پلیدی خاصّی که باید به نحوی خاص از آن دوری شود. (معنای فقهی)
علاوه بر این، تعابیر دیگری نیز هستند که شارع با آنها معنای نجاست فقهی را، قصد می کند. بعضی از این تعابیر عبارتند از:
«لاتشرب منه، لاتتوضاء منه، لاتصل فیه، یجتنب عنه، اذا اصابه یدک مع الرطوبه فطهّره، صب علیه الماء و(۱۴)… :
منوش از آن، وضو مگیر از آن، در آن نماز مگذار، از آن اجتناب کن، هرگاه دست مرطوبت آن را لمس کرد تطهیر کن، بر آن آب بریز و…»
نتیجه اینکه، هرگاه واژه «نجس» و «تعابیر مرادف آن» در متون اسلامی بکار رفت، معنای فقهی نجاست مدّ نظر است (گردآوری : انجمن ناجی)
فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟
نجاست سگ در قرآن
پیش از این گفتیم یکی از سوالات مطرح در مساله نجاست سگ، اینست که : آیا در قرآن که کاملترین کتاب آسمانی است به نجاست سگ اشاره ای شده است یا نه؟
در قرآن کریم در سه مورد از سگ سخن گفته شده که عبارتند از:
۱- ماجرای سگ اصحاب کهف: خداوند در سوره کهف در مورد سگ اصحاب کهف چنین می فرماید:
«… سگشان بر آستانه ی غار دو دستخود را دراز کرده بود.»(۱۵) «… وَکَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ …» (۱۶)
در این آیه هیچ گونه اشاره ای به طهارت و نجاست سگ نشده است، نهایت استفاده ای که از این آیه می شود، اینست که:
– اصحاب کهف سگ نگهبانی را همراه داشتند.
– سگ در دهانه غار، یعنی محلی غیر از محلّ استراحت اصحاب کهف آرمیده بود(بِالْوَصِیدِ).(۱۷)
تنها نکته قابل توجه در اینجا، مساله همراه داشتن سگ است که در ذیل عنوان «نگهداری سگ در خانه» به آن خواهیم پرداخت. (که نگهداری سگ نگهبان اشکالی ندارد.)
۲- ماجرای بلعم باعورا: خداوند در سوره اعراف، بلعم باعورا را به سگ تشبیه کرده است و چنین می فرماید: «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ اَلْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ» (۱۸)
سخن از یک عالم دانشمند است که ابتدا در مسیر حق بود، به گونهاى که کسى انتظار انحراف او را نداشت. سرانجام دنیاپرستى و پیروى از هواى نفس او را به سقوط کشاند. به نحوى که تشبیه به سگ شده است (گردآوری : انجمن ناجی) اما چرا به سگ تشبیه شده؟ زیرا او بر اثر شدت هواپرستى و چسبیدن به لذات جهان ماده، یک حال عطشِ نامحدود به خود گرفته که همواره دنبال دنیاپرستى مى رود نه به خاطر نیاز و احتیاج بلکه به شکل بیمارگونهاى همچون یک «سگ هار» که بر اثر بیمارى هارى، حالت عطش کاذب به او دست مىدهد و در هیچ حال سیراب نمى شود.(۱۹)
در این آیه نیز نه سخن از طهارت سگ است و نه سخن از نجاست آن آمده است (گردآوری : انجمن ناجی)
نکته قابل توجه اینست که: اگر در آیه قبل، ذکر سگ اصحاب کهف دلیلی بر تمجید و طهارت او باشد، این آیه نیز به وجود نوعی مزمت و پستی در سگ دلالت دارد که سبب شده خداوند حالت یک عالم هواپرست را به آن تشبیه کند و می توان از آن بر نجاست سگ استناد کرد! امّا حقیقت اینست که هر دو سخن، سست و باطلند .
۳- حکم صید سگ شکارچی: خداوند در ابتدای سوره مائده می فرماید:
از تو سؤال مىکنند چه چیزهایى براى آنها حلال شده است؟ بگو : آنچه پاکیزه است ، براى شما حلال گردیده ؛ و (نیز) صید حیوانات شکارى و سگهاى تربیت یافته … .
در این آیه سخن از حلال بودن گوشت حیوانی است که توسط سگ شکاری صید شده است نه نجاست یا طهارت سگ. هرچند دلالت بر قابل استفاده بودن صیدی که توسط سگ شکاری انجام شده دارد و در روایات نیز آمده است که این صید را می توان پس از شستن محل تماس سگ استفاده کرد.
این سه آیه تنها مواردی بودند که در آن سخن از سگ به میان آمده، امّا در آن نه اشاره به طهارت سگ شده نه نجاست آن. حال که ثابت شد قرآن دلالتی بر نجاست و طهارت سگ ندارد، آیا می توان نتیجه گرفت که پس سگ نجس نیست؟
آیا همه احکام باید در قرآن ذکر شده باشند؟
آیا می توان حکمی را فقط بخاطر عدم ذکر آن در قرآن انکار کرد؟(۲۱)
آیا حرام بودن گوشت سگ در قرآن ذکر شده است؟
آیا کسی در حرام بودن گوشت سگ شک دارد؟ با اینکه در سوره انعام(۲۲) محرمات فقط چهار موردند: ۱- مردار(مَیْتَه) ۲- خون(دَماً مَسْفُوحاً) ۳- گوشت خوک(لَحْمَ خِنزیرٍ) ۴- و حیوانی که برای بتها ذبح شده باشد.( أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ). گوشت سگ که از اینها نیست، پس طبق این آیه اگر ذبحش کنیم حلال است!(۲۳) بنابراین منکران نجاست سگ باید خوردن گوشت سگ را نیز به ناچار حلال بدانند با اینکه همه، آن را حرام می دانند.
پاسخ اینست که:
اولاً:قرآن کریم در احکام فقهی معمولا به کلیات بسنده کرده است . به عبارتی دیگر قرآن همچون قانون اساسی است که فروع قوانین مدنی، حقوقی، جزائی و … را در آن نمی توان یافت.
ثانیاً: تبیین و تفسیر آن را به پیامبر اکرم (ص) و به دنبال آن، امامان معصوم (ع) سپرده است، «وَ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ»(۲۴) یعنی ای پیامبر ما ذکر بر تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه را بر ایشان نازل شد (قرآن) تبیین و تفسیر نمایی و خود قرآن دستور داده که علاوه بر آنچه خداوند در قرآن بیان فرموده، از سخنان پیامبر(ص) و امامان(ع) اطاعت کنیم:«وَ مَا آَتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»(۲۵) یعنی ای مردم هر چه را رسول الله(ص) به شما دستور داد ، اجرا کنید و هر چه را نهی کرد باز ایستید.
اگر پیامبر اکرم (ص) مى فرمایند: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی»(۲۶) ، من دو چیز گرانبها را در میان شما به امانت مى گذارم که این دو از هم جدا نمى شوند «إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً»، اگر به هر دوى آنها تمسک کردید هلاک نمى شوید. سرّ این فرمایش پیامبر اکرم (صلّى الله علیه وآله وسلّم) این است که تمام آنچه ما به آن احتیاج داریم در نصّ و ظاهر قرآن نیامده است و ما باید در کنار قرآن روایات پیامبر(ص) و ائمه(ع) را در نظر بگیریم. اما اگر گفتیم یکى را قبول داریم، اگر گفتیم «حَسبُنا کِتابُ الله»، و عترت را رها کردیم، ضمانتى براى هدایت ما نخواهد بود. این دو چیز را باید با هم داشته باشیم تا بتوانیم به هدایت برسیم.(۲۷)
خلاصه اینکه برای به دست آوردن حکم شرعی، قرآن یکی از منابع استنباط احکام الهی می باشد، علاوه بر کتاب آسمانی ما، روایات معصومین(ع) یکی دیگر از منابع است که اگر حکمی در قرآن ذکر نشده بود باید به این روایات رجوع شود.
فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟
نجاست سگ در روایات
عمده دلیل برای حکم به نجاست سگ، روایات می باشند. احادیث زیادی در این باره وارد شده است بطوری که در کتاب ارزشمند وسائل الشیعه و بحارالانوار ، ابواب مختلفی در این رابطه وجود دارد با عناوین : «بَابُ نَجَاسَه سُؤْرِ الْکَلْبِ وَ الْخِنْزِیرِ»، «بَابُ طَهَارَه عَرَقِ جَمِیعِ الدَّوَابِّ وَ أَبْدَانِهَا وَ مَا یَخْرُجُ مِنْ مَنَاخِرِهَا وَ أَفْوَاهِهَا إِلَّا الْکَلْبَ وَ الْخِنْزِیرَ»، «بَابُ نَجَاسَه الْکَلْبِ وَ لَوْ سَلُوقِیّاً»، «بَابُ جَوَازِ لُبْسِ جِلْدِ مَا لَا یُؤْکَلُ لَحْمُهُ مَعَ الذَّکَاه وَ شَعْرِهِ وَ وَبَرِهِ وَ صُوفِهِ وَ الِانْتِفَاعِ بِهَا فِی غَیْرِ الصَّلَاه إِلَّا الْکَلْبَ وَ الْخِنْزِیرَ وَ جَوَازِ الصَّلَاه فِی جَمِیعِ الْجُلُودِ إِلَّا مَا نُهِیَ عَنْهُ»، «بَابُ کَرَاهَه اتِّخَاذِ کَلْبٍ فِی الدَّارِ إِلَّا أَنْ یَکُونَ کَلْبَ صَیْدٍ أَوْ مَاشِیَه أَوْ یُضْطَرَّ إِلَیْهِ أَوْ یُغْلَقَ دُونَهُ الْبَابُ»، «بَابُ تَحْرِیمِ بَیْعِ الْکِلَابِ إِلَّا کَلْبَ الصَّیْدِ وَ کَلْبَ الْمَاشِیَه وَ الْحَائِطِ وَ جَوَازِ بَیْعِ الْهِرِّ وَ الدَّوَابِّ» و …
هر یک از ابواب فوق، روایاتی را در بر دارد که بیان کننده نجاست سگ اند . کسی که از علوم دینی کمترین اطلاعی داشته باشد با دیدن عنوان این ابواب یقین به حکم نجاست سگ در اسلام می کند چه رسد به اینکه روایات هر باب را مطالعه و بررسی کند.
روایاتی که از پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) دربار نجاست سگ به ما رسیده اند، دو گونه می باشند:
دسته نخست: روایاتی که به صراحت در آن واژه نجس آمده است (گردآوری : انجمن ناجی) مانند:
عذافر از امام صادق(ع) از نوشیدن و وضو گرفتن با پس مانده آبی که بعضی از حیوانات (سنور، گوسفند، گاو، شتر ، الاغ ، اسب، استر و درندگان) نوشیده اند، سوال کرد. امام فرمود: بنوش و وضو بگیر. سپس از سگ سوال کردم. امام فرمود: نه. پرسیدم: آیا او یک درنده (مثل دیگر درندگان) نیست؟ فرمود: نه به خدا، او نجس است (گردآوری : انجمن ناجی) نه به خدا، او نجس است (گردآوری : انجمن ناجی)
فضلمی گوید از امام صادق(ع) از پس مانده حیوانات (گربه ، گوسفند، گاو، شتر،…) سوال کردم؛ و امام فرمود: اشکالی ندارد. تا اینکه از سگ سوال کردم؛ و امام فرمود: پلید و نجس است (گردآوری : انجمن ناجی)
راوی حکم سگ را از امام صادق (ع) سؤال کرد، حضرت فرمود: پلید و نجس است، از اضافه آبی که آشامیده نباید وضو گرفته شود، آن آب را بریز و (ظرف) را بار اول با خاک و سپس با آب بشوى.»
ابن شریح، حکم نیم خورده سگ را از امام صادق(ع) پرسید که آیا مى توان از آن نوشید یا با آن وضو گرفت؟ حضرت فرمود: نه، راوى پرسید: آیا او یک درنده (مثل دیگر درندگان) نیست؟ فرمود: نه، به خدا سوگند، او نجس است (گردآوری : انجمن ناجی) نه، به خدا سوگند، او نجس است (گردآوری : انجمن ناجی)»
ابی سهل می گوید از امام صادق(ع) درباره گوشت سگ سؤال کردم، حضرت فرمود: از حیوانات مسخ شده است (گردآوری : انجمن ناجی) گفتم آیا حرام است؟ امام فرمود: نجس است (گردآوری : انجمن ناجی) سه مرتبه این سوال را تکرار کردم و هر سه بار امام فرمود: نجس است (گردآوری : انجمن ناجی)»
و مواردی دیگر .
همانطور که در بحث لغوی گذشت، با وجود حقیقت شرعیه برای واژه نجس، این دسته از روایات برای اثبات حکم نجاست سگ کفایت می کنند، و به صراحت بیانگر آن هستند.
فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟
دسته دوم: روایاتی که واژه نجس در آنها ذکر نشده، امّا با قرائن موجود در آن، نجاست سگ اثبات می شود. در این روایات، روش برخورد با سگ همانند روش بر خورد با نجاسات دیگر، بیان شده است (گردآوری : انجمن ناجی) مانند:
ابی بصیر از امام صادق(ع) نقل می کند: نیم خورده سنور را می توان نوشید و با آن وضو گرفت، و نیم خورده سگ را نمی توان نوشید مگر از حوض بزرگی آب خورده باشد.»
حضرت علی (ع) فرمود: از نزدیک شدن به سگ ها بپرهیزید؛ و کسی که سگ مرطوبی را لمس کرد، ـ لباسش را ـ بشوید و چنانچه سگ خشک بود، بر لباسش آب بپاشد.»
و مواردی دیگر.
همانطور که ملاحظه می کنید در احـادیـث بالا، حکم عدم جواز آشامیدن و وضـو گرفتن از نیم خورده سگ به صراحت بیان شده است، که قرینه ای بر نجاست سگ است (گردآوری : انجمن ناجی) به بیان ساده تر: در این دسته از روایات حکم نجاست سگ آمده است بدون اینکه لفظ نجس، ذکر شده باشد، و این حکم با تعابیر دیگری بیان شده است (گردآوری : انجمن ناجی)
در نتیجه برای اثبات نجاست سگ، روایات دسته دوم نیز به تنهایی کفایت می کنند. این احادیث و روایات بقدری زیادند که هرگز نمی توان در اعتبار و قطعیّت آنها اشکال کرد؛ و با وجود چنین ادله قاطعی برای هیچ مسلمان و مؤمنی جای هیچ گونه شک و شبهه ای باقی نخواهد ماند.
روایات دیگری نیز هستند که در خلال بحث های آینده به آنها اشاره خواهد شد:
دسته نخست: روایاتی که قانون خرید و فروش سگ را بیان می کنند.
دسته دوم: روایاتی که در مورد نگهداری سگ وارد شده اند.
دسته سوم : روایاتی که بیانگر حقوق سگ بعنوان یک حیوان است (گردآوری : انجمن ناجی)
نجاست سگ و اجماع فقهاء
فقهای عظام شیعه، سگ را یکی از نجاسات می دانند و این حکم بین آنها اجماعی است (گردآوری : انجمن ناجی)(۴۲)
در مذاهب اسلامی، تنها گروهی که سگ را نجس نمی دانند مالکی ها ـ یکی از فرق اهل سنت ـ هستند که آنها هم معتقدند احکام و دستورات مربوط به سگ، باید به صورت تعبّدی عمل شود. آنها با اینکه سگ را نجس نمی دانند، اما از روی تعبد ظرفی را که سگ لیسیده، هفت بار می شویند. شافعیه و حنابله نیز می گویند: این ظرف باید هفت بار تطهیر شود، که یک بار آن به صورت خاکمال است (گردآوری : انجمن ناجی) آنها تقدم خاکمال بر شستن را شرط نمی دانند.(۴۳)
محمد جواد مغنیه، در کتاب «الفقه علی المذاهب الخمسه» چنین می نویسد:
«الکلب نجس إلاّ عند مالک، ولکنّه قال: یغسل الإناء مِن ولوغه سبعاً، لا للنجاسه بل تعبداً. وقال الشافعیه والحنابله: یغسل الإناء مِن ولوغ الکلب سبع مرات إحداهنّ بالتراب. وقال الإمامیه: غسل الإناء مِن ولوغ الکلب مره بالتراب، ثُمّ بعدها مرتین بالماء»(۴۴).
فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟
نجاست انواع سگها
در نجاست سگ فرقی بین انواع آن نیست، و حکم همه سگ ها یکی است (گردآوری : انجمن ناجی) گروهی تصور کرده اند فقط سگهایی نجس هستند که از نگهداری آنها، نهی شده است، مثل سگهای ولگرد ، امّا سگهای نگهبان و سگ شکاری یا سگهایی که امروزه توسط پلیس و گروه های امداد بکار گرفته می شوند، پاک هستند. این تصور صحیح نمی باشد، انواع سگ ها ـ چه شکاری و چه سگ چوپان و… ـ نجس هستند و آب دهان و تمامی بدن آنها نجس است (گردآوری : انجمن ناجی) این مطلب نیز از روایات معصومین(ع) استفاده می شود:
حضرت علی(ع) فرمود: از نزدیک شدن به سگها بپرهیزید و کسی که سگ مرطوبی را لمس کرد، بشوید ـ لباسش را ـ و چنانچه سگ خشک بود، بر لباسش آب بپاشید.»
و فتوای علما و فقها از قدیم تاکنون بر نجاست انواع سگ هایی که در خشکی زندگی می کنند، بوده است (گردآوری : انجمن ناجی) فقط شیخ صدوق(ره) درمورد سگ شکاری فرموده است: مقداری آب به محلّ ملاقات بپاشید، کافی است و شستن لازم نیست(۴۷). با این حال سگ را نجس می داند.
بنابراین، اگر سگ شکاری، حیوان حلال گوشتی را شکار کرد، محل اصابت با دهان سگ باید شسته شود. و اگر دست و بدن و لباس انسان با بدن سگ ها حتی سگ شکاری برخورد کند، در صورتی که بدن سگ و یا ملاقی تر باشد، نجس می شود(۴۸).
خرید و فروش سگ
پس از بیان حکم نجاست سگ در اسلام، این سوالات مطرح می شود که:
آیا خرید و فروش آن جایز است یا خیر؟ اگر حرام می باشد، این حکم برای انواع سگ است یا برای بعضی؟ برای رسیدن به پاسخ این سوالات، بیان مقدمه ای ضروری است (گردآوری : انجمن ناجی)
فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟
عدم دخالت نجاست در معامله
بعضی به اشتباه برای حرمت خرید و فروش سگ اینگونه استدلال کرده اند:
«یکی از انواع معاملات حرام، معامله عین نجاست است (گردآوری : انجمن ناجی) یعنی اگر چیزی نجس است، معامله آن حرام است (گردآوری : انجمن ناجی) علما وقتی نظرشان این است که سگ نجس است، خودبخود معامله آن هم حرام می شود. اما اغلب علما معتقدند که اگر معامله عین نجاست، منفعت و سود عقلایی داشته باشد، در آن مورد حرمت آن برداشته می شود.»
حکم تحریم خرید و فروش، دایر مدار منفعت و سود عقلایی است، نه نجس و پاک بودن. ـ یعنی اگر شیئی سود عقلایی داشت معامله اش جایز است و الّا جایز نیست، چه نجس باشد و چه طاهر ـ بنابراین، نجاست شیء، نقشی در حرمت معامله آن ندارد و بهتر است چنین گفته شود:
یکی از شرایط مبیع ـ یعنی شیء مورد معامله ـ داشتن منفعت و سود عقلایی ـ یا به عبارتی مالیّت داشتن آن ـ است و چون عین نجاسات غالباً منفعت و سودی ندارند، مالیّت نداشته و صلاحیت خرید و فروش را ندارند. امّا هرگاه همین نجاسات دارای منفعت و سودی شدند، معامله آنها صحیح است و دارای مالیّت بوده و قابل خرید و فروشند. مانند خون که نجس است، اما هم اکنون از آن استفاده عقلایی می شود و مالیّت دارد، بنابراین خرید و فروش آن مجاز است (گردآوری : انجمن ناجی)
پس نمی توان گفت: معامله مردار، خون و سگ چون نجس هستند حرام است (گردآوری : انجمن ناجی) بلکه گفته می شود: چون منفعت عقلایی و مالیّت ندارند حرام است، امّا اگر دارای منفعتی شد، معامله اش جایز است (گردآوری : انجمن ناجی)(۶۱)
لازم به ذکر است که در گذشته بیشتر نجاسات، منفعت حلالی نداشتند و بهمین خاطر علما حکم به حرمت معامله نجاسات می دادند. این سبب شده تا عده ای تصوّر کنند معامله شیء نجس، مطلقاً حرام می باشد و علّت تحریم هم چیزی جز نجاست نیست.
خلاصه اینکه صرف نجس بودن، سبب حرمت معامله نجاسات از جمله سگ نمی شود تا کسی بگوید: چرا با اینکه انواع سگ ـ سگ صید، شکار، ولگرد و زینتی ـ نجس هست، امّا معامله سگ صید جایز است ولی معامله سگ زینتی حرام است (گردآوری : انجمن ناجی) چراکه ملاک در اینجا انتفاع و عدم انتفاع عقلائی است، نه چیز دیگری.
روایات خرید و فروش سگ
روایات وارد شده، از خرید و فروش سگ نهی کرده و بهای آن را «سُحت(۶۲)» می دانند. مثل:
امام رضا(ع) فرمود: قیمت سگ سُحت است و سُحت در آتش است (گردآوری : انجمن ناجی)
این دسته از روایات غالباً اشاره به سگ صید دارند، امّا شامل سگهای دیگری هم که منفعت عقلایی دارند می شوند، چنانکه شیخ طوسی در مبسوط(۶۸)، سگ گله و نگهبان را همانندِ سگ صید می داند.(۶۹) از این روایات و سخن علما ـ که قبلا گذشت ـ استفاده می شود: هر سگی که منفعت عقلایی داشت، خرید و فروشش جایز؛ و الّا حرام است (گردآوری : انجمن ناجی) و اگر سگ های زینتی و سگ ولگرد و … خرید و فروش آنها حرام است بخاطر اینست که یا فاقد منفعت عقلایی بوده و یا منفعت قابل توجّهی ندارند.
فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟
نگهداری سگ در خانه
مساله نجس بودن سگ، غیر از حرمت نگهداری از آن است . نگهداری از سگ برای کسانی که استفاده عقلایی از آن ندارند، کراهت شدید دارد؛ و در روایات، امری ناپسند دانسته شده است (۷۰).بنابراین نگهداری سگ برای نگهبانی و شکار، و سگی که امروزه مورد استفاده پلیس و نیروهای امداد می باشد، مکروه نیست. (البته این به معنای عدم نجاست این سگ ها نمی باشد.)
در بعضی از روایات آمده است که خانه ای که در آن سگ است، ملائکه وارد نمی شوند. این کراهت سبب می شود که حتی نماز خواندن در چنین خانه ای مکروه باشد.(۷۱) ما در اینجا به بیان برخی از روایاتی که به نحوی بر کراهت نگهداری سگ در خانه اشاره دارند، می پردازیم:
پیامبر اسلام(ص) فرمود: همانا جبرئیل بر من وارد شد و گفت: ما ملائکه بر خانه ای که در آن سگ و مجسمه و ظرفی که در آن ادرار می کنند، وجود دارد، داخل نمی شویم.
امام صادق(ع) فرمود: سگ شکاری را در خانهات نگهداری مکن مگر اینکه بین تو و او دربی باشد.(محل زندگی او جدا باشد)
۷-عَن أَبِی رَافِع قَالَ: جَاءَ جِبرَئِیل إِلَى النَبِی(ص) فَاستَأذَن عَلَیهِ- فَأذن لَهُ، فأبطأ، فأخذ رِدَاءَه فَخرجَ- فَقَالَ: قَد أذنا لَکَ- قَالَ: أَجل وَ لَکنا لا ندخل بَیتَاً فیه کَلب و لا صوره- فَنظروا فإذا فِی بَعضِ بُیُوتِهِم جرو-.(۷۸)
از ابى رافع نقل کردهاند که گفت: جبرئیل بر رسول خدا(ص) نازل شد، و اجازه ورود خواست، رسول خدا(ص) به وى اجازه داد، اما جبرئیل وارد نشد، ناگزیر رسول خدا(ص) رداى خود را گرفت و بیرون شد و فرمود: ما به تو اجازه ورود دادیم؟ جبرئیل گفت: بله، و لیکن ما فرشتگان به خانهاى که در آن سگ و یا مجسمه باشد داخل نمىشویم. رسول خدا(ص)- که گویا تا آن لحظه از وجود سگ در خانه خبر نداشت- نظر کرد و دید که در بعضى از مرافق خانه ایشان توله سگى وارد شده.(۷۹)
از مجموع روایات استفاده می شود که نگهداری سگهای مفید مثل سگ نگهبان، با وجود اینکه کراهت ندارد،(۸۰) امّا بهتر است محل زندگی او جدای از محل زندگی انسان باشد، بگونه ای که حداقل بینشان دربی فاصله شود. یعنی خانهای جداگانه برای سگ ساخته شود.
و اگر در برخی روایات از نگهداری سگهای مفید هم نهی شده، در صورتی است که محل زندگی او جدا نباشد. اما نگهداری سگهای دیگر ـ غیر از سگ شکاری و سگ نگهبان و هر سگی که برای کارهای عقلایی بکار گرفته می شود ـ کراهت داشته و ناپسند است (گردآوری : انجمن ناجی)
البته با توجه به مساله نجاست سگ که قبلا ثابت شد، این حکم معقول به نظر می آید و دستورات دین نسبت به دوری از نجاسات مؤیّد آنست. هرچند اسلام برای رفاه انسان، نگهداری سگهای مفید را مکروه نمی داند.
لازم به ذکر است با اینکه علامه طباطبائی متن آخرین روایت را مضطرب و آن را از روایات مجعول می داند.(۸۱) اما به دلیل اینکه مجموع این روایات ـ که می گویند: «جبرئیل و ملائکه وارد خانه ای که سگ در آن است، نمی شوند» ـ ، روایات متضافرند،(۸۲) و متضافر بودن براى حجیت کافى است، اگرچه سند تک تک آن ها ضعیف باشد.(۸۳) بنابراین این روایات به وضوح دلالت بر کراهت شدید نگهداری سگ در منزل دارند.
زشتی و قبح سگ بازی
از آنچه گفته شد معلوم می شود که در اسلام نگهداری و انس گرفتن با سگ بدون اینکه مورد استفاده عقلایی قرار گیرد توصیه نشده بلکه مورد کراهت و مزمّت است (گردآوری : انجمن ناجی) در سیره و سخنان معصومین(ع) نیز سگ بازی زشت تلقّی شده و سگ بازان سزاوار ملامت اند.
نقل شده است هنگامی که امام حسین(ع) کنار قبر شریف پیامبر اکرم(ص) نشسته بود قاصدی آمد و گفت: امیر می خواهد به نزد او بروید. امّا امام(ع) که می داند معاویه مرده است و این دعوت برای گرفتن بیعت است، این دعوت را نمی پذیرد و در پاسخ کسی که از بیعت با یزید سوال می کند می فرماید: «من هرگز با یزید بیعت نخواهم کرد، چون یزید مردی است فاسق که فسق خود را آشکار کرده، شراب می نوشد، سگ بازی و… می کند و ما خاندان رسول خداییم».(۸۴)
آری، امام(ع) سگ بازی را از مواردی می داند که سبب شده فسق یزید آشکار شود.
در جای دیگر امام حسین(ع) طی نامه ای معاویه را توبیخ کرده و چنین می نویسد: «آیا تو آن کس نیستی که… پسر بچه ای را که شراب می خورد و سگ بازی می کند به امارت می رسانی!»(۸۵)
نامه امام حسین(ع) یادآور نامه امیر المومنین(ع) به منذر بن جارود است که از سوی حضرت(ع) فرماندار بخشی از بلاد اسلامی بود و پس از اینکه تخلفات و خیانت های او برای امیر المومنین(ع) گزارش شد، توسط ایشان در طی نامه ای توبیخانه، احضار شد. امام(ع) در این نامه او را چنین توبیخ می کند:
«… تَخْرُجُ لاَهِیاً مُتَنَزِّهاً ، تَطْلُبُ الصَّیْدَ ، وَ تُلاَعِبُ الْکِلاَبَ …: (خبر رسیده است، تو) پیوسته مشغول گردش و صید (تفریحی) و بازی با سگ ها می باشی …».(۸۶)
با دقّت در کلام امیرالمومنین(ع) و امام حسین(ع) درک زشتی و قبح سگ بازی و انس با او، دشوار نمی باشد.
فقط خرید و فروش این سگها حلال است/ چرا نباید در خانه سگ نگه داشت؟
حقوق سگ به عنوان یک حیوان
اسلام دین تعادل و میانه روی است (گردآوری : انجمن ناجی) این اعتدال و میانه روی را به وضوح می توان در دستورات اسلامی مشاهده کرد. هرچند در اسلام سگ حیوانی نجس است، امّا این سبب نشده تا حقوق او به عنوان یک حیوان، نقض شود. رعایت حقوق سگ به این نیست که به آن دست بزنی ، و او را مونس و هم بازی خود قراردهی! بلکه با رسیدگی به آب و غذایش و آزار نرساندن به او، حقوقش را رعایت کرده ای. همانطور که به رعایت حقوق سایر حیوانات و سیرکردن و رفع تشنگی آنها در روایات اسلامی تأکید شده است (گردآوری : انجمن ناجی)
پیشوایان و بزرگان مذهبی ما، با اینکه عقیده به نجاست سگ دارند، امّا ظلم به این حیوان را روا ندانسته، حق و حقوقی برای آن قائل شده اند. با مطالعه در آثار دانشمندان اسلامی این مساله به روشنی قابل درک است (گردآوری : انجمن ناجی)
در کتب فقهی آمده است: اگر شخصى، به مقدار وضو گرفتن آب داشته باشد، و بترسد که اگر با آن وضو بگیرد، دچار تشنگى شود، بر او واجب است که تیمم کند و آب را برای نوشیدن نگهدارد. صاحب جواهر(قدّس سرّه)، پس از نقل این فتوا مى نویسد: «وکذا الحیوان اذا کان کذلک وان کان کلبا»(۸۷) (اگر از تشنگى حیوانى نیز بترسد، حکم همین است، گرچه آن حیوان، سگ باشد.)
شهید ثانى در بحث اطعمه و اشربه کتاب مسالک، مى نویسد: «و لو کان للانسان کلب غیر عقور جائع و شاه فعلیه اطعام الشاه»(۸۸) (اگر انسان، داراى سگ ـ بیآزارـ و گوسفندی گرسنه باشد، بر او واجب است تا گوسفند را آب و علف دهد.) یعنی نجات گوسفند بر سگ اولویت دارد.
صاحب جواهر، در این حکم به شهید ثانی ایراد گرفته و میگوید: «فیه منع، بل قد یقال باولویه الکلب لامکان ذبح الشاه بخلاف الکلب»(۸۹) (حفظ جان سگ اولویّت دارد. زیرا مى توان گوسفند را سر برید؛ ولى این کار، در مورد سگ ممکن نیست.)
کلام این دو فقیه، گویاى واجب بودن حفظ جان حیوان حتى سگ است، هرچند در این مورد اختلاف بر سر اینست که حفظ حیات کدامیک اولویت دارد.(۹۰)
اگر فقهای اسلام در نظرات فقهی خود اینگونه حقوق حیوانات حتی سگ را در نظر می گیرند، بخاطر این است که سخنشان برگرفته از روایات معصومین(ع) است (گردآوری : انجمن ناجی)
در متون روایی ما، روایات فراوانی هستند که توجه به حقوق سگ را ـ به عنوان یک حیوان ـ تأیید می کنند. در بعضی از روایات از اذیت و آزار سگ منع شده، در دسته ای دیگر به اطعام و سیرابکردن سگ توجه شده است (گردآوری : انجمن ناجی) علاوه بر این روایاتی هستند که قاتل سگ را ملزم به پرداخت دیه میکند. از این روایات نیز شاید بتوان حق و حقوقی برای سگ در اسلام ثابت کرد. هرچند عدهای می گویند: روایات دیه سگ، حقی را برای این حیوان ثابت نکرده بلکه تنها خسارت مالی صاحبش را جبران میکند،(۹۱) امّا با در نظر گرفتن همه روایات، خلاف این مطلب ثابت می شود چرا که دیه انسان را نیز به ولیّ او می پردازند امّا این سبب نمی شود خود آن شخص ارزش و قدری نداشته باشد. پس وقتی در دین اسلام برای سگ دیه قرار داده می شود، می توان نتیجه گرفت که به این حیوان، ارزش و بهایی داده شده است و پرداخت دیه به صاحب آن جبرانگر همین بهاء و ارزش فوت شده است (گردآوری : انجمن ناجی)
نتیجه بحث
خلاصه اینکه مسئله نجاست سگ، یکی از مسائل قطعی فقهی اسلام است (گردآوری : انجمن ناجی) با اینکه در قرآن اشاره ای به این مسئله همانند بسیاری از مسائل دیگر نشده است اما این حکم در روایات معتبر صریحاً بیان شده است (گردآوری : انجمن ناجی) در عین حال نجاست سگ سبب نشده معامله آن حرام باشد، چرا که نجاست هیچ مدخلیّتی در حرمت معامله نداشته، و حرمت خرید و فروش، دایر مدار این است که مبیع دارای منفعت عقلایی باشد یا نباشد. پس تنها معامله سگهایی که فاقد منفعت عقلایی می باشند، جایز نیست. امّا در مورد فلسفه نجاست سگ روایات معصومین(ع) مطلق بوده و فلسفه حقیقی این حکم بر ما پوشیده است و فلسفه نداشتن یک حکم، غیر از ندانستن فلسفه آن است (گردآوری : انجمن ناجی)
منبع: مشرق
______ ارجاعات ______
(۱) ـ قال رسول الله (ص): اهل البدع کلاب اهل النار: بدعت گذاران سگ هاى دوزخند. (کنزالعمال، ج۱ ،ح ۱۰۹۴ و ۱۱۲۵).
(۲) ـ صفی پور، منتهی الارب فی لغه العرب،ص ۱۲۲۸: نجس ناپاک، پلید و خلاف طاهر. طریحی، مجمع البیان، ج۴، ص۱۱: نجس الشیء، اذا کان قذراً غیر نظیف. فیروز آبادی، القاموس المحیط، ج۲ص۲۵۳: النجس ضد الطاهر و زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس ج۴ص۲۵۵: النجس ضد الطاهر.
(۳) ـ التوبه/۲۸٫
(۴)ـ راغب اصفهانی، مفردات، حرف نون، لفظ نجس.
(۵) ـ طوسی، تفسیر التبیان، ج۵، ص۲۳۴٫
(۶) ـ طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۲۰٫
(۷) ـ سلسله الینابیع الفقهیه، ج۱، ص۳۵۹ به نقل از فقه القرآن.
(۸) ـ مستمسک عروه الوثقی، ج۱، ص۳۶۸٫
(۹) ـ کنز الدقائق، ج۴، ص۱۶۲٫
(۱۰) ـ تفسیر کبیر، ج۱۶، ص۲۴٫
(۱۱) ـ طهارت اهل کتاب و مشرکان، محمد حسن زمانی،ص۱۸۴٫
(۱۲) ـ شیخ انصاری، الطهاره، ص۳۲۵٫
(۱۳) ـ سلسله الینابیع الفقهیه، ج۱، ص۳۵۹ به نقل از فقه القرآن.
(۱۴) ـ طهارت اهل کتاب و مشرکان، محمد حسن زمانی،ص۱۸۸٫
(۱۵) ـ نقش یک سگ نیز بر دیوار غار است، و بالاى غار، صومعهاى قدیمى است و مسلمانان نیز مسجدى ساختهاند. (تفسیر نور ج ۰۷ ص۱۴۳)
(۱۶) ـ کهف/۱۸٫
(۱۷) ـ «وَصِیْد» چنان که «راغب» در کتاب «مفردات» مىگوید: در اصل به معنى اطاق و انبارى است که در کوهستان براى ذخیره اموال ایجاد مىکنند، و در اینجا به معنى دهانه غار است . (تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۴۰۶).
(۱۸)ـ اعراف/ ۱۷۶٫
(۱۹) ـ تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۲۵٫
(۲۰) ـ مائده/۴٫
(۲۱) ـ عدد رکعات نماز ـ دو رکعت صبح، چهار رکعت ظهر، چهار رکعت عصر، سه رکعت مغرب و چهار رکعت عشاء ـ در قرآن ذکر نشده است، با اینکه از مسلمات بوده و اختلافی در آن نیست.
(۲۲) ـ انعام /۱۴۵٫
(۲۳) ـ آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، محمد تقی مصباح یزدی، ص۵۳٫
(۲۴) ـ نحل/۴۴٫
(۲۵) ـ حشر/۷٫
(۲۶) ـ وسائل الشیعه ج ۲۷ ص۳۳٫
(۲۷) ـ آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، مصباح یزدی، محمد تقی ص۵۳٫
(۲۸) ـ وسائلالشیعه ج ۱ ص ۲۲۶٫
(۲۹) ـ وسائلالشیعه ج۱ ص۲۲۷٫
(۳۰) ـ وسائلالشیعه ج۳ ص۴۱۳٫
(۳۱) ـ وسائلالشیعه ج۳ ص۴۱۵٫
(۳۲) ـ وسائلالشیعه ج۳ ص۴۱۶٫
(۳۳) ـ وسائلالشیعه ج۳ ص۴۱۶٫
(۳۴) ـ وسائل الشیعه ج۱ ص۲۲۵٫
(۳۵) ـ وسائلالشیعه ج۱ ص۲۲۶٫
(۳۶) ـ وسائلالشیعه ج۱ ص۲۲۶٫
(۳۷) ـ وسائلالشیعه ج۳ ص۴۱۴٫
(۳۸) ـ وسائلالشیعه ج ۳ ص ۴۱۶٫
(۳۹) ـ وسائلالشیعه ج۳ ص ۴۱۶٫
(۴۰) ـ منسوب به محلّی.
(۴۱) ـ وسائلالشیعه ج۳ ص ۴۱۷٫
(۴۲) ـ نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ج ۵، ص ۳۶۶ – ۳۶۸، چاپ هفتم، بیروت، داراحیاء التراث العربى.
(۴۳) ـ الفِقه على المذاهِب الخمسَه، تألیف محمّد جَواد مغنِیّه، ص۵۵٫
(۴۴) ـ همان.
(۴۵) ـ وسائلالشیعه، ج۳، ص۴۱۶٫
(۴۶) ـ وسائلالشیعه، ج۳ ص۴۱۷٫
(۴۷) ـ با استفاده از مستمسک العروه الوثقی ,ج ۱ ص ۳۶۳٫
(۴۸) ـ توضیح المسائل مراجع , ج ۱ ص ۸۳ .
(۶۲)ـ تأمین مال به کمک وسیلهاى باطل، سحت شمرده شده است (گردآوری : انجمن ناجی) «وفی الکافی، بإسناده عن السکونی عن أبی عبد الله قال: السحت ثمن المیته و ثمن الکلب و ثمن الخمر- و مهر البغی و الرشوه فی الحکم و أجر الکاهن. أقول: ما ذکره فی الروایه إنما هو تعداد من غیر حصر، و أقسام السحت کثیره کما فی الروایات، و فی هذا المعنى و ما یقرب منه روایات کثیره من طرق أئمه أهل البیت علیهم السلام» (المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۶۱٫)
(۶۳) – وسائلالشیعه ج۱۷، ص۱۱۹٫
(۶۴) – وسائلالشیعه ج۱۷،ص ۱۱۹٫
(۶۵) – وسائلالشیعه ج۱۷،ص۱۱۹٫
(۶۶) – وسائلالشیعه ج۱۷،ص۱۱۹٫
(۶۷) – وسائلالشیعه ج۱۷،ص۱۲۰٫
(۶۸) – وسائلالشیعه ج۱۷،ص۱۲۰٫
(۶۹) – امروزه سگهای «پلیس» و «امداد» نیز همین حکم را دارند.
(۷۰) ـ معارف و معاریف، سید مصطفی حسینی دشتی، واژه سگ.
(۷۱) – مرحوم علامه حلّی در کتاب منتهی می فرماید: نماز خواندن در خانه ای که در آن سگ باشد، کراهت دارد. (بحارالانوار، ج ۶۲، ص ۵۳٫ ـ توضیح المسائل مراجع، ج۱، مسئله ۱۰۵٫)
(۷۲) ـ من لا یحضره الفقیه، ج۱ ، ۲۴۶ ، باب المواضع التی تجوز الصلاه فیها و المواضع التی لا تجوز فیها ….. ص۲۴۰٫
(۷۳) ـ الکافی، ج۳ ، ۳۹۳، باب الصلاه فی الکعبه و فوقها و فی البیع و الکنائس و المواضع التی تکره الصلاه فیها ….. ص ۳۸۷٫ الکافی، ج۳ ، ۳۹۵، باب الصلاه فی ثوب واحد و المرأه فی کم تصلی و صلاه العراه و التوشح ….. ص۳۹۳ـ بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار ،ج۵۶، ۱۷۷، باب ۲۳ حقیقه الملائکه و صفاتهم و شؤونهم و أطوارهم ….. ص۱۴۴٫
(۷۴) ـ بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج۶۲، ص۵۰ ـ وسائلالشیعه، ج ۱۱ ،ص۵۳۰٫
(۷۵) ـ بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج۶۲، ص۵۰٫
(۷۶) ـ بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج۶۲، ص ۵۳ ـ وسائلالشیعه، ج ۱۱ ،ص۵۳۰٫
(۷۷) ـ بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج۶۲، ص ۵۳٫
قبل از هر چیز باید دانست که در اسلام علاوه بر حکم نجاست سگ، از نگهداری آن در خانه نیز پرهیز داده شده است:
«حاكم از ابى هریره آورده كه پیغمبر صلى اللَّه علیه و اله و سلم بخانه قومى از انصار مى آمد كه خانه هائى نزدیكتر از آن بود و بدانها نمى آمد و این بر آنها ناگوار بود و سبب را جویا شدند، فرمود: سگ در خانه شما است (گردآوری : انجمن ناجی)»[۱]
درباره فلسفه نجاست سگ نیز باید گفت: گرچه فلسفه واقعی بسیاری از احكام برای ما روشن نیست؛ اما تا حدودی می توان بعضی از حکمت های آن را یافت.
در این زمی
نه می توان گفت كه سگ حیوانی است كه بدن او محل پرورش خیلی از میكروب ها و باكتری ها است (گردآوری : انجمن ناجی) سگ عامل یكی از خطرناك ترین بیماری ها به نام هاری است و علاوه بر این حیوانی است كه زود با انسان مانوس می شود و انس و مجالست با حیوانات (مخصوصا بعضی از آنها مثل سگ ) روح حیوانی را در انسان تقویت می كند.
با صرف نظر از جهات بهداشت جسم توجه به دو نكته ذیل از جهت بهداشت روانی متعاقب این حكم سودمند است:
۱. اكنون كه سگ و خوك به عنوان دو حیوان نجس العین توسط احكام شریعت معرفی شده اند باز هم می بینیم كه بسیاری از افراد با سگ و خوك انس فراوان دارند آنقدر كه گاه رفتار و بازی با سگ برای آنان شیرین تر از هم نشینی با اعضای خانواده شان می باشد.
اكنون فرض می كنیم كه این حكم اسلامی نبود، آن وقت پیامد آن این بود كه بسیاری از انسانها حتی اهل ایمان سگی در خانه داشته باشند و فرزندان آنها با آنان انس بگیرند و با خود آنان با آن سر گرم شوند، با كمی دقت می یابیم برای كاری كه هیچ ارزش معنوی و حتی مادی ندارد تا چه اندازه وقت و هزینه های فراوان صرف می شد و انسانها را غافل از كارهای مفید خویش می ساخت و در مقابل آن خوی حیوانی آنان به دلیل انس با حیوانی چون سگ رشد می كرد و از انسانیت دور می گشتند.
بنابراین با دقت در هدف خلقت كه «ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» (سوره ذاریات آیه ۵۱) (ما جن و انس را خلق نكردیم مگر برای اینكه عبادت كنند) می یابیم كه حكم به نجات و دوری از این حیوانات بسیار بجا و دقیق است (گردآوری : انجمن ناجی)
۲_ فلسفه جعل برخی از احكام، پرهیز از موضوع آن و فاصله گرفتن از آن به عنوان یك خطر جدی است، مثلا گاهی بیان می كنند به سیم لخت دست نزنید تا دچار برق گرفتگی نشوید، و معمول خطرات این گونه است همان طوری كه در مورد نوع گناهان این است كه فلان كار را انجام ندهید اما در كنار ترانس های قوی یا دكل های فشار قوی برق نه تنها نباید با آنها تماس حاصل كرد بلكه نباید به آنها نزدیك شد و گرنه در فاصله كم، تأثیر زیان بار خواهد داشت «سگ بازی» و نیز استفاده از «گوشت خوك» با توجه به تأثیر روانی آنها بسیار مضر است كه خیلی ها به آن مبتلا هستند خصوصا با توجه به اقلیت های دینی كه مثلا استفاده از گوشت خوك را جایز دانسته یا سگ بازی در عرف فرهنگی بیگانگان امری پسندیده بود. كما اینكه از جمله تفریحات درباریان و اشراف همین امر بود و حتما توجه دارید كه خوك مظهر شهوت و بی غیرتی است و بر اساس علوم پزشكی و روان پزشكی ثابت شده است كه صفات گوشت حیوانات به خورنده آنها سرایت می كند.
از این رو حكم شرعی مبنی بر نجاست این دو حیوان، مقدمه ای برای فاصله گرفتن از این حیوانات و استفاده هایی است كه بیگانگان اقلیت ها و یا افراد لاابالی و بی اعتنایی به مسایل شرعی می نمایند.
ناگفته نماند معمولا هر حیوانی یك یا چند خصلت خوب دارند باید از آنها در همان جهت بهره برد.
سگ به عنوان یك حیوان باوفا، در برخی كارها از جمله در محافظت از گله های گوسفند و یا شكار برخی حیوانات مورد استفاده است و نهی در این مورد نیست بلكه «كلب معلم» یعنی سگی كه برای شكار تعلیم داده شده، احكام خاصی دارد كه می تواند بیشتر این حیوان را در خدمت انسان قرار دهد. ولی این مسأله باعث نمی شود كه زندگی و رابطه انسان را به سگ بازی یا آمیختگی و انس با سگ كنیم به ویژه با در نظر گرفتن آثار زیان بار روحی و جسمی زیانباری كه در این حد از ارتباط وجود دارد. http://najiforum.ir/thread-23500.html [۱]. بحار الأنوار ، ج۶۲، ص: ۶۷.