، دانشنامهٔ آزادقوم بنیاسرائیل(که خود به ۱۲ قوم تقسیم میشود) بازماندگان قبایلی هستند که ابتدا در حدود ۴۰۰۰ سال پیش در جنوب بینالنهرین ساکن بودهاند، بعد به سرزمین کنعانیان(فنیقیهایها)[۱] و سپس به مصر مهاجرت کردهاند. در مصر مورد ظلم و ستم قرار گرفتهاند و با ظهور موسی در حدود ۳۳۵۰ سال پیش، به دین موسی گرویدند و طی مهاجرتی معروف توسط وی دوباره به سرزمین کنعان انتقال داده شدند.[۲] این قوم در حدود ۳۰۰۰ سال پیش اولین دولت خود را در همان سرزمین بنیان نهادند.[۳] بعدها در اثر هجوم بیگانگان و جنگهای داخلی ۱۱ قوم دیگر از بین میروند و یا به عنوان برده در قوم یهودا ادغام میشوند. افرادی را که امروزه به بنیاسرائیل منسوب میکنند، در واقع بازماندگان قوم یهودا هستند.[۴]محتویات
۱ خاستگاه
۲ شجره قوم بنیاسرائیل
۳ تاریخچه نام بنیاسرائیل
۳.۱ طبق روایت تورات
۳.۲ طبق روایت قرآن و متون اسلامی
۴ دولتهای بنیاسرائیل
۴.۱ سلطنت شائول(طالوت) از قبیله بنیامین
۴.۲ سلطنت داوود از قبیله یهودا
۴.۳ سلطنت سلیمان
۴.۴ سلطنت یربعام بن نبط و سلطنت رحبعام
خاستگاهاجداد قوم بنیاسرائیل در ابتدا از شاخههای آرامیزبان قوم سامی بودند و یک واحد مستقل قومی یا زبانی به شمار نمیرفتند،[۵] در آغاز «عبرانی» نامیده میشدند و سپس «بنیاسرائیل» و بعد از تبعید گروهی از بزرگانشان در بابل(۵۹۸-۵۳۹ قم) به «یهودی» شهرت یافتند، زیرا تبعیدیان از قبیله «یهودا»(یکی از ۱۲ قبیله تشکیل دهنده بنیاسرائیل) بودند.[۶][۸]شجره قوم بنیاسرائیل
ابراهیم
اسحاق (برادر کوچکتر و ناتنی اسماعیل) نام مادر وی ساره(همسر اول ابراهیم) بود.
قوم یهود به یهودا، چهارمین پسر یعقوب، منتسب است و تنها بازمانده اقوام بنیاسرائیل میباشد.
تاریخچه نام بنیاسرائیلقدیمیترین سند تاریخیای که در آن نام «اسرائیل» برده شده است مربوط به دوران حکومت یکی از فرعونهای مصر به نام «مرنپتح»(۱۲۲۴-۱۲۱۴ قم) میباشد که روایت کننده لشکرکشی وی به سرزمین کنعان میباشد.
متن کتیبه مصری که در سال ۱۸۹۶ میلادی بهدست آمده و در موزه قاهره نگهداری میشود، چنین میباشد:
نقل قول:
«شاهان مغلوب شدند و گفتند سلام...، تحنو ویران شد، سرزمین هتیها آرام گرفت، کنعان به یغما رفت، و شر بر سر آن فرو ریخت...، اسرائیل غمگین شد...، فلسطین بیوهزنی برای مصر شد، همه سرزمینها متحد شدند و آرامش بر همه حکمفرما شد، هر که آشوبگر بود در بند مرنپتح شاه درآمد.»[۲۳]
طبق روایت توراتاولین اشاره به کلمهٔ اسرائیل در تورات به شرح زیر است: «از این پس نام تو دیگر یعقوب نخواهد بود بلکه اسرائیل(خواهد بود) زیرا نزد خدا و مردم مقاوم بوده و پیروز شدهای».[۲۴]
بنابر روایت تورات یعقوب پس از کشتی گرفتن با هماوردی اسرار آمیز (که بعداً میفهمد خدا بوده است[۲۵]) به اسرائیل تغییر نام میدهد و قوم تشکیل شده از فرزندان یعقوب از آن پس «فرزندان اسرائیل» نامیده شدند.طبق روایت قرآن و متون اسلامیدر قرآن، «بنیاسرائیل» به قوم پیامبرانی چون موسی اطلاق میشود و از سرگذشتشان نیز داستانهایی نقل شده است (گردآوری : انجمن ناجی)
قابل ذکر است در قرآن از واژه «یهود» نیز، با معنا و مفهومی متفاوت از «بنیاسرائیل» استفاده شده است (گردآوری : انجمن ناجی)[۲۶] این تفاوت در دو واژه فوق را، در متون اسلامی نیز میتوان مشاهده کرد.[۲۷][۲۸]دولتهای بنیاسرائیلسلطنت شائول(طالوت) از قبیله بنیامینبرای مشاهده مقاله اصلی، رجوع شود به: سلطنت شائولشائول که از قبیله بنیامین بود، پس از پایان سلطه مصر در سال ۱۱۵۰ قم، اولین دولت عبری را در سرزمین کنعان در حوالی سال ۱۰۲۹ قم پایهریزی کرد. وی به مدت ۲۴ سال(تا سال ۱۰۰۴ قم) بر تمامی ۱۲ قبیله بنیاسرائیل حکومت کرد. قابل ذکر است در آغاز سلطنت شائول جمعیت بنیاسرائیل ۳۰۰هزار نفر بوده است (گردآوری : انجمن ناجی)[۲۹]سلطنت داوود از قبیله یهودابرای مشاهده مقاله اصلی، رجوع شود به: سلطنت داوودداوود که از قبیله یهودا بود،(البته احادیث اسلامی داوود را از قبیله لاوی میدانند) دومین شاه بنیاسرائیل به شمار میرود. اطلاعات علمی زیادی از وی در دست نیست.
طبق اساطیر یهودی، داوود در ابتدا در جنگ با فلسطینیها بهخاطر جنگآوری و اقتدارش مورد توجه شائول قرار میگیرد و به دربار وی راه پیدا میکند و پس از مدتی داماد وی میشود، اما بعدها، شائول به خاطر ترس از اقتدار وی، تصمیم به قتل او میگیرد ولی موفق نمیشود و داوود نزد شاه فلسطینیان پناهنده میشود. پس از آنکه اقوام بنیاسرائیلی از فلسطینیها شکست میخورند و شائول به قتل میرسد، داوود به حبرون(Hebron) میرود و برای مدت ۷ سال شاه قبیله خودش(یهودا) میشود. سپس با پسران شائول به جنگ میپردازد و با شکست آنها و تصرف اورشلیم در ۳۰ سالگی پادشاه کل بنیاسرائیل میشود و ۳۳ سال در این سمت میماند.[۳۰]
در زمان سلطنت وی شورشی مردمی[۳۱] به رهبری پسرش، ابشالوم(Absalom) علیه وی صورت میگیرد که شورشیان شکست میخورند و ۲۰هزار نفر از آنان به همرا ابشالوم کشته میشوند.[۳۲][۳۳]
زمان وفات داوود را حوالی سال ۹۵۶ قبل از میلاد میدانند.[۳۴]قابل ذکر است که برخی معتقدند که یهودیان داوود(و سلیمان) را به عنوان شاهان قوم بنیاسرائیل میشناسند و نه پیامبر و توصیفاتی که از وی میکنند با پیامبری که مسلمانان به نام داوود میشناسند، متفاوت است (گردآوری : انجمن ناجی)[۳۵]سلطنت سلیمانبرای مشاهده مقاله اصلی، رجوع شود به: سلطنت سلیماندر مورد سلیمان نیز اطلاعات علمی باستانشناسی محدود میباشد و روایات اساطیری کتب مقدس یهودی مهمترین روایت کنندگان داستان زندگی وی هستند
داوود زنان بسیاری داشت اما شیفته بتشبع همسر یکی از سرداران خود میشود و برای ازدواج با وی سردار خود را به قتل میرساند. سلیمان حاصل ازدواج داوود و بتشبع است (گردآوری : انجمن ناجی)
سلیمان(۹۶۵ قم - ۹۲۸ قم) نیز همسران بسیاری داشت اما تأثیرگذارترین آنها دختر فرعون مصر میباشد که در زمان پیری سلیمان، باعث رویگردانی وی از «خدا»[۳۶] و بعل[۳۷](بت گوساله طلایی[۳۸]) پرستی وی میشود. پس از آن سلیمان معبد معروف خویش(اکنون تخریب شده و به جای آن مسجدالقصی ساخته شده) را میسازد که این کار وی باعث شورشهایی علیه وی میشود.[۳۹]قابل ذکر است که یهودیان سلیمان(و داوود) را به عنوان شاهان قوم بنیاسرائیل میشناسند و نه پیامبر و توصیفاتی که از وی میکنند با پیامبری که مسلمانان به نام سلیمان میشناسند، متفاوت است (گردآوری : انجمن ناجی)[۴۰]سلطنت یربعام بن نبط و سلطنت رحبعامبرای مشاهده مقاله اصلی، رجوع شود به: سلطنت یربعام بن نبط برای مشاهده مقاله اصلی، رجوع شود به: سلطنت رحبعامبعد از درگذشت سلیمان و به سلطنت رسیدن پسرش، رحبعام[۴۱](۹۲۸ قم ۹۱۱ قم)، در سال ۹۲۸ قبل از میلاد، ۱۰ قبیلهٔ شمالی بنیاسرائیل به رهبری یربعام بن نبط[۴۲](۹۲۸ قم - ۹۰۷ قم) از قبیله افرائیم، علیه حکومت پسر سلیمان شورش میکنند و دولت مستقل خود را در سرزمینهای شمالی برپا میکنند. از آن پس در سرزمینهای در اختیار بنیاسرائیل دو دولت حکومت میکنند، یکی دولت افرائیم(که بر ۱۰ قبیله بنیاسرائیل حکومت میکرد) و پایتخت آن احتمالاً نابلس بود و دیگری دولت یهود(که بر قبیله یهودا و بنیامین حکومت میکرد) و پایتخت آن اورشلیم بود. این دو دولت در تمام مدت ۱۷ سال سلطنت رحبعام با یکدیگر در حال جنگ بودند بدون اینکه هیچ کدام موفقیت چندانی بدست آورند.[۴۳][۴۴]پانویس
شامل اسرائیل و فلسطین فعلی
درباره زمان مهاجرت بنیاسرائیل از مصر به کنعان و دشواریهای یافتن یک زمان دقیق برای آن بنگرید به: H. H. Ben-Sasson (ed.). A History of the Jewish People. . Harvard University Press، ۱۹۷۶، صص ۴۰-۴۳.
شهبازی، عبدالله. «آغاز و پایان بنیاسرائیل(۱) - خاستگاه آرامی». بازبینیشده در ۱۳۸۶/۰۲/۲۹.
شهبازی، عبدالله. «آغاز و پایان بنیاسرائیل(۶) - يهوديان و انهدام بنياسرائيل». بازبینیشده در ۱۳۸۶/۰۲/۲۹.
موطن اولیه آرامیها نواحی شمال شرقی شبه جزیره عربستان است (گردآوری : انجمن ناجی) سرزمینی که در هزاره سوم پیش از میلاد دولتهای «سومر» و «اکد» در آن پا گرفتند. همچنین شهر «اور»(۳۵۰ کیلومتری جنوبشرقی بغداد) که زادگاه ابراهیم میباشد، در این منطقه قرار داشت.شهبازی، عبدالله. «آغاز و پایان بنیاسرائیل(۱) - خاستگاه آرامی». بازبینیشده در ۱۳۸۶/۰۲/۲۹.
Rabbi Alan W. Miller. «۱۴». در "Hebrews", Encyclopedia Americana. آمریکا: Grolier Incorporated، ۱۹۸۵. ۴۰.
به عنوان مثال میبدی(قرن ۶ هجری) میان «جهودان»(یهودیان) با «بنیاسرائیل» تفاوت قائل است (گردآوری : انجمن ناجی) ابوالفضل رشیدالدین المیبدی. کشفالاسرار و عدةالابرار، جلد۱. تهران: امیر کبیر، ۱۳۶۱. ۱۶۶.
شهبازی، عبدالله. «آغاز و پایان بنیاسرائیل(۲) - مهاجرت ابراهیم و ظهور بنیاسرائیل». بازبینیشده در ۱۳۸۶/۰۲/۲۹.
شهبازی، عبدالله. «آغاز و پایان بنیاسرائیل(۳) - پیشینه کنعانی و ظهور دولت یهود». بازبینیشده در ۱۳۸۶/۰۲/۲۹.
کتاب دوم سموئیل، 5/ 4-5
کتاب اول پادشاهان، 2/ 11
کتاب دوم سموئیل، ۱۵/۱۳
کتاب دوم سموئیل، ۱۸/۷
کتاب دوم سموئیل، ۱۹/۵
شهبازی، عبدالله. «آغاز و پایان بنیاسرائیل(۳) - پیشینه کنعانی و ظهور دولت یهود». بازبینیشده در ۱۳۸۶/۰۲/۲۹.
تاریخهای فوق همه قراردادی است و بر مبنای دادههای عهد عتیق به دست آمده است (گردآوری : انجمن ناجی) برای نمونه، جودائیکا دوران سلطنت چهل ساله داوود را سالهای 1010-970 پیش از میلاد میداند. «۵». در Judaica. ۱۳۱۸.
شهبازی، عبدالله. «آغاز و پایان بنیاسرائیل(۳) - پیشینه کنعانی و ظهور دولت یهود». بازبینیشده در ۱۳۸۶/۰۲/۲۹.
کتاب اول پادشاهان، ۱۱/ ۳-۴
بعل واژه کهن سامی به معنای خداوند است که بت گوساله طلایی یکی از نمادهای آن بود. «۷». در Judaica. ۷۱۱.
در روایات اسلامی این گوساله با نام «گوساله سامری» مشهور است (گردآوری : انجمن ناجی) شهبازی، عبدالله. «آغاز و پایان بنیاسرائیل(۳) - پیشینه کنعانی و ظهور دولت یهود». بازبینیشده در ۱۳۸۶/۰۲/۲۹.
Golden Calf
شهبازی، عبدالله. «آغاز و پایان بنیاسرائیل(۳) - پیشینه کنعانی و ظهور دولت یهود». بازبینیشده در ۱۳۸۶/۰۲/۲۹.
شهبازی، عبدالله. «آغاز و پایان بنیاسرائیل(۳) - پیشینه کنعانی و ظهور دولت یهود». بازبینیشده در ۱۳۸۶/۰۲/۲۹.
Rehoboam
Jeroboam ibn Nebat
شهبازی، عبدالله. «آغاز و پایان بنیاسرائیل(۳) - پیشینه کنعانی و ظهور دولت یهود». بازبینیشده در ۱۳۸۶/۰۲/۲۹.
شهبازی، عبدالله. «آغاز و پایان بنیاسرائیل(۴) - اشرافیت یهود و دولت افرائیم». بازبینیشده در ۱۳۸۶/۰۲/۲۹.
تاریخ فلسطین از آغاز چگونه بوده است ؟ آیا واقعا اسراییل آنجا را غصب کرده است ؟
تاریخ فلسطین از آغاز چگونه بوده است ؟ آیا واقعا اسراییل آنجا را غصب کرده است ؟
نمایش
Track
دو هزار و پانصد سال پیش از میلاد حضرت مسیح چند قبیلة عرب از جزیره العرب به سوی سواحل جنوبی دریای مدیترانه کوچ کردند. برخی از این ها در فلسطین سکنا گزیدند و از راه کشاورزی معیشت می کردند. به این عده کنعانیان اطلاق می شود و به همین جهت سرزمین فلسطین را ارض کنعال نامیده اند.
برخی در لبنان ساکن شدند و از راه دریانوردی زندگی می کردند. این ها را فینیقیان می نامیدند. یک طایفة مهم از کنعانیان به نام «یبوسیون» در بیت المقدس سکنا گزیدند، بدین جهت در قدیم منطقة بیت المقدس را «یبوس» می نامیدند.
بعد از گذشت صدها سال حضرت ابراهیم خلیل از «اورکلدان» عراق به ارض کنعان هجرت نمود، و بعد از تولد اسحاق و یعقوب و سپس فرزندان و عشیرة یعقوب و بنی اسرائیل شکل گرفتند و پدید آمدند. بنابراین قبل از شکل گیری بنی اسرائیل و یهود، کنعانیان و یبوسیان در آن منطقه زندگی می کردند و حضرت ابراهیم و فرزندانش از جای دیگر به آن دیار رو آورده بودند.
بعد حوادث و درگیری های فراوانی در این منطقه اتفاق افتاد، تا این که حضرت عیسی(ع) در شهر ناصرة فلسطین به رسالت مبعوث شد، زین پس بنی اسرائیل به دو گروه یهودی و مسیحی تقسیم شدند، برخی به حضرت عیسی(ع) ایمان آوردند و مسیحی شدند و برخی از آن امتناع ورزیدند و با آنان درگیر شدند. بنابراین همه بنی اسرائیل ، یهودی باقی نماندند.
پس از تجزیه امپراتوری روم در سال 395 میلادی، فلسطین یکی از ایالات مسیحی نشین روم شرقی، بیزانس گردید.
بعد از گذشت چند قرن پیامبر اسلام(ص) به رسالت مبعوث شد و در سال 638 میلادی برابر با 17 هـ . ق. در زمان عمر، خلیفة دوّم سپاهیان اسلام وارد بیت المقدس شدند. مسلمانان با مردم فلسطین پیمان صلح امضا کردند، آنان را در پذیرش دین آزاد گذاشتند و چون حقانیت دین اسلام را مشاهده کردند، اکثریت آنان مسلمان شدند.(1) یعنی مردمی که در آن جا زندگی می کردند، مسلمان شدند، نه این که همه مسلمانان از سرزمین های دیگر به آن جا رفته بودند و در آن دیار زندگی کردند. بنابراین از قرن هفتم میلادی به بعد فلسطینیان پیروان سه دین بزرگ را تشکیل می دادند، و اولین جمعیت مذهبی را مسلمانان، دوّمی مسیحیان و سومی یهودیان در اختیار داشتند و مسلمانان حائز اکثریت جمعیت بودند. این امر حدود پانصد سال دوام یافت تا این که در سال 1099 میلادی (برابر با سال 493 هـ . ق) اروپائیان در قالب جنگ های صلیبی فلسطین را تصرف کردند.
این ها وقتی که بر مردمی که اکثریتشان را مسلمانان تشکیل می دادند، پیروز شدند، بسیاری از آنان را از دم شمشیر گذراندند، بنا به نقل مورخان اروپایی و مسیحی، آنان در شهر بیت المقدس حدود شصت هزار تن را کشتند و در آن جا حمام خون به راه انداختند.(2)
فلسطین هشتاد و هشت سال در اختیاز صلیبی ها بود و آنان با مسلمانان در این دوره با بی رحمی تمام برخورد کردند تا این که در سال 1187میلادی(برابر با 583 هـ . ق) صلاح الدین ایوبی آنان را شکست داد و بار دیگر فلسطین و بیت المقدس به آغوش مسلمانان بازگشت. حال جالب است بدانید که مورخان غربی و مسیحی بی رحمی های صلیبان را نوشته اند و اعتراف نموده اند که صلاح الدین ایوبی بعد از پیروزی با پیروان ادیان دیگر (یهودیان و مسیحیان) به خوبی رفتار نمود و آنان را در گزینش دین آزاد گذاشت و از هر گونه قتل و غارتی در مورد آنان جلوگیری کرد.(3)
حال این ملت فلسطین از هر نژادی که هستند (سامی و ...) بسیاری از آنان با آزادی و اختیار اسلام را پذیرفته اند، عده ای به دین مسیح و عدة کمتری به دین یهود گرویدندو باقی ماندند. این تناسب جمعیت تا پایان قرن نوزدهم ادامه داشت.
در سال 1880 از جمعیت پانصد هزار نفری ملت فلسطین تنها بیست و چهار هزار تن یهودی بودند؛ یعنی کم تر از 5% در سال 1896 یک روزنامه نگار یهودی اتریشی به نام «تئودور هرتسل» کتابی نوشت و جنبش صهیونیستی به راه انداخت که یهودیان در پی تشکیل دولت یهود در یک سرزمین برآیند. از این رو هند، آرژانتین، قبرس و چند نقطة دیگر از جمله فلسطین در نظر گرفته شد، و سرانجام با توجه به نقشه های استعمار در آن زمان و قرار دادن یک دولت صهیونیسم و یهودی در قلب جهان اسلام، و ضربه زدن به اسلام که بزرگترین مانع استثمار گری خود می دانستند در سال 1897؛ یعنی یک سال بعد، کنگرة صهیونیسم در شهر بازل سوئیس برگزار شد. طبق نقشة از پیش تعیین شده تناسب جمعیت فلسطین را با مهاجرت یهودیان از کشورهای دیگر به نفع یهود دگرگون نمایند. یهودیان که در سرشماری 1880 م که کمتر از 5% بودند، با این نقشه مهاجرت در سال 1914 به حدود 11% افزایش پیدا کرد؛ یعنی از جمعیت هفتصد و پنجاه هزار تن، هشتاد و پنج هزار تن یهودی بودند.
در اثنای جنگ جهانی اوّل در سال 1917 بالفور وزیر خارجه انگستان اعلامیه ای منتشر کرد که در آن از سیاست انگلستان مبنی بر حمایت از یهودیان و تشکیل دولت یهود در آینده در فلسطین خبر داد.
یک سال بعد؛ یعنی سال 1918 م. فلسطین به اشغال انگلستان در آمد و با سیاست یهودی گرایی دولت انگلستان، در سال بعد سیل مهاجرت یهودیان از مناطق مختلف به فلسطین افزایش یافت و به مدت سه سال (از 1919 تا 1923) حدود سی و پنج هزار یهودی وارد فلسطین شدند و طی سال های 1932 – 1935 حدود یکصد و چهل پنج هزار یهودی با اجازة دولت انگلستان و ده ها هزار تن دیگر به صورت غیر رسمی وارد فلسطین شدند.
در سرشماری سال 1938 از جمعیت یک میلیون و پانصد هزار نفری فلسطین چهار صدو پنجاه هزار نفر یهودی بودند؛ یعنی با سیاست مهاجرت جمعیت 5% یهود به 30% افزایش یافت.
در سال 1945 انگلستان با هماهنگی ایالات متحدة آمریکا یکصد هزار تن از یهودیان اروپا و آمریکا را به فلسطین فرستادند که در سال 1947 جمعیت فلسطین به یک میلیون و هشتصد و شصت و هفت هزار تن رسید که از این تعداد ششصد و پانزده هزار یهودی (9/32%) و یک میلیون و نود و یک هزار نفر مسلمان (4/58%) و حدود یکصد و پنجاه هزار نفر مسیحی (8/7%) بودند.
در سال 1948 یهودیان به مسلمانان یورش بردند، اموال و املاک و زمین های آنان را تصاحب کردند و صدها هزار تن از آنان را آواره نمودند. این ها همه در زمان نفوذ، سلطه و قیمومیت دولت انگلستان بر فلسطین بود و بعد در سال 1948 که انگلستان زمینه سازی خوبی برای تشکیل دولت یهود به عمل آورده بوده از آن جا خارج شد و یهودیان مهاجر غاصبانه بر فلسطین مسلط شدند و بسیاری از فلسطینیان آواره شدند و دیوید بن گوریون در تل آویو دولت یهود را اعلان کرد. از این تاریخ به بعد چندین بار در این نقطه جنگ و درگیری اتفاق افتاد. در سال 1954، 1967، 1982 و ... .(4)
حال با بیان این تاریخچه که یهودیان با توطئه، با مهاجرت و غصب از یک سو، و با آواره کردن ملت فلسطین از سوی دیگر، و با نقشه های مکارانه و استعماری انگلستان و آمریکا، بر مسلمانان فلسطین ستم روا داشته شده است، عقل سلیم و وجدان بیدار چه حکمی می کند آیا جای تردیدی باقی می ماند که اسراییل غاصب است، خرد سالم به حقانیت کدام طرف درگیر حکم می کند؟
شکی نیست که سرزمین فلسطین متعلق به مردم فلسطین است، حال از هر نژاد و پیرو هر دینی باشند، آنانی که از اروپا، آمریکا، روسیه، افریقا و جاهای دیگر به آن جا رفتند و اموال و سرزمین های مردم را غصب کرده اند، مشروعیت ندارند.
بنابراین، دولت صهیونیستی یک دولت غاصب، اشغالگر و حاصل توطئة غربی ها، به ویژه انگلستان و ایالات متحدة آمریکا است که از آغاز با تهدید و ترور پایه ریزی شده است و ملت مظلوم فلسطین از همه نا امید شده اند. هیچ امکاناتی نیز در اختیار ندارند، دولت غاصب هر روز جوانان فلسطین را به شهادت می رساند، خانه هایشان را بر سرشان خراب می کند، با هواپیمای جنگی به مردم حمله می کند، و این ها ناچار شده اند با حرکت های شهادت طلبانه و با فدا کردن جان خویش، فریاد مظلومان فلسطین را به گوش جهانیان برسانند.
امّا مسلمانان به حکم سخن پیامبر که فرمود: هر که شب را به صبح آورد و همتی در امور مسلمانان نداشته باشد، او مسلمان نیست.(5) وظیفه دارند، به قدر توان از مبارزات فلسطین حمایت کنند. حتی اگر مسلمان هم نبودند، از لحاظ انسانی و به جهت عدالت خواهی که در وجود هر انسان آزاد مرد و مسلمان است، باید از آن ها حمایت کند.
پی نوشت ها :
1 - گوستاولبون، تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص 155.
2- همان، ص 401.
3 - همان، ص 405.
4 - گیتا شناسی کشورها، شماره انتشاراتی 154، ص 221 – 227.
5 - مجلسی، بحارالانوار، ج 74، ص 164.
در مورد قوم اسرائیل بدانید کلیک کنید. http://najiforum.ir/thread-22381.htmlآیا فلسطین سرزمین اصلی اسرائیل است؟پرسشوطن اصلی و تاریخی قوم بنی اسرائیل و پیامبرانش همین بیت المقدس و اورشلیم و مناطق مجاور بوده، مگر سلیمان نبی در همین سرزمین ها حکومت نمی کرده؟ مگر یک به یک پیامبران بنی اسرائیل از همین مناطق برنخواستند و ظاهراً مسلمانان بعدها به مناطق شمالی عربستان از جمله فلسطین وارد شدند. پس چگونه است که ما اسراییل را در ادعاهایش محقّ نمی دانیم؟ توضیح دهید.پاسخ اجمالییهودیان و صهیونیست ها اولین ساکنین فلسطین نبودند، بلکه زمانی بسیار طولانی، قبل از این که آنها به این سرزمین بیایند فلسطین دارای سکنه بود. در 3500 سال پیش از میلاد، اقوام سامی از قلب حجاز به سوی سرزمین هایی مانند فلسطین کوچ نموده و اقوامی چون اعراب کنعانی در فلسطین سکنی گزیدند و اولین ساکنین شناخته شده در فلسطین، کنعانی ها بودند. حدود هزار سال پیش از میلاد، اقوامی به نام فلسطینی که از دریای «اژه» آمده بودند، به این ناحیه راه یافته و جای کنعانیان را گرفتند. مدت ها پس از مهاجرت فلسطینی ها و کنعانیان به سرزمین فلسطین، قوم بنی اسرائیل، به همراه حضرت موسی (ع) در فلسطین سکونت کردند. بنابراین، سرزمین فلسطین، سرزمین اصلی یهودیان و صهیونیست ها نبوده است (گردآوری : انجمن ناجی)
پاسخ تفصیلیسرزمین فلسطین:
سرزمینی که امروزه صهیونیست ها آن را «اسرائیل» نامیده اند، سرزمین فلسطین است . فلسطین، از آن رو که گذرگاه مهمی برای اتصال سه قاره اروپا، افریقا و آسیاست، پیوسته در طول تاریخ در معرض تهاجم امپراتورها و سرداران جنگی بوده و آنها همواره برای تسلّط بر شهرهای بندری و راه های تجاری فلسطین تلاش می کردند . از قرن دوم هجری قمری به بعد ساکنان فلسطین عموماً اعرابی بوده اند که زبان و فرهنگ مشترک داشته اند .
پس از ظهور اسلام و آمدن خاتم پیامبران حضرت محمد مصطفی (ص)، اگرچه اجتماعات کوچکی از یهودیان و مسیحیان در این سرزمین بر دین خود باقی ماندند، اما به تدریج اکثر مردم فلسطین که از جمله آنان یهودیان بودند، مسلمان شدند .
فلسطین در طول سالیان دراز و در جنگ هایی که صورت می گرفت،بین قدرت های دنیا، دست به دست می شد تا این که در زمان خلیفه دوم، به دست نیروهای اسلام افتاد. [1]
یهودیان و ساکنان فلسطین:
یهودیان (که نام دیگر آنان بنی اسرائیل بوده و از نسل حضرت یعقوب (ع) می باشند ) و صهیونیست ها، اولین ساکنین فلسطین نبودند، بلکه زمانی بسیار طولانی، قبل از این که آنها به فلسطین بیایند این سرزمین دارای سکنه بود، و از سابقه تمدن ده هزار ساله برخوردار است (گردآوری : انجمن ناجی) در 3500 سال پیش از میلاد، اقوام سامی از قلب حجاز به سوی مصر، عراق، سوریه، لبنان و فلسطین کوچ نموده و اقوامی چون اعراب کنعانی در فلسطین سکنی گزیدند و اولین ساکنین شناخته شده در فلسطین، کنعانی ها، مردمانی شهرنشین و دارای تمدنی پیشرفته، بودند، حدود دو قرن قبل از میلاد، دولتی تحت عنوان «کنعانیه» را در آنجا تأسیس نمودند.
حدود هزار سال پیش از میلاد، اقوامی به نام فلسطینی که از دریای «اژه» آمده بودند، به این ناحیه راه یافته و جای کنعانیان را گرفتند. مدت ها پس از مهاجرت فلسطینی ها و کنعانیان به سرزمین فلسطین، قوم بنی اسرائیل، به همراه حضرت موسی (ع) در فلسطین سکونت کردند. بعدها حضرت داود (ع) و حضرت سلیمان (ع)، دولت هایی در این سرزمین به وجود آوردند. [2]
قوم بنی اسرائیل و صهیونیسم:
قوم بنی اسرائیل، بیشتر از هر امتی به پیامبرانشان ظلم و ستم کرده و اعتنا به سخنان آنها ننموده و آنان را به شهادت می رساندند و در اثر همین ظلم و ستم ها، به نقاط مختلف دنیا پراکنده می شدند که بعداً جنبش و سازمانی به نام صهیونیست جهانی، در سال 1897میلادی - حدود صد و بیست سال پیش- در بال سوئیس توسط دویست و چهل نفر از سران یهود، از کشورهای مختلف، تشکیل شده و ادعای مالکیت سرزمین فلسطین را داشته و خواهان تشکیل دولت یهود در فلسطین هستند. [3]
هدف از تشکیل صهیونیسم:
به طور کلی، نفس اصول صهیونیسم و هدف آنان، ساختن یک مذهب و یک ملت و یک دولت از یهودیت است و می کوشد تا تمام یهودیان دنیا را با توسل به جنگ های توسعه طلبانه، در سرزمین فلسطین گرد هم آورد؛ زیرا براساس منطق عقل و قوانین جهانی، می توان بدون جنگ و زور و کشتار در جایی زندگی کرد و نباید به خاطر زندگی طولانی مدت در یک سرزمین ادعای مالکیت آن سرزمین را کرده و آن را متعلّق به ساکنین اصلی آنان ندانست. در حالی که صهیونیست ها به خاطر این که عده ای از یهودیان در مدت طولانی در سرزمین فلسطین زندگی کرده اند و در آنجا پیامبرانشان برای هدایت آنان فرستاده شده بودند، ادعای مالکیت فلسطین را با جنگ و کشتار مسلمانان داشته و برخلاف منطق عقل و تمام قوانین حقوق بشر عمل می کنند، و همین نشانگر هدفی غیر از وطن دوستی است (گردآوری : انجمن ناجی)
نتیجه: بنا برآنچه گفته شد، سرزمین فلسطین، سرزمین اصلی یهودیان و اسرائیل و صهیونیست ها نبوده، و آنها آنجا را غصب کرده و برای همین به کشتار مردم فلسطین می پردازند و در ادعای خود حق نمی گویند. البته فلسطین متعلق به تمام مردم آن اعم از مسلمانان، یهود، نصارا و ... است؛ اما نه این که مانند صهیونیست ها به کشتار مردم فلسطین پرداخته تا در آنجا ملت و مذهبی جدید بنا کنند. از این رو؛ برخی از یهودیانی که در کشور های دیگر و یا در خود فلسطین زندگی می کنند، بارها اعتراض به جنایت های اسرائیل و صهیونیست ها کرده اند.
[1] . سرزمین اسلام (شناخت کشورهای اسلامی و نواحی مسلمان نشین جهان)، ص 116 .
[2] . هنری کتان، فلسطین و حقوق بین الملل، ترجمه فدائی عراقی، غلامرضا، ص 13، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ دوم، 1368ش؛ گلی زواره، غلامرضا، سرزمین اسلام (شناخت کشورهای اسلامی و نواحی مسلمان نشین جهان)، ص 116، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1377ش؛ و به این مطلب، تورات نیز در (سفر اعداد، باب 34، آیه 1؛ و باب 35، آیه 10؛ و در سفر خروج، باب 3، آیه 17) تصریح دارد .
[3] . برای اطلاعات بیشتر درباره چگونگی تشکیل صهیونیست می توانید به تحقیقی که در همین سایت موجود است با عنوان "صهیونیست جهانی یعنی چه" شماره 5285 (سایت: 5617) مراجعه نمایید. http://najiforum.ir/thread-22381.html