بخش ارسالی در مورد سئوالهای مذهبی کلیک کنید. http://najiforum.ir/forum-851.html
فلسفه و حكمت آزمون و امتحان توسط خداوند، يقينا آگاهي و اطلاع از نتيجه نيست ، زيرا اين امر براي خداوند روشن و آشكار است بلكه امور متفاوتي نظير پيدا شدن صحنه آزمايش و امتحان و سربلند بيرون آمدن و موفقيت امتحان دهندگان است (گردآوری : انجمن ناجی)
اگر خداوند، قادر و عالم مطلق بوده و فضل او بي نهايت است، بايد زيباترين و كاملترين جهان را خلق كند .زيباترين وجود و كاملترين جهان، دنيايي است كه موجودي با اختيار خود در عرصههاي سخت امتحان در حالي كه عشق به خداي ناديده ميورزد (برخلاف ملائكه كه شرايط ديگر دارند) صحنههاي زيبايي از عشق به معشوق را خلق كند.
اگر در جهان خلقت صحنه هايي كه ابراهيم (ع) در ذبح اسماعيل (ع) به رغم محبت به فرزندش آفريد، نبود و يا نمايش عشق يوسف (ع) و اعتماد او به خداوند در حالي كه در اوج شهوت و زيبائي بود و همه چيز براي او فراهم بود، اگر اين ها در عرصههاي جهان نبود، آيا جهان بدون اين صحنههاي عالي و شگفت آور و زيبا باز كاملترين و زيباترين جهان بود ؟ اين نكته همان است كه فلاسفه از آن به نظام احسن تعبير ميكنند.
اصولا يكى از مهم ترين سنت هاى الهى، امتحان و آزمايش الهى است (گردآوری : انجمن ناجی) انسان ها در هر لحظه از زندگى خود در حال گذراندن آزمون هاى متفاوت هستند، و در دوره گذار به سر مىبرند. آزمون ها هميشگى، دائمى و فراگير مىباشند .هنگامى كه چشم انسان در معرض نگاه حرام است ،آزمايشى الهى است . زمانى كه در معرض مال حرامى است، آزمونى را پيش رو دارد . زمانى كه در مقابل امر و نهى الهى است، باز آزمون برقرار است . هم چنين در مقابل دوست، مردم جامعه، افراد خانواده، همسر و... كه در اين آزمون ها يا سربلند بيرون مىآيد و يا شكست خورده و سرافكنده.
از لحظهاى كه تكليف متوجه انسان است تا زمانى كه مرگ انسان را فرا مىگيرد ،چنين است . صرف گفتن شهادتين و ايمان آوردن كافى نيست كه انسان دين دار واقعى باشد . بايد ايمان از مرحله لسان به اعماق جان رسوخ نمايد. خدا در سوره عنكبوت مىفرمايد:
«آيا مردم گمان كردند به حال خود رها مىشوند و آزمايش نخواهند شد؟! كسانى را كه پيش از آنان بودند آزموديم، (و اين ها را نيز امتحان مىكنيم) (1)
مفهوم آزمايش خداوند با آزمايش هاى ما بسيار متفاوت است (گردآوری : انجمن ناجی) آزمايش هاى ما براى شناخت بيش تر و رفع ابهام و جهل است، اما آزمايش الهى «پرورش و تربيت» است (گردآوری : انجمن ناجی)
در قرآن متجاوز از بيست مورد امتحان به خدا نسبت داده شده است (گردآوری : انجمن ناجی) اين يك قانون كلّى و سنّت دائمى پروردگار است كه براى شكوفا كردن استعداد هاى نهفته و پرورش دادن بندگان،آنان را مى آزمايد؛ به اين معنا كه انسان ها را به ميدان عمل مى كِشد تا ورزيده و آزموده و پاك شوند و لايق قرب خدا گردند.
امتحان خدا به كار باغبانيِ پر تجربه اى شبيه است كه دانه هاى مستعد را در زمين هاى آماده مى پاشد. دانه ها با استفاده از مواهب طبيعى شروع به رشد مى كنند و با مشكلات مى جنگند و با حوادث پيكار مى نمايند و در برابر طوفان هاى سخت و سرماى كشنده و گرماى سوزان، ايستادگى به خرج مى دهند تا شاخة گلِ زيبايي، يا درختى تنومند و پرثمرى بار آيد كه بتواند به زندگى و حيات خود در برابر حوادث سخت ادامه دهد. اين رمز آزمايش هاى الهى است (گردآوری : انجمن ناجی)
قرآن مجيد به اين حقيقت تصريح كرده: «او آنچه را در سينه داريد، مى آزمايد تا دل هاى شما كاملاً خالص گردد و او به همه اسرار درون شما آگاه است».(2)
اگر آزمايش الهى نبود، استعداد ها شكوفا نمى شد . ميوه هاى اعمال بر شاخسار نمايان نمى گشت. معلوم است كه امتحان براى پاداش و كيفرى است كه بشر با آن مواجه خواهد شد.(3)
علامة طباطبائى (ره ) مى فرمايد: امتحان الهى صرفاً براى اين است كه صلاحيت باطنى انسان از نظراستحقاق ثواب و يا عذاب به منصّه ظهور برسد (4). اين يك شيوه كلى و سنت دائمى پروردگار است كه براى شكوفا كردن استعدادهاى نهفته و از قوه به فعل رساندن آن ها را مى آزمايد، يعنى همان گونه كه فولاد را براى استحكام بيش تر در كوره مى گذارند تا به اصطلاح آب ديده شود و فلز خالص تر به دست آيد، آدمى را نيز در كوره حوادث سخت پرورش مى دهند تا مقاوم و خالص گردد.(5)
از طرف ديگر آنچه در نتيجه اين آزمون ها متجلي مي گردد ،ملاك مرتبه و جايگاه انسان ها در زندگي حقيقي اخروي شان است (گردآوری : انجمن ناجی)در دادگاه محاسبه خداوند به همبن نتايج در برابر انسان ها استدلال مي شود تا جاي عذر و انتقادي در مقابل ايشان نباشد ؛ على عليه السلام مى فرمايد:
گرچه خداوند بزرگ به روحيات بندگانش از خودشان آگاه تر است ،ولى آن ها را امتحان مى كند تا كارهاى خوب و بد كه معيار پاداش و كيفر است ،از آن ها ظاهر گردد.(6)
پس آزمونها از دو جهت هدف خلقت را تأمين ميكند:
نخست خلق زيباترين و كاملترين عالم .
ديگري كه از دل نكته نخست در ميآيد: اراده الهي به آن تعلق گرفته كه كمال انسان در كوره آزمايشها و در پس سختيها به دست او برسد، مانند سنگ و فلزات مختلف كه بايد در آزمايشگاههاي مختلف و در كورهها و درجات مختلف، حرارت و آزمايش ديده شود تا فلز خالص پديد آيد.
همه زيبايي و كمال عالم هستي و همه جمال خلقت انسان نيز رسيدن به نتيجه قرب خداوند و به فعليت رساندن كمالات بالقوه دروني در كوره حوادث و آزمايش دنيا و با اختيار و انتخاب خود است . نهادن اوليه اين كمالات در وجود او جلوه و زيبايي به مجموعه خلقت نمي بخشد و موجود برتري چون انسان را در مجموعه عالم متجلي نمي سازد .
بنابر اين كمال و ماهيت انسان به گونه اي است كه در سايه آزمون هاي جهان هستي، سختيها، مشكلات و حوادثي كه براي او اتفاق مي افتد، نيز چگونگي برخورد با حوادث و آزمونها و چگونگي بهره وري از آنها استعدادهاي بالقوه به صورت بالفعل درآمده، راه سعادت و شقاوت خود را تعيين مينمايد. انسان ها براي تكامل آفريده شدند، اما نه تكامل اعطايي و ناخود اگاه بلكه تكاملي خود خواسته و به دست آْمده از پس آزمون ها و امتحانات سخت و دشوار .
پينوشتها :
1. عنكبوت(29)آيه 2 و 3.
2. نهج البلاغه، كلمات قصار، جمله 93.
3. ترجمة تفسير الميزان، ج 20، ص 5 - 10؛ تفسير نمونه، ج1، ص 526 - 530 و ج 24، ص 314 - 318، با اقتباس و تلخيص.
4. همان ج 4ص 61.
5. نهج البلاغه فيض الاسلام ، كلمات قصار، جمله 90 .
6 . اصول كافى، ج 4، ص 148.
7.http://najiforum.ir/forum-851.html
امتحان و آزمون نه برای پی بردن به نتیجه آزمایش بلكه برای به كمال رسیدن امتحان دهنده انجام میشه اصلاً فلسفه و حكمت امتحان این كه شخص در ضمن آزمون، كاملتر بشه مثلادر کنکور های آزمایشی افراد هم هزینه زیادی می کنند و هر هفته استرس امتحان رو تحمل می کنند در حالی که نتیجه آزمون آزمایشی تاثیری نداره جز اینکه باعث کاملتر شدن افراد و پرورش نخبه ها می شه.
اگه تو جهان خلقت صحنه هایی كه ابراهیم (ع) در ذبح اسماعیل (ع) به رغم محبت به فرزندش آفرید، نبود و یا نمایش عشق یوسف (ع) و اعتماد او به خداوند در حالی كه در اوج شهوت و زیبائی بود آیا جهان بدون این صحنه های زیبا،عالی و شگفت آور ، بازكاملترین و زیباترین جهان می شد این نكته همون كه فلاسفه ازش به نظام احسن تعبیر می كنند.
آزمونها از دو جهت هدف خلقت را تأمین می كنه: اول خلق زیباترین و كاملترین عالم و دومی كه از دل نكته اول در می آد، اینكه اراده الهی به این تعلق گرفته كه كمال انسان در كوره آزمایشها و در پس سختیها به دستش برسه، مثل سنگ و فلزات مختلف كه باید در آزمایشگاههای مختلف و در كوره ها و درجات حرارت مختلف آب دیده بشه تا فلز خالص پدید بیاد.
قرآن مجید به این حقیقت تصریح كرده و می فرماید: "او آنچه را شما در سینه دارید، می آزماید تا دل های شما كاملاً خالص گردد و او به همة اسرار درون شما آگاه است".(عنكبوت، 2 و 3)
علامه طباطبایی می فرماید: اگر آزمایش الهی نبود، استعدادها شكوفا نمی شد و میوه های اعمال بر شاخسار نمایان نمی گشت. معلوم است كه امتحان برای پاداش و كیفری است كه بشر با آن مواجه خواهد شد.(المیزان، ج 20، ص 5)
این یك شیوه كلی و سنت دائمی پروردگاره برای شكوفا كردن استعدادهای نهفته و از قوه به فعل رسوندن انسانها اونا رو امتحان می کنه، یعنی همون طور كه فولاد رو برای استحكام بیشتر تو كوره می گذارن تا به اصطلاح آبدیده بشه و فلز خالص تر به دست بیاد.
کما اینکه علی علیه السلام می فرمایند: آدمی را نیز در كوره حوادث سخت پرورش می دند تا مقاوم و خالص بشود. (نهج البلاغه حکمت 90) گرچه خداوند بزرگ به روحیات بندگانش از خودشان آگاه تر است ولی آنها را امتحان می كند تا كارهای خوب و بد كه معیار پاداش و كیفر است از آنها ظاهر گردد. (اصول كافی، ج 4، ص 148)