گفت: میل داری با هم به دریا برویم و شنا کنیم؟ حقیقت ساده لوح پذیرفت و گول خورد. آن دو با هم به کنار دریا رفتند. وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباس هایش را درآورد. دروغ حیله گر لباس های او را پوشید و رفت. از آن روز همیشه حقیقت عریان و زشت است اما دروغ در لباس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان میشود!
تا وقتی کودک و نوجوان هستیم خوب بودن به ما احساس خوبی میدهد.
احساس آرامش و پاکی و زلالی عجیبی که فقط وقتی از دستش میدهیم ارزشش را درک میکنیم. وقتی کودک هستیم با خیال راحت سر بر بالش میگذاریم و چیزی به نام وجدان ناراحت را درک نمیکنیم. کودک که هستیم یکپارچه خوبی و زلالی و شفافیتیم و به همین خاطر انسانها تا وقتی کودکاند به شکل وصفناپذیری دوست داشتنیاند. اما وقتی قد میکشیم و مجبور میشویم به خاطر امرار معاش و کسب درآمد وارد اجتماع شویم، با نوع جدیدی از رفتارها روبهرو میشویم که با آموزههای کودکی ما در تناقض کاملاند.
خوب بودن، ماسک و نقاب یا یک لباس نیست که گاهی بتوانی آن را از چهره برداری و ماسک بدی به چهره بزنی. خوب بودن یکشکل بودن و در واقع تنها شکل بودن و وجود داشتن است (گردآوری : انجمن ناجی) بدون خوب بودن زندگی دیگر معنا و مفهوم سابق خود را نخواهد داشت. همه چیز رنگ خیانت و ترس و دلهره به خود میگیرد و ثبات و پایداری و دوام زندگی ناگهان دچار لرزش و آشفتگی میشود. بدون خوبی و صداقت، هیچ عملی واقعی نیست و هیچ قول و قراری را نمیتوان ضمانت کرد. پلهای اعتماد و اطمینان فرو خواهد ریخت و بین انسانها دیوارهای ضخیم بیاعتمادی و تردید کشیده خواهد شد. عالم آدمهای بد و انسانهای شرور برای آنها که با قصد یافتن چیزی ارزشمند دست از خوبی و خوبسیرتی برمیدارند جهنمی است واقعی که هیچ راه بازگشتی در آن به چشم نمیخورد.
به چیزهایی که به خاطر راستی و صداقت از دست میدهی حتی فکر نکن. فقط به این فکر کن که به هیچ قیمتی نباید خوبی و پاکی و صفای قلبی خود را از دست بدهی. اگر خوبی را رها نکنی، زندگی و کاینات بهترینها را اطراف تو جمع خواهد کرد و تو به عزیزترین موجود عالم تبدیل خواهی شد. همه به تو اعتماد خواهند کرد و برای کمک به تو از هیچ کاری دریغ نخواهند ورزید. تو فقط با چسبیدن به خوبی میتوانی به همه خوبیهای عالم دست یابی و همه داشتنیهای زیبا و عالی کاینات را در اختیار خود داشته باشی. کاینات فقط به شرطی با تو همراهی میکند که تو خوب بودن و پاک بودن خود را ازدست ندهی.