در مورد پرسش شما باید عرض کنم که قسم شرعي داراي شرايط ويژه اي مي باشد ، از جمله اينکه :
.1از روى قصد و اختيار قسم بخورد، بنابراين قسم خوردن بچّه و كسى كه مجبورش كرده اند ، درست نيست. همچنين اگر در حال عصبانى بودن بدون اراده و قصد قسم بخورد.
.2كارى را كه براى انجام آن قسم مى خورد ، بايد حرام و مكروه نباشد . كارى را كه قسم بر ترك آن مى خورد ، واجب و مستحب نباشد . اگر براى انجام كار مباحى قسم مى خورد ، بايد ترك آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد، همچنين اگر قسم براى ترك كار مباحى مى خورد ، بايد انجام آن در نظر مردم بهتر از تركش نباشد.
.3به يكى از نام هاى خداوند قسم ياد كند ،خواه نامى باشد كه به غير ذات مقدّس او گفته نمى شود، مانند «خدا» و «اللَّه» يا نامى كه به غير او نيز گفته مىشود، ولى از قرائن معلوم است كه مقصودش خداست، بلكه اگر به نام هايى قسم ياد كند كه بدون قرينه, خدا به نظر نمى آيد، ولى او قصد خدا را كند، بنابر احتياط واجب بايد به آن قسم عمل كند.
.4قسم را بايد به زبان بياورد.
.5عمل كردن به قسم براى او ممكن باشد . اگر موقعى كه قسم مىخورد، ممكن باشد، ولى بعداً عاجز شود يا مشقّت شديد داشته باشد، از همان وقت كه چنين شده ،قسم او به هم مى خورد.(1)
با توجه به شرايطي که در بالا ذکر شد، اگر آنچه براي آن قسم خورده است ،از نظر شرع امر پسنديده اي باشد (صحبت نکردن با دوست و غذاي خاصي را نخوردن ،به خودي خود نمي تواند امر پسنديده شرعي باشد) و در موقع قسم خوردن به گونه اي عصباني نبوده که از حالت اختيار خارج شده و ناخواسته کلامي را بر زبان جاري کرده باشد، بايد به قسم خود عمل کند. هرگاه عمداً با قسم خود مخالفت كند، بايد كفّاره بدهد، به اين صورت که يا ده فقير را سير كند، يا بر آن ها لباس بپوشاند، و اگر توانايى بر اين ها نداشته باشد ،بايد سه روز روزه بگيرد .
اگر قسم شرايط لازم را نداشته باشد(مورد قسم امر خوب و پسنديده نباشد و يا در حالتي که اختيار را از دست داده بود، قسم بخورد) چون قسم شرعي محقق نشده است، عمل نکردن به آن موجب کفاره نمي شود.
1. آيه الله مکارم شيرازي , توضيح المسائل ,م2300 و 2302.
مقدمه:سئوالات شرعی
بر اساس موقعیت های اجتماعی، مذهبی که در طول زندگی، برای ما پیش می آید، گاهی خود را مجبور به انجام کاری می کنیم که سر منشا این اجبار یکی از این موارد می باشد:
وجدان، قسم، نذر و عهد.(به جهت همین شباهت، بغیر از قسم، در مورد نذر و عهد هم صحبتی خواهیم داشت) بعضی اراده قوی دارند و می تواند خود را مجبور و ملزم به انجام کاری بکنند و واقعا هم آن کار را انجام می دهند.اشخاصی نیز وجود دارند که باید به وسیله یکی ازموارد دیگر(قسم، نذر،عهد)، خود را ملزم کنند که نتیجه این کار، تبدیل یک فعل مباح، یا مستحب، به واجب است (گردآوری : انجمن ناجی)افرادی نیز هستند که علاوه بر توانایی ارادی و تصمیم گیری، برای اینکه کار و فعل آنها، جنبه الهی نیز به خود بگیرید و طالب پاداشی در پس انجام آن می باشند، اقدام به نذر می کنند.با این بیان، دو مورد از انگیزه های قسم، نذر و عهد بیان شد(صرف الزام به انجام کار، قصد قربت). البته انگیزه های دیگری نیز وجود دارد که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.در باب اهمیت این سه مورد می توان گفت که نذر و عهد بیشتر جنبه شخصی دارد بخلاف قسم که جنبه حقوقی و اجتماعی نیز در آن وجود دارد. موارد متعددی که خداوند تبارک و تعالی در قرآن بدان قسم خورده است بر اهمیت قسم می افزاید. همچنین در باب اهمیت قسم، می توان به فصل الخطاب بودن آن در بعضی موارد حقوقی در دادگاه نیز اشاره کرد که در کتب فقهی-حقوقی بیان شده. مراد از عهد در اینجا، همان عهد اصطلاحی و فقهی است در مقابل عهد عرفی که پیمان نامیده می شود. عهد عرفی، چنین شرایطی نخواهد داشت.انگیزه ها:
قصد قربت: فرد خود را متعهد و ملزم به کاری می کند بوسیله قسم، نذر یا عهد برای خداوند و به قصد قربت و ثواب.
بیان اهمیت یا اثبات یک مطلب: همیشه در قسم، آنچه که به آن قسم خوردن می شود و آنچه که برای آن قسم خورده می شود، از اهمیت بالایی برخوردار است که فرد برای بیان اهمیت، قسم می خورد.اکثر قسم هایی که درقرآن ذکر شده، از همین قسم است(اثبات مطلب).
تحقق یک امر: فردی، نذر می کند تا یک امر مورد نظرش، از سوی خداوند تحقق پیدا کند.
صرف التزام: فردی، برای اینکه خود را مجبور به کاری کند و بخواهد شدت این الزام بیش از پیش باشد، اقدام به قسم، نذر یا عهد می کند.
تهذیب نفس: فرد با قسم، نذر مطلق یا عهد، خود را ملزم به کار خیری می کند برای کسب رتبه های معنوی و تهذیب نفس.
کسب آبرو: در بعضی موارد حقوقی یا اجتماعی، فرد برای حفظ آبروی خود، اقدام به قسم می کند و همچنین در بعضی موارد، نیاز به قسامه است (گردآوری : انجمن ناجی)
جلب اعتماد: در بعضی موارد اجتماعی، فرد اقدام به قسم خوردن می کند تا فرد مقابل به او در انجام یا عدم انجام یک کار، اعتماد کند.
جلب منفعت: در موارد اجتماعی یا حقوقی، شرایطی پیش می آید که شخص برای جلب منفعت، قسم می خورد.حال ممکن است که فرد در این قسم صادق باشد یا کاذب.
قصد ریا و خودنمایی: گاهاً دیده می شود بعضی افراد، اقدام به نذر می کنند صرفا برای ارتقا رتبه مقبولیت خود نزد اجتماع و افزایش دید مثبت و مذهبی دیگران به او.
گاهی، بعضی انگیزه ها باعث بطلان قسم، نذر یا عهد می شود مانند قصد ریا در مواردش شخصی و گاهی باعث بطلان نمی شودمانند قسم خوردن در دادگاه.شرایط قسم، نذر، عهد: ۱٫ بلوغ(در نتیجه، از نابالغ پذیرفته نیست) ۲٫عقل(در نتیجه، از دیوانه، مست و موارد مشابه، پذیرفته نیست) ۳٫اختیار(در نتیجه، از فردی که از روی اجبار اقدام به این کار می کند، پذیرفته نیست)۴٫قصد(در نتیجه، از کسی که با اختیار صحبت می کند اما قصد جدی نداری، پذیرفته نیست)۴٫عدم ورشکستگی(در نتیجه، از کسی که ورشکسته شده، پذیرفته نیست(البته در موارد مالی))۵٫عدم سفاهت(در نتیجه، از فردی که در دخل و خرج خود هیچگونه دقتی ندارد، پذیرفته نیست(البته در موارد مالی)۶٫اجازه شوهر(در مواردی که مخالف حقوق شوهر باشد)۷٫اجازه پدر(در صورتی که مورد آزار و اذیت پدر شود)۸٫امکان تحقق مورد(در نتیجه، در صورتی که اصلا امکان وقوع آن کار وجود نداشته باشد، پذیرفته نیست)۹٫قدرت بر انجام آن(در نتیجه، اگر مکلف قدرت بر انجام آن نداشته باشد، پذیرفته نیست)۱۰٫شرعاً انجام آن جایز باشد.۱۱٫ در مال خود باشد نه مال دیگری ۱۲٫با لفظ و یکی از اسامی خداوند باشد.البته بعضی از این شرایط در قسم ادا شده در دادگاه نیاز نیست مانند قدرت بر انجام آن، جواز شرعی.نکته ها:
می توان مشروعیت قسم خوردن برای بندگان را از قسم های متفاوتی که خداوند تبارک تعالی در قرآن ادا کرده و همچنین عدم نهی از قسم خوردن و بلکه تایید آن به وسیله بیان شرایط، استنباط کرد.ظاهر آیه ۲۲۴ سوره بقره که می فرماید” وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیمَانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَینَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ” دلالت بر حرمت قسم خوردن ندارد بلکه آنچه که در تفاسیر بیان شده، دلالت این آیه بر عظمت نام خداوند است که شایسته نیست چنین نامی را برای هر قسمی استفاده کرده کما اینکه در جامعه فعلی ما، قسم به خداوند، لقلقه زبان شده.
همیشه آنچه که بدان قسم خورده می شود، دارای ارزش ذاتی است و یا حداقل نزد قسم خورندهدارای ارزش است (گردآوری : انجمن ناجی)
نذر، گاهی مطلق است بدین معنا که هیچ شرطی در صیغه نذر خود نمی آورد مانند اینکه “نذر می کنم فلان کار خیر را برای خدا انجام دهم” و گاهی نذر مشروط است مانند اینکه” نذر می کنم اگر فلان اتفاق افتاد، فلاک کار خیر را انجام دهم”
اگر برای عدم انجام فعل حرام، اقدام به قسم، عهد یا نذر کند، در صورتی که آن فعل حرام را مرتکب شود، علاوه بر گناه خود فعل حرام، کفاره نیز دارد. به عبارت دیگر، عقوبت آن دوبرابر میشود.
“لَا یؤَاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیمَانِکُمْ” دلالت بر شرط قصد در قسم دارد که خداوند می فرمایند، در صورتی که قصدی در کار نباشد، عقابی وجود ندارد. “وَلَکِنْ یؤَاخِذُکُمْ بِمَا عَقَّدْتُمُ الْأَیمَانَ/مائده،آیه ۸۹” ولی در برابر سوگندهایی که (از روی اراده) محکم کردهاید، مؤاخذه مینماید.
قسم خوردن به غیر نام خداوند، حتی نام پیامبر عظیم الشان اسلام(ص)، واجب العمل نیست و مخالفت با آن، کفاره ندارد.
قسم و عهدِ انسان وسواس، بدلیل فقدان شرط اختیار هنگام تخلف از قسم یا عهد، کفاره ندارد.به عبارت دیگر، وسواسی که قسم خورده که به شک خود اعتنا نکند و از روی وسواس شدید به شک خود اعتنا میکند، کفاره ندارد چرا که با این وسواس فکری، اختیار عمل از او گرفته شده است (گردآوری : انجمن ناجی)
کفاره عهد و نذر، اطعام شصت فقیر یا دو ماه پی در پی روزه گرفتن یا بنده آزاد کردن است (گردآوری : انجمن ناجی) اما کفاره قسم، اطعام ده فقیر یا پوشانیدن آنها است یا آزاد کردن بنده(عبد) و در صورتی که این موارد برای او ممکن نبود، سه روز روزه بگیره.
در قسم، عهد و نذر، احتیاج به صیغه و لفظ است و باید به زبان آورده شود. در نتیجه اگر در قلب خود چنین نذر، قسم یا عهدی بکند، صحیح نیست و واجب العمل نمی باشد.اما اگر بر روی کاغذی نوشته باشد، احتیاط در عمل به آن است (گردآوری : انجمن ناجی)این صیغه لازم نیست به زبان عربی باشد بلکه با هر زبانی، صحیح است (گردآوری : انجمن ناجی)اگر فردی، لال باشد، نیازی به صیغه نیست بلکه هر کاری که دال بر یکی از سه مورد باشد، صحیح است (گردآوری : انجمن ناجی)
“قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَکُمْ تَحِلَّةَ أَیمَانِکُمْ وَاللَّهُ مَوْلَاکُمْ وَهُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ/ خداوند راه گشودن سوگندهایتان را (در این گونه موارد) روشن ساخته؛ و خداوند مولای شماست و او دانا و حکیم است /تحریم، آیه۲” در مقام بیان نحوه شکستن قسم است که با دادن کفاره، می توانید بر خلاف قسم عمل کنید.البته شکستن قسم، عهد و نذر، حرام است مگر اینکه شرایطی پیش آید که عمل بر خلاف آنها، رجحان داشته باشد.
سوال: کفاره شکستن قسم چه می باشد؟ امام خمینی (ره)آزاد کردن یک بنده یا اطعام ده مسکین یا پوشاندن آن ها اگر قدرت ندارد و نمی تواند سه روز روزه بگیرد.تحریر الوسیله، نشر اسلامی ج2، ص 110، اول بحث کفارات و ص 102 م 16
آیت الله اراکی (ره)کفاره عمل نکردن به قسم عمداً، یک بنده آزاد کند یا اطعام 10 مسکین یا پوشاندن آن ها و اگر نتواند 3 روزه بگیرد.مسائل الواضحه، ج 2 ص 149، م 2684
آیت الله بهجت (ره)اگر عمداً مخالف قسم عمل کند: باید یک بنده آزاد کند یا ده فقیر را سیر کند یا آنان را بپوشاند و اگر نتواند 3 روز، روزه بگیرد.توضیح المسائل، 1377 سیزدهم، ص 425، م 2121آیت الله خویی (ره) اگر از روی اختیار به قسم خود عمل نکند باید یک بنده آزاد کند و یا ده فقیر را سیر کند و یا آنان را بپوشانند و اگر اینها را نتواند باید 3 روز پی در پی روزه بگیرد آیت الله تبریزی (ره)اگر عمداً مخالفت قسم کند باید کفاره بدهد یعنی یک بنده آزاد کند و یا ده فقیر را سیر کند یا آنان را بپوشانند و اگر نتوانست 3 روز پی در پی روزه بگیرد.توضیح المسائل، ستاره 1378ششم، ص 438، م 2679
آیت الله خامنه ای (دام ظلّه)سیر کردن ده فقیر یا پوشانیدن آن هاست و اگر نتوانست باید سه روز روزه بگیرد و بنابر احتیاط واجب باید پی در پی باشد.استفتائات جدید، ج 1 ص 73 س 374 و 376
آیت الله خویی (ره)اگر از روی اختیار به قسم خود عمل نکند باید یک بنده آزاد کند و یا ده فقیر را سیر کند و یا آنان را بپوشانند و اگر اینها را نتواند باید 3 روز پی در پی روزه بگیرد.توضیح المسائل احیاء آثار امام خویی، 1422 هـ. ق ص 484، م 2689
آیت الله سیستانی (دام ظلّه)کفاره مخالفت با قسم یک بنده آزاد کند یا ده فقیر را را سیر کند یا آنان را بپوشاند و اگر اینها را نتواند باید 3 روز پی در پی روزه بگیرد.توضیح المسائل، 1422 هـ. ق بیستم. ص 541، م 2628
آیت الله شبیری زنجانی (دام ظلّه)اگر عمداً مخالفت کند گناه کرده و باید کفاره بدهد؛ یک بنده آزاد کند یا ده فقیر را سیر کند یا آنان را بپوشاند و اگر اینها را نتواند باید سه روز پی در پی روزه بگیرد.توضیح المسائل، ج 2، ص 281 م 2679
آیت الله صافی گلپایگانی (دام ظلّه)اگر انسان عمداً مخالف قسم عمل کند باید کفاره بدهد؛ یک بنده را آزاد کند یا ده فقیر را سیر کند یا آنان را بپوشاند و اگر اینها را نتواند باید 3 روز پی در پی روزه بگیرد.توضیح المسائل، ص 545 م 2679 آیت الله فاضل لنکرانی (ره)چنانچه عمداً مخالفت قسم عمل کند باید کفاره بدهد؛ یک بنده را آزاد کند یا ده فقیر را سیر کند یا آنان را بپوشاند و اگر اینها را نتواند باید 3 روز پی در پی روزه بگیرد.توضیح المسائل امیرالعلم 1383، ص 487 م 2805
آیت الله گلپایگانی (ره)اگر عمداً با قسم خود مخالفت کند باید کفاره بدهد یا ده فقیر را سیر کند و یا لباس بپوشاند یا یک بنده آزاد کند و اگر توانایی این ها را نداشته باشد باید 3 روز، روزه بگیرد.توضیح المسائل ص 455 م 2679
آیت الله مکارم شیرازی (دام ظلّه)اگر عمداً با قسم خود مخالفت کند باید کفاره بدهد یا ده فقیر را سیر کند و یا لباس بپوشاند یا یک بنده آزاد کند و اگر توانایی اینها را نداشته باشد باید 3 روز، پی در پی روزه بگیرد.توضیح المسائل، مدرسه امام علی بن ابی طالب، 1383امیرالمومنین ، چهل و یکم ص 448 م 2302 و ص 261 م 1453
آیت الله نوری همدانی (دام ظلّه)چنانچه عمداً با قسم مخالفت کند باید کفاره بدهد یعنی یک بنده آزاد کند و یا ده فقیر را سیر کند یا آنان را بپوشاند و اگر اینها را نتواند باید 3 روز پی در پی روزه بگیرد.توضیح المسائل، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ص 530 م 2668
آیت الله وحید خراسانی (دام ظلّه)اگر انسان از عمد با قسم مخالفت کند باید کفاره بدهد؛ یک بنده آزاد کند یا ده فقیر را سیر کند و یا بپوشاند و اگر اینها را نتواند 3 روز پی در پی روزه بگیرد.توضیح المسائل، مدرسه باقر العلوم، 1379، پنجم، ص 719 م 2734