« -nتومن بده بهم!» / «بابا تو دیگه کی هستی؟ k- تومن دادی، هزار دفعه سراغشو می گیری؟»
توصیف موقعیت:
ایرج چیت چی «بی پولی»، تبلور و عصاره این قبیل پرروهاست (گردآوری : انجمن ناجی) آن صحنه ای که افشین سنگ چاپ دنبال 100 تومن طلبش پیش او آمده و ایرج پولش را که نمی دهد هیچ، 20 تومن اضافی هم تلکه اش می کند، یادتان هست؟
پرروهای قرضی به جای علامت سوال در انتهای خواسته شان، فعل امر به کار می برند و با قیود سوسولی ای مثل «لطفا» به کلی بیگانه اند. این رفتار ربطی هم به مدت و عمق آشنایی و رفاقت شان ندارد.
اصولا تبعیضی بین آدم ها قائل نیستند و همه را به چشم یک قرض دهنده بالفعل می بینند. موقع قرض گرفتن شرمنده تان می کنند و موقع پس دادن آبرویتان را می برند. گاهی تمهیدات آبرومندانه ای مثل «ببخشید پول همرام نیست» یا «عابربانکم خرابه» را به کار می گیرند و گاهی رگ بامزه بازی شان می زند بیرون: «گفتی پول شام چقد شد؟ ... ها، خب بزن به حسابم!» بعدش هم بلند بلند می خندند و از شما توقع همراهی دارند.
نحوه برخورد:
دروغ البته از گناهان کبیره است؛ اما اگر نمی توانید راست راست توی چشم یک پرروی قرضی نگاه کنید و بگویید «نمی دهم!»، چاره ای جز فرار از موقعیت از طریق گفتن «متاسفانه همرام نیست» ندارید.
باز اگر بخواهیم به انبان خاطرات شخصی رجوع کنیم، حقیر یک بار به یکی از منتقدان معروف کشور در سومین برخورد حضوری اش، چهار هزار تومن – ناخواسته!- وجه دستی به عنوان هزینه پیک شخصی شان دادم و تا امروز اگر شما رنگی از آن پول دیدید، ما هم دیدیم.میگنا دات آی آر.از همین تریبون از فرصت سوء استفاده کرده و با لحن «احمد رنجه» بی پولی خطاب به ایشان عرض می کنیم: «آقا پول منو بده!»