بحران زده ام ، نمی دانم به کجا رو کنم
! به چپ و راست رو می کنم ،
به پس و پیش
و فقط ظلمت را می بینم
. به درون رو می کنم ، ستاره ای می بینم خدایم !
تو آنستاره ای ...
و اگر تو با منی ، درون من ، کنار من ،
هیچ نیرویی در این دنیا نمی تواندمرا شکست دهد.
هر چه جلال است، از آن توست! خدایم ! حتی اگر در هیاهوی
روزمرگی تو را از یاد ببرم ، تو مرا فراموش نخواهی کرد خدایم ! تو در تمامیمشکلات و دشواری های زندگی ،نیرو و اقتدار منی
خدایم!راهی نمی بینم و آیندهپنهان است اما مهم نیست ، همین کافی ست که تو همه چیز را می بینی.
پس ای شنونده دعاهای من !
ای آنکه بی پاسخ نگذاشته ای هر آنچه خواستم!
ایآنکه هنوز هم معجزه می کنی!
ای آنکه شرمسارم از آن چیزی که به من دادی و من
ندیدم و شکرت نکردم!
ای نگاهدارنده مسافران غریب عرفانت!
ای موسیقی بی کلامعشق
! ای رود زلال روح من!
ای خداوند شایسته خداوندی
!ای خجسته
!ای صاحب