استعانت پيامبران از صلوات
1 - زنده شدن جوان مقتول
در ميان بنى اسراييل ، شخصى كشته شد كه قاتل او معلوم نبود. خداوند وحى فرستاد كه گاوى را با صفات مخصوصى كشته ، يكى از اعضاى او را بر بدن مقتول بزنند تا او خبر از قاتل خود دهد. آن گاو نزد جوانى از بنى اسراييل بود كه خداوند به اين جوان عنايت كرد و صلوات را تعليم داده بود.
آن جوان در خواب ديد كه به او امر شد كه گاوش را نفروشد، مگر به امر مادرش . آن جوان از خواب برخاست ، بنى اسراييل نزد او آمدند تا گاو را از او بخرند، مادر جوان گفت : بايد پوست اين گاو را پر از طلا كنيد تا آن را به شما بفروشيم . آن ها راضى شده ، گاو را خريدند، سپس او را كشته و يكى از عضوهاى بدنش را بر پيكر مرده زدند. آن مرده زنده شد و خبر داد كه قاتل او پسر عمويش است .
بنى اسراييل گفتند: نمى دانيم كه كدام عجيب تر است : زنده شدن اين جوان يا ثروتمند شدن اين مرد.
خداوند به حضرت موسى (عليه السلام ) وحى كرد كه : ((به بنى اسراييل بگو كه اگر مى خواهند زندگى دنيايى آنها نيكو گردد و در آخرت نيز بهشت نصيب آن ها گردد، ذكرى را بگويند كه اين جوان بدان تمسك جست و آن صلوات بر محمد و آل محمد (عليه السلام ) مى باشد.))
آن جوان به موسى (عليه السلام ) گفت : من چگونه اين اموال را از شر حسودانم و دشمنانم حفظ نمايم ؟
موسى گفت : ((بر اموالت صلوات بر محمد و اهل بيت طاهرينش بفرست تا خداوند ضرر هر دشمن و حسودى را از تو دفع نمايد.))
بنى اسراييل نزد موسى آمدند و گفتند: ما همه اموال خود را به اين جوان بخشيديم ، دعايى كن كه خداوند نيز به ما روزى گسترده عنايت فرمايد.
موسى گفت : ((شما نيز به انوار مقدس اهل بيت توسل جوييد و بر محمد و اهل بيت او صلوات بفرستيد.)) آن ها نيز چنين كردند، سپس حق تعالى وحى فرستاد به موسى (عليه السلام ) كه : ((در فلان خرابه هزاران دينار طلا وجود دارد، آن را ميان خود قسمت نماييد.))
اين فراوانى مال ، به سبب بركت صلوات بر محمد و اهل بيت او حاصل شد.
2 - سه بار بر محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) صلوات بفرست !
وقتى حضرت آدم (عليه السلام ) وارد بهشت شد، در بهشت حوران پاكيزه سرشت بسيار بودند؛ اما حضرت آدم با آن ها الفتى نداشت . وقتى حضرت حوا آفريده شد و آدم بر او نگريست از او پرسيد: تو چه كسى هستى ؟
حوا شرمگين شد و چيزى نگفت ، جبرييل به آدم گفت : ((اين حواست ، او را براى تو آفريده اند و او محرم و همدم توست .))
حضرت آدم وقتى فهميد كه حوا متعلق به اوست خواست به سوى او دست دراز كند جبريل گفت : اى آدم ! اگر او را مى خواهى ، بايد او را عقد كرده و برايش مهريه تعيين كنى .))
آدم فرمود: ((اى برادر! تو مى دانى كه من پولى و نقدى ندارم چگونه او را عقد كنم ؟))
جبرييل گفت : ((سه بار به حبيب خدا محمد مصطفى (صلى الله عليه و آله و سلم ) صلوات بفرستى تا حوا بر تو حلال شود.))
3 - نجات بنى اسراييل
در تفسير امام حسن عسكرى - (عليه السلام )(1) - در بيان آيه :
واذا نجيناكم من آل فرعون يسومونكم سوء العذاب يذبحون ابناءكم ويستحيون نساءكم وفى ذلكم بلاء من ربكم عظيم ؛(2)
((اى گروه بنى اسراييل ! به ياد آوريد وقتى را كه نجات داديم ما، شما را از آل فرعون كه عذاب مى كردند شما را، به عذاب سخت مى كشتند پسران شما را، و زنده مى گذاشتند زنان شما را. و در اين ، امتحان عظيمى بود از جانب پروردگار شما.))
مذكور است كه : از جمله عذاب شديد آن قوم ، يكى آن بود كه بنى اسراييل را براى عمل بنايى مى بردند و مى ترسيدند كه بگريزند. و به اين سبب ، پاهاى ايشان را در بند مى گذاشتند. و به ايشان مى گفتند كه گل را برداشته ، بر نردبان بالا بريد، و بسا بود كه مى افتادند و مى مردند، يا زمين گير مى شدند.
تا آن كه حق تعالى به موسى - (عليه السلام ) - وحى كرد:
به ايشان بگو، كه پيش از شروع در عمل ، بر محمد و آل طيبين آن حضرت - (عليهم السلام ) - صلوات فرستند، تا آن كه برايشان سبك و آسان گردد. و چنان كردند، و بر ايشان آسان گرديد.
و امر نمود به آن كسانى كه در اول عمل فراموش مى كردند، و مى افتادند و زمين گير مى شدند كه صلوات بخوانند و اگر خود نمى توانستند بخوانند، ديگرى برايشان بخواند. و چون چنين مى كردند، شفا مى يافتند.
و سبب كشتن پسران بنى اسراييل ، اين بود كه به فرعون گفته بودند: در ميان بنى اسراييل ، مولودى خواهد آمد كه هلاك تو بر دست او واقع خواهد شد. و فرعون امر نمود كه پسران ايشان را بكشند، و زنان ايشان را حيله ها مى كردند كه حامله نشود. و اگر حامله مى شدند فرزند خود را مى بردند، و در صحراها و زمين هاى گود پنهان مى كردند، و ده مرتبه صلوات بر محمد و آل او - صلوات الله عليهم - مى فرستادند. و حق تعالى ملكى را مى فرستاد كه آن كودك را تربيت نمايد؛ و از انگشت او شير جارى مى كرد كه آن را بمكد؛ و از انگشت ديگرش ، طعام كه ملايم آن بود، جارى مى ساخت . و از فرزندان بنى اسراييل آن چه سالم ماندند، بيشتر بودند از آن چه كشته شدند. و زنان بنى اسراييل را كه زنده مى گذاشتند، آنها را كنيزان خود قرار مى دادند.
پس بنى اسراييل به نزد موسى - (عليه السلام ) - رفتند، و گفتند: اين گروه بر دختران و خواهران ما قرعه مى اندازند.
موسى به آنها امر كرد كه وقتى مردى از آن گروه ، قصد شما نمايد، بر محمد و آل طاهرين آن حضرت - صلوات الله عليهم - صلوات فرستيد. و آن زنان ، صلوات مى فرستادند. و خدا هر كه را كه قصد ايشان كرده بود، از ايشان باز مى داشت به اين كه مشغول شغل مى گرديد، يا به مرضى گرفتار مى شد، يا زمين گير مى گرديد، يا اين كه بر آن زن رحم مى كرد، و از آن زن مى گذشت .
و اتفاق نشد كه مردى از قوم فرعون ، بر زنى از بنى اسراييل برسد، و حق تعالى به واسطه صلوات ايشان را نجات ندهد.
4 - توصيه خدا به موسى به صلوات زياد
حق تعالى به موسى پيامبر خطاب نمود:
((مى خواهى من به تو نزديك تر باشم از كلام تو به زبان تو و از ديدن تو به چشم تو و از روح تو به بدن تو و از انديشه تو به دل تو، به حبيب من محمد مصطفى - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - صلوات بسيار فرست .))
5 - غلبه يهود به بركت صلوات
خداوند به يهوديان وحى فرمود كه :
((هرگاه دچار مصيبتى شدند، با صلوات بر پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) و اهل بيت آن حضرت خود را نجات دهند.))
ده سال قبل از ظهور پيامبر اسلام ، دو قبيله ((اسد)) و ((غطفان )) با گروهى از مشركان ، به يهوديان حمله كردند، يهوديان خدا را با صلوات بر پيامبر صدا زده و مشركان را شكست دادند.
پس از اين شكست دو قبيله ((اسد)) و ((غطفان ))، سپاهى در حد سى هزار نفر را تشكيل داد و به جنگ يهويان كه سيصد تن بيش نبودند آمدند، مشركان ، آب و غذا را از يهوديان منع كردند و به آنها گفتند: ما همه شما را كشته ، فرزندان و زنان شما را اسير نموده و اموال تان را غارت مى كنيم .
يهوديان اين بار نيز با صلوات بر محمد و اهل بيت او (عليهما السلام ) خود را نجات دادند، به اين ترتيب كه پس از فرستادن صلوات ، با وجودى كه فصل تابستان بود باران باريد، و كاروانى كه حامل آذوقه بود نيز مخفيانه وارد قلعه يهوديان شد. در حالى كه مشركان در خواب بودند.
پس از آن كه از خواب بيدار شدند، گفتند: جنگ را زودتر آغاز كنيم ؛ زيرا يهوديان هم تشنه و هم گرسنه اند.
يهوديان گفتند: خداوند به ما هم طعام رسانيد و هم آب و ما قادر بوديم وقتى كه شما در خواب بوديد شما را بكشيم ؛ اما اين كار را نكرديم .
مشركان كه جريان را اين گونه ديدند، باز هم بر عناد خود افزودند و به يهوديان پيشنهاد مبارزه دادند، يهوديان اين بار با تمسك به صلوات بر پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) بر سى هزار مشرك پيروز شدند، در حالى كه تعداد آن ها سى صد نفر بيش نبود.
اين بود، يارى كردن حق تعالى ، يهود را بر مشركان ، به سبب آن كه بر محمد و اهل بيت آن حضرت صلوات فرستادند.
6 - صلوات ، علت خليل شدن ابراهيم
امام حسن عسكرى - (عليه السلام ) - فرمود:
انما اتخذ الله ابراهيم - (عليه السلام ) - خليلا لكثرة صلواته على محمد واهل بيته صلواة الله عليهم اجمعين ؛
خداوند حضرت ابراهيم - (عليه السلام ) - را خليل خود انتخاب كرد؛ براى اين كه او بر محمد - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - و خاندانش كه درود خدا بر آنان باد، زياد صلوات مى فرستاد.(3)