عروسکهای خیمه شب بازی
نخهای نامرئی
هلشان دادند
از سیاهی پشت پرده
به نور صحنه
و برایشان کف زدند هورا کشیدند
و خندیدند و رفتند
آنهاماندند
صحنه سیاه شد
چراغهایی در پشت پرده روشن شد
پرده روشن شد و صحنه سیاه شد
آنها گول خوردند
و چه زیبا بازی کردند با دستهایی که از آن دیگران بود
چه زیبا بازی کردند
چه زیبا بازی خوردند ....!!!
همه جا حسابی تاریک شد؟
خوب حالا نوبت بازی تو است
به این که می گویند عروسک خیمه شب بازی هستی فکر نکن
آن که تو را می گرداند با تو مهربان است
به تماشاچی ها توجه نکن
به صدا هایی که اذیتت می کند گوش نده
فقط بازی کن
چون در پایان نمایش فقط تو می مانی و
خدایی که قرار است به جای تمام تماشاچی های بی معرفت
برایت دست بزند
فقط خوب بازی کن
×××××