در عصر جاهلیت نیز، براى توجیه جنایت بزرگ «فرزند کُشى» مى گفتند: از این مى ترسیم که در جنگ ها دختران ما به دست دشمنان بیفتند، غیرت ناموسى ما ایجاب مى کند که نوزادان دختر را زیر خاک پنهان کنیم!، و گاه مى گفتند: اگر فرزندانمان زنده بمانند، قادر بر تأمین زندگى آنها نیستیم!.
۶ ـ اسراء، آیه ۳۱٫
حتى از بعضى از آیات قرآن بر مى آید که، گناهکاران براى توجیه گناهان خود، در قیامت نیز به امورى متشبث مى شوند، از جمله این که: «پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود اطاعت کردیم و ما را گمراه ساختند، و به جاى ما تصمیم گرفتند»!: رَبَّنا إِنّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ کُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلاَ.
احزاب، آیه ۶۷٫
گاه مؤمنان ضعیف الایمان براى فرار از جنگ، خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله)مى آمدند، و به این عنوان که خانه هاى ما در و دیوار درستى ندارد و آسیب پذیر است، صحنه را خالى مى کردند: وَ یَسْتَأْذِنُ فَرِیقٌ مِنْهُمُ النَّبِیَّ یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِیَ بِعَوْرَة إِنْ یُرِیدُونَ إِلاّ فِراراً: «و گروهى از آنان از پیامبر اجازه مى خواستند و مى گفتند: خانه هاى ما بى حفاظ است!، در حالى که بى حفاظ نبود; آنها فقط مى خواستند (از جنگ) فرار کنند».
احزاب، آیه ۱۳٫
مشرکان عرب براى توجیه شرک خود، گاه متوسل به رسم نیاکان مى شدند و مى گفتند: إِنّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّة وَ إِنّا عَلى آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ: «ما پدران خود را بر آئینى یافتیم و به آثار آنان اقتدا مى کنیم»!.
زخرف، آیه ۲۳٫
ـ گاه به این بهانه، که اگر ما به جنگ رومیان برویم، ممکن است زیبارویان رومى، دل ما را بربایند، و به حرام بیفتیم! اجازه عدم شرکت در جنگ را از پیامبر(صلى الله علیه وآله)مى خواستند: وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ ائْذَنْ لِی وَ لا تَفْتِنِّی: «بعضى از آنها مى گویند: به ما اجازه ده (تا در جنگ شرکت نکنیم) و ما را به گناه نیفکن»!.
ـ توبه، آیه ۴۹٫٫