ببخشيدا ما قلب كامل نخواستيم يه ذره محبت براي ديوانه شدنم كافيه اما اون يه ذره رو بده اما بدون ريا بده اون يه ذره محبتو بده اما سر هوس نده اون يه ذره محبتو بده ولي . . .
هر چه شد باداباد!!!!!!!!
دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون
Click here
5 هزار تومان فقط با یک کلیک
نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1392
ساعت 12:26 توسط ستایش| 21 نظر |
حتی اگرکفش هم تنگ باشدزخم میکند
وای اگردل....تنگ باشد
Click here
5 هزار تومان فقط با یک کلیک
نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1392
ساعت 12:21 توسط ستایش| نظر بدهيد |
مثل کبریت کشیدن در باد
دیدنت دشوار است
من که به معجزه عشق ایمان دارم
می کشم اخرین کبریتم را
هر چه شد باداباد!!!!!!!!
Click here
5 هزار تومان فقط با یک کلیک
نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1392
ساعت 12:18 توسط ستایش| نظر بدهيد |
دوستت دارم ای تو که در قلبت نیستم ، میخواهمت ای تو که مرا نمیخواهی
حسرت شده برایم آن لحظه که بگویی مرا میخواهی...
همه میدانند ،دلم تنها تو را میخواهد ،
اما چه افسوس که عشق نغمه غمگینی برایم میخواند
در حسرت تو ماندن مثل لحظه ی بی بال و پر پریدن است ،
در حسرت تو ماندن ، مثل لحظه ی در کویر خشک دویدن است ،
مثل بی هوا نفس کشیدن است (گردآوری : انجمن ناجی)..
عاشقت هستم عزیزم ، کجایی که بی تو دارم شب و روز اشک میریزم...
عاشق هستم و تنها ، هیچکس نمیفهمد حال مرا ...
دوستت دارم ای تو که نمیدانی قلبم دیوانه ی تو است، تمام وجودم پر از تمنای تو است (گردآوری : انجمن ناجی)..
همیشه در رویاهای خودم به سر میبرم ، چقدر دلخوشی به قلبم بدهم؟؟؟ ،
تا کی به خیال آمدنت از آن دوردست ها به سوی سایه ی خیالی ات بدوم؟
نه انگار نمیشود همچنان تنها به خیال داشتنت زندگی کرد ، یخ زده ام دیگر در این اتاق سرد...
هر چه خورشید میتابد آب نمیکند این تن یخ زده را ...
دوستت دارم ای تو که در قلبت نیستم ، میخواهمت ای تو که حتی برایت آشنا نیستم...
غریبه ای از خاک تنهایی که عاشق تو است ، مدتهاست تنها و گرفتار تواست (گردآوری : انجمن ناجی)..
همیشه شب را به عشق بودنت سر میکنم ،
فردا که می آید روز را از نو با حسرتی سرد شب میکنم...
Click here
5 هزار تومان فقط با یک کلیک
نوشته شده در سه شنبه 6 فروردين 1392
ساعت 12:8 توسط ستایش| نظر بدهيد |
می خواهم بنویسم برای تو ای یار
دیده و ندیده ام
برای تو ای رفیق دل من ...امشب به وسعت آسمان و به بزرگی مقام والای عشق دلتنگم ...
دلتنگ تو ...
دلتنگ مهربانیت ...دلتنگ شنیدنت ...
دلتنگ دل عاشقت...
امشب هم در تاریکی به انتها رسید و باز تو را ندیدم ...تنها با یادت دل خوش دارم ...
صدایم را می شنوی؟ ...
ایمان دارم که تک تک آن ها را می شنوی ...حرفی برای دلم نمانده و امشب صبردلم هم در انتظارت بی قراری می کند ...
یادت هست می گفتی :
عشق را با عشق بیاموز و نه با جدایی؟ ...آری ...
در مکتب مرامت آموختم از تو درس عشق را با عشق ...
ولی امشب تنها ماندم ...
می خواهم گریه کنم و تمام دلتنگی هایم را از چشمانم روانه کنم ...
دوست دارم فریاد بزنم تا بغض سینه ام دیوار غم ها رابشکند گفتی محبت را با محبت بیاموز ، بخشش را با بخشش بیاموز ...
ولی امشب به وسعت تمام دنیا تنهایم ...
جانا کجاست در دل این شب ستاره ات؟
ولی باز هم می گویم در ورای تمام دلتنگی ها و تنهایی هایم آموختم از تو عزیزم که تنهایی ام را نیز باعشق سپری کنم و با یاد عشق تو و بامید عشق تو ...
پیوند دلم را از دلت جدا مکن تا همیشه با تو باشم و در کنارم باشی و در هر لحظه نجوای عشق را برایت سر دهم و از اعماق قلبم دوستت بدارم ...