به شما بگويم كه از همه مردم بدبختتر چه كسى است؟
كسانى هستند كه داخل آنها خالى است و خيال مىكنند آدمهاي خوبى هستند و آدمى كه عجب دارد اينطورى است (گردآوری : انجمن ناجی) پيش خدا آبرو ندارد و خيال هم مىكند كه آبرو دارد. در مهجه داريم «لاترفع صلوته فوق رأسه» نماز آدم خودپسند قبول نمىشود.
داريم كه دو نفر وارد مسجد شدند. يكى از آنها خيلى مغرور بود. يكى هم خيلى خجل بود. وقتى كه از مسجد بيرون مىآمدند، آنكه عجب او را گرفته بود، آن كسى كه مغرور بود خدا بر آن غضب كرد و آنكسى كه وارد مسجد شد و شرمنده بود، خدا به آن لطف كرد.
مىگويند: يك كسى به يك نهر آبى رسيد. سوار اسب بود. اسب در نيم متر آب ميتواند برود. اما ايستاد. هر چه شلاق زد، ديد كه نمىرود. پايين آمد و خودش در آب افتاد. اسب راكشيد، نيامد. رفت و از عقب زنجير زد، نيامد. پاشنه كشش را در آورد و به آن كوبيد و ديد كه نمىرود. بيچاره شد. يك مردى منظره را ديد و گفت: چه شده است؟ گفت: نهر نيم متر آب بيشتر ندارد. اسب مىتواند برود اما نمىرود. افسار را مىكشم، نمىرود. گفت: بيل بردار و آب را گلى كن، اسب مىرود. اين هم بيل برداشت و آب را گلى كرد. تا آب گلى شد، اسب رفت. گفت: خدا پدرت را بيامرزد، دليلش چه بود؟ گفت: دليلش اين بود، كه اسب مىآمد و خودش را مىديد و كسى كه خودش را ببيند پا روى خودش نمىگذارد. عجب دارد. كسى كه خودبين باشد، حاضر نيست پا روى خودش بگذارد و كسى كه پا روى خودش نگذارد، حركت نمىكند...انجمن ناجی