هم از درون مىسوزاند و هم باعث سوزش عبادات مىشود. حسود توطئهگر است چون نمىتواند تحمل كند هميشه نقشه مىكشد با يك وسيلهاى نعمت از ديگري سلب بشود براى اينكه آتش خود را خاموش كند.
برادران يوسف به يوسف غبطه خوردند گفتند چه كنيم پدرم يوسف را بيشتر دوست دارم گفتند برويم بكشيمش نقشه كشيدند براى كشتن بعد يكى گفت نكشيمش لااقل بياندازيمش توى چاه. يعنى يك آدم به كسى كه بيشتر دوستش دارند حسادت كند و توطئه بكند.
ممكن است ببيند خيلى قوى است به قدرتش غبطه بخورد با يك سمى، دارويى با يك غذايى توان بدنى او را كم كند. آدم حسود ناراحت است كه چرا فلانى دارد مىگويد چه كنم كه او نداشته باشد پس حسود يك آتشى در روحش است و فكر راحتى ندارد. حسود بخشى از عمر خود را صرف هدر دادن نعمت ديگران مىكند. تمركز حواس ندارد درست مثل جاهايى كه دختر و پسر مخلوط درس مىخوانند و حجاب نيست. اگر جدا باشند تمركز فكر است (گردآوری : انجمن ناجی) اگر با هم باشند باز با عفت ست امّا اگر مخلوط باشد بى عفتى هم باشد بخشى از عمر دخترها و پسرها صرف هوس مىشود.