مناطق مختلف در قشر مغز و تقسیمات آن
قشر مخ ورقه ی نازکی از ماده ی خاکستری با صفحاتی به ضخامت 3 تا 4 میلیمتر است که تمام سطوح دو نیمکره را جز در قسمتی از سطح داخلی آن که به نیمکره دیگر متصل می شود)می پوشاند.قشر مخ در انسان به حداکثر تکامل خود رسیده و چین خوردگی ها و شیارهای زیاد یافته است به طوری که سطح آن به 2200 سانتیمتر مربع می رسد.قشر مخ ساختمان بسیار پیچیده ای دارد و از لایه های سلول های عصبی و تارهای عصبی ساخته شده که با نظم و ترتیب خاص چیده شده اند به نحوی که ساختمان هر قسمتی از قشر مخ از ساختمان قسمتهای دیگر آن متفاوت است (گردآوری : انجمن ناجی)سلول ها و تارهای عصبی قشر مخ مناطق ویژه ای را به وجود می آورند که این مناطق عبارتند از:
منطقه حرکتی و مراکز حرکات ارادی بدن:
منطقه حرکتی در قسمت عقبی لوب پیشانی یا به طور دقیق درجلوی شیار مرکزی(شیار رولاندو)قرار دارد از نورون های این مراکز راههای حرکتی شروع می شوند.این مراکز تمام حرکات ماهیچه های ارادی بدن را کنترل می کنند و بدین ترتیب حرکت هر عضو و هر عضله،مرکز مشخصی در قشر مخ دارد.مرکز حرکتی هر عضو در نیمکره ی مخالف است و از مرکز حرکتی پست پا در کنار فوقانی نیمکره مخ شروع و به مرکز حرکات عضلات صورت ختم می شود بدین ترتیب مراکز حرکتی بدن بر روی قشر مخ به یک آدمک وارونه شبیه است (گردآوری : انجمن ناجی)
مراکز هر نیمه ی بدن در نیمکره طرف مقابل مغز قرار دارد و این بدان علت است که راههای حرکتی همدیگر را در پیاز نخاع یا پیین تر از آن قطع کرده به طرف دیگر می روند.
مناطق حسی و مراکز حس ها
مناطق حسی بخشهایی از قشر مخ هستند که نورونهای حسی فوقانی اندام های حسی به آنها ختم می شوند؛مراکز حسی در جاهای مشخصی از قشر مخ قرار دارند.مرکز حس های عمومی در عقب شیار رولاندو در قسمت جلویی لوب آهیانه ای قرار دارند.
حس های عمومی تمام قسمتهای بدن به این ناحیه می رسند و هر نیمکره موجهای حسی طرف مقابل را دریافت می کند.
مرکز حس بینایی در بخش پشت سری واقع است و راههای بینایی که از اجسام زانویی شروع شده اند در این ناحیه ختم می گردند.
مرکز حس شنوایی در لوب گیجگاهی زیر شیار سیلویوس جای دارد.
مرکز حس شنوایی در لوب گیجگاهی قرار گرفته اند.
مراکز حس چشایی و بویایی در جلو لوب گیجگاهی قرار گرفته اند.
آسیب هر یک از مراکز حسی ادراکات مربوط به آن حس را از میان می برد.قشر مخ به وسیله ی راههای عصبی با سایر قسمتهای دستگاه عصبی ارتباط دارد موجهای حسی از راه اعصاب حسی یا تارهای صعودی به قشر مخ می روند و فرمان های حرکتی به وسیله اعصاب حرکتی یا تارهای نزولی از قشر مخ به اعصاب می رسند.
مراکز تکلم:
تکلم عملی است که به انتظام و هماهنگی تعداد بیشماری اعمال حسی و حرکتی وابسته است (گردآوری : انجمن ناجی)منطقه بروکا(Broca) در قشر مخ،عضلاتی را که موجب تولید گفتار(طرز ادا و تلفظ کلمه ها)می شوند انتظام می بخشند اگر این منطقه آسیب ببیند عضلاتی که در عمل تکلم دخالت دارند فلج نمی شوند و می توانند باز هم به طور ارادی منقبض شوند ولی انقباض آنها برای سخن گفتن کافی نخواهد بود.
منطقه ورنیکه(Wernickae)منطقه ی تکلمی دیگری است که بین منطقه ی بینایی و شنوایی قرار دارد.دو منطقه ی بروکاوورنیکه با هم ارتباط دارند،به این ترتیب قسمت وسیعی از قشر مخ در امر انتظام،هماهنگی اعمال بینایی،حسی،حرکتی و سخن گفتن شرکت می کنند.آسیب منطقه ی بروکا باعث می شود که سخن گفتن آهسته و به زحمت انجام گیرد ولی مفهوم و معنای سخن دست نخورده باقی می ماند.آسیب منطقه ی ورنیکه تغییری در مفصل بندی کلام نمی دهد اما به مفهوم و معنای سخن لطمه می زند.
به طور خلاصه منطقه ی بروکا با طرز ادا و تلفظ کلمه ها و منطقه ی ورنیکه با محتوا و معنای کلام ارتباط دارد.باید دانست که مرکز تکلم در افراد راست دست در نیمکره ی چپ و در افراد چپ دست در نیمکره راست مخ است (گردآوری : انجمن ناجی)
بطن های مغز (The ventricules of cebrum)
بطن های مغز عبارت از حفره های مرتبطی هستند که در داخل مغز قرار دارند و حاوی مایع مغزی- نخاعی هستند.این حفره ها شامل چهار بطن می باشند:دو بطن طرفی(بطن اول و دوم)،بطن سوم و بطن چهارم.
دو بطن طرفی در داخل نیمکره های مخ قرار دارند و هر یک از آنها دارای سه زائده یا شاخ جلویی،شاخ عقبی و شاخ تحتانی هستند.شاخ عقبی به درون لوب پس سری،شاخ تحتانی به درون لوب گیجگاهی و شاخ جلویی به درون لوب پیشانی کشیده شده اند.هر بطن طرفی به وسیله سوراخ بین بطنی(وراخ مونرو)(Foramen of monro)به بطن سوم راه می یابد.بطن سوم نسبتاً کوچک و حفره ی شکاف مانندی است که در میان دیانسفال(مغز واسطه ای)جای دارد و از راه قنات سیلویوس به بطن چهارم مربوط می شود.بطن چهارم فضای لوزی شکلی است که بین مخچه در عقب و پیاز نخاع و پل مغزی در جلو قرار دارد و به وسیله سه سوراخ با فضای زیر عنکبوتیه مربوط می شود.سرواخ میانی را ماژندی و سوراخ های طرفی را لوشکا می نامند.
بطن چهارم همچنین با مجرای مرکزی نخاع ارتباط دارد.تومور بطن سوم ممکن است مسیر مایع مغزی- نخاعی را ببندد و سبب سردرد و تشنج و دیگر نشانه های افزایش فشار داخل جمجمه گردد.
مایع مغزی نخاعی(Cerebro-spinal fluid)
مایع مغزی – نخاعی در داخل بطن های مغز در فضای زیر عنکبوتیه و در مجرای اپاندیم نخاع جریان دارد.حجم آن بین 80 تا 200 میلی لیتر است (گردآوری : انجمن ناجی)مایعی بی رنگ می باشد که ترکیب آن شبیه پلاسمای خون است (گردآوری : انجمن ناجی)این مایع حاوی آب و مقدار ناچیزی مواد پروتئینی،گلوکز،نمکهای مختلف،پتاسیم،کلسیم و تعدادی لنفوسیت و... است (گردآوری : انجمن ناجی)وظیفه ی این مایع حفظ مغز و نخاع در برابر آسیب هاست بدین معنی که مایع مغزی- نخاعی همچون پوششی مغز و نخاع را در مقابل ضربه ها و آسیب های خارجی حفظ می کند.مایع مغزی-نخاعی پیوسته از یک طرف توسط شبکه های عروقی بطن های مغز ساخته شده و از طرف دیگر از فضای زیر عنکبوتیه جذب سیاهرگها و رگهای لنفاوی می شود.این مایع نخست بطن های طرفی را پر کرده و سپس از سوراخ مونرو گذشته و پس از عبور از بطن سوم و قنات سیلوپوس به بطن چهارم می رود.در بطن چهارم نیز مقداری از این مایع ترشح می شود.قسمت اعظم مایع از راه سوراخ های لوشکا و ماژندی به پشت پرده ی نرم شامه رفته و به فضای زیر عنکبوتیه راه می یابد و از آنجا در تمام فضای زیر عنکبوتیه(دور مغز و نخاع)پخش می شود.جریان مایع مغزی-نخاعی از بطن ها به فضای زیر عنکبوتیه و در داخل این فضا بسیار آهسته است (گردآوری : انجمن ناجی)
پوشش های مغز یا پرده های مننژ (Meninges):
دستگاه عصبی مرکزی توسط سه پرده که بر روی هم پرده های مننژ یا مغز(Meninges)نامیده می شوند پوشیده شده است (گردآوری : انجمن ناجی)این پرده ها حفاظت نخاع و مغز را بعهده دارند و عبارتند از:سخت شامه(Dura matr)،عنکبوتیه(Arachnoid)و نرم شامه(Pia mater).
ساختمان هر یک از این سه پرده در مجرای نخاعی و کاسه سر متفاوت است (گردآوری : انجمن ناجی)
الف-سخت شامه-پرده لیفی ضخیمی است که سطح خارجی آن زبر و سطح داخلی آن صاف و نرم است (گردآوری : انجمن ناجی)
سخت شامه در کاسه ی سر به سطح داخلی استخوان های جمجمه چسبیده است به همین علت در اینجا فضای اپیدورال وجود ندارد.در سقف کاسه سر منطقه ای وجود دارد که در آن منطقه سخت شامه چسبندگی زیادی به استخوان ها ندارد و به همین علت خونریزی های این منطقه،سخت شامه را از سطح داخلی استخوانهای جمجمه جدا می کند و مغز را تحت فشار قرار می دهد.سخت شامه در ناحیه کاسه سر از دو ورقه تشکیل یافته است؛یکی ورقه ی خارجی و دیگری ورقه ی داخلی،لایه ی خارجی به سطح درون سری کاسه سر می چسبد و با ضریع(Perioste)استخوان های جمجمه یکی می شود.این لایه در ناحیه ی سوراخ استخوان پس سری تمام می شود و از این به بعد ضریع مهره ها جای آن را می گیرد به این ترتیب لایه خارجی منحصراً در سخت شامه ی کاسه ی سر موجود است (گردآوری : انجمن ناجی)لایه داخلی سطح مغز را می پوشاند و در مجاورت عنکبوتیه قرار دارد از این لایه دنباله هایی جدا می شوند و به صورت دیواره هایی بین قسمتهای مختلف مغز قرار می گیرند.به علت وجود این دنباله هاست که در حرکات مختلف سر عناصر عصبی درون کاسه سر در وضع ثابتی می مانند و به یکدیگر فشار نمی آورند.این دنباله ها عبارتند از:
1. چادر مخچه(Tentorium cerebelli) بین مخچه و نیمکره های مخ.
2. داس مغز(Flax ceerbri) بین دو نیمکره مخ.
3. داس مخچه(Flax cerebelli) بین دو نیمکره مخچه.
4. چادر هیپوفیز(Tentorium Hypophysy) در بالای زین ترکی.
بین دو لایه ی سخت شامه ی مغز،سینوسهای وریدی مغز قرار دارند.دنباله های سخت شامه نیز تشکیل یک سلسله سینوسهای سیاهرگی را می دهند.این سینوس ها خون سیاهرگی مغز را به ورید و داج داخلی می برند.
سخت شامه نخاعی- از سوراخ استخوان پس سری شروع می شود و به محیط این سوراخ می چسبد در این ناحیه شرائین مهره ای در هر طرف از آن عبور می کنند و وارد کاسه می شوند.
سخت شامه در مجرای نخاعی ستون مهره ها،نخاع و ریشه های اعصاب را احاطه می کند و در پایین در برابر دومین مهره ی خاجی(2S)به صورت بن بستی تمام می شود.نخاع در فاصله دومین مهره کمری تا دوین مهره خاجی وجود ندارد.در این فاصله سخت شامه به صورت غلافی رشته پایانی و اعصاب دم اسبی را احاطه می کند و در نخاع بین سخت شامه و جدار استخوانی فاصله ای است که به وسیله ی بافت چربی و شبکه سیاهرگی پر شده و فضای اپیدورال (Epidural)خوانده می شود.
ب- عنکبوتیه- پرده ی همبندی نازک و سختی است که میان سخت شامه و نرم شامه قرار دارد و در زیر میکروسکوپ شبیه تار عنکبوت است و به همین سبب آن را عنکبوتیه می نامند.بین سخت شامه و عنکبوتیه وریدها و اعصابی که از مغز می آیند و شرائینی که به مغز می روند می گذرند بین عنکبوتیه و نرم شامه فضایی است به نام فضای زیر عنکبوتیه.در این فضا مایع نخاعی جریان دارد.
فضای زیر عنکبوتیه در بعضی قسمتهای مغز و نخاع وسیعتر است این فضا به صورت مخزنی دور نخاع را از بالا به پایین احاطه می کند و در پایین تا دومین مهره خاجی(2S)یعنی انتهای بن بست مننژ ادامه دارد بدین ترتیب در فاصله دومین مهره کمری(که نخاع تمام می شود)و دومین مهره خاجی(که پایان بن بست مننژ است)فضایی پر از مایع نخاعی است که فقط اعصاب نخاعی و رشته پایانی نخاع در آن واقع می باشد و به همین جهت محل مناسبی برای گرفتن مایع نخاع است (گردآوری : انجمن ناجی)
ج-نرم شامه- پرده ایست عروقی و شامل شبکه های عروقی فراوانی است که توسط بافت همبند به یکدیگر پیوسته اند.در قسمت نخاع ضخامت این پرده بیشتر و رگهای خونی آن کمتر است (گردآوری : انجمن ناجی)
عروق مغز
خون توسط دو شریان کاروتید(سبات)داخلی راست و چپ و شریان مهره ای راست و چپ به مغز می رسد.
1-شریان کاروتید داخلی:از شریان کاروتید مشترک سرچشمه می گیرد وشریان کاروتید پس از طی مسیری وارد کاسه سر می شوند هر یک از شرائین پس از آنکه شاخه ای برای کاسه ی چشم فرستادند به چهار شاخه جانبی تقسیم می شوند که عبارتند از:
شریان مغزی جلویی که از آن شاخه ای به نام سرخرگ رابط جلویی جدا می شود و به وسیله این شاخه با شریان مغزی جلوئی طرف مقابل پیوند می گردد.
شریان مغزی میانی که به طرف خارج متوجه می شود.
شریان مشیمی(کوروئید)جلوئی.
شریان رابط خلفی که با شریان مغزی خلفی(شاخه انتهایی شریان مهره ای)ارتباط برقرار می کند.
2-شریان مهره ای از شریان زیر چنبری سرچشمه می گیرد و از سوراخ عرضی مهره های گردنی می گذرد و شاخه هایی برای نخاع و مننژ از آن جدا می شود سپس در کنار پایینی پل مغزی با شریان مهره ی طرف مقابل پیوند شده و از به هم پیوستن آنها شریان قاعده ای به وجود می آید.
تنه شریان قاعده ای در کنار فوقانی پل به دو شاخه ی انتهایی به نام شریان های مغزی خلفی تقسیم می گردد که به قسمتی از مغز خون می دهند.
حلقه ی ویلیس(Circle of Willis):از پیوند شرائین مغزی خلفی،رابط خلفی چپ و راست،کاروتید داخلی،مغزی جلوئی و رابط جلوئی به وجود می آید به وسیله این پیوندها دو شریان کاروتید و دو شریان مهره ای به یکدیگر می پیوندند.این پیوندها چنانکه می دانید اهمیت فوق العاده ای در گردش خون مغز دارند.
سینوس های وریدی مغز:خون وریدی مغز به وسیله وریدهای مغز حمل می شود.وریدهای مغزی بدون دریچه اند این وریدها لایه ی مننژی سخت شامه و عنکبوتیه را سوراخ می کنند و در سینوس های وریدی که بین دو لایه ی سخت شامه قرار دارند تخلیه می شوند.سینوس های وریدی بزرگتر مسیر شیارهای مغز را تعقیب می کنند و در داخل آنها قرار دارند.شبکه ی سینوس های وریدی مغز سرانجام خون وریدی خود را در ورید و راج داخلی(ژوقولر داخلی)تخلیه می کنند.
اختلالات عروقی مغز:
خونریزی های خود به خودی از /انوریسم های مغزی (در فضای زیر عنکبوتیه)می توانند در هر سنی حتی در کودکی پیش بیایند اما در دهه ی سوم و چهارم زندگی بیشتر دیده می شوند.آنوریسم کیسه ای است که از اتساع دیواره سرخرگ یا سیاهرگ به وجود می آید میزان مرگ و میر به محل آنوریسم بستگی دارد و معمولاً در حدود 50% است . محل آنوریسم را تنها از روی علائم بالینی نمی توان تعیین کرد و لازم است از بیمار آنژیوگرافی نیز بعمل آید.
درمان آنوریسم:بستن سرخرگ سبات داخلی در گردن و یا بستن کیسه ی آنوریسم در داخل جمجه است (گردآوری : انجمن ناجی)
خونریزی های مغزی و ترومبوز(لخته شدن خون در رگها)معمولاً پس از 45 سالگی پیش می آید و هر دوی این اختلالها در مردان شایع تر از زنان است علت اصلی این بیماریها غالباً آترواسکلروز(تصلب شرائین)است (گردآوری : انجمن ناجی)شایع ترین محل ترمبوز،شریان مغزی میانی است (گردآوری : انجمن ناجی)
بیماری ممکن است ناگهانی بروز کند و یا نشانه های مقدماتی چون سرگیجه و اختلال تکلم داشته باشد.