حافظ ابونعیم اصفهانی از ابوبكر روایت
می كند كه گفت : پیامبر (صلی الله علیه وآله) در نماز بود،
وقتی كه به سجده رفت ، امام حسن (علیه السلام) كه كودك بود
آمد و بر پشت جدش رسول خدا (صلی الله علیه وآله) نشست ،
رسول خدا آنقدر سجده را طول داد تا امام حسن (علیه السلام)
پائین آمد، بعد از نماز ابوبكر به رسول خدا (صلی الله علیه
وآله) عرض كرد: ای رسول خدا چطور در نماز این چنین به این
كودك مدارا می كنی پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: ان
هذا ریحانتی و ان ابنی هذا سید: این كودك گل من است، و این
پسرم آقا است .