مرد یعنی :
کسی که ازدواج کرده
شجاع . دلیر. دلاور. مبارز. هنری . اهل ننگ و نبرد. غیور. بی
باک و نترس ، مقابل نامرد به معنی جبون و ترسو و بی غیرت
:
لغت نامه دهخدامرد. (اِ) انسان نرینه . آدمیزاد نر. جنس نر
از انسان . نوع نر از آدمی . مقابل زن که نوع ماده است .
(ناظم الاطباء) :
مردیش مردمیش را بفریفت
مرد بود از دم زنان نشگیفت .نظامی .|| انسان نرینه ٔ به حد
بلوغ رسیده . که بالغ شده است و زن کرده است . مقابل پسر بچه
و پسر : و از همه ٔ این ناحیت مردان و کنیزکان و غلامان
آراسته ببازار آید. (حدود العالم ).بنده ٔ مراد دل نبود
مردم مردان مگوی مرد و صبا یارا.ناصرخسرو.طفلی هنوز بسته...