1- او با سربزرگ متولد شد
وقتي انيشتين به دنيا آمد، خيلي چاق بود و سرش خيلي
بزرگ، تا آنجائيکه مادر وي تصور مي کرد فرزندش ناقص است،
اما بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه هاي طبيعي
بازگشت.
2- حافظه اش به خوبي آنچه تصور مي شد
نبود
مطمئنا انيشتين مي توانسته که کتابهاي مملو از فرمول و
قوانين را حفظ کند، اما براي به ياد آوري چيزهاي معمولي
واقعاً حافظه ضعيفي داشته است. بطور مثال: فراموش کردن،
سالروز تولد عزيزان بود و عذر و بهانه اش مختص دانستن آن
«تولد» براي بچه هاي کوچک بود.
...