در این صفحه سوالاتی برای معتادان در حال بهبودی ارائه داده شده است تا با پاسخ دادن به آنها به صورت فردی یا گروهی، بتوانند آگاهی خود نسبت به کاربرد 12 سنت هر یک از سنت ها را برای حفظ منافع جلسه و یا انجمن خود افزایش دهند.
در این قسمت از انجمن الکلی های گمنام به عنوان مثال استفاده شده است اما برای ایجاد احساس تعلق، شما میتوانید نام انجمنی که عضو آن هستید را جایگزین آن نمایید.
در صورتی که قصد کار کردن روی این چک لیست را دارید، لطفا این کار را خارج از برنامه عادی جلسات خود انجام دهید. به این دلیل که کارکرد سنت ها برای استفاده شخصی بوده و در برنامه کاری جلسات انجمن های گمنام قرار ندارد.
جهت دسترسی به نسخه ورد چک لیست دوازده سنت، و تطبیق دادن آن برای استفاده و کارکرد سنت ها خواهشمند است بر روی لینک روبه رو کلیک کنید:
منافع مشترك ما بايد در رأس قرار گيرد، بهبودى هريك از ما به اتحاد AA بستگى دارد.
۱. آیا درگروه خود عضو التیام دهنده، آشتی جوی و فعالی هستم؛ یا اینکه دربین دیگران تفرقه می اندازم؟ آیا غیبت نموده و دیگران را مورد قضاوت قرار می دهم؟
۲. آیا من عضوی صلح جو هستم؛ یا اینکه با مطرح کردن بهانه هایی از قبیل: “نمی خواهم بحث را ادامه بدهم اما…….” خودم را در مشاجره غرق می کنم؟
۳. آیا با کسانی که باعث رنجش من می شوند دوستانه و با عشق رفتار می کنم؟
۴. آیا با استفاده از واژه های رقابتی، گروه های انجمن و یا مناطق انجمن را با یکدیگر مقایسه می کنم؟
۵. آیا خودم را فراتر از بعضی فعالیت های انجمن دانسته و از شرکت در برخی از این فعالیت ها خود داری می کنم؟
۶. آیا راجع به کل انجمن آگاهی دارم؟ آیا در حد توانم از کل انجمن حمایت می کنم یا حمایتم به نکاتی که درک کرده ام و مورد تأییدم می باشند محدود می شود ؟
۷. آیا همان حمایتی را که از دیگران انتظار دارم، نسبت به اعضای دیگر گروه اعمال می کنم؟
۸. آیا راجع به عشق بلاعوض شعار داده و در خفا رفتارهای خصمانه خود را توجیه می کنم؟
۹. آیا شرکت من در جلسات انجمن و یا مطالعۀ نشریات آن در حد مطلوب بوده و رابطۀ من را با برنامه حفظ می کند؟
۱۰. آیا من تمام خصایص اخلاقی خوب یا بد خود را با انجمن در میان گذاشته و علاوه بر کمک کردن به دیگران، برای خود نيز درخواست کمک می نمایم؟
سنت ۲ – اصل اختیار
در ارتباط با هدف گروه ما، تنها يك مرجع نهايى وجود دارد، خداوندى مهربان كه به گونه ای ممكن خود را در وجدان گروه، بيان می کند. رهبران ما فقط خدمتگزاران مورد اعتماد ما مىباشند، آن ها حكومت نمى كنند.
۱. آیا به خدمتگزاران مورد اعتماد گروه، مسئولین اداری کمیته ها، تازه واردین و اعضای قدیمی اعتماد نموده و از ایشان حمایت می کنم یا آنها را به باد انتقاد می گیرم؟
۲. آیا من در رازداری، خدمت و مسئولیت های دیگر انجمن کاملأ قابل اعتماد هستم؟
۳. آیا انتظار دارم درمقابل انجام کارهای خدماتی برای خود ماعتبار کسب کنم؟ یا به خاطر ایده هایم تمجید و ستایش شوم؟
۴. آیا در گفتگو های گروهی حتماً باید حرف خود را به کرسی بنشانم یا می توانم با فروتنی و خوش خلقی تسلیم وجدان گروه شده و با خوش رویی با آن کنار بیایم؟
۵. با وجود این که مدت زیادی را در بهبودی گذرانده ام، آیا هنوز هم تمایل دارم در انجام کارهای روزمرۀ انجمن سهیم باشم؟
۶. آیا طی گفتگوهای درون گروهی، راجع به مسائلی که هیچ آگاهی و تجربه ای در موردشان ندارم، صحبت می کنم؟
سنت ۳ – اصل شایستگی عضویت
تنها لازمه عضوّيت، تمايل به قطع مصرف الکل است (گردآوری : انجمن ناجی)
۱. آیا در ذهن خود راجع به بعضی از تازه واردین قضاوت کرده و آنها را بازنده می نامم؟
۲. آیا معتادی وجود دارد که من باطناً از حضورش در گروه و یا انجمن، ناراضی باشم؟
۳. آیا در مورد صداقت و یا عدم صداقت یک تازه وارد قضاوت می کنم؟
۴. آیا به موضوعاتی مانند زبان، مذهب (یا نداشتن آن)، قومیت، تحصیلات، سن و یا مسائل مشابه آن، اجازه می دهم در فرایند پیام رسانی من تعصب و یا اختلال بوجود آورند؟
۵. آیا من از ملاقات یک شخص معروف، هنرپیشۀ سینما، دکتر، کشیش کلیسا و سایر اشخاص مذهبی و کسی که سابقۀ حبس داشته باشد، تحت تأثیر قرار می گیرم؟ یا می توانم این عضو تازه وارد را خیلی ساده و طبیعی به عنوان یک بیمار دیگر، بپذیرم؟
۶. زمانی که شخصی برای تقاضای کمک و یا دریافت نشریات به انجمن می آید (حتی اگر نتواند چنین تقاضایی را با اعتماد به نفس و با صدای بلند مطرح کند) آیا شغل و موقعیت آن شخص برایم مهم است؟ آیا محل زندگیش برایم اهمیتی دارد؟ شرایط خانوادگی اش چطور؟ آیا اینکه او سابقا در انجمن ما حضور داشته یا خیر و یا سایر مشکلات او در دیدگاه من تاثیری می گذارد؟
سنت ۴ – اصل استقلال
هر گروه بايد مستقل باشد به استثناى مواردى كه بر گروههاى ديگر و AA دركل اثر بگذارد.
۱. آیا من بر اینکه تنها يك روش خاص برای انجام خدمت در انجمن وجود دارد، اصرار می ورزم؟
۲. آیا گروه من همیشه منافع کل انجمن و یا گروه های دور و نزدیک دیگر را نیز در نظر می گیرد؟
۳. زمانی که رفتار سایر اعضای گروه با رفتار من تفاوت دارد، آیا آنها را توبیخ می کنم یا اینکه سعی می کنم از ایشان چيزی یاد بگیرم؟
۴. آیا همیشه به یاد می آورم که از نظر کسانی که از عضويت من در انجمن اطلاع دارند، من تا حدودی معرف کل انجمن تلقی می شوم؟
۵. آیا تمایل دارم برای اینکه یک تازه وارد پاک بماند، هر چه قدر كه بخواهد از وی حمایت کنم؟ به اندازه میزان نیاز او یا به قدر دلخواهم خودم؟
۶. آیا دانش خود درمورد ابزار انجمن را با اعضایی که ممکن است از آنها آگاهی نداشته باشند، به مشارکت می گذارم؟
سنت ۵ – اصل رساندن پیام
هر گروه فقط یک هدف اصلی دارد، رساندن پیام به معتاد در عذاب.
۱. آیا هرگز با گفتن اینکه ” من كه گروه نیستم و این سنت به من مربوط نمی شود” از زير مسئوليت شانه خالی می کنم؟
۲. آیا آمادگی آن را دارم که با صراحت تمام، محدودیت های کمک در انجمن را به یک تازه وارد توضیح دهم، حتی اگر عضو تازه وارد مثلا از اینکه من به او پول قرض نمی دهم، خشمگین شود؟
۳. آیا من امروز صرفاً به خاطر اینکه با معتاد دیگری هم گروه و همدرد هستم، از او تقاضای کمک بیش از حد کرده و انتظارات نا معقول داشته ام؟
۴. آیا آمادگی آن را دارم که بدون توجه به شخصیت و موقعیت یک فرد تازه وارد، قدم دوازدهم خود را به وی اختصاص دهم؟
۵. آیا درحد توان خود و به منظور دستیابی به هدف اصلی انجمن، به گروه کمک می کنم؟
۶. آیا به یاد می آورم که اعضای قدیمی انجمن هم می توانند در عذاب باشند؟ آیا تلاش می کنم به آنها نيز کمک نموده و از آنها چيزی هم یاد بگیرم؟
سنت ۶ – اصل سازمان های خارجی
الكليهای گمنام هرگز نبايد هيچ مؤسسه مرتبط يا هر سازمان خارجى را تأييد كند و يا كمك مالی كند، يا اجازه استفاده نام الكليهای گمنام را به آن ها بدهد، زيرا ممكن است كه مسائل مالى، ملكى و شهرت، ما را از هدف اصلى خود منحرف سازد.
۱. آیا من و تعدادی از اعضای دیگر انجمن می توانیم اقدام به جمع آوری پول از سطح جامعه کرده و از طرف انجمن تعدادی تخت مخصوص بیماران به یک بیمارستان محلی هدیه کنیم؟
۲. آیا اجاره کردن کل یک ساختمان کوچک توسط یک گروه انجمن، کار درستی است؟
۳. آیا کلیۀ خدمتگزاران و اعضای گروه ما با رهنمون های گروه ها آشنایی دارند؟
۴. آیا منشی گروه ما می تواند عضوی از کمیتۀ ملباسموی شهرداری محل در زمینۀ اعتیاد نیز باشد؟
۵. بعضی معتادان، فقط زمانی در جلسات باقی می مانند که گروه یک اتاق مخصوص تلویزیون و یا ورق بازی داشته باشد. اگر برای رساندن پیام به چنین تسهیلاتی نیاز داشته باشیم، آیا باید اینها را فراهم نماییم؟
سنت ۷ – اتکاء به خود
هر گروه الكلی های گمنام بايد كاملاً متكى به خود باشد و كمكى از خارج دريافت نكند.
۱. آیا من برای خود كفايی گروه خانگی و همچنین دفتر مرکزی انجمن، صادقانه حداکثر تلاش خودم را به کار می گیرم؟ آیا می توانم به جای تازه واردی که توانایی مالی برای کمک به سبد هفتم را ندارد، نیز کمک کرده و پول بیشتری در سبد بیاندازم؟ در زمان مصرف، تا چه حد دست و دلباز بودم؟
۲. آیا انجمن ما می تواند از منابع خود برای سود مالی و کسب منفعت استفاده کند؟
۳. اگر منابع مالی دفتر خدماتی انجمن به اتمام برسند، آیا می توان به دولت اجازه داد مخارج گروه های انجمن در بیمارستانها و زندانها را تأمین کند؟
۴. آیا بهتراست اعانه های بیشتری از تعداد محدودی اعضا دریافت نمود یا مبالغ کمتری از تعداد بیشتری از اعضا؟
۵. آیا گزارش خزانه دار گروه اهمیتی ندارد؟ نظر خزانه دار راجع به این موضوع چیست؟
۶. داشتن احساس عزت نفس و نه احساس دین همیشگی به دیگران، تا چه حد در بهبودی من اهمیت داشته است؟
سنت ۸ – اصل ایثار
الكلی های گمنام بايد هميشه غير حرفهاى باقى بماند، امّا مراكز خدماتى ما مىتوانند كارمندان مخصوصى استخدام كنند.
۱. آیا رفتار من با آن رفتارهایی که در سنتها تشریح شده اند به درستی مطابقت دارد؟ اگر ندارد چه تغییراتی باید در من ایجاد شوند؟
۲. زمانی که با صحبت راجع به سنت به خصوصی دیگران را آزرده خاطر می کنم، آیا از اثر حرفهایم روی آنها آگاه هستم؟
۳. آیا برخی اوقات سعی می کنم در مقابل تلاش های شخصی خود پاداشی دریافت کنم، حتی اگر آن پاداش پول نباشد (مثل تاييد ديگران و يا شهرت طلبي)؟
۴. زمانی که مشارکت می کنم، آیا سعی دارم که مانند یک متخصص در رشتۀ اعتیاد، در بهبودی، درامور پزشکی، در امور اجتماعی، در امور خود انجمن، در روانشناسی، در موضوعات روحانی و حتی فروتن به نظر بیایم؟
۵. آیا سعی می کنم با وظایف افرادی که توسط انجمن استخدام شده اند، آشنا شوم؟ وظایف کارکنان دیگر انجمن ها چه می باشند؟ آیا من به وضوح تفاوت بین این وظایف را تشخيص می دهم؟
۶. درمدتی که با انجمن خود زندگی کرده ام، آیا تجاربی بدست آورده ام که روح این سنت را به خوبی نمایان کند؟
۷. آیا نسبت به اینکه سنت ها به چه دلیل و چگونه بوجود آمده اند، توجه کافی ازخود نشان داده ام؟
سنت ۹ – اصل اختیار
ما تحت عنوان الكلی های گمنام هرگز نبايست سازماندهى شود، امّا مىتوانيم هيأت هاى خدماتى يا كميتههايى تشكيل دهيم كه مستقيماً در برابر كسانى كه به آن ها خدمت مىكنند، مسئول باشند.
۱. آیا هنوز تلاش می کنم همه چیز را در انجمن اداره کنم؟
۲. آیا به این دلیل که فكر می كنم جنبه های رسمی انجمن حالتی ديكتاتور منش دارند دربرابر آن ها از خود مقاومت نشان می دهم؟
۳. آیا به اندازۀ کافی تکامل پیدا کرده ام که کلیۀ جوانب انجمن را درک کنم؟ حتی اگر کسی مرا مجبور به این کار نکند و این به واسطۀ حس مسئولیت شخصی ام باشد؟
۴. آیا زمانی که کاری به من محول می شود، آن را با صبر و فروتنی انجام می دهم؟
۵. آیا می دانم که درطی انجام کارهای خدماتی انجمن، نسبت به چه کسانی پاسخگو هستم؟
۶. چرا گروه ها به اساسنامه و آیین نامه نیاز ندارند؟
۷. آیا یاد گرفته ام که در موعد مقرر و پس از پایان خدمتم، با وقار از پست خود کنار رفته و از این کار احساس خوبی داشته باشم؟
۸. چه رابطه ای بین اصل چرخش در پست های خدمتی با گمنامی و فروتنی وجود دارد؟
سنت ۱۰ – اصل مسائل بیرونی
الکلی های گمنام، هيچ عقيدهاى در مورد مسائل خارجى ندارد و نام AA هرگز نبايد به مباحث اجتماعى كشانده شود.
۱. آیا طوری رفتار می کنم که نشان دهم انجمنم درمورد مسائل خارجی، عقیده ای ندارد؟ مثلا در مورد انواع درمانهای پزشکی، انجمن های دیگر و…
۲. آیا می توانم صادقانه و بدون بوجود آوردن این گمان که درحال اظهار کردن نظر انجمن خودم هستم، تجربيات شخصی خود در مورد مسائل خارجی را بیان کنم؟
۳. چه چیزی باعث بوجود آمدن سنت دهم ما گردید؟
۴. آیا درزندگی خود تجربیات مشابهی داشته ام؟
۵. اگر سنت دهم وجود نداشت؛ عاقبت انجمن چه می شد؟ عاقبت من به کجا می انجامید؟
۶. آیا بدون آنکه متوجه شوم ، رفتاری مغایر با این سنت و یا سنتهای وابسته به آن، ازخود نشان می دهم؟
۷. چطور می توانم روح سنت دهم را در زندگی شخصی خود، داخل یا بیرون ازانجمن به نمایش بگذارم؟
سنت ۱۱ – اصل روابط عمومی
خط مشى روابط عمومى ما بنابر اصل جاذبه است نه تبليغ، ما لازم است هميشه گمنامى شخصى خود را در سطح مطبوعات، راديو و فيلم حفظ كنيم.
۱. آیا گاهی آنقدر متعصبانه از انجمن تعریف و تمجید می کنم که انجمن جاذبۀ خود را ازدست می دهد؟
۲. آیا همیشه مراقب هستم که رازهایی را که به عنوان یک عضو دراختیار من قرارگرفته است بازگو نکنم؟
۳. آیا همیشه مراقب هستم که حتی در داخل انجمن، اسامی اعضای انجمن را بازگو نکنم؟
۴. آیا از اینکه یک معتاد در حال بهبودی هستم، احساس شرم می کنم؟
۵. اگر ایده های نهفته در سنت یازدهم ما را راهنمایی نمی کرد، اکنون انجمن در چه وضعیتی بود؟ من الان چه حال و روزی داشتم؟
۶. آیا بهبودی من تا حدی جاذبه دارد که یک بیمار معتاد بخواهد چنین کیفیتی را درزندگی خودش تجربه کند؟
سنت ۱۲ – اصل گمنامی
گمنامى، اساس روحانى تمام سنتهاى ما است و هميشه يادآور اين است كه اصول را به شخصيتها ترجيح دهيم.
۱. چرا ترجیح دادن منافع مشترک کلیۀ اعضای انجمن به منافع فردی، ایدۀ خوبی است؟ اگر کل انجمن از بين برود، چه اتفاقی برای من خواهد افتاد؟
۲. زمانی که به خدمتگزاران فعلی انجمن اعتماد ندارم، چه کسی را واجد صلاحیت برای کسب اختیار و اصلاح کردن رفتارهای آنان می دانم؟
۳. آیا زمانی که عقیدۀ خود درمورد دیگران را ابراز می کنم، به غیر از تمایل به قطع مصرف، شرط دیگری نیز برای عضویت در گروه در نظر گرفته ام؟
۴. آیا تاکنون سعی کرده ام که به جای معیارهای گروه، معیارهای رفتاری خودم را به گروه خاصی از اعضا تحمیل کنم؟
۵. آیا به منظور کمک به گروه خود در راستای دستیابی به هدف اصلی انجمن، من یک مسئولیت فردی به عهده دارم؟ نقش من دراین رابطه چیست؟
۶. آیا رفتار شخصی من نمايانگر سنت دوازدهم است یا نقطۀ مخالف آن؟
۷. آیا درحد توان از انجمن خود حمایت مالی می کنم؟ آخرین باری که با حفظ گمنامی به انجمن کمک مالی کردم چه زمانی بود؟
۸. آیا از برخی رفتارهای خاص، به ویژه درمورد کسانی که حقوق بگیر انجمن هستند، انتقاد می کنم؟
۹. آیا واقعا مسئولیت های انجمنی خود را به نحوی انجام می دهم که در خفا نیز باعث رضایت درونی خودم شود؟
۱۰. آیا اظهاراتم همیشه با سنت دوازدهم مطابقت دارند یا اینکه با گفته هایم ابزار مؤثری را در اختیار منتقدین انجمن قرار می دهم؟
۱۱. آیا اگر در گفتگوهای خصوصی با یک معتاد دیگر احساس کردم که اطلاع داشتن از عضویت من در یک گروه به او و همچنین به خود من کمک می کند، می توانم این موضوع را آشکار کنم؟ یا باید همواره آن را مخفی نگاه دارم؟ آیا انجمنی که من بدان تعلق دارم آنقدر جاذبه دارد که سایر معتادان خواهان پيوستن به آن باشند؟
۱۲. اهمیت من در قیاس با میلیون های نفر از اعضای دیگر انجمن ها چیست؟
منبع سؤالات فوق ازیک سری مطالب درمورد دوازده سنت که بین سالهای نوامبر ۱۹۶۹ و سپتامبر ۱۹۷۱ در مجلۀ grapevine الکلی های گمنام چاپ شده بود؛ اقتباس شده اند. با وجودی که آنها درابتدا، عمدتا برای استفادۀ فردی اعضا ایجاد شده بودند، بسیاری از گروه ها از این سؤالات به عنوان مبنایی برای گفتگوهای وسیعتری دررابطه با سنتها، استفاده کرده اند.