این
موضوع حقیقت دارد كه امروزه بیش از هـر زمـان دیــگر مردان عجله ای برای
متعهد گشتن به یك رابطه دراز مــدت از خود نشان نمیدهند. هنگامی كـه از
مردان علل این مسئله را می پرسند،آنها
مـعمـــولا چـندین دلیل گونـاگــون رابـــرایعــــدم آمادگیشان
برایازدواجمـطـرح میـسازنــد. امادر كل 4عامل عمده وجود
دارند كه تـاثـیـر بسزایی روی رفتار مردان امروزی برای تن ندادن آنـــان بــه یك تعهد دراز مدت اعمال میكنند:
1- مـردان بــا فشـار اجــتماعی كمتری
برای متاهل گشتن مواجه می بـاشنـد. زیـرا بر خـلاف گذشتـه بــرقراری رابـطه
جنـسی تـوســـط یك مرد بسیار سهل تر شدهاست (گردآوری : انجمن ناجی) زنان به طور موثـــر دیــــگر
قــــادر بــه
جلب توجه مردان، بـا دادن وعـده هـــای
بـــرقراری روابط جنسی به عنوان یك انگیزه ومحرك برای متعهد ساختن آنها،
نمی بـاشنـد. بـنابراین یك انگیزه قوی برای تن دادن به ازدواج در مردان
عملا حذف
میگردد. (البته برای مردانی كه رابطه جنسی عاملی حیاتی در زندگیشان محسوب میگردد).
2- مردان از پیامدهای احتمالی عدم
موفقیت آمیزشدن رابطه وحشت دارند. رنجهای عاطفی حاصل از جدایی میتواند برای
مردان ویرانگر و طاقت فرسا باشد. اما آنها بیشتر نگران ریسك خسارات مالی
كه
احتمال دارد هنگام جدایی و طلاق متحمل آن گردند، میباشند.
3- این در سرشت و طبیعت مردان میباشد
كه هر چیزی را كه موجب تغییر عمده و جدی در زندگیشان میگردد را به تاخیر
اندازند. "ازدواج آغاز مشكلات یك مرد است" خواه مردان امروزی به این گفته
اعتقاد
داشته باشند و یا خیر یك چیز مسلم
میباشد: مردان تمایلی به خروج از منطقه آسایش و فراغ خاطر خویش، و گام
نهادن به یك زندگی مملو از مسئولیت، سازش و از خود گذشتگی را ندارند.
4- مردان هنگامی تن به ازدواج میدهند
كه مطمئن گردند بهترین گزینه ممكن را انتخاب كرده اند. مردان همواره در این
اندیشه اند كه: "نكند سرو كله یك دختر بهتر در زندگی آنها پیدا گردد اما
آنها متعهد به یك
رابطه باشند." بنابراین از متعهد گشتن
با دختر و یا زن فعلی زندگی خود سرباز میزند تا هنگام آشنایی با یك مورد
بهتر تعهدی نسبت به مورد پیشین خود نداشته باشند