گاهي گمان نمي كني ولي مي شود، گاهي نمي شود، نمي شود كه نمي شود؛ گاهي هزار دوره دعا بي اجابت است، گاهي نگفته قرعه به نام تو مي شود؛ گاهي گداي گداي گدايي و بخت نيست، گاهي تمام شهر گداي تو مي شود...
دكتر علي شريعتي
[font=Tahoma]
اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است
گاهی باور زندگی اینقدر برام سخت میشه که فکر میکنم دیگه ادمی با خوی و خلق انسانی پیدا نمیشه گاهی زندگی اینقدر فشار میاره یاد که یاد رب گوجه فرنگی میافتم و گاهی ........ چی میشد انسانها داشته هاشونو بهم قرض میدادند مثل محبت دوستی مگه چی ازشون کم میشد ......چی میشد به یاد این شب های عزیز زیبایها زندگمنو با دیگران تقسیم میکردیم و چی میشد خوشبخت بودن در میان ادما بودن تجربه میکردیم ..
باز از اون روزاست که فقط میگم کاش کاش کاش ولی خودمم بهش میخندم از روی مسخره بازی یا اینکه عادت کردیم به ازوهامون بخندیم یا اینکه واقعا خنده دار شدن ولی باز مینوسم که در اوج نامیدی و نداری خدای هست که جبران تمام نداشته هایت باشد
چی میشد که زندگی جزء صحیح بود
بدون چیزای اضافه
یا مثل قدر مطلق بود
فقط مثبت!
ای کاش از زندگیمون لیم بگیریم و به سمت مثبت بینهایت