اختلاف بين طرفداران دو عقيده بهطور طبیعی همیشه بوده و هست و این مسئله مخصوص شيعه و سنى هم نيست.
در طول تاریخ، حتی بين خودِ فِرَق شيعه، و یا بين خودِ فِرَق سنى هم از اين اختلافات وجود داشته است (گردآوری : انجمن ناجی) علما در مواجهه با این اختلافات، مىنشينند و به بحث و تبادل نظر میپردازند؛
اما خطر وقتی به وجود میآید که این اختلافات به سطح كسانى برسد كه سلاح علمى ندارند؛ یعنی مردم عوام.
این افراد در مواجهه با اختلافات مذهبی، از سلاح احساسات و مشت و سلاح مادى استفاده مىكنند كه اين خطرناك است (گردآوری : انجمن ناجی)
همواره علما و زبدگان، تلاششان اين بوده است كه نگذارند سطوح غيرعلمى كارشان به درگيرى برسد؛ اما در تاریخ، از يك دوره به اين طرف، يك عامل ديگرى هم وارد ماجرا شد و آن «استعمار» بود.
اینطور نیست که اختلاف شيعه و سنى هميشه مربوط به استعمار بوده باشد؛ قطعاً بعضى از جهالتها، تعصبها، احساسات و کجفهميها هم دخالت داشته؛
اما وقتى استعمار وارد شد، از اين سلاح حداكثر استفاده را كرد.