پرسش:
دچار بيماري وسواسي از نوع شديد هستم. لطفاً در اين مورد ياري ام كنيد.
پاسخ:
وسواسي بيماري است كه گاهي تا سالياني بعضي از انسان ها را با خود درگير مي كند و بعضاً ره آوردي جز روان پريش و نيز مشغوليت شديد ذهني ندارد. شخص وسواس در ابتدا چون افراد عادي با موضوعاتي چون طهارت و نجاست برخورد مي كند ، ولي به دلايلي كه گاه از يك كنجكاوي ساده نشأت مي گيرد، نم نم ريشه گرفته تا مدت ها به بلاي جانش مبدّل مي شود. البته در اين بين اطلاع رساني نادرست در مسائل ديني خصوصاً موضوعات مربوط به پاكي و نجسي و يا نشان دادن رفتارهاي ناصحيح از آداب و سنن اسلامي مثلاً وضو گرفتن، طهارت ، شستن و انجام غسل ، اين باور غلط را در افرا حساس بارور مي كند كه دين اسلام يعني سخت گيري و انجام دادن تكاليف مشقت بار. مثلاً بعضي هنگام وضو گرفتن و يا انجام غسل آن قدر وسواس نشان مي دهند كه بسياري خيال مي كنند نكند وضو يا غسلي كه انجام مي دهند، غلط است و يا بعضي چيزي را كه نجس شده ، به حدّي زير شير آب مي گيرند كه گاهي از اين عمل خسته مي شوند ، ولي پاك شدن آن را باور نمي كنند. حال آن كه دين اسلام به اين گونه اعمال سخت اعتراض مي كند.
شخص وسواس همان طور كه به تدريج بيماري اش تشديد شده است، مي بايست به تدريج از عمل وسواسي اش فاصله بگيرد و كم كم بر بي اعتنايي اش نسبت به آن چه كه او را به شك و ترديد مي اندازد بيفزايد وگرنه براي فرد وسواس فاصلة ناگهاني گرفتن از آن چه كه عادت كرده، شايد محال نمايد. مثلاً اگر امروز براي غسل يا وضو به ده مرتبه آب ريختن و شستن اعضا راضي مي شود، فردا آن مقدار را به نه مرتبه برساند. روزهاي بعد آن را به تدريج كم كند تا اين عمل طبيعي انجام شود.
مثال معروفي است كه شايد مستند به كلام معصوم باشد كه : بخوري و بياشاميد ؛ ولي قبل از آن كه سير شويد، دست از غذا بكشيد. در اين مطلب اندازه اي اراوه شده و اين فقط به احساس و تمايل فرد مربوط مي شود كه خودش بهتر از ديگران مي فهمد. وسواسي هم نوعي تمايل و اشتهاي كاذب بر انجام دقيق تكاليف است، در حالي كه شيطان به او تلقين مي كند عملي كه انجام داده از شرايط صحيح برخوردار نبوده است و با اين گمان وسوسه ، به انجام دوباره و يا چند بارة آن اقدام مي كند. در نهاي به صحت عمل مطمئن نشده و شايد از روي خستگي آن را ترك مي كند و اگر در مقولة پاكي و نجسي بوده به گناهي ديگر كه عبارت از اسراف آب است، اقدام كرده است، در حالي كه نمي داند آبي كه او براي وضو يا غسل مصرف مي كند، حق همنوعان بسياري است كه از استفادة آن حتي، در حدِّ ضرورت محروم هستند.
شخص وسواس مرتكب چند گناه شده است:
1ـ بدعت، كه يعني نوآوري در دين و خلاف آن چه كه دين مي گويد ، عمل كردن. دين اسلام مي گويد مثلاً فلان نجاست اگر با آب كر زايل شد، ديگر آب كشيدن دوباره و سه بارة آن كاري بيهوده است و به اسراف و وسواس ختم مي شود، ولي او به خاطر به دست آوردن اطمينان خاطر كه فقط از القائات شيطاني ناشي مي شود، شايد ده ها بار به اين كار اقدام مي كند و در آخر از روي خستگي با اعصابي در هم ريخته و از روي اجبار، از فعل خود دست بر مي دار و دوباره براي كار ديگر، مشغله اي نو پيش رويش خواهد آمد.
2ـ دومين گناه وسواس اسراف است، آن هم اسراف در امر مهمي چون آب كه ماية حيات است (گردآوری : انجمن ناجی) آب سهم عمومي و بهترين نعمت خدادادي و حق تمامي مردم كرة زمين است (گردآوری : انجمن ناجی) وسواس به دلل كج فهمي و برداشت ناصحيح از دين، حق ندارد براي انجام كاري كه شايد نياز به مقدار كمي آب دارد، ده ها ليتر آب را به هدر دهد.
3ـ سومين گناه شخص وسواس لطمه زدن به آزادي و آرامش فردي خانواده و جمع است (گردآوری : انجمن ناجی) چنين شخصي با سخت گيري هاي بي مورد هم خودش را اذيت مي كند و هم موجب دردسر خانواده اش مي شود.
وسواس در حق را زير پا گذاشته است:
1ـ حق آزادي خودش،
2ـ حق آزادي همسر و فرزندان و پدر و مادر و ديگر اعضاي خانواده.
اگر بگوييم حق اوّل مربوط به خودش است، ولي حق دوم بر عهده اش مي ماند و بايد پاسخ گوي آن باشد. براي نجات از درد و رنجي كه حاصل عمل وسواس است، هيچ كس نمي تواند به اندازة خود شخص به خودش كمك كند.
يكي از علما در مورد عمل وسواس مي فرمايد: " اشكالي نيست، كه احتياط في نفسه [به لحاظ اين كه در بعضي موارد موجب يقين عمل به وظيفه و سبب رسيدن به واقع مي شود] خوب است و رجحان شرعي دارد، ولي گاهي عوارض سوء و پيامدهاي خلاف شرع و عقل دارد. در چنين مواري احتياط نه تنه رجحان ندارد، بلكه احتياط در ترك احتياط است (گردآوری : انجمن ناجی) مثلاً اگر احتياط كردن ، انسان را در معرض وسواس قرار دهد، يعني اگر بيش از حدّ دست كشيدن و آب زياد از حد اندازه ريختن و دست و پا و لباس را بي جهت آب كشيدن انسان را به وسواس و وسوسه گرفتار كند، خلاف شرع و حرام است، همان طور كه مرحوم سيد ره در عروهْْ الوثقي و ديگر علماي عظام فرموده اند. و در خصوص وضو بايد توجه داشت كه علاوه بر مسائل و مفاسد مترتبه بر اصل وسوسه، اگر شخص در وضو گرفتن وسواسي باشد و .... بيش ا ز اندازه آب بريزد، صحت وضوي او نيز مشكل است، چون لازم مي آيد با اب جديد مسح كند، بلكه اگر اب زياد هم نريزد، ولي بيش از حد اندازه دست بكشند، صحت وضو او مشكل است، چون اين كار موجب مي شود كه رطوبت كف دست كه بايد با آن مسح كند، با رطوبت ذراع او مخلوط شود و مسح با اب مخلوط انجام شود.
گذشته از اين ها وسوسه يك حالت نفساني و تخيّل شيطاني است كه چنين حالتي في نفسه مذموم و مرجوح و نشانة بي عقلي انسان است، چرا كه اين حالت باعث هدر رفتن اوقات گرانبها و تضييع عمر شريف و بي بديل شخص مي شود و گاهي موجب ترك واجب يا فعل حرام مي شود. لذا نقل شده كه بعضي از علما فرموده اند : اشكالي نيست كه عمل به وسواس حرام است و بعضي فرموده اند : حرام است انسان خود را در معرض وسواس قرار دهد ، چون در معرض وسواس قرار دادن اطاعت از شيطان است و اطاعت از شيطان ، مبغوض خداوند متعال است (گردآوری : انجمن ناجی)
علاوه بر اين ها در روايات صحيحه آمده است كه عبدالله بن سنان مي گويد: در خدمت امام صادق (ع) از شخصي كه در وضو و نماز مبتلاي به وسواس بود ، نام بردم و گفتم: او شخص عاقلي است (گردآوری : انجمن ناجی) حضرت فرمود : چگونه عاقلي است كه از شيطان اطاعت مي كند؟!
عرض كردم: چگونه از شيطان اطاعت مي كند؟ فرمود: از خودش سؤال كن و بپرس كه اين حالت وسواس از كجا و از چه چزي مي باشد؟ ( منشأ آن چيست؟) خواهد گفت: اين حالت و رويّه از عمل شيطان است (گردآوری : انجمن ناجی)
بنابراين شخص مؤمن و عاقل از دست كشيدن بيش از حدّ و آب كشيدن بي مورد پرهيز مي كند. مبادا به دام شيدان بيفتد و دچار تضييع عمر و اسراف و شبهه در صحت وضو و گاهي موجب بيماري و ضرر بر نفس و درد پيا و بازماندن از زندگي وهدر دادن آب شود. خصوصاً در زمان ها و مكان ها و شهرهايي كه مردم با كم آبي مواجه [هستند] و چه بسا نياز به آب براي ضروريات زندگي و خوردن دارند" .[1]
----------------------------------------- [1] آيت الله فاضل لنكراني، استفتاءات ، ج 2، ص 86.