ملا ، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی ؟ ملا در جوابش گفت : بله ، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم دوستش دوباره پرسید : خب ، چی شد ؟ ملا جواب داد : بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم ، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم ، چون از مغز خالی بود به شیراز رفتم : دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا ، ولی من او را هم نخواستم ، چون زیبا نبود ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و همینکه ، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود . ولی با اوهم ازدواج نکردم دوستش کنجاوانه پرسید : چرا ؟ ملا گفت : برای اینکه او خودش هم به دنبال چیزی میگشت ، که من میگشتم
>>>>>>>> هیچ کس کامل نیست
>>>>>>>> اینگونه نگاه کنيد...
> مرد را به عقلش نه به ثروتش
> زن را به وفايش نه به جمالش
> دوست را به محبتش نه به کلامش
> عاشق را به صبرش نه به ادعايش
> مال را به برکتش نه به مقدارش
> خانه را به آرامشش نه به اندازه اش
> غذا را به کيفيتش نه به کميتش
> مدير را به عمل کردش نه به جایگاهش
> نويسنده را به باورهايش نه به تعداد کتابهايش
> شخص را به انسانيتش نه به ظاهرش
> دل را به پاکیش نه به صاحبش
> جسم را به سلامتش نه به لاغریش
> سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش
امام باقر عليه السلام فرمود: « جابر بن عبدالله برايم روايت كرد كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: هركس كه با زنى براى مالش ازدواج كند خداوند او را به آن مال واگذار مي كند و هركس كه به خاطر جمال زن با آن زن ازدواج كند در ارتباط با زن چيزى را مي بيند كه خوش ندارد ولى هركس كه به دليل دينمدارى زن با وى ازدواج كند خداوند همه اينها را براى او جمع خواهد كرد . » نرم افزار جامع الاحادیث از مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی - کتاب جامع أحاديث الشيعة .