با سلام خدمت دوستان عزیز
این اولین پستی هست که اینجا دارم میدم !
امیدوارم بهم کمک کنید چون بهم ریختم ....
دختری هستم 23 ساله
دیشب بعد از 8 ماه دوباره خواستم نماز صبحمو سروقت بخونم و کمتر و کمتر گناه کنم ....
خوابم این بود :
یه خیابون بود شلوغ و پر از جمعیت.......یه عده ای داشتن راه میرفتن..منم پشت سرشون میرفتم......
از رو به رو .....یه مرد که ردای مشکی پوشیده بود......و صورتش حالت سوخته داشت و یک چشمش از زیر کلاه معلوم بود......
به سمت من اومد و مستقیم داشت منو نگاه میکرد.......و هیچ کسم جز من اونو نمی دید...از بغلم رد شد
بعد من برگشتم سمت راستم رو که نگاه کردم...دیدم یه مرد دوباره به همون شکل ظاهری داره میاد به طرفم....ولی صورتش تقریبا به طور کامل زیر کلاه پنهان بود......بهم یه طعنه زد و بین جمعیت گم شد....
این مرد دومی که دیدم یه فرد بزرگی از نظر مقام بود بود...انگار که بالادست یا رئیس مرد اولی بود....
(۲۲-۵-۱۳۹۲ ۰۷:۴۱ عصر)bar3lona نوشته شده توسط: با سلام خدمت دوستان عزیز این اولین پستی هست که اینجا دارم میدم !امیدوارم بهم کمک کنید چون بهم ریختم ....دختری هستم 23 ساله دیشب بعد از 8 ماه دوباره خواستم نماز صبحمو سروقت بخونم و کمتر و کمتر گناه کنم .... خوابم این بود : یه خیابون بود شلوغ و پر از جمعیت.......یه عده ای داشتن راه میرفتن..منم پشت سرشون میرفتم......از رو به رو .....یه مرد که ردای مشکی پوشیده بود......و صورتش حالت سوخته داشت و یک چشمش از زیر کلاه معلوم بود......به سمت من اومد و مستقیم داشت منو نگاه میکرد.......و هیچ کسم جز من اونو نمی دید...از بغلم رد شدبعد من برگشتم سمت راستم رو که نگاه کردم...دیدم یه مرد دوباره به همون شکل ظاهری داره میاد به طرفم....ولی صورتش تقریبا به طور کامل زیر کلاه پنهان بود......بهم یه طعنه زد و بین جمعیت گم شد.... این مرد دومی که دیدم یه فرد بزرگی از نظر مقام بود بود...انگار که بالادست یا رئیس مرد اولی بود....ممنون میشم پاسخ بدین
با سلام ؛
تعبیر های متفاوتی داره ...صورت سوخته شیطان در خواب یعنی اینکه ، چهره شیطان از نظر کسی که خواب رو دیده خراب شده چون احادیث و روایت هاداریم که شیطان با لباس زیبا و صورت زیبا گاها ظاهر می شه و ردای مشکی ، بدی و شومی اون شخص رو داشته .و اینکه شما رو زیر نظر داشت اونم اینکه که هر کسی زیر نظر شیطان هست و شما هم الان قراره مورد آزمون قرار بگیری و شیطان نظاره گر هست ولی به کنایه عامیانه ی (طلاش برای شما دیگه رنگی نداره)و در مرحله ی بعدی گفتید که چهرش مخفی بود در اینجا لازم می دونم بگم این خواب چند وجهی هست امکان اینکه شیطان یادسیسه های شیطانی داره مخفیانه کارش رو انجام می ده و شما از جایی که نمی دونید چی هست دارید به سمت بدی میروید.اما مطالبم رو جمه می کنم به اینکه می گید سومین و رئیس اونها باید بگم شما قبلا یه موردی از گناه رو دیده بودی اما از دور و نظاره گر بودی بعد پرده پوشی کردی و با اینکه تلنگر بهت زده شده اما به خودت نیومدی و حالا سومی ....باید در مورد این خواب از شما سئوال بپرسم چون می گم چند وجهی هست .
1- امکان این هست که شما از آزمونی که سر راهت بوده با موفقیت داری بیرون میای و شیطان داره همه کوشش رو می کنه .
2-یه سری مواقع هست ما خودمون رو می بینیم در خواب و متوجه نیستیم که اون کسی که دیدیم خودمون هستیم
.3- شیطان روی شما چیره شده بخاطر چشم پوشی شما از دیدن گناهی یا کاری ....
و شما اشاره کردید به اینکه
"بعد از 8 ماه دوباره خواستم نماز صبحمو سروقت بخونم و کمتر و کمتر گناه کنم .... "
البته نباید بگید کمتر گناه کنم وقتی قراره سمت خدا برید باید توبه ی کامل کنید این نوع توبه کردن درست نیست و باید توکل کرد و اگر تعبیر خواب را روی روی این تصمیم شما بگیریم :شما باید کاملا گناه رو بزاری کنار و نماز رو سر وقت بخونی اگر ناقص توبه کنی شکست می خوری پس عزمت رو جزم کن و یا علی(ع) بگو و تا آخر دیانت برو .
و بی شک خدابه شما لطف داشته که تو خواب به نوعی به شما الهام شده .
باید بگم که شما بسیار تصمیم زیبایی گرفته اید و انشاءالله که در این دنیای فانی و تمام شدنی ، بتوانید بر سر این تصمیمتون بمونید . البته بله حالا که تصمیم گرفتید ، تصمیم بگیرید کلا گناه نکنید.
این نکته ر بگم که اگرم ی وقت گناهی مرتکب شدید یا مثلا نمازتون قضا رفت فکر نکنید همه چیز تموم شده بلکه به رحمت خداوند متعال ، خدای رحمن و رحیم ، امیدوار باشید و دوباره پیش به سوی موفقیت در بندگی حرکت کنید .
این ر بگم که انسان باید در بین خوف و رجا باشه ، یعنی نه اینکه (کاملا امیدوار و نترسیدن از عذاب) و نه اینکه ( کاملا ترسان و نا امید از رحمت خدا ) ، بلکه باید بین این 2 حالت باشد .
و نکته ی آخر که اگرم به تعبیر خوابتون نرسیدید مشکلی نداره و تکلیف شما روشنه ، تکلیف شما بندگی خدای متعال است یعنی انجام واجبات و ترک محرمات .
امیدوارم که در مسیر بندگی خدای خالق مهربان همیشه موفق باشید و امیدوارم که عاقبت بخیر بشید . منم دعا کنید .
این چند لینک را برای شما جستجو و پیدا کردم امیدوارم که برای این درخواست شما مفید باشه، روی آن ها کلیک کنید :
توبه یعنی بازگشت. وقتی که برمی گردی اگه خاطره خوبی داری دائم به پشت سرت نگاه می کنی و نمی تونی دل بکنی . اما اگه خاطره بدی داشته باشی به قول معروف حتی کلاهت هم بیفته، نمی ری برداری و اصلا یاد گذشته نمی کنی! حالا راجع به توبه ، اصل توبه و استغفار کار خوب و لازمی هستش. اگه از گناه خاصی توبه می کنید باید برای خودتون با برنامه عمل کنید و زمینه های گناه رو کم کنید تا کم کم گناه از دل شما ریشه کن بشه.
اما حرف من سر اینه که اول باید به ذلت و پستی گناه کاری و معصیت خدا آگاه بشی تا بتونی با انگیزه بهتری راه درست رو ادامه بدی. می پرسی چرا؟ علتش اینه هر گناهی معمولا ریشه در یک میل درونی (خشم،شهوت،وهم) داره و با انجام اون گناه یه حس رضایت نسبی ( و نه مطلق ) به انسان دست میده. به خاطر همین انسان به طور ناخواسته به شیرینی گناه تمایل داره و یه علت شکست توبه همین شیرینی گناه کردنه. حالا به اول حرفم یه بار دیگه توجه کن!
ببین آیا در خودت شیرینی گناه رو به تلخی تبدیل کردی و آیا چیزی بهتر از اون (رضای خدا ) رو جایگزین کردی یا نه؟ فرض کن ((( فقط فرض کن )))خود من به نگاه کردن به نامحرم عادت کرده باشم (استغفرالله ربی و اتوب الیه) حالا اگه صد بار توبه کنم وقتی که از گناه خوشم میاد دوباره بر می گردم و هی پشت سرم رو نگاه می کنم و یاد اون خاطره ها رو دوباره زنده می کنم و این میشه تقاضای دوباره و شکست دوباره ..... اما اگه یه نگاهی به شأن و منزلت آدم چشم چران بکنم و خودمو ارزیابی کنم و بفهمم که چه بوی تعفن و تهوع آوری گرفتم ، اون وقت دیگه به پشت سرم نگاه نمی کنم و بهتر به راه راست ادامه می دم. و یا حداقل تمایل من به گناه کم میشه.
توبه بر لب ، سُبحه بر کف ، دل پر از شوق گناه // معصیت را خنده می آید ز استغفار ما
بزار یه مثال دیگه بزنم ؛ احتمالا به زولبیا و بامیه علاقه داری . اگه دیوانه وار به خوردن این شیرینی عادت داشته باشی (مثلا روزی نیم کیلو بعد از افطار) ،خب! به خاطر میل درونی این کار رو همیشه ادامه می دی تا اینکه ناگهانی یه روز توی کارگاه اون قنادی رو می بینی و متوجه میشی که ای داد فریاد! عجب جای کثیفی! اون شاگرد قناد چرا موقع کار انگشتشو توی گوشش! می کنه. به قول معروف انگار سگ زده و گربه رقصیده....در این حالت بعید می دونم هنوز به خوردن زولبیای این قنادی ادامه بدی و احتمالا برای همیشه دور خوردن این شیرینی خوشمزه رو خط بکشی .
حال ما هم همین طوره و باید زشتی گناه رو درک کنیم تا دیگه به طرفش برنگردیم. از طرف دیگه برای اون لذت گناه باید یه جایگزین پیدا کنی و مثلا برای همین زولبیا باید به خوردن خرما و عسل و میوه بپردازی . یا جایگزین همون مشکل چشم چرانی بعد از درمان خاطره لذت گناه ، پرداختن به علم و دانش و سفر به نقاط زیبا و چشم نواز هستش تا به این ترتیب چشم احساس بیکاری و بیگاری نکنه. چه بسا گناه حاصل پاسخ غیر منطقی به یک نیاز منطقی باشه.
امیدوارم در راه راست مستدام و پاینده باشی . وقتی یه ساختمان می سازی اولش خستگی و خَرج داره بعد که ناقصه گرسنگی و بَرج داره و وقتی تمام شد بالندگی و اَرج داره. پس به فکر وقتی باش که با رستگاری اون قدر مقام پیدا کنی که زمین به بوسیدن پای تو افتخار کنه. آسمون با چتر شدن بر سرت لبخند بزنه و دنیا دلش برای خوبی تو تنگ بشه . اون زمان ناممکن نیست ، محال هم نیست و دور هم نیست .... فقط باید یه کار بکنی:
((((((--------تنها برای خدا خالص شو همین -------))))))
تعبیر خواب ظرافت خاصی دارد و علم خاصی هم می خواهد. بحث جسارت در بیان تعبیر نیست .بلکه احتمالا هم بنده و هم دوستان ترجیح داده ایم به مسائل یقینی بپردازیم و از حدس وگمان در مورد خواب و رؤیا پرهیز کرده ایم . ضمن اینکه بیان تعبیر چیزی را عوض نمی کند. بهتر است مقداری صدقه بدهید و دعا کنیدو از خدا بخواهید بلاها و فتنه ها را از شما دور گرداند. پیشنهاد من این است در این مورد خاص اگر اصرار به فهم دقیق تعبیر خواب خود دارید به عالم صدیق دینی مراجعه کنید. به این ترتیب ابتدا صادق بودن رؤیای شما بررسی شده و در صورت صحت راهنمایی لازم به شما ارائه می شود.