مرد تنها با صدای بی‌صدا، مث یه کوه، بلند، مث یه خواب، کوتاه،

[سکاندارناجی]

http://s1.tikup.ir/1394/unlive/admin/najiforum_16_15farhad-sedaibiseda.mp3

در اکثر اجراهای فرهاد این حس غم که گویا حنجره اش نمونهٔ کاملی برای ابراز تلخی‌ها، خشونت، صلابت، سختی‌ها و آن گرمای خاص خود است، به چشم می‌خورد.

اولین بار که این آهنگ و در فضای آن زمان، برای فیلم«رضا موتوری» مسعود کیمیایی ساخته شد، بسیار تأثیرگزار واقع شد. این سبک از خواندن، که فرهاد خود ابداع کننده آن در ایران بود و فریدون فروغی پس از وی توانست در قالبی دیگر آنرا ارائه کند سبکی تازه بود.

ترانه “مردتنها” همزمان با اکران فیلم، بر روی صفحات موسیقی راهی بازار شد و آنچنان پرطرفدار شد که فرهاد به سرعت به ستاره‌ای محبوب تبدیل شد.

مرد تنها
با صدای بی‌صدا،
مث یه کوه، بلند،
مث یه خواب، کوتاه،
یه مرد بود، یه مرد!

با دستای فقیر،
با چشمای محروم،
با پاهای خسته،
یه مرد بود، یه مرد!

شب، با تابوت سیاه
نشس توی چشماش،
خاموش شد ستاره،
افتاد روی خاک.

سایه‌ش هم نمی‌موند
هرگز پشت سرش،
غم‌گین بود و خسته،
تنهای تنها!

با لب‌های تشنه
به عکس یه چشمه
نرسید تا ببینه
قطره... قطره... قطره‌ی آب... قطره‌ی آب!

در شب بی‌تپش،
این طرف، اون طرف
می‌افتاد تا بشنفه
صدا... صدا... صدای پا... صدای پا!

برای دانلود بر روی لینک زیر کلیک کنید 

کد php: (انتخاب همه)

http://tikup.ir/downloadf-najiforum_16_15farhad-sedaibiseda-mp3.html 


 

 

با ذکر نام سایت; انجمن علمی و عمومی نــاجی نسخه برداری مجاز است