طَنز، هنری است که عدم تناسبات در عرصههای مختلف اجتماعی را که در ظاهر متناسب
به نظر میرسند، نشان میدهد و این خود مایه خنده میشود. هنر طنزپرداز، کشف و بیان
هنرمندانه و زیباییشناختی عدم تناسب در این «متناسبات» است (گردآوری : انجمن ناجی)
ریشهٔ واژه
طنز واژهای عربی است و در واژه به معنای مسخره کردن، طعنه زدن، عیب کردن،
سخن به رموز گفتن و به استهزا از کسی سخن گفتن است (گردآوری : انجمن ناجی) معادل انگلیسی طنز
satire است که از satira در لاتین گرفته شده که از ریشه satyros یونانی است (گردآوری : انجمن ناجی)
satira نام ظرفی پر از میوههای متنوع بود که به یکی از خدایان کشاورزی هدیه داده شده
بود و به معنای واژگانی «غذای کامل» یا «آمیختهای از هرچیز» بود.
تعریف اصطلاح
در ادبیات طنز به نوع خاصی از آثار منظوم یا منثور ادبی گفته میشود که اشتباهات
یا جنبههای نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی و سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی
را به شیوهای خنده دار به چالش میکشد.در تعریف طنز آمدهاست: «اثری ادبی که با استفاده
از بذله، وارونه سازی، خشم و نقیضه، ضعفها و تعلیمات اجتماعی جوامع بشری را به نقد میکشد
دکتر جانسون طنز را این گونه معنی میکند: «شعری که در آن شرارت و حماقت سانسور شده باشد.»
استعمال کلمه طنز برای انتقادی که به صورت خنده آور و مضحک بیان شود در فارسی معاصر سابقه
زیاد طولانی ندارد. هرچند که طنز در تاریخ بیهقی و دیگر دیگر آثار قدیم زبان فارسی به کار رفته، ولی
استعمال وسیعی به معنای satire اروپایی نداشتهاست (گردآوری : انجمن ناجی) در فارسی، عربی و ترکی کلمه واحدی که
دقیقا این معنی را در هر سه زبان برساند وجود نداشتهاست (گردآوری : انجمن ناجی) سابقا در فارسی هجو به کار میرفت
که بیشتر جنبه انتقاد مستقیم و شخصی دارد و جنبه غیر مستقیم ساتیر را ندارد و اغلب آموزنده و
اجتماعی هم نیست. در فارسی هزل را نیز به کار بردهاند که ضد جد است و بیشتر جنبه مزاح و مطایبه دارد.
ماهیت طنز
طنز تفکر برانگیز است و ماهیتی پیچیده و چند لایه دارد. گرچه طبیعتش بر خنده استوار است، اما خنده
را تنها وسیلهای میانگارد برای نیل به هدفی برتر و آگاه کردن انسان به عمق رذالتها. گرچه در ظاهر
میخنداند، اما در پس این خنده واقعیتی تلخ و وحشتناک وجود دارد که در عمق وجود، خنده را
میخشکاند و انسان را به تفکر وا میدارد. به همین خاطر در باره طنز گفتهاند: «طنز یعنی گریه کردن قاه قاه،
طنز یعنی خنده کردن آه آه.»طنز در ذات خود انسان را برمی آشوبد، بر تردیدهایش میافزاید و با آشکار ساختن
جهان همچون پدیدهای دوگانه، چندگانه یا متناقض، انسانها را از یقین محروم میکند. جان درایدن در مقاله
«هنر طنز» ظرافت طنز را به جدا کردن سر از بدن با حرکت تند و سریع شمشیر تشبیه میکند، طوری که دوباره
در جای خود قرار گیرد.
طنز در ادبیات کلاسیک و مدرن جهان
در میان شاعران یونان و روم، شعرهای طنز آرخیلوخوس، هیپوناکس، آریستوفان، لوسیلیوس،
هوراس و جوونال قدیمیترین نمونه هاست (گردآوری : انجمن ناجی) در ادبیات قرون وسطای انگلیس از قصههای کنتربری
اثر جفری چاسر و منظومه رویای پیرس شخم کار اثر ویلیام لاگلند میتوان نام برد. در دوران رنسانس
رابله، سروانتس و لوییجی پولچی مشهور طنزپردازان هستند. آثار طنز ابتدا به صورت شعر بود و بعدها
شیوههای روایی را هم در بر گرفت. امروزه در ادبیات جهان، مشهورترین طنزنویسان، نثرنویسانی
چون سروانتس، رابله، ولتر، جوناتان سویفت، هنری فیلدینگ، جوزف آدیسون، ویلیام تکری، مارک تواین،
جرج اورول، جوزف هلر، سینکلر لوئیس، جان چیور و آلدوس هاکسلی هستند.
طنز در ادبیات فارسی
در ادبیات کلاسیک فارسی، طنز در میان آثار نویسندگان دورههای مختلف به اشکال گوناگون
وجود داشت. در صدر این افراد، عبید زاکانی پدر هنر طنز در ادبیات فارسی است (گردآوری : انجمن ناجی) عطار نیشابوری
نیز در الهی نامه جنبههایی از طنز دارد. با ظهور مشروطیت و ایجاد فضای نسبتاً باز مطبوعاتی،
طنز بندهای تفریحهای افراطی و سطحی را گسست و به عنوان نوع ادبی بسیار جدی، توجه
بسیاری از نویسندگان و شعرای بزرگ را به خود جلب کرد. از جمله میرزاآقا خان کرمانی، از طنزپردازانی
که در راه هدفش جان باخت. علی اکبر دهخدا، سید اشرف الدین قزوینی (نسیم شمال)، میرزاده
عشقی و زین العابدین مراغهای از پیشگامان طنز در ادبیات فارسی در دوران انقلاب مشروطه بودند.
در نسلهای بعدی محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت، بهرام صادقی، منوچهر صفا، ایرج پزشکزاد
نویسندگانی بودند که طنز را در برنامه کارشان داشتند.از طنزپردازان بنام معاصر ایران میتوان خلیل
جوادی، هادی خرسندی، عمران صلاحی، منوچهر احترامی، سید ابراهیم نبوی، کیومرث صابری فومنی
(گل آقا)، ابوالفضل زرویی نصرآباد(ملانصرالدین)، ابوالقاسم حالت، جمشید عظیمی نژاد، دکتر فرشاد
روشن ضمیر و دکتر مازیار نصرتی را نام برد
شیوههای طنز
انواع آثار ادبی که طنز نویس میتواند به کار ببرد فوق العاده زیاد است، رمان، نمایش نامه، شعر و... اما
شیوهها یا تکنیکهایی که در آن به کار میرود محدود است:
۱. کوچک کردن
۲. بزرگ کردن
۳. تقلید مضحک از یک اثر ادبی شناخته شده
۴. ایجاد موقعیتی در داستان یا نمایش که به خودی خود طنزآمیز است (گردآوری : انجمن ناجی)
۵. به کار بردن عین کلمات کسی که مورد طنز قرار میگیرد و ایجاد چهارچوبی مضحک برای آن.
طنز و لطیفههای مکتوب
طنز یعنی بیان هنرمندانه و نقادانهٔ کژیها و نادرستیها به قصد اصلاح و نه تخریب. طنز فاخرترین
گونهٔ شوخطبعیست، که گونههای دیگرش هزل و هجو و فکاههاند. لطیفهها عمدتاً از نوع فکاههاند؛
اما آنجا که رنگ و بوی تمسخر قومی یا شخصی خاص میگیرند، به هجو متمایل میشوند.
جوک و لطیفه (طنز شفاهی)
این حقیقت که طنز در میان عامهاست، ادعای گزافی نیست. طنزی که در ادبیات عامه ماندگار
شود، قطعا قدرت بالایی دارد. به عنوان مثال میتوان به شعر طنز «محکمهٔ الهی» سرودهٔ خلیل
جوادی اشاره کرد. طنزهای شفاهی بخش مهمی از ادبیات عامهاند.