بای،عنوانی ترکی میباشد. http://najiforum.ir/forum-859.html فهرست مندرجات
۱ - پیشینه بای
۲ - معنای بای
۳ - ترکیب بای با دیگر کلمات
۴ - واژههای همخویشاوند بای
۵ - معنای جدید بای
۶ - فهرست منابع
۷ - پانویس
۸ - منبع
پیشینه بای
این واژه در متون کهن ترکی پیش از اسلام به معنای ثروتمند به کار رفته و این معنی در متون کهن دوره اسلامی در واژه «بای» و مشتقات آن (مانند بایلِق) حفظ شده است (گردآوری : انجمن ناجی) [۱] [۲] [۳] [۴] [۵] [۶]
معنای بای
در آثار ترکی حوزه جنوب غربی نیز این کلمه به صورت صفت، همین معنی را دارد. [۷] در مجموعه کهنسال دوازده قصه دَدَه قورقوت علی لسان طائفه اُغُزان (در مواضع مختلف) به فعل «باییماق» به معنای ثروتمند شدن نیز برمیخوریم. در اشعار یونس اَمره، احمدی، گلشهری، عاشق پاشا و دیگر شاعران قرن هفتم و هشتم هجری، و نیز در متون منثور آن قرون، این کلمه در همان معنی استعمال شده است (گردآوری : انجمن ناجی)
ترکیب بای با دیگر کلمات
پس از تألیف کتاب دیوان لغات الترک (قرن پنجم)، لغت نامههای گویشهای کهن، این واژه را فقط به معنای ثروتمند و به صورت صفت ثبت کرده اند. در اکثر لهجه های امروزی ترکی «بای» و در برخی «بی» و «پای» به همان معنی ثروتمند است (گردآوری : انجمن ناجی) این کلمه در لهجههای ترکی شرقی با نام برخی از جانوران ترکیب شده است که بر خوبی و درشتی جنس آنها دلالت میکند و برخی از این ترکیبها را برای نام اشخاص نیز به کار میبرند؛ مانند بایْسُنْقُر (سنقر، سنقور= نوعی باز شکاری)، بایْبَرس (برس، بارس = پلنگ)،بایقوش (= جغد؛ در این مورد شاید استعمال بای برای تفأل و احتراز از آثار شوم این پرنده، بنا به اعتقادات عامه، باشد). در بعضی لهجهها واژه بای به معنای قهرمان و سردار است و گاهی در ترکیباتی همچون تومان بای، قائد بای، برسبای و خیربای به صورت لقب و عنوان به کار رفته است؛ اما در ترکی جنوبی، این کلمه هیچگاه به صورت عنوان و لقب دیده نمیشود و با واژه «بی» (از بگ) که در اصل عنوان است، نسبتی ندارد.
واژههای همخویشاوند بای
واژه «بی» همانگونه که احمد وفیق پاشا نشان داده است، [۸] در لهجههای قازان و قزاق و قره ییم، به معنی حکمران و آقا و قاضی با کلمه «بای» هیچگونه نسبتی ندارد و از کلمه «بگ» (= شاهزاده، آقا، ارباب گرفته شده است که در مناطق مختلف «بی» و «بگ» و «بیک» تلفظ میشود.
معنای جدید بای
به استناد قانون شماره ۵۲۹۰ مورخ ۲۶ دسامبر ۱۹۳۴ (۵ دی ماه ۱۳۱۳) استعمال القاب و عناوینی چون افندی، بیگ، پاشا در ترکیه ممنوع شد فقط استعمال کلمه «بای» در آغاز نام مردان، و «بایان» در آغاز نام زنان مجاز شمرده شد، و به این ترتیب این کلمه معنای جدیدی یافت. «بایان»، که قانون استعمال آن را برای بانوان تجویز کرده، در هیچیک از متون قدیم و جدید با چنین معنایی به کار نرفته است (گردآوری : انجمن ناجی)
فهرست منابع
(۱) دده قورت علی لسان طائفه اغزان، چاپ کیلیسلی رفعت، استانبول ۱۳۳۵.
(۲) محمد بن محمدسلطان ولد، دیوان ترکی، چاپ ولد چلبی و کیلیسلی رفعت، استانبول ۱۳۴۱.
(۳) عیبة الحقایق، چاپ عاصم، چاپ عکسی.
(۴) قوتادغوبیلیگ، نسخه فرغانه.
(۵) محمود بن حسین کاشغری، دیوان لغات الترک، استانبول ۱۳۳۳/۱۹۱۴.
(۶) احمد وفیق پاشا، لهجه عثمانی، استانبول ۱۳۰۶.
پانویس
۱. ↑ قوتادغوبیلیگ، نسخه فرغانه، ج۱، ص۱۹۵.
۲. ↑ قوتادغوبیلیگ، نسخه فرغانه.
۳. ↑ قوتادغوبیلیگ، نسخه فرغانه، ج۱، ص۳۹۷.
۴. ↑ قوتادغوبیلیگ، نسخه فرغانه.
۵. ↑ عیبة الحقایق، چاپ عاصم، ج۱، ص۳۳، چاپ عکسی.
۶. ↑ عیبة الحقایق، چاپ عاصم، چاپ عکسی.
۷. ↑ محمد بن محمدسلطان ولد، دیوان ترکی، ج۱، ص۱۶، چاپ ولد چلبی و کیلیسلی رفعت، استانبول ۱۳۴۱.
۸. ↑ احمد وفیق پاشا، لهجه عثمانی، ج۱، ص۱۹۸، استانبول ۱۳۰۶.