دستانم بوی گُل می داد، مرا به جرم چیدن گُل محکوم کردند؛ اما هیچکس فکر نکرد که شاید من یک گُل کاشته باشم!
« ارنستو چگوارا »
ارنستو چگوارا دلاسرنا» نام کامل اوست و لقب «چه» را کوباییها به او دادهاند،لقبی که در این کشور برای خطاب قرار دادن کسی با احترام به کار برده میشود.
اندیشه و عشق او به انسان فراتر از مرزهای جغرافیایی و نژادی است (گردآوری : انجمن ناجی)بارزترین ویژگیاو را میتوان روحیه ی مبارزه جویی و آشتی ناپذیری با ظلم و استبداد در هر قیافه و شکل دانست.او نه مرد سیاست بود و نه حسابگر و از دغلها و نیرنگهای آن بیزار. ولی چون حرکتش سیاسی بود تو این بخش میذارمش. «چه» میتوانست همچون بسیاری از فارغ التحصیلان رشتهء پزشکی در گوشهای از دنیا برای خود مطبی دایرکند، اما روح عصیانگرش او را واداشت تا به یاری همنوعانش درمناطق استبداد زده ی آمریکای لاتین بشتابد.
زمانی که چهگوارای جوان و دوست همراهش «آلبرتو گرانادو» با موتورسیکلت از رده ی خارج توترون 500 مدل 1939، که تنها به بهای چند پزوی ناچیز خریداری شده بود، قصد سفر به دور آمریکای لاتین را جهت درمان بیماران جزامی کرد آمریکای سرخ لاتین در زیر چکمههای سنگین امپریالیسم جان میداد، اما نه «چه» و نه «آلبرتو» هیچ کدام از این حقیقت تلخ آگاهی نداشتند.آنها تنها میخواستند مناظر بکر قاره ی پهناورشان را از نزدیک ببینند و به کمک بیماران جزامی بشتابند، سفری که پایانش به گونهای دیگر بود و باعث تولد انسانهایی شدکه اکنون نام آنها را مترادف با انقلاب به کار میبرند.هفتم اکتبر 1967 «چه» آخرین سطرهای وقایع روزانهء خود و گروه چریکیاش را نوشت. روز بعد در ساعت یک بعدازظهر در یک دره ی کم عرض و تنگ، جایی که برای درهم شکستن محاصره به انتظارشب نشسته بودند، نیروی عظیمی از دشمن برآنها تاخت. گروه کوچک مردانی که واحد چریکی را تشکیل میدادند تا گرگ و میش بامداد قهرمانانه جنگیدند.ازکسانی که در نزدیکترین مواضع به «چه» میجنگیدند کسی زنده نماند جزو دو نفر که به همراه «چه» مجروح و دستگیر شدند.روز بعد از دستگیری «چه» با شنیدن صدای شلیک فهمید که دو همرزم «پرویی» و «بولیویاش» اعدام شدهاند. نوبت به «چه» رسیده بود، مجری اعدامش دستخوش تردید شده بود.»چه» با استواری فریاد زد «شلیک کن نترس !» آنگاه با شلیک یک رگبار مسلسل از کمر به پایین حکم اجرا شد. جلادان دستور داشتند او را از سر و سینه هدف قرار ندهند تا مرگش به تعویق بیفتد. این تصمیم ظالمانه عذاب «چه» را طولانی میکند تا اینکه گروهبانی که او نیز مست بوده است گلولهای به پهلوی او شلیک میکند و به زندگیش پایان میدهد. این شیوهء رفتار، درست نقطهء مقابل احترامی بود که «چه» بدون استثنا نسبت به افسران و سربازان بسیاری نشان میدادکه به اسارت او درآمده بودند.برای «چه» ساعتهای پایانی زندگیاش در چنگ دشمن فرومایه قطعائ بسیار تلخ بوده است; اما هیچ کس بهتر از او آمادگی گذراندن چنان آزمونی را نداشت.هشتم اکتبر چهگوارا تیر باران شد.جسدش را به هلیکوپتر بستند تا به همه اعلام کنند که چریک مبارز را دستگیر کردهاند پس از انتقال جسد «چه» به «هیگوئرا» روستایی درشمال بولیوی، تازه همه فهمیدند چه کسی کشته شده است (گردآوری : انجمن ناجی) حکومت وقت از ترس، جسد «چه» را سوزاند و بقایای استخوانش را در مکان نامعلومی خاک کرد. سالها بعد در پی فشار دولت کوبا و شخص فیدل کاسترو، دولت بولیوی استخوانها را در تابوت گذاشت و به کوبا فرستاد تا «چهگوارا» در میان اشک و احترام دفن شو
منابع: چهگوارا به روایت فیدل کالسترو- ترجمهء سیمین موحد
ساده بگم ... عدشون کم بود .... اما کم نیاوردند ...چ مثل چگوارا یا چ مثل چمران چه گوارا" سنبل مبارزه و مقاومت در آمریکای لاتین در آرژانتین و کوبا
البته یادتون باشه ما کسی مثل امام حسین (ع) رو داریم که مظهر و نمونه ی بارز مقاومت و منجلای زیبایی و شهامت و اقتداره .
مخفی :
چه گوارا پزشکی بود که به یک انقلابی نمونه و یکی از سنبلهای مبارزه برای آزادی ملت آمریکای لاتین تبدیل شد. تئوری "انقلاب همیشگی" عملا وی را سرمشقی برای همه انقلابیون قاره آمریکا ساخت.
پس از آنکه در سال ۱۹۵۹ چه گوارا به همراه "فیدل کاسترو" توانست انقلاب کوبا را به پیروزی برساند، تصمیم گرفت به ایجاد تغییر در نظم جهانی در دیگر کشورهای منطقه ادامه دهد. در نتیجه وی در سال ۱۹۶۷ در بولیوی و توسط ارتش تحت سلطه آمریکا دستگیر و یک روز پس از اسارت اعدام شد.
"چه" نام مستعار گوارا بود که به دلیل اصالت آرژانتینیاش توسط دوستان کوبایی به وی اطلاق میشد. وی دو بار در طول مبارزات خود زخمی شد و به دلیل شجاعت و شهامتهایش لقب "فرمانده" به وی اهدا شد.
کمی دورتر از آرژانتین، مراسم بزرگداشت چه گوارا در کوبا، وطن دوم وی برگزار شد. روز گذشته در همه مدارس کوبا کلاس درسی به مناسبت یادبود چه گوارا برگزار شد.
علاوه بر آن، در سالگرد تولد این انقلابی بزرگ، کتابی تحت عنوان "یادداشتهای فلسفی" تهیه شد که متن آن توسط چه گوارا نوشته شده و پیش از این هرگز منتشر نشده است (گردآوری : انجمن ناجی)
در این کتاب گوارا به خود اجازه میدهد یادداشتهای انتقادی در رابطه با روند سیاسی و اقتصادی بلوک کشورهای سوسیالیستی به رهبری اتحاد جماهیر شوروی را به رشته تحریر درآورد.
مردم کوبا چه گوارا را بیش از آنکه یک آرژانتینی بدانند، مبارزی متعلق به کشور خود دانسته و پیروزی انقلاب خود را تا حد قابل توجهی مدیون رشادتهای وی میدانند.
علاوه بر کوبا، مردم اکثر نقاط دنیا نیز نام چه گوارا را با نام کوبا گره زده میدانند. اگرچه در واقع وی یک انقلابی بزرگ بود که مرزهای جغرافیایی را به رسمیت نمیشناخت و ایده خود را فراتر از این انتشار داده بود.
البته اگر چنین نبود اکنون تصویر وی را در گوشه گوشه دنیا و در کشورهای با گرایشهای سیاسی و مذهبی مختلف و در اتاق جوانان و نوجوانان سراسر دنیا مشاهده نمیکردیم. و البته اگر چنین نبود از نام وی به عنوان سنبل مبارزه و مقاومت علیه ظلم یاد نمیشد.