در نزد اهل سنت، عایشه شخصیتی بسیار ارجمند است (گردآوری : انجمن ناجی) به دلیل آنکه همسر پیامبر(ص) بوده است (گردآوری : انجمن ناجی) اما شیعه صرف همسری پیامبر را ملاک قضاوت درباره شخصی قرار نمی دهد. چون همسر لوط و نوح، اگر چه همسر پیامبر بودند، اما از اصحاب شقاوت شدند و از آن سو، همسر فرعون که ادعای "ربکم الاعلی" داشت، جایگاهی بسیار عالی نزد خدا یافت:
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ قیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلینَ؛[تحریم/۱۰] خداوند براى كسانى كه كافر شده اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خیانت كردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودى به حالشان (در برابر عذاب الهى) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شوید همراه كسانى كه وارد مى شوند!»
«وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَكَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ؛[تحریم/۱۱] و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام كه گفت: «پروردگارا! خانه اى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایى بخش!»
بنابراین برای بررسی شخصیت جناب عایشه، باید فارغ از همسری پیامبر(ص) اعمال خود او را مد نظر قرار دهیم. هر چند، به احترام پیامبر (ص) در این بررسی ها، نهایت احترام و ادب را رعایت می کنیم.
درباره ایشان نیز روشن است که مواردی منفی در زندگیشان وجود داشته، که قابل اغماض نیستند. و چند نمونه را در این جا مطرح می کنیم:
۱- آزار و اذیت پیامبر(ص):
سوره تحریم بیانگر آزار و اذیتی است که دو تن از همسران پیامبر (ص) نسبت به ایشان روا داشته اند. که طبق نظر منابع تاریخی، این دو تن، جناب عایشه و حفصه بوده اند. قرآن درباره ایشان این گونه می فرماید:
«وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبىُِّ إِلىَ بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَكَ هَاذَا قَالَ نَبَّأَنىَِ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ * إِن تَتُوبَا إِلىَ اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَ إِن تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَئهُ وَ جِبرْیلُ وَ صَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلَئكَةُ بَعْدَ ذَالِكَ ظَهِیرٌ * عَسىَ رَبُّهُ إِن طَلَّقَكُنَّ أَن یُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَیرْا مِّنكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَئبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَئحَاتٍ ثَیِّبَاتٍ وَ أَبْكاَرًا؛[تحریم/۵-۳] (به خاطر بیاورید) هنگامى را كه پیامبر یكى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت، ولى هنگامى كه وى آن را افشا كرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت، قسمتى از آن را براى او بازگو كرد و از قسمت دیگر خوددارى نمود هنگامى كه پیامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت: «چه كسى تو را از این راز آگاه ساخت؟» فرمود: «خداوند عالم و آگاه مرا با خبر ساخت!» * اگر شما (همسران پیامبر) از كار خود توبه كنید (به نفع شماست، زیرا) دلهایتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید، (كارى از پیش نخواهید برد) زیرا خداوند یاور اوست و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند. * امید است كه اگر او شما را طلاق دهد، پروردگارش به جاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد، همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه كار، عابد، هجرتكننده، زنانى غیر باكره و باكره!»
قطعا تامل در این آیات نکات بسیاری را برای جویندگان حقیقت روشن خواهد کرد!
۲- غائله جنگ جمل، یکی از نقاط منفی پررنگ زندگی جناب عایشه می باشد. در این غائله، دستور قرآن، مورد بی اعتنایی قرار گرفت:
«وَقَرْنَ فِى بُیُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُوْلَى؛[احزاب/۲۳] و در خانه هاى خود قرار گیرید و همچون دوران جاهلیّتِ نخستین، با خودآرایى ظاهر نشوید (و زینتهاى خود را آشكار نكنید)».
این نقطه منفی چنان بوده که نه تنها علمای بزرگ اهل سنت نتوانسته اند، توجیهی برای آن بیان کنند، بلکه خود عایشه نیز، به خطا بودن این عملش اعتراف کرده است:
چون هنگام مرگ عایشه فرا رسید بدو گفتند: تو را در كنار پیغمبر دفن كنیم؟ گفت: نه، من پس از او كارهایى كرده ام كه نمى بایستى بكنم، مرا با همان برادرانم - یعنى مردم دیگر - دفن كنید و از این رو او را در بقیع دفن كردند.[۱]
بعد از رحلت پیامبر(ص) تا زمان عثمان در نوشته های تاریخی اثری چندانی از عایشه نمی بینیم. تا روزگار عثمان؛ که انحرافات بزرگی در جامعه توسط خلیفه ایجاد شد. در این جا عایشه حضور جدی می یابد. گرچه قبل از این هم به عنوان همسر پیغمبر شخصیت ذی نفوذی بود. او که از این همه ظلم و ستم عثمان به تنگ آمده بود بنای ناسازگاری با او گذاشت. عثمان را "پیر کفتاری خرفت" نامید. یکی از پیراهن های پیامبر را بر بالای در خانه اش آویخته بود و خودش هم جلوی در ایستاده بود و به هر کس که رد می شد می گفت:"این پیراهن رسول خداست (گردآوری : انجمن ناجی) هنوز نپوسیده که عثمان سنتش را پوسانید و به دور انداخت.[۲]
و بدین ترتیب شورشیان را تهییج می کرد و به قتل خلیفه دعوت می نمود. بعد از قتل عثمان و خلیفه شدن علی(ع)، عایشه بسیار ناراحت شد. چرا که به هیچ وجه نمی خواست علی(ع) خلیفه شود. و از همان ابتدا بنای را بر ناسازگاری گذاشت. او که تا دیروز عثمان را پیر کفتار می نامید و بر قتلش رضا داشت به یکباره تغییر موضع داد و عثمان را مظلوم و قتیل فی سبیل الله خواند!
عایشه آنقدر از خلافت علی ناراحت بود که گفت:«مقتول قطعه قطعه شده ی دیروز را در غوغای خود فرو برده اند و به جایش کم سن و سالی (علی) را گذاشته اند.»[۳]
وی همچنین گفت:«به خدا قسم اگر قرار بود این امر (خلافت) برای پسر ابیطالب به انجام رسد آرزو داشتم آن (آسمان) بر روی این (زمین) فرود آید»[۴]
به هر حال او از مدینه خارج شد و به مکه رفت. در آنجا با همکاری طلحه و زبیر سپاهی تشکیل داد و به بصره حمله کرده و عمال حکومتی را کشته و بیت المال را تصرف کردند! و شعار خونخواهی عثمان سر دادند!! که در نهایت به جنگی منجر شده و عده زیادی در این فتنه کشته شدند.
شناعت این اعمال زمانی روشن می شود که خود ایشان، متوجه فضیلت حضرت علی (ع) بودند:
«عن هشام بن عروة، عن ابیه، عن عائشة قالت: قال رسول الله صلى الله علیه وآله و سلم: ذكر على عبادة؛[۵] هشام بن عروه از پدرش، از عایشه روایت مى كند كه گفت: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: یاد كردن على عبادت است».
«عن عطاء قال: سألت عائشة عن على علیه السلام، فقالت: ذاك خیر البشر لا یشك فیه الا كافر؛[۶] عطا گفت از عایشه در مورد على علیه السلام سؤال كردم، عایشه گفت: او بهترین انسان است، و در این مطلب شك و تردید نمى كند مگر كافر».
۳- مساله ممانعت از عمل به وصیت امام حسن (ع) مبنی بر دفن ایشان در کنار رسول خدا (ص) نیز یکی از نقاط منفی بزرگ ایشان است (گردآوری : انجمن ناجی) ایشان در این قضیه دوباره دستور پرده نشینی را رها کرده و سوار بر مرکب، غائله ای به راه انداختند که در پی آن، به بدن مطهر امام حسن (ع) بی احترامی شد. در حالی که اهل مدینه، از این عمل ناخرسند گشته و سخنان تند و تیزی نسبت به عایشه بیان کردند که شعر زیر تنها گوشه ای از آن هاست:
تجملت تفرست تبغلت و ان عشت تفیلت *** لک التسع من الثمن ففی الکل تطمعت
بر شتر سوار شدی (اشاره به غائله جمل) و بر اسب بر نشستی و بر استر جای ساختی (اشاره به هتک حرمت به بدن مطهر امام حسن ع ) و اگر زنده بمانی بر فیل سوار گردی (کنایه از تخریب کعبه) و تو را از میراث پیامبر (ص) یک نهم از یک هشتم است (گردآوری : انجمن ناجی) (یعنی پیامبر (ص) در زمان رحلت ۹ همسر داشتند، که اگر بنا باشد زنان از خانه ایشان ارث ببرند، یک هشتم کل خانه باید بین این ۹ نفر تقسیم شود) و تو در تمام متروک پیغمبر طمع میکنی!! (البته اگر مساحت خانه پیامبر (ص) را حساب کنیم شاید بهره جناب عایشه با دفن پدرش در خانه پیامبر (ص) نیز بیش از بهره اش بوده باشد)[۷]
موارد بسیار دیگری نیز میتوان مطرح کرد، که ظاهرا خود ایشان نیز متوجه بعضی از اشتباهات می شوند و به آن اعتراف می کنند به عنوان نمونه درباره جنگ جمل می گویند:
هنگام احتضار، سخت ناراحت و پریشان بود به او گفتند: تو فرزند ابوبكر صدیق و مادر همه مومنان هستی، چرا این قدر ناراحتی؟ در جواب گفت:«جنگ جمل همانند استخوانی در گلویم گیر كرده است (گردآوری : انجمن ناجی) ای كاش در آن روز مرده بودم یا در شمار فراموش شدگان قرار میداشتم. [و كسی به سراغ من نمیآمد].»[۸]
از این رو هنگام وفات در جواب از این سئوال كه آیا دوست داری كنار رسول خدا (ص) دفن شوی؟ گفت: «نه من بعد از پیامبر خدا حوادثی را پیش آوردم. مرا در بقیع كنار همسران پیامبر دفن كنید.»[۹]
به هر حال امروز، جناب عایشه از دنیا رفته و خدای متعال درباره او قضاوت خواهد کرد، آنچه مهم است اینکه ما نیک بنگریم که چه کسی را منبع علم دینی خود قرار می دهیم. آیا باید حضرت زهرا (س) با آن کارنامه درخشان را الگو و مرجع دینی قرار دهیم، یا اینکه چشم بر شخصت عظیم ایشان ببندیم و جناب عایشه را مرجع دینی خود قرار دهیم؟ تا جایی که شاید یک سوم احادیث اهل سنت، از ایشان نقل شده است!!
[۱]. طبقات، محمد بن سعد كاتب واقدى (م ۲۳۰)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، ج۸ ص۷۴.
[۲]. روزگار عثمان. عبدالفتاح عبدالمقصود صفحه ۱۱۶.
[۳]. تاریخ طبری، جلد۲، صفحه ۴۰۸.
[۴]. همان صفحه ۹۶.
[۵]. ابن مغازلى در حدیث ۲۴۳ از مناقب، ص ۲۰۶، ط۱.
[۶]. ابن عساكر در شرح حال امام على علیه السلام از تاریخ دمشق، ج۲، ص ۴۴۸، حدیث ۹۷۲، شرح محمودى.
[۷]. تاریخ گزیده، مستوفی، ص ۱۹.
[۸]. طبقات، محمد بن سعد كاتب واقدى(م ۲۳۰)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، ج۸ ص۷۴.
[۹]. عقد الفرید،ج۴،ص۳۰۵. http://najiforum.ir/forum-851.html
تالار گفتگوی ناجی
شخصیت واقعی عایشه و حفصه
برای آشنائی با شخصیت این دو، بهتر است که برخی از کارهای ایشان را مرور کنیم:
طلاق عایشه و حفصه
بخاری دوری جستن پیامبر ص از زنانش یعنی طلاق عایشه و حفصه را ذکر کرده است (گردآوری : انجمن ناجی) (صحیح بخاری ج۶ص۷۰)
مسلم نزول آیه: "امیداست که اگر پیامبر شما را طلاق داد خدا به جای شما زنانی بهتر از شما به او بدهدکه همه با مقام تسلیم و ایمان باشند" را درباره این حادثه تایید کرده است (گردآوری : انجمن ناجی) مسلم ج۴ص۱۸۸
حاکم نیشابوری نیز گفته است: پیامبر ص عایشه و حفصه را طلاق داد اما دوباره رجوع فرمود. المستدرک ج۴ص۱۶
این از چیزهایی است که بداخلاقی ناسازگاری و عدم محبت این دو را نسبت به پیامبر می رساند و نیز مبین خشم رسول خدا ص نسبت به آن دو چون همسران نوح و لوط هستند.
اذیت و آزار پیامبر اکرم ص توسط عایشه و حفصه
حفصه و عایشه علیه رسول خدا و برای آزار او اتفاق کرده بودند. (صحیح بخاری ج۶ص۶۹) و ایه نازل شد که "اگر شما [همسران پيامبر] از كار خود توبه كنيد [به نفع شماست، زيرا] دلهايتان از حق منحرف گشته؛ و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهيد، [كارى از پيش نخواهيد برد] زيرا خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتيبان اويند" (۱)
عایشه و حفصه آنقدر رسول خدا را آزار می دادند که تمام آنروز را خشمگین سپری میکرد. (۲)
عمربن خطاب به دخترش حفصه گفت: تو میدانی که رسول خدا تو را دوست ندارد. (صحیح مسلم ج۴ص۱۸۸)
اینکه بخاری به این مساله اعتراف میکند بیانگر آنست که خبر آزار رساندن آن دو به پیامبر میان مردم شایع و متواتر شده بود.
مخالفت عایشه با خدا و پیامبر اکرم ص
عایشه و حفصه در حالیکه قرآن میفرماید: وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ. اما بارها با خدا و رسول خدا مخالفت کردند:
عایشه و حفصه در زمان بیماری رسول خدا با او مخالفت کرده و هر کدام خواستند تا پدر خود را برای امامت نماز جماعت دعوت کنند که پیامبر ص به آن دو فرمود: شما چون زنان فتنه گر اطراف یوسف هستید. (۳)
عایشه با کلام خداوند که میفرماید: "ای زنان پیامبر در خانه هایتان بنشینید و آرام بگیرید و مانند دوره جاهلیت پیشین آرایش و خود آرایی نکنید" (احزاب آیه۳۳) مخالفت آشکار کرده و راهی بصره گردید.
و سفارش رسول خدا مبنی بر امتناع از جنگیدن با امیرمومنین علی بن ابیطالب را ندیده گرفت و آتش جنگ جمل را برافروخت و در آن با امیرمومنین جنگیده و حفصه نیز میخواست در آن شرکت جوید اما برادرش عبدالله جلوی او را گرفت. (۴)
درحالیکه رسول خدا فرموده بود: حسنین علیهم السلام دو سید جوانان اهل بهشتند. (۵) عایشه ومروان بن حکم از دفن امام حسن مجتبی در کنار جدش رسول خدا جلوگیری کردند. (۶)
و نیز عایشه در نسبت ابراهیم پسر پیامبر تشکیک کرد. (المستدرک حاکم ج۴ص۴۲). و از خدیجه بد گفت. (المنتظم ابن جوزی ج۳ص۱۸)
شادی عایشه و حفصه از شهادت حضرت علی علیه السلام
عایشه و حفصه از قتل امیرالمومنین علی بن ابیطالب شاد شدند. وعایشه سجده شکر بجا آورد.(۷)
از مسروق روایت شده که گفت: بر عایشه وارد شدم و نزد او نشستم و او برایم سخن میگفت. سپس غلام سیاهش را که به او عبدالرحمن میگفتند صدا زد. غلام آمد و ایستاد. عایشه به من گفت: میدانی مسروق چرا اسم اینرا عبدالرحمن گذاشته ام؟ گفتم: خیر. گفت: بخاطر علاقه ای که به عبدالرحمن بن مجلم (قاتل حضرت علی ع) دارم. (۸)
قتل هزاران نفر به سبب عایشه
در بصره دستور قتل هفتاد نفر از نگهبانان بیت المال آنجا را صادر کرد تا بر اموال موجود در آن دست یابند. (تاریخ طبری ج۳ص۴۸۶)
عایشه سبب کشته شدن بیست هزار نفر مسلمانی شد که شهادت میدادند لااله الا الله محمدرسول الله. (مروج الذهب مسعودی ج۲ص۳۷۱)
آرزوی مرگ عایشه توسط حضرت رسول ص
عایشه میگوید: رسول خدا آرزومند مرگ من بود و میگفت: دوست داشتم تا زنده هستم پیش بیاید که بر تو نماز بخوانم و تو را دفن کنم. (الطبقات ابن سعد ج۲ص۲۰۶)
فتنه اینجاست !!!
رسول خدا ص درباره منزل عایشه فرمود: فتنه اینجاست فتنه اینجاست فتنه اینجاست (گردآوری : انجمن ناجی) از اینجا شاخ شیطان بیرون می آید. بخاری ج۴ص۴۶
عایشه و تهمت شرکت پیامبر اکرم در مجلس غنا و رقص!!!
بخاری و مسلم از عایشه نقل میکنند که: دیدم پیامبر مرا با ردایش می پوشاند و من حبشی ها را که در مسجد بازی میکردند تماشا میکردم. که عمر آنها را بازداشت و پیامبر فرمود: آنها را به حال خو بگذار! ای حبشی ها آسوده خاطر باشید! پس قدر دخترکان نورسیده بازیگوش را بدانید. (۹)
و روایات بسیار دیگری که بخاری و مسلم از عایشه نقل کرده اند. و در تمامی آنها عایشه تهمت شرکت در مجلس زنان و مردان و غنا و رقص را به پیامبر اکرم زده است (گردآوری : انجمن ناجی) که حقیر واقعا شرم میکنم آنها را بنویسم. جالب است که در این روایات دروغین عمر میخواهد از گناه دوری کند ولی رسول خدا او را به گناه تشویق میکند !!! همچنین جالب است که عایشه در این روایات دروغین میگوید مجلس غنا و رقص در مسجد برگزار میشده است !!! نمیدانم آیا پیامبر مسجد خود را برای اقامه نماز و قرائت قرآن ونشر تعالیم اسلام و اداره شوون مسلمانان بنا کرده بود یا برای نمایش رقص و سرگرمی ؟!
آیا میشود همسر پیامبر (عایشه و حفصه) خیانتکار و کافر باشد ؟؟؟
یکی از مسائلی که همواره پیروان خلفا مطرح میکنند این است که چطور ممکن است همسر پیامبر این چنین جنایتکار و تبهکار باشد. و این همه روایات جعلی برای خراب کردن چهره پیامبر ص نقل کرده باشد. و یا اینقدر پیامبر ص را اذیت کند که ایشان آرزوی مرگ عایشه را کند. اما این برای اولین بار در تاریخ نیست که می بینیم نزدیکان یکی از اولیای خدا کافر و خیانتکار است (گردآوری : انجمن ناجی) همه میدانیم که پسر حضرت نوح علیه السلام از کسانی بود که در طوفان غرق شد. همچنین خداوند درباره عایشه و حفصه میفرماید: ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ.
یعنی: خداوند براى كسانى كه كافر شدهاند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خيانت كردند و ارتباط با اين دو [پيامبر] سودى به حالشان [در برابر عذاب الهى] نداشت، و به آنها گفته شد: (وارد آتش شويد همراه كسانى كه وارد مىشوند!)
پس نزدیکی و قرب به شخص صالح هیچگاه دلیل خوب بودن شخصی نمی باشد. برای تحقیق بیشتر در رابطه با شخصیت واقعی عایشه و حفصه میتوانید به کتاب: نقش عایشه در تاریخ و احادیث اسلام. نوشته علامه عسگری. و همچنین کتاب شخصیت عایشه نوشته علامه دکتر نجاح الطائی مراجعه کنید.
اسناد:
۱-سوره تحریم ایه ۴ و ۵- تفسیر الثعلبی ذیل همین ایه و تفسیر ابن کثیر ج۴ص۶۳۴ و صحیح بخاری ج۳ص۱۶۳.
۲-صحیح بخاری ج۶ص۶۹ و طبقات ابن سعد ج۸ص۵۶
۳-تاریخ الطبری ج۲ص۴۳۹ وسیره ابن هشام ج۴ص۳۰۱.
۴-شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۲ص۸۰ و تاریخ طبری ج۳ص۴۷۷ و معجم البلدان ج۲ ص ۳۶۲ و....
۵-الکامل فی التاریخ ابن اثیر ج۲ص۱۰ و سنن ترمذی ج۲ص۳۰۶ و مسند احمد ج۳ص۳و.... .
۶-مختصر تاریخ دمشق ابن عساکر ج۷ص۴۵- تاریخ ابوالفداء ج۲ص۲۵۵ و تاریخ یعقوبی ج۲ص۲۲۵.
۷-مقاتل الطالبین ابوالفرج اصفهانی ص ۴۳
۸-الشافی سید مرتضی ج۴ص۱۵۸ و الجمل شیخ مفید ص۸۴
۹-بخاری کتاب المناقب ج۲ص۱۷۹ و کتاب العیدین ج۱ص۱۲۳ - صحیح مسلم کتاب صلوه العیدین ج۲صبرای ورود به بخش مذهبی لطفا کلیک کنید
یا از لینک زیر استفاده کنید http://najiforum.ir/forum-851.html
تالار گفتگوی ناجی
عایشه (زاده سال ۹ پیش از هجرت، مکه - درگذشته ۵۷ (قمری)) دخت ابوبکر، نخستین خلیفه از خلفای راشد و سومین همسر محمد پسر عبدالله، پیامبر اسلام است (گردآوری : انجمن ناجی) مادرش ام رومان از قبیله کنانه بود. محمد به عایشه کنیهام عبدالله، به خاطر نام خواهرزادهاش عبدالله پسر زبیر داده بود.[۱]
نام کامل وی عائشه بنت ابی بکر بن ابی قُحافه بن عامر بن عَمرو بن کعب بن سعد بن تیم بن مرة بن کعب بن لؤی است (گردآوری : انجمن ناجی) امالمؤمنین و أم عبدالله از القاب اوست.
موقعیت او به عنوان زن اصلی محمد تا حدی به موقعیت پدرش در جامعه وابسته بود.[۱]
محتویات [نهفتن]
۱ در زمان محمد
۱.۱ ازدواج عایشه
۱.۱.۱ سن عایشه هنگام ازدواج
۱.۲ محبوبیت عایشه نزد محمد
۱.۳ شایعه بیوفایی به محمد
۱.۴ وضعیت عایشه در زمان همسری اش با محمد
۲ دوران پس از وفات محمد
۲.۱ دوران خلافت سه خلیفه نخست
۲.۲ دوران خلافت علی
۲.۳ دوران معاویه
۳ دیدگاهها درباره عایشه
۳.۱ دیدگاه مسلمانان
۳.۲ دیدگاه غیر مسلمانان
۴ فعالیتهای جانبی
۵ جستارهای وابسته
۶ پانویس
۷ منابع
۸ پیوند به بیرون http://najiforum.ir/thread-22413-lastpost.html
در زمان محمد
ازدواج عایشهبخشی از نوشتارهای اسلام:
همسران پیامبر اسلام
خدیجه دختر خویلد
سوده دختر زمعه
عایشه دختر ابوبکر
حفصه دختر عمر خطاب
زینب دختر خزیمه
ام سلمه دختر ابوامیه
زینب دختر جحش
جویریه دختر حارث
رمله دختر ابوسفیان
ریحانه دختر زید قرظی*
صفیه دختر حیی بن اخطب
میمونه دختر حارث
* همسر یا کنیز بودن مورد اختلاف است (گردآوری : انجمن ناجی)
ن • ب • و
داستان ازدواج او با محمد برمیگردد به پیش قدم شدن خویله دخت حکیم همسر عثمان پسر مظعون برای ازدواج محمد. احتمالاً خویله دخت حکیم در مسائل داخلی (خانوادگی) محمد به او کمک می کرده است (گردآوری : انجمن ناجی) مدتی بعد از مرگ خدیجه دخت خویلد، به محمد پیش نهاد داد تا با عایشه دختر ۶ ساله رئیس پیروانش یا سوده دخت زمعه، بیوه حدوداً ۳۰ سالهای که شوهرش به حبشه مهاجرت کرد و در همان جا از دنیا رفت ازدواج کند. محمد از او خواست از هر دو خواستگاری کند. قبلاً توافق شده بود که عایشه با جبیر پسر مطعم، پسر مشرکی که با مسلمانان دوست بود ازدواج کند. با توافق مشترک - به هر حال - این نامزدی لغو شد و عایشه نامزد محمد شد. نظر به اینکه محمد در بسیاری از ازدواجهایش هدف سیاسی داشته، به نظر میرسد در این مورد، هدف محکم کردن گره خود با ابوبکر رهبر پیروانش بوده است (گردآوری : انجمن ناجی) ازدواج محمد و عایشه پس از هجرت (شوال سال ۱ یا ۲ ه. ق /آوریل ۶۲۳ یا ۶۲۴ میلادی) روی داد. عایشه برای زندگی به حجره (اتاقک) در خانه محمد و سپس به مسجد مدینه رفت. نباید در آن زمان بیش از ۱۰ سال سن داشته باشد. او اسباب بازیهایش را به خانه جدید برد. محمد هر از گاهی با عایشه در بازیهایش با آنها (اسباب بازیها) شرکت میکرد.[۱]
برخی ازدواجهای محمد انگیزه سیاسی داشتند و در این مورد به نظر میرسد هدف محکم کردن گره محمد با پدرش ابوبکر بوده است (گردآوری : انجمن ناجی) کسی که یکی از مهم ترین حامیانش بوده است (گردآوری : انجمن ناجی)[۲]
سن عایشه هنگام ازدواج
به گفته مونتگمری وات، عایشه تنها همسر باکره محمد بوده است و هنگام ازدواجش با محمد (در ۶۲۳/۱ م) ۹ سال سن داشت.[۳] به گفتهٔ عصما افسردین بیشتر منابع نوشتهاند که عایشه هنگام عروسی ۹ یا ۱۰ سال داشت. بر اساس تاریخنگاری ابن خلکان، عایشه هنگام عقد ۹ سال سن و هنگام عروسی ۱۲ سال سن داشت. این گزارش توسط هشام بن عروه بوده که ابن سعد آن را ثبت کرده است (گردآوری : انجمن ناجی) داستانهایی وجود دارد که عایشه بعد آغاز زندگی با محمد با دوستانِ دخترش و عروسکانش بازی میکرد. عصما افسردین میگوید که ازدواج با بچهها کار غیرعرفی در آن زمان در شبه جزیره عربستان و دیگر مکانها نبوده و این یک نوع قرارداد بین خانوادههای برجسته برای اهداف سیاسی بوده است (گردآوری : انجمن ناجی) چراکه عایشه دختر ابوبکر، یکی از صحابه نزدیک و معتمد محمد از زمان آغاز پیامبریاش بوده است (گردآوری : انجمن ناجی) این وصلت دستاوردهای سیاسی مهمی برای محمد داشت.[۴]
به عقیده دنیس اسپیلبرگ کمسن جلوه دادن عایشه هنگام ازدواج در منابع برای تاکید بر باکره بودن وی صورت گرفتهاست (گردآوری : انجمن ناجی) زیرا این باکره بودن دارای اهمیت زیادی برای حکومت خلفای عباسی بوده تا به وسیله آن مقام عایشه را بالابرده و تاییدی برای نقطهنظرشان در قضیه جانشینی محمد باشد.[۵]
محبوبیت عایشه نزد محمد
دلربایی ذاتی عایشه جایگاهش را در مهر و علاقه محمد تثبیت کرد، به طوری که پس از ازدواجهای پیاپی محمد از این جایگاه کاسته نشد.[۲]به نظر میرسد او هم در زمان کودکی و هم در زمانی که زن جوانی بود، زیبا بود و به عنوان زن محبوب محمد باقی ماند، با وجود ازدواجهای متعددی که محمد با زنهای زیباروی دیگر انجام داده بود.[۱]
تعدادی از داستانهای عایشه بعد از زندگی محمد نگه داشته شدند که این داستانها علاقه خالصانه محمد به عایشه و علاقهمندی عایشه به محمد را نشان میدهد.[۱]
شایعه بیوفایی به محمد
گفته شده در سال ۶۲۷ میلادی عایشه محمد را در غزوه بنیالمصطلق همراهی کرد ولی از گروه جدا افتاد. مدتی بعد، هنگامی که توسط صفوان بن معطل که او را در صحرا پیدا کرده بود، به مدینه بازگرداندهشد، دشمنان محمد ادعا کردند که او به محمد بیوفایی (خیانت) کردهاست (گردآوری : انجمن ناجی) محمد که به او اعتماد داشت، پیام وحی را مبنی بر اثبات بیگناهی او دریافت کرد و تهمتزنندگان را در ملاءعام تحقیر کرد.[۲]
وضعیت عایشه در زمان همسری اش با محمد
بعد از افزایش قدرت محمد، زنهای او زندگی آسوده تری یافتند و در اجتماع جایگاه بالاتری پیدا کردند. عنوان مادر ایمان آورندگان (امالمؤمنین) را دریافت کردند (سوره احزاب، آیه ۶). ولی از ازدواج مجدد منع شدند (سوره احزاب، آیه ۵۳). بنابر همین (آیه) عایشه در سن ۱۸ سالگی به صورت بیوه بی فرزند رها شد.[۱]
دوران پس از وفات محمد
دوران خلافت سه خلیفه نخست
پس از مرگ محمد در سال ۶۳۲ میلادی[۲] به نظر نمیرسد در مدت ۲ سال خلافت پدرش و ۱۰ سال خلافت دیگر خلیفه - عُمَر - نقشی در روابط اجتماعی ایفا کرده باشد. زمانی که مخالفان عثمان زیاد شدند، عایشه هم در رهبری بخشی از آن ایفای نقش کرد.[۲][۱] ولی نه با شورشیهای قاتل عثمان موافق بود و نه با طرفداران علی.[۱]
دوران خلافت علی
او آشکارا مخالفت خود را با کشتن عثمان اعلام کرد، ولی مدینه را به سمت مکه برای حج ترک کرد. انگیزههای زیادی به این کوچ در این موقعیت بحرانی نسبت دادهاند، شاید مهم ترین این باشد که بتواند دستهای از همفکران سیاسی اش را در مکه سازماندهی کند. عثمان در ذی الحجه ۳۵ ه. ق/۶۵۶ م ترور شد. حدود ۴ ماه بعد عایشه مکه را به سمت بصره با هزار مرد قریشی ترک کرد تا انتقام قتل عثمان را بگیرد. مدتی کوتاهی قبل تر هم طلحه و زبیر به او پیوسته بودند و این ۳ نفر رهبری جنبش مخالفان علی را تشکیل دادند. آنها توانستند کنترل بصره را با بسیاری از مسلمانان بصره به دست بگیرند. آنها به حومه شهر پیشروی کردند تا با علی - که در همان زمان به مدینه را به سمت کوفه ترک کرده بود و به سمت آنها پیشروی میکرد - مواجه شوند. نبرد در جمادیالثانی ۳۵ ه. ق/۶۵۶ م در گرفت...[۱] عایشه در جنگ شکست خورد و توسط مخالفانش دستگیر شد[۲] ولی با احترام با او رفتار شد ولی طلحه و زبیر جانشان را از دست دادند[۱] عایشه اجازه یافت آرام و بی صدا در مدینه زندگی کند[۲]
بعد از این شکست، عایشه در سکوت در مدینه به مدت ۲۰ سال زندگی کرد او دیگر فعالیت سیاسی نداشت ولی با علی از در آشتی در آمد و با معاویه هم مخالفتی نکرد. موافقت یا مخالفتش - به هر حال - به نظر میرسد دلیلی داشته است (گردآوری : انجمن ناجی) او در رمضان ۵۸ ه. ق / ژوئیه ۶۷۸ م در گذشت[۲]
دوران معاویه
عایشه در شبانگاه ۱۷ رمضان سال ۵۸ هجری در سن ۶۷ سالگی به علت بیماری درگذشت. او را به وصیت خودش در هنگام شب و در قبرستان بقیع به خاک سپردند.[۶]
دیدگاهها درباره عایشه
دیدگاه مسلمانان
بسیاری از شیعیان عایشه را مورد انتقاد توهینآمیز قرار دادهاند، در حالی که سنیها او را به عنوان همسر محمد مورد احترام میدانند. این جدل ناشی از نقش محوری عایشه در جنگ جمل –به عنوان یکی از مهمترین اختلافات سیاسیمذهبی در تاریخ جهان اسلام– بودهاست و بخشی از کشمکش تاریخی میان شیعه و سنی را نشان میدهد.[۷]
سید علی خامنهای در سال ۱۳۸۹ خورشیدی طی فتوایی اعلام کرد: «توهین به عایشه و هر یک از نمادهای اهل سنت حرام است (گردآوری : انجمن ناجی)»[۸]
دیدگاه غیر مسلمانان
در حالی که کوین رینهارت عایشه را محبوب ترین همسر محمد می داند،[۲] مونتگمری وات و سعیده شیخ به ذکر عنوان "همسر محبوب محمد" اکتفا میکنند[۷][۱]
فعالیتهای جانبی
او با سقف ۱۲۱۰ حدیث نقل شده و صاحب بودن نسخه اولیه قرآن اعتبار یافته است (گردآوری : انجمن ناجی)..[۲][۱] ولی به طور خالص ۳۰۰ تا از این احادیث توسط بخاری و مسلم ضبط شده است (گردآوری : انجمن ناجی) گفته میشود که تعدادی از نوشتهها (آیات فعلی قرآن) مربوط به نسخه قرآنی او میباشد[۱]
عایشه برای دانش شاعری و توانایی بیان کردن آن و همچنین فصاحت و سخنوری اش در تاریخ عرب و سایر موضوعها متبحر بود[۱]
علت ازدواج پیامبر اکرم (ص) با عایشه چه بود، مگر روابطش با ابوبکر خوب نبود که برای نزدیکی اقوام باشد؟
ز آنجا که پیامبر اکرم (ص) صاحب عصمت الهی است، نه فقط بر اساس هوای نفس و میل شخصی کاری نمیکنند، بلکه هیچ قول و فعلی نیز به جز آن چه از جانب خداوند متعال به او دستور داده میشود ندارند. چنان چه خداوند متعال در کلام وحی فرمود:
«وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الهَْوَى»(النجم - 3)
ترجمه: از روی هوای نفس سخن نمیگوید.
پس، ازدواجهای پیامبر اکرم (ص) نیز مانند سایر گفتار و اعمال ایشان که «اسوه حسنه»، یعنی بهترین الگو هستند، دارای حکمتهای بسیاری است، اگر چه مردم به برخی پیببرند و از برخی دیگر غافل باشند. و از جمله آن که:
الف – هر چند ظاهر روابط با ابوبکر خوب بود، اما باید پیوند خویشی میان دو قوم برقرار میگردید.
ابن خلدون در این باره مینویسد: در آن محيطى كه جنگ و خونريزى و غارتگرى جزو خصلت ثانوى آنان شده بود، بهترين عامل بازدارنده از جنگها و عامل وحدت و اُلفت ، پيوند زناشويى بود.
لذا شاهدیم، پيامبر(صلي الله عليه و آله) با قبايل بزرگ قريش، به ويژه با قبايلى كه بيش از ديگران با ایشان دشمن بودند، مانند بنى اميه و بنى اسرائيل، ازدواج نمود . اما با قبايل انصار كه از سوى آنان هيچ خطرى احساس نمیشد و آنان نسبت به پيامبر(ص) دشمنى نداشتند، ازدواج ننمود. و باید در نظر داشت که دشمنی، فقط مربوط به یک شخص و آن هم در زمان خودش نیست، بلکه آینده را نیز در نظر داشتند.
گيورگيو، نويسنده مسيحى مینويسد:
محمد (صلي الله عليه وآله وسلم) ام حبيبه را به ازدواج خود درآورد تا بدين ترتيب داماد ابوسفيان شود و از دشمنى قريش نسبت به خود بكاهد. در نتيجه پيامبر با خاندان بني اميه و هند زن ابوسفيان وساير دشمنان خونين خود خويشاوند شد و ام حبيبه عامل بسيار مؤثرى براى تبليغ اسلام در خانواده هاى مكه شد.
(محمد پيامبرى كه از نو بايد شناخت، ص 207)
ب - پس، نباید در انتخاب همسران توسط پیامبر اکرم (ص)، به شاخصهای رایج خودمان مانند: یافتن همسری نیکو، نبودن همسر مناسبتر و ... استناد کرد. همسران انبیاء (ع) هیچ فضیلیتی ندارند، مگر آن که خداوند یا شخص نبی در مورد فضلیت آنان چیزی فرموده باشند. چنان چه خداوند متعال در نکوهش دو تن از همسران پیامبر اکرم (ص) (حفصه و عایشه) موجب آزار و اذیت ایشان شده بودند، در کلام وحی میفرماید:
ترجمه: اگر [شما] دو تن به خدا توبه كنيد [شما را بهتر است]، زيرا دلهاى شما [به سبب عسل خوردن من در خانه زينب دختر جحش] برگشته است (گردآوری : انجمن ناجی) و اگر به زيان او هم پشتى كنيد، بيگمان خدا ياور اوست، و جبرئيل و مؤمنان نيكوكار و فرشتگان بعد از آن، مددكار اويند.
ج – از دیگر حکمتهای ازدواج پیامبر اکرم (ص) با عایشه و حفصه، ضرورت اسوه و الگو بودن ایشان برای عالمیان است (گردآوری : انجمن ناجی) شاید بتوان گفت که از صعبترین رسالتها و وظایف انبیاء و اوصیای الهی، زندگی کردن به تمامی شرایط مردمان دیگر است، تا همگان در هر موضوعی الگو داشته باشند و در جایی تنها و بیالگو باقی نمانند و این چنین حجت هدایت تمام شود. کسی نمیتواند بگوید: من فقیر بودم، من ثروتمند بودم، من برادران حسود داشتم، من در موقعیتی قرار گرفتم که کسی خود را برای شهوت جنسی به من عرضه داشت، من همسر بد داشتم ... و انبیا و اوصیای الهی در چنین موقعیتی قرار نگرفتند تا رفتارشان الگوی من باشد.
لذا شاهدیم که انبیایی چون حضرات نوح و لوط، همسرانی داشتند که هیچ گاه ایمان نیاوردند و به عذاب الهی گرفتار شدند. و البته از حکمتهای دیگر که در دل همین معنا نهفته است، امتحان شخص پیامبر اکرم (ص) و مردمان دیگر است (گردآوری : انجمن ناجی) چرا که هیچ کس بدون امتحان زندگی نکرده و بدون موفقیت رشد نمینماید. امت پیامبر اکرم (ص) نیز دست کم دو بار با فتنهی همسری عایشه امتحان شده و میشوند. یکی آن گاه که برای آزردن دل رسولخدا (ص) به او تهمت زدند و آیهای برای رفع این تهمت نازل گردید و یکی هم بعد از رحلت پیامبر عظیمالشأن (ص) و در ماجرای جنگ جمل.
و البته حکمتهای بسیار دیگری نیز وجود دارد. و هم اکنون نیز امت پیامبر اکرم (ص) در مورد این همسر ایشان امتحان میشوند. هنوز عدهای هستند که در عین اهانت به وجود و مقام سیدةالنساء العالمین، ضمن «ام المؤمنین» خواندن ایشان، مخالفت با امیرالمؤمنین (ع)، به راه انداختن جنگ جمل، حمله به جسد مطهر امام حسن علیهالسلام را توجیه میکنند.
بخش هایی از زندگی عایشه (با استناد به روایات اهل سنت)
از جمله موارد مورد اختلاف بین شیعه و سنی جایگاه جناب عائشه دختر ابوبکر و یکی از همسران پیامبر اکرم ص است
اهل سنت مقام وی را به حدی بالا می برند که با وجود لغزشهای توجیه ناپذیری که گاه از او سر زده و عناد و دشمنی که با برخی صحابه به خصوص امیر المومنین و امام مجتبی ع داشته ، همه را نادیده گرفته و وی را ام المومنین می نامند و نقل هر گونه انحرافی از ایشان را جسارت به ساحت مقدس پیامبر دانسته و فرد منتقد را کافر می شمرند ؟
شیعه نیز در عین حال که وی را همسر پیامبر و مورد احترام می داند و سب و لعن وی را حرام می شمرد ، قائل است که وی در زندگی خود دچار لغزشها و انحرافات بزرگی بوده است که شایسته مقام کسی که ام المومنین است نیست بلکه شایسته مقام کسی که همسر پیامبر است نمی باشد
حال بدون هیچ گونه عناد و تعصبی در این جا پرونده اعمال وی را به نقل از کتب خود اهل سنت باز می کنیم تا حقیقت امر بر همگان روشن شود :
1- سیره عایشه در برده داری :
نووی یکی از علمای اهل سنت در این باره می نویسد :
..... عایشه دست یکی از بردگانش را قطع کرد و حفصه ( دختر عمر و همسر دیگر پیامبر ) نیز یکی از کنیزانش را به گمان اینکه او سحر کرده به قتل رسانید
المجموع 20/ص39
چند سوال :
آیا به صرف گمان می توان کسی را به قتل رسانید ؟
آیا اجرای حدود تنها وظیفه حاکم یا قاضی نیست ؟
آیا حکم فقهی سحر کردن ، کشتن ساحر است ؟
آیا زن می تواند قاضی یا مجری حکم باشد ؟
آیا در قرآن نیامده که اگر همسران پیامبر خطایی کنند عذابشان مضاعف است ؟
آیا با وجود پیامبر زن می تواند بدون ملباسمو وی چنین اعمالی مرتکب شود ؟
آیا همسران پیامبر الگوی دیگران نبودند ؟
عایشه و فریب خوردن وی در راه اندازی جنگ جمل :
هنگامی که عایشه از عبد الله بن عمر پرسید:
چرا مرا از رفتن به جنگ با حضرت علی ع منع نکردی ؟ عبد الله بن عمر در پاسخ وی گفت :
عبد الله بن زبیر تو را فریب داده و به جنگ با حضرت علی ع تشویق کرده بود و نصیحت من فایده ای نداشت زیرا تو از عبد الله بن زبیر پیروی کرده و به هیچ وجه با آراء و نظرات او مخالفت نمی کردی
سیر اعلام النبلاء 2/193 شرح حال عایشه ش19 و ج 3/ ص211 شرح حال عبد الله بن عمر ش45 و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید 20/ ص107
چند سوال :
اگر چنین مطلبی صحت دارد چرا اهل سنت از آل زبیر دفاع می کنند ؟
دفاع از خلیفه مسلمین اولی است یا دفاع از آل زبیر و مسببان جنگ جمل؟
ایا عایشه علیه خلیفه وقت ( امام علی ع ) خروج و مردم را علیه او به جنگ تحریک ننمود ؟
ایا به اعتقاد خود اهل سنت کسی که علیه خلیفه وقت قیام کند ، محکوم نیست ؟
ایا ریختن خون هزاران مسلمان در جنگ جمل ثمرات فریب خوردن عایشه نبود؟
ایا با وجود این می توان عایشه را در عمل به دستورات دین الگو دانست ؟
ایا پیامبر اکرم عایشه را در قضیه این جنگ ظالم ندانسته بودند ؟ ( به زودی در همین جا می آید )
عایشه و اعتقاد به تحریف قرآن :
مخالفین شیعه همواره شیعه را متهم به اعتقاد داشتن به تحریف قرآن کرده اند حال آنکه شیعه چنین اعتقادی ندارد ،با اینکه بارها و بارها اعتقادات جناب عایشه ، عمر و ابو موسی اشعری و ... مبنی بر تحریف قرآن در کتب معتبر خود اهل سنت ذکر شده برای نمونه اعتقادات عایشه را می آوریم و بقیه را در موضوع مربوطه در انجمن اهل سنت ببینید
1- عائشه قائل به ناپديد شدن دو سوم سوره احزاب بود
2 - عائشه می گفت :
: «كانت سورة نقرأ فى زمن النبي مأتي آية، فلما كتب عثمان المصاحف لم نقدر منها الاّ ما هو الان».
الاتقان 2: 4
3- عائشه مى گويد:
«كان فيما انزل من القرآن: عشر رضعات معلومات يحرّمن ثم نسخن بخمس معلومات، فتوفي رسول الله ـ صلى الله عليه و آله سلّم ـ و هنّ فيما يقراً من القرآن».
صحيح مسلم 4: 167
4- و در مصحف عائشه چنين آمده:
«إنّ اللّهَ و ملائكته يصلون على النبي يا ايّها الذين آمنوا صلّوا عليه و سلموا تسليماً و على الذين يصلّون الصفوف الاول». الاتقان 2: 42 ـ41 ـ4
چند سوال :
آيا اين ادعاها به معناى تحريف قرآن نيست؟
آيا ما مى توانيم به اين قرآن استدلال كنيم و در برابر يهود و نصارى مدعى سلامت قرآن و عدم سلامت تورات و انجيل موجود شويم؟!
ایا با وجود این سخنان اتهام اعتقاد شیعه به تحریف قرآن صحیح است؟
ایا خود قرآن در ایاتی قائل به عدم تحریف خود نشده ؟ سوره حجر/9 و فصلت/41 و42
ایا سخن عایشه با این ایات متناقض نیست ؟ قال الله تعالی :
ولایة علی بن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی
عایشه و مخالفت با نهی پیامبر از شرکت در جنگ جمل :
ابن عبد ربه یکی از علمای بزرگ اهل سنت ماجرای تذکر پیامبر اکرم ص به عایشه در مورد جنگ جمل را این گونه نقل می کند :
ای عایشه گویا تو را می بینم که در مسیر جنگ جمل سگهای منطقه حواب به روی تو و همراهانت پارس می کنند
ای عایشه تو در حالی که ظالم هستی و در حق علی ظلم می کنی به جنگ او می روی
العقد الفرید 4/332 وصحیح بخاری 9/134 کتاب الحج باب فضل الحج المبرور شرح حدیث 117
چند سوال :
اگر چنین مطلبی صحت دارد چرا عایشه تذکر پیامبر و دستورات ایشان را نادیده گرفته و در حالی که می دانست ظالم است به جنگ حضرت علی ع رفت ؟
ایا نادیده گرفتن دستورات پیامبر به منزله مخالفت با ایشان نیست ؟
ایا خدا در قرآن به اطاعت از پیامبر فرمان نداده ؟ ( اطیعو الله و اطیعو الرسول )
ایا امر اطیعوا ظهور در وجوب ندارد ؟
ایا اطاعت نردن از پیامبر مساوی با عدم اطاعت از قرآن نیست ؟
ایا عدم اطاعت از قرآن مساوی با عدم اطاعت از خود خدا نیست ؟
نتیجه عدم اطاعت از خدا چیست ؟
ایا ظالم ، را می توان عادل دانست ؟ قال الله تعالی :
ولایة علی بن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی
عایشه و کمک گرفتن از یهود برای شفا از بیماری :
عمره دختر عبد الرحمن می گوید :
عایشه مریض شده بود و یکی از زنان یهودی برای بهبودی او دعا می کرد.وقتی ابوبکر وارد شد و صحنه را مشاهده کرد از زن یهودی خواست تا برای بهبودی بیماری عایشه قران بخواند
العقد الفرید 4/331
شافعی در مقام دفاع از عایشه به توجیه عمل وی پرداخته و معتقد است که دعاهای اهل کتاب ( یهود و نصاری) در حق مسلمانان اشکالی ندارد و مسلمانان برای شفای بیماران خود می توانند از یهود و نصاری در خواست دعا کنند
الام - للشافعی 7/ 250
چند سوال :
ایا با وجود دسترسی به پیامبر اکرم ص ، درخواست دعا از یهودی جفا به پیامبر نبود؟
ایا عایشه نمی دانست که پیامبر اکرم مصداق ایه مباهه بوده و با یک اشاره می تواند وی را شفا دهد ؟
ایا قران بزرگترین دشمن مسلمین را یهود نمی داند؟
ایا درخواست دعا وطلب شفا از یهود ، به منزله اعتقاد به اعمال ایشان و تایید انها نیست ؟
چرا ابوبکر عایشه را متوجه کار اشتباهش ننمود ؟
چرا ابوبکر هم رویه و سیره عایشه را دنبال کرد ؟
چرا وقتی علمای اهل سنت نتوانستند صحت خبر را مخدوش کنند انرا توجیه می کنند ؟
ایا می توان از جمله فضایل عایشه کمک گرفتن وی از یهود را نام برد ؟ قال الله تعالی :
ولایة علی بن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی
عایشه و حسادت :
ابو اسید درباره ماجرای توطئه عایشه و حفصه علیه یکی از همسران پیامبر می گوید :
پیامبر اکرم ص با یکی از زیباترین زنان زمان خود از بنی عامر بن صعصعه به نام اسماء بنت نعمان ازدواج کرد و مرا مامور آوردن او نمود
پس از احضار اسماء بنت نعمان عایشه و حفصه مشغول آرایش او شدند.
عایشه و حفصه به زیبایی این همسر پیامبر حسادت کرده و گفتند :
پیامبر به خاطر زیبایی این زن او را به ما ترجیح داده و به او توجه بیشتری خواهد کرد
لذا با همکاری یکدیگر نقشه ای طراحی کرده و به همسر جدید پیامبر گفتند :
پیامبر از شنیدن جمله ( اعوذ بالله منک ) : ( از دست تو به خدا پناه می برم ) خوشحال می شود
هنگامی که نزد پیامبر رفتی این جمله را بگو
همسر جدید پیامبر بی اطلاع از توطئه آن دو هنگامی که نزد پیامبر رفت همان جمله را گفت
پیامبر اسماء بنت نعمان را به خاطر گفتن همان جمله طلاق داده و به قبیله اش برگرداند .
الطبقات الکبری 8/145 و 146 - المستدرک علی الصحیحین4/39 - سیر اعلام النبلاء 2/259 و...
چند سوال :
ایا صفتی مثل حسادت ، در شان و مقام کسی که ام المومنین نامیده می شود ، هست ؟
اگر غیبت خرام است چرا عایشه پشت سر پیامبر غیبت نمود و گفت : ( پیامبر به خاطر زیبایی این زن او را به ما ترجیح داده و به او توجه بیشتری خواهد کرد )
ایا این جمله توهین به مقام خاتم الانبیاء نبود ؟
ایا این جمله علاوه بر غیبت ، تهمت به حساب نمی آمد ؟
اگر دروغ حرام و از گناهان کبیره است چرا عایشه انرا مرتکب شد ( ...پیامبر از شنیدن جمله ( اعوذ بالله منک ) : ( از دست تو به خدا پناه می برم ) خوشحال می شود
هنگامی که نزد پیامبر رفتی این جمله را بگو )
ایا خداوند به اصلاح ذات البین دستور نداده و از اختلاف بین دو نفر نهی ننموده ؟
ایا ایجاد تفرقه بین دو نفر از گناهان کبیره نیست ؟
ایا ارتکاب گناهانی همچون غیبت ، دروغ ، تهمت ، تفرقه بین دو نفر ، حسادت انسان را از عدالت خارج نمی کند ؟ قال الله تعالی :
ولایة علی بن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی
ایا عایشه اهل دوزخ است :
ابن عبد ربه از علمای اهل سنت به نقل ماجرایی در این زمینه پرداخته و می نویسد :
بعد از ماجرای جنگ جمل ام اوفی نزد عایشه رفت و از وی پرسید :
ای مادر مومنین اگر مادری فرزند کوچک خود را به قتل برساند حکمش چیست ؟
و چه مجازاتی در انتظار این مادر است ؟
عایشه که هنوز از نیت و هدف اصلی آن زن بی خبر بود در پاسخ وی گفت :
چنین مادری به خاطر قتل فرزندش مستحق آتش جهنم است و جایگاهش دوزخ است
ام اوفی پس از گرفتن اقرار از عایشه از او پرسید
اگر مادری 20/000 فرزند ( کنایه از تعداد مسلمانانی که در جنگ جمل کشته شدند ) خود را بکشد حکمش چیست ؟
عایشه پس از سوال دوم ان زن از هدف و نیت اصلی وی از سوال کردن مطلع شده و با ناراحتی گفت :
این زن دشمن خداست او را دستگیر کنید .
العقد الفرید 4/331 کتاب العسجده الثانیه فی الخلفاء و تواریخهم و اخبارهم...
چند سوال :
ایا آن زن واقعا دشمن خدا بود ؟
ان زن چه حقیقتی را اشکار کرد که عایشه او را دشمن خدا نامید ؟
ایا اهل سنت عایشه را ام المومنین ( مادر مومنان ) نمی دانند ؟
ایا جنگ جمل با فریب خوردن عایشه و فتنه او به راه نیافتاد ؟
ایا وی در جلوی سپاهی ، سوار بر شتری سرخ موی نشد و به جنگ حضرت علی ع نرفت ؟
ایا وی مسبب اصلی قتل عام 20/000 مسلمان نبود ؟
ایا وی به نوعی اعتراف به جهنمی بودن خود نکرده ؟
ایا در این صورت وی را می توان عادل دانست ؟
ایا با این حال می توان گفت خبر بی سند : خذوا شطر دینکم عن الحمیرا ( دو سوم دینتان را از عایشه بگیرید ) صحیح است ؟
ایا قران نفرموده هر کس مومنی را از روی عمد بکشد جایگاه ابدیش دوزخ است و لعنت و غضب خدا بر او باد ( نساء /93 ) ؟
ایا پیامبر اکرم عایشه را در مورد جنگ جمل ظالم نمی دانست ؟ ( مراجعه شود به 3 پست قبل )
حال بعد از این مطالب پاسخ به سوال اصلی این پست به عهده خودتان
ایا عایشه اهل دوزخ است ؟
خود قضاوت کنید قال الله تعالی :
ولایة علی بن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی
عایشه و بغض و کینه با امام علی ع ( 1 ) :
ابو الفرج اصفهانی :
وقتی خبر شهادت حضرت علی ع را به اطلاع عایشه رساندند از شنیدن این خبر خوشحال شده و سجده شکر به جا آورد
مقاتل الطالبین ص 26 و 27
زینب دختر ابو سلمه می گوید :
روزی نزدعایشه بودم . شخصی خبر شهادت علی ع را به اطلاع او رساند
عایشه با شنیدن خبر شهادت آن حضرت اشعاری سرود
زینب دختر ابو سلمه می گوید :
از ابیات سروده شده توسط عایشه و خوشحالی او شگفت زده شدم و به او گفتم :آیا در مورد حضرت علی ع با آن همه سوابق و فضائل چنین ابیاتی را سرودی ؟
شعر مورد نظر :
فقالت عائشه :
ان تک ناعیا فلقد نعاه نعی لیس فی فیه التراب
ثم قالت : من قتله ؟ ( چه کسی او را کشت ؟ )
قالوا : رجل من مراد
قالت : رب قتیل الله بید رجل من مراد
قالت زینب : فقلت : سبحان الله یا ام المومنین. اتقولین مثل هذا لعلیّ فی سابقته و فضله ؟
فضحکت ، و قالت : بسم الله اذا نسیت فذکرینی
جواهر المطالب - ابن دمشقی ج2 ص 105
چند سوال :
ایا حضرت علی ع جز ء صحابه رسول خدا نبود ؟
ایا بالاتر از این حداقل خلیفه چهارم مسلمین نبودند ؟
ایا اظهار خوشحالی در مرگ خلیفه اول و دوم و سوم کفر است ولی در مورد خلیفه چهارم نه ؟
ایا اظهار خوشحالی در قتل صحابه جایز است ؟
چرا عایشه از شنیدن خبر شهادت آن حضرت خوشحال شد ؟
ایا باز هم می توان روابط میان صحابه را حسنه دانست ؟
ایا سجده شکر در این مورد نشان دهنده کینه عایشه به آن حضرت نبود ؟
ایا باز هم می توان همه صحابه را عادل دانست ؟ قال الله تعالی :
ولایة علی بن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی
عایشه و بغض و کینه با امام علی ع ( 2 ) :
عایشه در این زمینه می گوید :
به خدا قسم همچون زنی که از هووی خویش نفرت دارد ، از حضرت علی نفرت داشتم
تاریخ الامم و المملوک ج 3 ص 60 و 61 حوادث سال 36 ق -
الکامل فی التاریخ ج2 ص 348 -
البدایه و النهایه ج7 ص257
چند سوال :
مگر پیامبر اکرم ص در مورد امام علی ع نفرمودند : علی مع الحق و الحق مع علی یدور معها حیث ما دار ؟
ایا طبق این حدیث عایشه از حق نفرت داشت ؟
مگر رسول خدا نفرمودند : علی مع القرآن و القرآن مع علی ؟
ایا طبق این حدیث عایشه از قرآن نفرت داشت ؟
مگر رسول خدا نفرمودند : علی قسیم الجنة والدار ؟
ایا طبق این حدیث عایشه از قسمت کننده بهشت و جهنم نفرت داشت ؟
مگر رسول خدا نفرمودند :علی خیر البشر من ابی فقد کفر ؟
ایا طبق این حدیث عایشه کافر شده بود ؟
مگر رسول خدا نفرمودند :لا یحب علیا الا مومن و لا یبغضه الا کافرا او منافقا
ایا طبق این حدیث عایشه منافق شده بود ؟
مگر رسول خدا نفرمودند که :ان السعید کل السعید من احب علیا فی حیاته و بعد موته؟
ایا طبق این حدیث عایشه جزء سعادتمندان نبوده است ؟
مگر رسول خدا نفرمودند : ان الشقی من ابغض علیا فی حیاته و بعد مماته؟
ایا طبق این حدیث عایشه بدبخت و شقی بوده است ؟
مگر رسول خدا به حضرت علی ع نفرمودند :یا علی حبک ایمان و بغضک نفاق ؟
ایا طبق این حدیث عایشه مومن نبوده است ؟
مگر رسول خدا به علی ع نفرمودند : اول من یدخل الجنة محبک و اول من یدخل النار مبغضک
ایا طبق این حدیث عایشه اولین کسی است که داخل دوزخ می شود ؟
ایا خود عایشه اعتراف نکرده که علی بهترین بشر است کسی که در این مطلب شک کند کافر است ؟
ایا طبق این حدیث عایشه به کافر بودن خود اعتراف کرده ؟
ایا اگر این مطالب ثابت شود کافر را می توان مسلمان دانست تا چه رسد به عادل ؟
گذشته از اینها ،ایا حضرت علی ع جز ء صحابه رسول خدا نبود ؟
ایا بالاتر از این حداقل خلیفه چهارم مسلمین نبودند ؟
ایا عایشه از خلیفه چهارم نفرت داشته ؟
و..........
جهت کسب اطلاعات تکمیلی و دیدن آدرسها به این پست رجوع کنید
آیا دشمن علی (علیه السلام) کافر است؟
قال الله تعالی :
ولایة علی بن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی
خانه عایشه کانون شرارت و فتنه انگیزی :
عبد الله بن عمر می گوید :
پیامبر اکرم ص در حین سخنرانی به منزل عایشه اشاره کرده و سه بار فرمودند :
اینجا کانون شرارت و فتنه است
صحیح بخاری ج 2 ص 189 کتاب الجهاد و السیر باب ما جاء فی بیوت ازواج النبی ص
دليل ازدواج پيامبر با عايشه در حالي كه پيامبر 54 سال داشته اند و عايشه 9 سال و همين طور دليل ازدواج پيامبر با همسران بد ديگري كه داشته اند چيست؟
اين اختلاف سن بين پيامبر و بعضي همسران پيامبر نمي تواند دليلي بر غلط بودن اين ازدواج ها باشد؟
درباره علت ازدواجهاى متعدد پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله به نكات زير اشاره مىكنيم:
1. يكى از ويژگىهاى اختصاصى رسولاللَّهصلى الله عليه وآله، امكان ازدواج بيش از چهار همسر به صورت عقد دائم بود(مجمع البيان، ج 8، ص 364) كه ديگران در اين ويژگى، شريك نبودند ؛ البته اين عدم محدوديت، بيش از ده سال دوام نيافت و پس از آن، ازدواج تازه براى آن حضرت تحريم شد(سيد محمد حسين طباطبايى، فرازهايى از اسلام، انتشارات جهان آرا، ص 174) كه آيه 52 سوره احزاب، بدان اشاره دارد. از اين رو، آزادى ازدواج نامحدود در يك دوره ده ساله، همگان را به رمز گشايى اين حكمت الهى سوق مىدهد.2. تعدد زوجات و همسران در آن زمان، در منطقه عربستان، يك امر عادى و متداول بود و مختص به رسول خدا نبود و با مسائل هر زمان و مكان، بايد با توجه به معيارها و استانداردهاى همان زمان و مكان، نگاه كرد. رسول خداصلى الله عليه وآله با بسيارى از رسوم زمان خود كه در تضاد با اهداف و اصول تربيتى اسلام نبودند، مخالفتى نكرد؛ بلكه با واقع گرايى با آنها رو به رو شد تا كم كم آنها را تصحيح كرد و يا از اساس، برطرف ساخت.3. حقوق زن در دوره تاريك جاهلى، دستخوش هوسرانى مرد قرار گرفته بود و اين حقوق نابود شده، بهدست پيغمبر، زنده شد و زن به مقام خويش نايل گرديد ؛ بدان حد كه يكى از آخرين توصيههاى پيامبر، رعايت جايگاه زن بود و فرمود: «اللَّه اللَّه فى النساء».4. پيامبر در سن 25 سالگى با خديجه كبرى كه 28 ساله بود، ازدواج كرد و دوران جوانى و ميان سالى را با او گذراند و تا 50 سالگى، يعنى سال دهم بعثت، فقط با آن بانوى بزرگ زيست و تا هنگام درگذشت حضرت خديجه، با كسى ازدواج نكرد. از اين رو، اگر او شهوت ران بود، با زنى مسنتر از خود وصلت نمىكرد و 25 سال آغازين زندگى زناشويى و شور جوانى را با او نمىگذرانيد و يا همزمان با زنانى ديگر، پيوند زناشويى مىبست.5. اگر سخنى در باره ازدواجهاى متعدد مطرح است، درباره مقطع پس از رحلت نخستين همسر پيامبر است ؛ زيرا ازدواجهاى متعدد او در 13 سال آخر عمر، يعنى در حد فاصل سنين 50 تا 63 سالگى رخ داد ؛ دورهاى كه سالهاى پايانى اقامت در مكه و دوران اقامت در مدينه را شامل مىشود. به طور قطع، آن ازدواجها، عوامل گوناگون دينى، سياسى، اجتماعى و اقتصادى داشت و براى حل مشكلات جارى بود ؛ زيرا سن 50 سالگى، اقتضايى براى خوشگذرانى جنسى مرد ندارد. علاوه بر اين، بسيارى از زنانى كه پيامبر با آنان ازدواج كرد، بيوه بودند . معلوم است كه اين روش و اين نوع ازدواج، روش شهوت رانان نيست.با اين محاسبه، يك انسانِ محقق دورانديش، نمىتواند براى آن حضرت، انگيزههاى شهوانى در نظر بگيرد ؛ چون ازدواجهاى متعدد، هنگامى ناپسند است كه بر محور اميال جنسى استوار باشد كه درباره پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله، چنين برداشتى، ناصواب است (گردآوری : انجمن ناجی) همچنين انسانهاى شهوات ران و تنوع طلب، معمولا از ازدواجهاى دائم شانه خالى مىكنند و به كامرانىهاى گذرا و آنى مىپردازند ؛ در حالى كه در زندگى پيامبر، چنين امرى مشاهده نشد.6. علت ازدواجهاى پيامبرصلى الله عليه وآله را در موارد ذيل، مىتوان تحليل كرد:
الف) اجراى حكم الهى و زدودن افكار غلط جاهلى ؛ مانند ازدواج با زينب دختر جحش.
ب) تقويت جايگاه اجتماعى زنان آسيب ديده، همچون زنان بيوه و اسير و رفع تلقى منفى عصر جاهلى در كم ارزش بودن يا بىارزش جلوه دادن آن زنان .
ج) دلجويى از زنان، به دليل آسيبهايى كه آنان به خاطر پذيرش اسلام، متحمل شدند ؛ مانند ازدواج با ام حبيبه.
د) يك حركت سياسى و برقرارى پيوند با قبايل و طوايف بزرگ عرب و جلب پشتيبانى آنان ؛ چون پيوند با عايشه.
ه) محافظت و تأمين زندگى بيوه زنان درمانده و فقير و يتيمان به جاى مانده ؛ مانند ازدواج باام سلمه و زينب، دختر خزيمه.
و( نشان دادن عظمت، شكوه و قدرتمندى اسلام و مسلمين ؛ مانند ازدواج با صفيه.
ز( حفظ آنان از خطرات جانى ؛ مانند وصلت با سوده.
ح( آزادسازى اسيران و بردگان ؛ مانند ازدواج با جويريه(ر.ك: الميزان، ج 4، ص 195 ؛ علامه طباطبايى).ازدواج با عايشه: پيامبر اسلام (ص) در سال دهم بعثت و دوم هجرت عايشه را به همسري گرفت. وى، دختر ابوبكر است و در اواخر سال دوم هجرت به خانه رسولاللَّهصلى الله عليه وآله آمد ؛ هرچند كه در ماههاى پايانى پيش از هجرت، به عقد درآمده بود(سير اعلام النبلاء، ج 3، ص 435 ). دو مسئلهاى كه در بين مردم مشهور است، از نظر تاريخى ثابت نيست ؛ يكى 9 ساله بودن عايشه هنگام ازدواج و ديگرى حسن جمال او! بسيارى از مورخان، سن عايشه را در هنگام ازدواج، 17 يا 18 سال ثبت كردهاند و از نظر كمالات و زيبايى نيز او را ضعيف شمردهاند. ازدواج با عايشه، يك حركت سياسى محسوب مىشد ؛ چون پيامبر پس از درگذشت ابوطالب و خديجه، زير فشار فراوان از طرف دشمنانى سرسخت چون ابولهب و ابوجهل بود و به شدّت به حمايت قبايل مختلف ديگر نياز داشت. ابوبكر نيز نفوذ قبيلهاى بسيارى داشت و نيز خودش از پيامبر تقاضاى ازدواج با عايشه كرد ؛ از اين رو، رد تقاضاى او به مصلحت نبود ؛ زيرا محكمترين رابطه در ميان عرب جاهلى، رابطه خويشاوندى بود و پيامبر، براى شكستن اتحاد دشمنان و جلب حمايت قبايل، به اين كار اقدام نمود. تفاوت سن ميان مرد و زنى كه با هم ازدواج مىكنند، در جوامع بدوى، قابل قبول بوده، هيچ قباحت و زشتى نداشته است و آن را يك عمل غير اخلاقى نمىدانستند. به طور كلى، رسوم و قواعد اجتماعات قبيلهاى آن دوران را نبايد با جوامع مدنى و پيشرفته امروز مقايسه كرد. در اين باره بايد دانست با توجه به فرهنگ آن روزگار، گاهي براي اداي احترام به يك شخصيت و يا براي ابراز علاقه يك قبيله به قبيله ديگر ازدواج هايي صورت مي پذيرفت به طوري كه اگر طرف مقابل نمي پذيرفت به عنوان رد احترام و گاهي در حد اعلام تنفر و اعلان جنگ بود. بنابراين اگر چه برخي ازدواج ها براي پيامبر(ص) بسيار سنگين بود ولي بزرگواري شخصيت ايشان موجب مي شد كه بپذيرد و حتي در برابر خواستگاري افراد خاص و بزرگ سال جهت ازدواج با حضرت زهرا(س) خود پيامبر ممانعت نمي كرد بلكه اين گونه مطرح شد كه خود حضرت زهرا(س) بايد نظر بدهد و ازدواج ايشان از سوي خداست (گردآوری : انجمن ناجی) ازدواج با زينب بنت جحش: او دختر جحش بن رياب و دختر عمه پيامبر بود و با راهنمايى پيامبرصلى الله عليه وآله، با زيد بن حارثه، پسر خوانده رسولاللَّهصلى الله عليه وآله، ازدواج كرد. اين پيوند، به جدايى انجاميد(احزاب (33 )، آيه 37 ). پيامبر به امر خداوند و به جهت برداشتن سنت جاهلى ممنوعيت ازدواج با همسر پسر خوانده، با زينب وصلت كرد ؛ زيرا مردم، همسر پسر خوانده را مانند همسر پسر خود، عروس تلقى مىكردند و ازدواج با او را ممنوع مىدانستند! اين ازدواج، در سال سوم يا پنجم هجرت انجام شد(الاستيعاب، ج 4، ص 406 ). منافقان چون از اين ازدواج اطلاع يافتند، به تخريب پيامبر پرداخته، گفتند كه پيامبر با زن فرزند خود ازدواج كرد كه آيه »ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ «(احزاب (33 )، آيه 40 )، براى خنثى كردن اين توطئه، نازل شد و خداوند دستور داد كه فرزند خواندگان، به پدرانشان منسوب شوند(احزاب (33 )، آيه 5 ) و از آن پس، او به جاى زيد بن محمد، زيد بن حارثه خطاب شد(الاستيعاب، ج 4، ص 406 ) به اين نكته هم توجه كنيد كه عايشه قبلا شوهر داشته است نه اينكه بي شوهر باشد .اين نكته را در الصحيح من سيره النبي آورده است
. اگر مي خواهيد بيشتر از اين درباره اين موضوعات اطلاعات به دست بياوريد مي توانيد به اين كتاب ها مراجعه كنيد:
1. ازواج النبي(ص)، دكتر موسي شاهين لاشين.
2. ازواج النبي(ص) و اولاده، ابوعبيده معمر بن مثني. 3. همسران رسول خدا، عقيقي بخشايشي. 4. تعدد نساء الانبياء، احمد عبد الوهاب. 5. نگرشي كوتاه به زندگي پيامبر، مؤسسه در راه حق. 6. نساء النبي(ص) و اولاده، محمد جواد سعيدي. 7. الميزان، ج 4 عربي. 8. تفسير نمونه، ج 17، ص 381. 9. الصحيح من سيره النبي الاعظم، سيد جعفر مرتضي عاملي.
+++++++
برای ورود به بخش مذهبی لطفا کلیک کنید
لینک به همین صفحه http://najiforum.ir/thread-22413-lastpost.html
تالار گفتگوی ناجی
+++++++++++++
عائشه، در چند سالگي با رسول خدا (ص) ازدواج كرده است؟
گروه اهل سنت
پاسخ :
اهل سنت اصرار دارند كه ثابت كنند عائشه در شش سالگي به عقد رسول خدا صلي الله عليه وآله درآمده و در نه سالگي وارد خانه آن حضرت شده است و اين مطلب را دليل بر برتري عائشه بر ديگر همسران رسول خدا ميدانند؛ اما آيا حقيقت مطلب نيز همين است ؟
ما در اين مقاله اين مطلب را بررسي خواهيم كرد.
قبل از پرداختن به اصل مطلب، بايد تاريخ ازدواج رسول خدا با عائشه روشن شود تا بعد نتيجه بگيريم كه عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا چند سال داشته است (گردآوری : انجمن ناجی)
در باره تاريخ ازدواج رسول خدا صلي الله عليه وآله با عائشه ديدگاههاي متفاوتي وجود دارد. محمد بن اسماعيل بخاري ، از خود عائشه نقل مي كند كه رسول خدا سه سال بعد از حضرت خديجه سلام الله عليها با او ازدواج كرده است:
حدثنا قُتَيْبَةُ بن سَعِيدٍ حدثنا حُمَيْدُ بن عبد الرحمن عن هِشَامِ بن عُرْوَةَ عن أبيه عن عَائِشَةَ رضي الله عنها قالت ما غِرْتُ على امْرَأَةٍ ما غِرْتُ على خَدِيجَةَ من كَثْرَةِ ذِكْرِ رسول اللَّهِ (ص) إِيَّاهَا قالت وَتَزَوَّجَنِي بَعْدَهَا بِثَلَاثِ سِنِينَ وَأَمَرَهُ رَبُّهُ عز وجل أو جِبْرِيلُ عليه السَّلَام أَنْ يُبَشِّرَهَا بِبَيْتٍ في الْجَنَّةِ من قَصَبٍ.
از عائشه نقل شده است كه به هيچ زني به اندازه خديجه ، حسادت نكردم؛ زيرا: (الف) رسول خدا زياد از او ياد ميكرد؛ (ب) رسول خدا سه سال بعد از خديجه با من ازدواج كرد؛ (ج) خداوند به رسول خدا و يا جبرئيل دستور داد كه به خديجه سلام رسانده و او را به خانهاي در بهشت بشارت دهد كه از ني ساخته شده است (گردآوری : انجمن ناجی)
البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3 ، ص 3606، ح3606 ،كتاب فضائل الصحابة، بَاب تَزْوِيجِ النبي e خَدِيجَةَ وَفَضْلِهَا رضي الله عنها ، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
با توجه به اين كه حضرت خديجه سلام الله عليها در سال دهم بعثت از دنيا رفتهاند؛ پس زمان ازدواج رسول خدا با عائشه در سال سيزدهم بعثت بوده است (گردآوری : انجمن ناجی)
و ابن ملقن بعد از نقل روايت بخاري و استدلال به آن ميگويد :
وبنى بها بالمدينة في شوال في السنة الثانية .
رسول خدا در سال دوم هجري ، عائشه را به خانه خود آورد.
الأنصاري الشافعي، سراج الدين أبي حفص عمر بن علي بن أحمد المعروف بابن الملقن (متوفاي804 هـ)، غاية السول في خصائص الرسول صلى الله عليه وسلم ، ج 1 ، ص 236 ، تحقيق : عبد الله بحر الدين عبد الله ، ناشر : دار البشائر الإسلامية - بيروت - 1414هـ - 1993م.
طبق اين نقل ، رسول خدا در سال سيزدهم بعثت، عائشه را به عقد خود درآورده و در سال دوم هجري رسماً با او عروسي كرده است (گردآوری : انجمن ناجی)
از نقل برخي ديگر از بزرگان اهل سنت به اين نتيجه ميرسيم كه ازدواج رسول خدا با عائشه در سال چهارم هجري بوده است (گردآوری : انجمن ناجی) بلاذري در انساب الأشراف در شرح حال سوده ، همسر ديگر رسول خدا صلي الله عليه وآله مينويسد:
وتزوج رسولُ الله صلى الله عليه وسلم، بعد خديجة، سودة بنت زَمعة بن قيس، من بني عامر بن لؤي، قبل الهجرة بأشهر... فكانت أول امرأة وطئها بالمدينة.
رسول خدا بعد از خديجه، چند ماه قبل از هجرت با سوده بنت زمعه ، ازدواج كرد و او نخستين همسري بود كه رسول خدا در مدينه با او همبستر شد.
البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاي279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1 ، ص 181، طبق برنامه الجامع الكبير.
از طرف ديگر ذهبي مدعي است كه سودة بن زمعه، چهار سال تنها همسر رسول خدا بوده است .
وتوفيت في آخر خلافة عمر ، وقد انفردت بصحبة النبي صلى الله عليه وسلم أربع سنين لا تشاركها فيه امرأة ولا سرية ، ثم بنى بعائشة بعد ... .
سوده در سال آخر خلافت عمر از دنيا رفت، او چهار سال تنها همسر رسول خدا بود ، هيچ زني و هيچ كنيزي در آن چهار سال با سوده در اين امر شريك نبود، سپس رسول خدا با عائشه ازدواج كرد.
الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، ج 3 ، ص 288 ، تحقيق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولى، 1407هـ - 1987م.
در نتيجه ، عائشه در سال چهارم هجرت (چهار سال بعد از ازدواج رسول خدا با سوده) با آن حضرت ازدواج كرده است (گردآوری : انجمن ناجی)
حال با مراجعه به مدارك و اسناد تاريخي سن عائشه را در هنگام ازدواج بررسي خواهيم كرد:
مقايسه سن عائشه با سن اسماء بنت أبي بكر:
يكي از مسائلي كه سن دقيق عائشه را در هنگام ازدواج با رسول خدا به اثبات ميرساند، مقايسه سن او با سن خواهرش اسماء بنت أبي بكر است (گردآوری : انجمن ناجی) طبق نقل بزرگان اهل سنت، اسماء ده سال از عائشه بزرگتر بوده و در سال اول هجري بيست و هفت سال داشته است (گردآوری : انجمن ناجی) همچنين در سال هفتاد و سه از دنيا رفته است؛ در حالي كه صد ساله بوده است (گردآوری : انجمن ناجی)
ابونعيم اصفهاني در معرفة الصحابة مينويسد:
أسماء بنت أبي بكر الصديق ... كانت أخت عائشة لأبيها وكانت أسن من عائشة ولدت قبل التأريخ بسبع وعشرين سنة.
اسماء دختر ابوبكر، از جانب پدر خواهر عائشه و از او بزرگتر بود، اسماء، بيست و هفت سال قبل از تاريخ به دنيا آمد.
الأصبهاني، ابونعيم أحمد بن عبد الله (متوفاي430هـ)، معرفة الصحابة ج 6 ، ص 3253 ، رقم : 3769 ، طبق برنامه الجامع الكبير.
و طبراني مينويسد:
مَاتَتْ أَسْمَاءُ بنتُ أبي بَكْرٍ الصِّدِّيقِ سَنَةَ ثَلاثٍ وَسَبْعِينَ بَعْدَ ابْنِهَا عبد اللَّهِ بن الزُّبَيْرِ بِلَيَالٍ ... وكان لاسماء يوم مَاتَتْ مِائَةُ سَنَةٍ وُلِدَتْ قبل التَّارِيخِ بِسَبْعٍ وَعِشْرِينَ سَنَةً .
اسماء دختر ابوبكر در سال هفتاد و سه و بعد از پسرش عبد الله بن زبير از دنيا رفت. اسماء در هنگام وفات صد سال داشت ، بيست و هفت سال قبل از تاريخ (هجرت) به دينا آمده بود.
الطبراني، سليمان بن أحمد بن أيوب ابوالقاسم (متوفاي360هـ)، المعجم الكبير، ج 24 ، ص 77 ، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م.
ابن عساكر نيز مينويسد:
كانت أخت عائشة لأبيها وكانت أسن من عائشة ولدت قبل التاريخ بسبع وعشرين سنة
اسماء از جانب پدر، خواهر عائشه و بزرگتر از وي بود، اسماء بيست و هفت سال قبل از تاريخ به دنيا آمده بود.
ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 69 ، ص 9 ، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.
و ابن اثير مينويسد:
قال أبو نعيم : ولدت قبل التاريخ بسبع وعشرين سنة.
ابو نعيم گفته: اسماء بيست و هفت سال قبل از تاريخ به دنيا آمده است (گردآوری : انجمن ناجی)
الجزري، عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد (متوفاي630هـ)، أسد الغابة في معرفة الصحابة، ج 7 ، ص 11 ، تحقيق عادل أحمد الرفاعي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1417 هـ - 1996 م.
و نووي مينويسد:
وعن الحافظ أبي نعيم قال ولدت أسماء قبل هجرة رسول الله صلى الله عليه وسلم بسبع وعشرين سنة .
از حافظ أبونعيم نقل شده است كه گفت: اسماء بيست و هفت سال قبل از هجرت به دنيا آمد.
النووي، ابوزكريا يحيي بن شرف بن مري، (متوفاي676 هـ) ، تهذيب الأسماء واللغات ، ج 2 ، ص 597 ـ 598 ، تحقيق : مكتب البحوث والدراسات ، دار النشر : دار الفكر - بيروت ، الطبعة : الأولى ، 1996م
و حافظ هيثمي مينويسد:
وكانت لأسماء يوم ماتت مائة سنة ولدت قبل التاريخ بسبع وعشرين سنة وولدت أسماء لأبي بكر وسنه إحدى وعشرون سنة.
اسماء در هنگام وفات صد سال داشت، بيست و هفت سال قبل از تاريخ به دنيا آمد، و ابوبكر در هنگام ولادت او بيست و يك سال داشت.
الهيثمي، ابوالحسن علي بن أبي بكر (متوفاي 807 هـ)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج 9 ، ص 260 ، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت – 1407هـ..
و بدرالدين عيني مينويسد:
أسماء بنت أبي بكر الصديق... ولدت قبل الهجرة بسبع وعشرين سنة ، وأسلمت بعد سبعة عشر إنساناً ... توفيت بمكة في جمادى الأولى سنة ثلاث وسبعين بعد قتل ابنها عبد اللَّه بن الزبير ، وقد بلغت المائة ولم يسقط لها سن ولم يتغير عقلها ، رضي الله تعالى عنها .
اسما دختر ابوبكر، بيست و هفت سال قبل از هجرت به دنيا آمد، هفدهمين فردي بود كه ايمان آورد، در سال هفتاد و سه و بعد از كشته شدن فرزندش عبد الله بن زبير و در حالي كه صد ساله شده بود از دنيا رفت. هيچ يك از دندانهاي او نيفتاده بود و عقلش نيز دچار اختلال نشده بود.
العيني، بدر الدين ابومحمد محمود بن أحمد الغيتابي الحنفي (متوفاي 855هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج 2 ، ص 93 ، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.
ابن حجر عسقلاني ميگويد:
8525 أسماء بنت أبي بكر الصديق زوج الزبير بن العوام من كبار الصحابة عاشت مائة سنة وماتت سنة ثلاث أو أربع وسبعين .
اسماء دختر ابوبكر، همسر زبير بن عوام كه از بزرگان صحابه بود، صد سال زندگي كرد و در سال هفتاد و سه و يا هفتاد و چهار از دنيا رفت.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي852هـ)، تقريب التهذيب، ج 1 ، ص 743 ، تحقيق: محمد عوامة، ناشر: دار الرشيد - سوريا، الطبعة: الأولى، 1406 - 1986.
وقال هشام بن عروة عن أبيه بلغت أسماء مائة سنة لم يسقط لها سن ولم ينكر لها عقل وقال أبو نعيم الأصبهاني ولدت قبل الهجرة بسبع وعشرين سنة
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 7 ، ص 487 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ - 1992م.
ابن عبدالبر قرطبي نيز مينويسد:
وتوفيت أسماء بمكة في جمادى الأولى سنة ثلاث وسبعين بعد قتل ابنها عبد الله بن الزبير بيسير... قال ابن اسحاق إن أسماء بنت أبي بكر أسلمت بعد اسلام سبعة عشر إنسانا... وماتت وقد بلغت مائة سنة.
اسماء در جمادي الأول سال هفتاد و سه در مكه و بعد از كشته شدن فرزندش عبد الله بن زبير از دنيا رفت. ابن اسحاق گفته: اسماء دختر ابوبكر بعد از هفده نفر اسلام آورد و در حالي از دنيا رفت كه صد سال سن داشت.
النمري القرطبي، ابوعمر يوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفاي 463هـ)، الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ج 4 ، ص 1783 ـ 1782 ، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ..
صفدي مينويسد:
وماتت بعده بأيام يسيرة سنة ثلاث وسبعين للهجرة وهي وأبوها وابنها وزوجها صحابيون قيل إنها عاشت مائة.
اسماء بعد از گذشت مدت كوتاهي پس از عبد الله بن زبير در سال هفتاد و سه از دنيا رفت. پدر، پسر و همسر او صحابي بودند و گفته شده است كه او صد سال زندگي كرد.
الصفدي، صلاح الدين خليل بن أيبك (متوفاي764هـ)، الوافي بالوفيات، ج 9 ، ص 36 ، تحقيق أحمد الأرناؤوط وتركي مصطفى، ناشر: دار إحياء التراث - بيروت - 1420هـ- 2000م.
و بيهقي نقل ميكند كه اسماء، ده سال از عائشه بزرگتر بوده است:
أبو عبد الله بن منده حكاية عن بن أبي الزناد أن أسماء بنت أبي بكر كانت أكبر من عائشة بعشر سنين .
ابن منده از ابن أبي الزناد نقل كرده است كه اسماء دختر ابوبكر، ده سال از عائشه بزرگتر بوده است (گردآوری : انجمن ناجی)
البيهقي، أحمد بن الحسين بن علي بن موسي ابوبكر (متوفاي 458هـ)، سنن البيهقي الكبرى، ج 6 ، ص 204 ، ناشر: مكتبة دار الباز - مكة المكرمة، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، 1414 - 1994.
و ذهبي و ابن عساكر نيز همين مطلب را نقل ميكنند:
قال عبد الرحمن بن أبي الزناد كانت أسماء أكبر من عائشة بعشر.
الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 2 ، ص 289 ، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ..
قال ابن أبي الزناد وكانت أكبر من عائشة بعشر سنين.
ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله،(متوفاي571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 69 ، ص 8 ، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.
ابن كثير دمشقي سلفي در كتاب البداية والنهاية مينويسد:
وممن قتل مع ابن الزبير فى سنة ثلاث وسبعين بمكة من الأعيان ...
أسماء بنت أبى بكر والدة عبد الله بن الزبير... وهى أكبر من أختها عائشة بعشر سنين... وبلغت من العمر مائة سنة ولم يسقط لها سن ولم ينكر لها عقل .
كساني كه با عبد الله بن زبير در سال هفتاد و سه در مكه از دنيا رفتند .... اسماء دختر ابوبكر مادر عبد الله بن زبير ... او از خواهرش عائشه ده سال بزرگتر بود، در حالي از دنيا رفت كه صد ساله بود و هيچ يك از دندانهاي او نيفتاده و عقلش نيز دچار اختلال نشده بود.
ابن كثير الدمشقي، إسماعيل بن عمر القرشي ابوالفداء، البداية والنهاية، ج 8 ، ص 345 ـ 346 ، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت.
ملا علي قاري مينويسد:
وهي أكبر من أختها عائشة بعشر سنين وماتت بعد قتل ابنها بعشرة أيام ... ولها مائة سنة ولم يقع لها سن ولم ينكر من عقلها شيء ، وذلك سنة ثلاث وسبعين بمكة.
اسماء از خواهرش عائشه ده سال بزرگتر بود، ده روز بعد از كشته شدن پسرش از دنيا رفت، در هنگام مرگ صد سال داشت، دندانهايش نيفاده و عقلش دچار اختلال نشده بود، وفات او در سال هفتاد و سه در مكه اتفاق افتاد.
ملا علي القاري، علي بن سلطان محمد الهروي، مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح، ج 1 ، ص 331 ، تحقيق: جمال عيتاني، ناشر: دار الكتب العلمية - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولى، 1422هـ - 2001م .
و امير صنعاني مينويسد:
وهي أكبر من عائشة بعشر سنين وماتت بمكة بعد أن قتل ابنها بأقل من شهر ولها من العمر مائة سنة وذلك سنة ثلاث وسبعين .
اسماء ده سال از عائشه بزگتر بود، و در مكه و و كمتر از يك ماه بعد از كشته شدن پسرش از دنيا رفت، در حالي كه صد سال سن داشت. اين مطلب در سال هفتاد و سه اتفاق افتاد .
الصنعاني الأمير، محمد بن إسماعيل (متوفاي 852هـ)، سبل السلام شرح بلوغ المرام من أدلة الأحكام، ج 1 ، ص 39 ، تحقيق: محمد عبد العزيز الخولي، ناشر:دار إحياء التراث العربي - بيروت، الطبعة: الرابعة، 1379هـ.
اسماء در سال اول بعثت 14 ساله و 10 سال از عائشه بزرگتر بوده است . پس عائشه در سال اول بعثت 4 ساله و در سال 13 بعثت (سال عقد با رسول خدا) 17 ساله و در شوال سال دوم هجرت (سال ازدواج رسمي با پيامبر) 19 ساله بوده است (گردآوری : انجمن ناجی)
از طرف ديگر: اسماء در سال 73 صد ساله بوده ، 100 منهاي 73 مساوي است با 27 . پس در سال اول هجرت، 27 سال داشته است (گردآوری : انجمن ناجی)
اسماء از عائشه 10 سال بزرگتر بوده. 10 منهاي 27 مساوي است با 17 .
پس عائشه در سال اول هجرت 17 سال سن داشته است . پيش از اين ثابت كرديم كه پيامبر در شوال سال دوم هجري رسماً با عائشه ازدواج كرده است ؛ يعني عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا 19 سال داشته است (گردآوری : انجمن ناجی)
عائشه، در چه سالي ايمان آورد:
سال اسلام آوردن عائشه نيز، سن او را در هنگام ازدواج با رسول خدا صلي الله عليه وآله مشخص و روشن ميكند . طبق گفته بزرگان اهل سنت، عائشه در سال اول بعثت ايمان آورد و جزء هيجده نفر اولي بود كه به نداي رسول خدا لبيك گفت.
نووي در تهذيب الإسماء مينويسد:
وذكر أبو بكر بن أبي خيثمة في تاريخه عن ابن إسحاق أن عائشة أسلمت صغيرة بعد ثمانية عشر إنسانا ممن أسلم .
ابن خيثميه در تاريخش از ابن اسحاق نقل كرده است كه عاشه در كودكي و بعد از هيجده نفر ايمان آورد.
النووي، ابوزكريا يحيي بن شرف بن مري، (متوفاي676 هـ) ، تهذيب الأسماء واللغات ، ج 2 ، ص 615 ، تحقيق : مكتب البحوث والدراسات ، دار النشر : دار الفكر - بيروت ، الطبعة : الأولى ، 1996م.
و مقدسي ميگويد:
وممن سبق إسلامه أبو عبيدة بن الجراح والزبير بن العوام وعثمان بن مظعون ... ومن النساء أسماء بنت عميس الخثعمية امرأة جعفر ابن أبي طالب وفاطمة بن الخطاب امرأة سعيد بن زيد بن عمرو وأسما بنت أبي بكر وعائشة وهي صغيرة فكان إسلام هؤلاء في ثلاث سنين ورسول الله يدعو في خفية قبل أن يدخل دار أرقم بن أبي الأرقم.
كساني كه در اسلام آوردن بر ديگران سبقت گرفتند: ابوعبيده جراح .... و از زنان اسماء دختر بنت عميس همسر جعفر بن أبي طالب ... و عائشه كه در آن زمان خردسال بود . اين افراد در سال سه سال اول بعثت كه رسول خدا مخفيانه مردم را به ايمان دعوت ميكرد، اسلام آوردند، قبل از آن كه رسول خدا وارد خانه أرقم بن أبي الأرقم بشوند.
المقدسي، مطهر بن طاهر (متوفاي507 هـ)، البدء والتاريخ ، ج 4 ، ص 146 ، ناشر : مكتبة الثقافة الدينية – بورسعيد.
و ابن هشام نيز نام عائشه را جزء كساني ميآورد كه در سال اول بعثت ايمان آورده است ؛ در حالي كه هنوز كودك بوده است (گردآوری : انجمن ناجی)
إسلام أسماء وعائشة ابنتي أبي بكر وخباب بن الآرت وأسماء بنت أبي بكر وعائشة بنت أبي بكر وهي يؤمئذ صغيرة وخباب بن الأرت حليف بني زهرة.
الحميري المعافري، عبد الملك بن هشام بن أيوب ابومحمد (متوفاي213هـ)، السيرة النبوية، ج 2 ، ص 92 ، تحقيق طه عبد الرءوف سعد، ناشر: دار الجيل، الطبعة: الأولى، بيروت – 1411هـ..
اگر عائشه در زمان اسلام آوردنش (سال اول بعثت) ، هفت ساله بوده باشد، در سال دوم هجري (سال ازدواج رسمي با رسول خدا) 22 ساله خواهد شد.
اگر سخن بلاذري را بپذيريم كه چهار سال بعد از ازدواج رسول خدا با سوده ؛ يعني در سال چهارم هجري با آن حضرت ازدواج كرده است، سن عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا 24 سال خواهد شد .
اين عدد با توجه به سن عائشه در هنگام ايمان آوردن، تغيير ميكند. بنابراين، ازدواج عائشه با رسول خدا در سن شش و يا نُه سالگي از دروغهايي است كه در زمان بني اميه ساخته شده است و با واقعيتهاي تاريخي سازگاري ندارد.