تزویر
فرهنگ فارسی معین(تَ) [ ع . ] (مص م .) مکر کردن ، فریب دادن .
تزویر لغت نامه دهخداتزویر. [ ت َزْ ] (ع مص ) بیاراستن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). آراستن و بر پای داشتن چیزی را و راست و نیکو کردن آن . (منتهی الارب ) (ناظم ...
تزویر فرهنگ فارسی معین(تَ) [ ع . ] (مص م .) مکر کردن ، فریب دادن .