ابوبكر عبدالرزاق بن هَمام بن نافِع الحِمْيَری صنعانی
از دانشمندان و محدثین مشهور قرن دوم و سوم هجری است كه در سال 126 قمری در صَنعا در يَمن به دنیا آمد. وی دانشمندی آگاه و پرهیزكار بود و بسیاری از علمای آن روزگار، از دانش او بهره بردهاند. این فقیه ارجمند كه در اواخر عمر، بیناییش را از دست داد، از حافظین برجستهی قرآن كریم بود. عبدالرَّزاق از حافظان حدیث و راویان مورد اعتماد بوده و هفده هزار حدیث را از حفظ داشت. تفسیر قرآن و كتابی در حدیث از جمله آثار عبدالرزاق صنعایی است (گردآوری : انجمن ناجی) وی در 85 سالگی در یمن وفات یافت.
• وفات "ابن لبان" فقیه و مفسر مسلمان (749 ق)
ابوعبداللَّه شمس الدین محمّد بن احمد بن عبدالمؤمن
معروف به
ابن لبان
، فقیه، محدث، مفسر و نویسندهی مسلمان مصری در سال 679 قمری در دمشق به دنیا آمد و دوران كودكی را در زادگاهش گذراند. وی فقه، اصول فقه و حدیث را نزد اساتید بزرگ وقت آموخت و به درجهی والایى در آنها رسید. ابن لبان همچنین در سرودن شعر نیز دارای قریحهی خاصی بود و علاوه بر تدریس و وعظ و خطابه، به تفسیر قرآن نیز میپرداخت. تنها اثر چاپ شده از ابن لَبّان، كتاب رَدّ معانی الایات المُتَشابهات الی مَعانی الایاتِ المُحكَماتِ در تفسیر قرآن است كه به بررسی آیات محكم و متشابه در قرآن كریم پرداخته است (گردآوری : انجمن ناجی) ابن لَبّان سرانجام در 24 یا 25 شوال سال 749 در هفتاد سالگی بر اثر ابتلا به بیماری طاعون درگذشت.
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی (20 آگوست):
• انتقال پایتخت ایران به شهر نیشابور (441 م)
21 آگوست سال 441 میلادی، یزدگرد دوم شاه وقت ایران از سلسله ساسانی تصمیم گرفت كه برای نزدیك بودن به شمال خاوری كشور و جلوگیری از ورود باقیمانده هونها به فرارود (بخش شمال شرقی خراسان بزرگتر) موقتا پایتخت را از تیسفون (نزدیك بغداد) به نیشابور (از شهرهای خراسان) منتقل کند. شهرهای بزرگ و معروف دیگر خراسان وقت عبارت بودند از سمرقند، بخارا، مرو، خجند، بلخ و هرات. یزدگرد دوم كه 18 سال حكومت كرد در سال 438 میلادی پس از مرگ پدرش، بهرام گور، شاه شده بود. همین هونهای رانده شده به اروپا، كشور هونگری (هنگری – مجارستان) را به وجود آوردند كه "آتیلا" یكی از رهبرانشان بود. رنگ پوست و قیافه هونها بر حسب دوری و نزدیكی شان از سرزمین مغولها با هم تفاوت داشت و آن دسته كه به دریای مازندران نزدیكتر بودند پوستی سفیدتر داشتند و ایرانیان ایشان را هون سفید خطاب میكردند. ایرانیان همه هونها را "بدقیافهها" میخواندند و این، برای هونها عقده شده بود. به گونهای كه پس از رسیدن به اروپا و فتوحات متعدد، بر هر نقطه اروپا، از روسیه امروز و سواحل دانوب تا آلمان و فرانسه كه استیلا مییافتند زنان زیبا را به ازدواج خود در میآوردند تا فرزندانشان تغییر قیافه بدهند و زیبا شوند و زیبایی نسبی مردم مجارستان به همین سبب است (گردآوری : انجمن ناجی) هونها پس از همسایه شدن با ایرانیان شیفته رعایت حق و قانون و نظام قضایی ایران شدند و به همین دلیل در مناطق متصرفی خود، كمتر به كشتار مغلوبین و تسلیم شدگان و تجاوز به عنف به زنان دست میزدند.
پریسكوس Priscus مورخ نوشته است هونها به هر تدبیر و نقشه جنگی كه دست زدند تا وارد قلمرو ایران شوند موفق نشدند. یك بار به مدت 15 روز از كوهها عبور كردند تا از حاشیه دریای کاسپیان (دریای مازندران) وارد ایران شوند كه به محض سرازیر شدن از كوه با سوار نظام ساسانی كه در دنیای آن زمان نظیر نداشت رو به رو شدند و همین وضعیت باعث شد كه روانه اروپا شوند و آنجا را مورد تاخت و تاز قرار دهند. از زمانی كه هونها در ساحل دانوب استقرار یافتند، امپراتوری روم، دیگر روی آرامش ندید. امپراتوران رومی پس از شكستهایی كه در دوران اردشیر و پسرش شاپور یکم و نیز شاپور دوم از ایران خوردند به سیاست تعرضی شان پایان دادند. اوگوستوس دكترین تازهای ارایه داده بود و آن پایان یافتن سیاست جهانگیری رومیان و قناعت كردن به آن چه كه تا آن زمان داشتند بود و این دكترین از زمان تیبریوس به صورت یك قانون نانوشته درآمد و از این تاریخ، این ایران بود كه روحیه تعرضی به خود گرفته بود به گونهای كه رومیها از ترس مجبور شدند، نخست یك پایتخت شرقی (قسطنطنیه) برای خود به وجود آورند و سپس به تجزیه امپراتوری تن دردهند و آن گاه در غرب تسلیم مهاجران مهاجم شوند و از میان بروند. برتری ایرانیان در عهد ساسانیان عمدتا این بود كه از دست یافتن به سلاحهای تازه و تاكتیك جنگی جدید باز نمیایستادند. نظام اداری و قضایی پیشرفته و خوبی داشتند. تلاش برای بهسازی تسلیحات و تقویت روحیه سربازان امری روزانه بود كه متوقف نمیشد. ساسانیان به سواره نظام توجه كامل داشتند. دست سرباز در مصرف تیر باز بود و مانند رومیها و هونها به 30 "تیر" محدود نبود. هر سوار دو اسب ذخیره و یك یدك داشت و ارتش ایران دارای یك نیروی ضربتی همیشه آماده بود و رومیان پس از استقرار در قسطنطنیه ابتكار نظامی ایران را تقلید كردند.
رومیان پس از این كه خود را زیر فشار آتیلا دیدند او را هنگامی كه در ساحل دریای سیاه سرگرم تاخت و تاز بود فریب دادند كه به قلمرو ایران وارد شد، ولی ایرانیان در مرز شمالی ارمنستان چنان گوشمالی به او دادند كه برای همیشه نام ایران را هم نبرد. تاخت و تاز هونها در قلمرو روم با مرگ آتیلا در 453 میلادی به تدریج پایان گرفت و سلطه ایشان تا مدتی محدود به قسمتی از مجارستان شد.
• كشته شدن ماكان كاكی (940 م)
ماكان كاكی
یكی از سرداران احیاء استقلال ایران كه بر شمال كشور حكومت داشت 21 آگوست سال 940 میلادی (329 هجری قمری) در جنگ با سربازان سردار دیگر ایرانی از سامانیان كشته شد و خبر كشته شدن او بوسیله كبوترنامه بر كه بر پایش جمله «ماكان كاسمه ( ماکان بمانند اسمش شد یعنی دیگر زنده نیست )» را بسته بودند تا سبك باشد به نصر سامانی در بخارا رسانده شد و این روزی غم انگیز در تاریخ وطن ما است كه یك ایرانی به دست ایرانی دیگر كشته میشد. حال آن كه در اصل هر دو یك هدف مقدس را كه تحقق استقلال وطن بود دنبال میكردند.
• تولد "كاردینال ریشلیو" سیاستمدار برجسته و صدر اعظم فرانسه (1585 م)
آرمان ژان دوپلس معروف به
كاردینال ریشلیوْ
، سیاستمدار برجسته و صدراعظم معروف فرانسه، در 21 آگوست 1585میلادی در پاریس به دنیا آمد. وی در جوانی به تحصیل فنون سربازی پرداخت، ولی در 21 سالگی به جرگه روحانیان كاتولیك پیوست و به مقام اسقفی دست یافت. ریشلیو در سال 1614میلادی به عضویت مجلس عوام فرانسه انتخاب شد و مورد توجه برخی مقامات دربار قرار گرفت. ریشلیو در سال 1622میلادی به مقام معنوی كاردینالی در كلیسا رسید و دو سال پس از آن توسط لویى سیزدهم به مقام صدراعظمی فرانسه منصوب شد كه تا هنگام مرگْ این سمت را حفظ كرد. ریشلیو در دوران صدراعظمی خود، پروتستانها را سركوب نمود و از قدرت و نفوذ اشراف و بزرگان در دولت و ایالات كاست (گردآوری : انجمن ناجی) اما در مقابل، بر قدرت حكومت مركزی افزود و حكومت مطلقه سلطنتی به وجود آورد. ریشلیو، نایبالسلطنه فرانسه را كه با حمایت او قدرت یافت تبعید كرد و فرانسه را وارد جنگهای سی ساله اروپا نمود. او علاوه بر سیاست، در مسایل نظامی هم مهارت داشت و به ادبیات نیز علاقهمند بود به طوری كه در اثر تشویقهای ریشلیو، آكادمی یا كانون ادبی فرانسه شكل گرفت. در زمان صدر اعظمی ریشلیو، تمام كارها به دستور وی صورت میگرفت و لویى سیزدهم توان مقابله با نظرات او را نداشت. ریشلیو، اكثر كارهای خود را با جاسوسی و موذیانه و بهصورت زیركانه انجام میداد به طوری كه حتی لویی سیزدهم هم از او واهمه داشت. ریشلیو در اكثر وقایع مهمی كه در اروپا و به ویژه در فرانسه روی میداد نقش داشت و در شمار یكی از برجستهترین شخصیتهای عصر خود به شمار میرفت. كاردینال ریشلیو سرانجام پس از 18 سال صدراعظمی، در 4 دسامبر سال 1642میلادی در 57 سالگی درگذشت.
• تولد "وايتس برینگ" دریانورد و كاشف دانماركی (1681 م)
وايْتْسْ برینْگْ
دریانورد معروف دانماركی در 21 آگوست 1681میلادی در شهر هوسن دانمارك به دنیا آمد. وی در سال 1704میلادی وارد نیروی دریایى روسیه شد و در جنگ علیه سوئدیها شهرتی به دست آورد. برینگ در پایان خدمتش در نیروی دریایى، به مسافرتهای اكتشافی برای روسیه دست زد و در جستجوی حدود شرقی سواحل شمال آسیا برآمد. از این رو در پنجم فوریه 1725میلادی از سنپطرْزبورْگ بیرون آمد و پس از گذشتن از سیبری، دریانوردی خود را آغاز كرد. وی در سال 1728میلادی در سواحل شمال شرقی آسیا ادامه مسیر داد و در 30 اوت 1740میلادی تنگهای را كه بعدها به نام خودش معروف شد، كشف كرد. وی با كشف تنگه برینْگْ كه شمال شرق آسیا و شمال غرب امریكا را از هم جدا میكند، ثابت كرد كه قاره آسیا از امریكا جدا است (گردآوری : انجمن ناجی) برینگ همچنین جزایر سِنت لارِنْسْ در غرب آلاسكا در دریای برینگ، سن لوران در جنوب شرقی كانادا و دیومید در دریای برینگ را كشف كرد. وی طی سالهای بعد نیز موفق به كشفیاتی گردید كه نام و آوازهاش را بلند گردانید. در یكی از این سفرها، توفانهای شدید و مرض و بیماری، او را مجبور كرد كه از اكتشافات جدید چشم بپوشد و بازگردد. در راه بازگشت، كشتی وی به ساحل جزیرهای ویران و بی آب و علف نزدیك منطقه كامْچاتْكا در شرقیترین نقطه روسیه رسید و در آنجا بود كه در نوزدهم دسامبر 1741 در همان جزیرهای كه به نام او نامیده میشود در شصت سالگی درگذشت.
• تولد "آگوستین كوشی" ریاضیدان معروف فرانسوی (1789 م)
آگوستین لویى
بارون كوشی، ریاضیدان فرانسوی در 21 اوت 1789میلادی در شهر پاریس فرانسه به دنیا آمد. او زمانی به دنیا آمد كه فرانسه درگیر انقلاب بود به همین دلیل خانواده كوشی به روستایى در توابع پاریس رفتند و آگوستین تحت تعلیم پدر، تحصیلات خود را فرا گرفت. وی از كودكی دارای استعدادی خارقالعاده در زمینه ریاضی بود. طولی نكشید كه در 15 سالگی جایزه بزرگ امپراتور را در ادبیات قدیم بُرد و در 18 سالگی از مدرسه پلیتكنیك با مقام اول فارغ التحصیل شد. كوشی از آن پس به تحقیق و مطالعه در ریاضیات پرداخت و به نتایج مهمی دست یافت. در واقع، بیشتر كارهای كوشی در زمینه ریاضیات محض بود و در این راستا، تحقیقات موثری در همه رشتههای ریاضی از جمله تئوری توابع، حسابهای دیفرانسیل و اَنتِگرال و علم تحلیل ریاضی انجام داد. همچنین ریاضیات جدید به علت دو ابداع مهم كوشی كه هر یك از آنها، خط سیر ریاضیات قرن نوزدهم را عوض كردند، مرهون تلاشهای اوست. این دو ابداع شامل معمول ساختن دقت لازم در تعاریف و استدلالهای آنالیز ریاضی و نیز ایجاد واقعی آنالیز تركیبی بر مبانی محكم، میباشند. وی همچنین تئوری توابع یك متغیر موهومی را بنا نهاد و همین تئوری است كه امروزه، بزرگترین عنوان افتخار او محسوب میشود. كوشی برخلاف فردریك گائوس ریاضیدان شهیر آلمانی هم عصر خویش كه اكتشافات خود را پنهان میكرد، تمام اكتشافات خود را به آكادمی میفرستاد و با قدرتی كه در تعلیم عَمَلی داشته است توانست به واقعْ دقت و صحت را بر آنالیز ریاضی تحمیل كند. او كسی بود كه موفق شد اكتشافات گائوس را دو مرتبه كشف نماید. روش فكری كوشی در اكتشاف بدایع، بینظیر بود و تاثیر قوی و واقعی او در ریاضیات تا سالیان دراز باقی خواهد ماند. آگوستین كوشی سرانجام در 23 مه 1857میلادی در 68 سالگی بر اثر بیماری درگذشت.
• مرگ "ژولیوس اوپرت" محقق و خاورشناس معروف آلمانی (1905 م)
ژولْیوس اُوپِرْتْ
، خاورشناس معروف آلمانی و بنیانگذار علم آسورشناسی، در نهم ژوئیه 1825میلادی در هامبورگ آلمان به دنیا آمد. او تحصیلات مقدماتی و تكمیلی خود را در آلمان، سوئیس و فرانسه گذراند و در رشته زبانشناسی و باستانشناسی به تحقیق و مطالعه پرداخت. اوپرت همچنین زبانهای فارسی، عربی، عبری و سانسكریت را آموخت. وی مقالهای درباره سیستم صوتی زبان هخامنشی ارائه نمود كه در آن، روش ادا كردن حروف صدادار در زبان فرس قدیم را بیان كرد. مطالعه و ترجمه كتیبههای میخی زمان داریوش هخامنشی كه به سه زبان فرس هخامنشی، آشوری یا سامی و تورانی بود، از دیگر فعالیتهای اوپرت به شمار میرود. از این رو، كرسی استادی آسورشناسی در فرانسه را برعهده گرفت و با تلاشهای وسیع وی در این رشته، به عنوان جامع علوم و بنیانگذار آسورشناسی در جهان معرفی شد. در كنار تدریس، مطالعات حضوری در كاوشهای باستانشناسی به اوپرت امكان داد تا بتواند نقشه شهر بابل قدیم در بینالنّهرین را برطبق اصول فنی و علمی رسم كند. هرچند در این میان، كتابخانه بزرگی حاوی لوحههای به خط میخی كشف شد كه سر از موزههای اروپا و به ویژه انگلستان درآورد. پروفسور اوپرت بالغ بر هشتاد اثر از خود به یادگار گذاشت كه در موضوع آسورشناسی، كتیبه و نیز زبانهای باستانی، تاریخ نگاری و نژادشناسی بوده است (گردآوری : انجمن ناجی) وی در سال 1881میلادی مجله آسورشناسی را در پاریس تأسیس كرد و مقالات تتبُّعی قابل ملاحظهای در آن نگاشت كه مورد توجه و استفاده اهل علم در اروپا و امریكا قرار گرفت. پروفسور ژولیوس اوپرت سرانجام در 21 اوت 1905میلادی در هشتاد سالگی در پاریس درگذشت.
• قتل "لئون تروتسكی" یار و همرزم لنین و سیاستمدار مشهور شوروی سابق (1940 م)
لئون تروتِسْكی
عامل اصلی پیروزی انقلاب بلشویكی روسیه، در نهم آوریل 1879میلادی در اوكراین در جنوب غربی روسیه به دنیا آمد. وی در سال 1902میلادی در لندن با لنین آشنا شد و پس از گرایش به ماركْسیسم، در سایر مراحل اقدامات لنین، یار و همرزم او بود. تروتسكی پس از پیروزی انقلاب كمونیستی به مدارج بالایى رسید و ارتش سرخ شوروی را ایجاد كرد. او با سازماندهی این ارتش، بالاترین نقش را در تثبیت پیروزی انقلاب روسیه پس از رهبری لنین بر عهده داشت. هدف وی از تشكیل ارتش سرخ شوروی كه در آغاز، یك نیروی غیر منظم از داوطلبان بلشویك بود. ایجاد یك نیروی مستقل از ارتش تزاری برای مقابله با قیام احتمالی بعضی از فرماندهان و واحدهای ارتش تزاری در برابر رژیم جدید بود. تروتسكی مبتكر نظریه "انقلاب مداوم" است و بر این اساس، معتقد به صدور انقلاب ماركسیستی شوروی به خارج از روسیه بود و تقویت حركتهای انقلابی را در سراسر جهان از طرف دولت شوروی ضروری میدانست. در این راستا، شهرت تروتسكی در تاریخ سیاسی شوروی سابق به خاطر اختلافات ایدئولوژیكی وی با استالین است (گردآوری : انجمن ناجی)
پس از مرگ لنین، تروتسكی خواستار ادامه مشی لنین در جهانی كردن انقلاب كمونیستی بود ولی استالین به سوسیالیسم و كمونیسم برای یك كشور اعتقاد داشت. تروتسكی كه عقایدش علیه استالین، بعدها موجب ظهور اندیشه تروتِسْكیسْم در صحنه سیاسی جهان گردید، رهبری جناح مخالف استالین را در درون حزب كمونیست پس از مرگ لنین بر عهده گرفت و طرفداران او از تندروترین ماركسیستها به شمار میرفتند. او سستی و رخوتی را كه عارض نهضت كمونیسم شده بود به باد مذمت و انتقاد میگرفت و مخالفت با مسئله جهانی شدن كمونیسم را به منزله زیرپا نهادن اصول ماركس و لنین به شمار میآورد و آن را خیانت به انقلاب روسیه میدانست. تروتسكی و استالین كه هر دو از همرزمان لنین و از مهمترین چهرههای انقلاب روسیه بودند، پس از مدتی چنان دشمن یكدیگر شدند كه تروتسكیسم و استالینیسم، دو واژه كاملا متضاد شده بود. واژههایى كه یكی دم از ضرورت جهانی شدن قهری كمونیسم میزد و دیگری خواستار تقویت اركان سوسیالیسم و كمونیسم در داخل مرزهای شوروی بود. تروتسكی در سال 1927، قبل از اجرای برنامه 5 ساله اقتصادی استالین، همراه با 75 نفر از اعضای مؤثر و بلندپایه حزب كمونیست، از كمیته مركزی و سپس از عضویت در این حزب اخراج شد و به جمهوری قزاقستان تبعید گردید. تروتسكی در سال 1937 به رهبری شبكه توطئه علیه استالین متهم گشت و پس از محاكمه، به طور غیابی به مرگ محكوم شد. تروتسكی در همین سال به مكزیك رفت تا اینكه در 21 اوت 1940میلادی در آن كشور توسط یكی از عوامل استالین با ضربات تبر در 61 سالگی به قتل رسید. تروتسكی كتابها، رسالهها و مقالات جدلی فراوانی نگاشته است كه آثاری همچون ادبیات و انقلاب و تاریخ انقلاب روسیه جملگی حاكی از ذكاوت فوقالعاده اوست به طوری كه دشمنانش نیز به این امر اعتراف دارند.
• تشكیل كنفرانس "دمبارتن اوكس"، زمینه ساز تشكیل سازمان ملل متحد (1944 م)
با آشكار شدن نشانههای پیروزی متفقین و شكست متحدین در جریان جنگ جهانی دوم، كنفرانسهای متعددی با حضور سران كشورهای پیروز برای بررسی اوضاع نظامی و آینده سیاسی جهان برگزار گردید كه یكی از این نشستها، كنفرانس دمْبارتن اوكْسْ بود كه در 21 اوت 1944میلادی با حضور سران امریكا، شوروی، چین و انگلستان در ایالت كلمبیای امریكا آغاز به كار كرد. هدف از برپایى این كنفرانس، مذاكره پیرامون تأسیس یك سازمان بینالمللی بود كه بتواند راهحلهایى برای رفع مشكلات پس از جنگ ارائه دهد. در این جلسات در خصوص اساسنامه سازمان ملل متحد، مذاكراتی انجام گرفت و طرح مقدماتی منشور كه بعداً منشور ملل متحد نامیده شد، تهیه گردید. براساس توافقات حاصله در این كنفرانس، سازمان ملل مركب از یك مجمع عمومی، یك شورای امنیت، یك دبیرخانه و یك شورای اقتصادی - اجتماعی میباشد. كنفرانس دمبارتن اوكس در واقع نقطه پایان موجودیت جامعه ملل و نقطه آغاز سازمان ملل متحد بود. با این حال، سازمان ملل متحد گرچه ناكارآمدی و عدم توانایی جامعه ملل را به چالش كشانید و در حقیقت، اجماع بینالمللی برای پیشگیری از جنگ را به دنبال داشت، اما در مقام عمل، از ایفای نقش واقعی خود دور مانده و با ارائه حق وتو به كشورهای بزرگ، كارایی و استقلال عمل خود را زیر سؤال برده است (گردآوری : انجمن ناجی)
• تظاهرات سیاهپوستان "آلاباما" برای اجرای قانون حق رأی (1965 م)
جنبش حقوق مدنی بخشی از حرکت کلی تر اجتماعی تحت عنوان جدایی نژادی در ایالات متحده آمریکا است که از سال ۱۹۵۵ با هدف کسب برابری میان سیاهپوستان و سفید پوستان در ایالات متحده آمریکا آغاز شد و در سال ۱۹۶۸ با تصویب قانون مدنی به سرانجام رسید. در این دوره، مبارزات بدون خشونت و نافرمانیهای مدنی باعث ایجاد بحرانهای متعدد مابین فعالان و دولت محلی، ایالتی و فدرال در ایالات متحده آمریکا شد که دولت، جامعه و اصناف را وادار به جبهه گیری در برابر بی عدالتیهایی که سیاهپوستان آمریکایی با آن مواجه بودند مینمود.
• ترور "بنینیو اكینو" سیاستمدار معروف و رهبر مخالفان دولت فیلیپین (1983 م)
بتینو اكینو
سیاستمدار نامی فیلیپین و رهبر مبارزان سیاسی ضد دیكتاتوری این كشور، در سال 1934میلادی در فیلیپین به دنیا آمد. پدر بتینو، سیاستمدار و سناتور مجلس بود و پدربزرگش نیز از انقلابیونی بود كه با نیروهای استعماری اسپانیا و بعدها با قوای اشغالگر امریكایى در اواخرقرن نوزدهم جنگید. اكینو در سال 1950میلادی در حالی كه هنوز 16 ساله بود به عنوان یك خبرنگار، از معتبرترین روزنامه وقت فیلیپین راهی شبه جزیره كره شد تا از جنگ دو كره گزارش تهیه كند. وی دو سال بعد از خبرنگاران برجسته این روزنامه شد و پس از آن در دانشگاه دولتی فیلیپین به تحصیل در رشته حقوق پرداخت. اكینو در 20 سالگی به عنوان یكی از مشاوران رئیسجمهور وقت فیلیپین برگزیده شد و در به تسلیم واداشتن رهبر چریكهای كمونیست آن روز نقش مهمی ایفا كرد. او در ادامه، در 22 سالگی شهردار زادگاه خود، در 25 سالگی معاون استاندار و در 30 سالگی استاندار یكی از ایالات فیلیپین گردید. در عین حال، اكینو از سال 1957میلادی به مدت هشت سال، مشاور ویژه رئیس جمهور وقت فیلیپین بود تا اینكه فردیناند ماركوس به ریاست جمهوری رسید و اكینو در 33 سالگی به دبیركلی حزب مخالف ماركوس برگزیده شد. پس از طی دو دوره ریاست جمهوری ماركوس، اكینو خود را نامزد ریاست جمهوری فیلیپین كرد اما قبل از انتخابات، ماركوس اعلام نمود كه توطئهای با شركت عناصر چپ و راست برای ایجاد انقلاب در فیلیپین كشف شده است و عده زیادی از سیاستمداران در آن شركت داشتهاند. ماركوس به این بهانه، حكومت نظامی اعلام كرد و انتخابات را لغو نمود. اكینو نیز در همان سال و به همین اتهام دستگیر شد و مدت هفت سال و نیم در زندان ماند. در سال 1977میلادی یك دادگاه نظامی، او را به اتهام قتل، توطئه براندازی و داشتن اسلحه غیرمجازْ محاكمه و محكوم به مرگ كرد، اما حكم اجرا نشد. در این زمان، اكینو از داخل زندان به صدور بیانیههای سیاسی ادامه داد و حزب قدرت مردم را رهبری میكرد. اما حزب او در مقابل حزب دولتی شكست خورد و اكینو اعلام نمود كه انتخابات مخدوش بوده است (گردآوری : انجمن ناجی) در همان سال، ماركوس، رئیس جمهور مستبد فیلیپین به اكینو اجازه داد كه برای انجام عمل جراحی قلب از زندان خارج شود و عازم امریكا گردد. اكینو پس از عمل، مدت سه سال در این كشور ماند و هنگامی كه تصمیم خود را برای بازگشت به فیلیپین اعلام كرد، به او هشدار داده شد كه كشته خواهد شد. اما اكینو به این مسئله توجهی نكرد. از این رو، بلافاصله پس از ورود به فیلیپین در 21 اوت 1983میلادی توسط ماموران امنیتی دستگیر گردید. اما در همین زمان، مردی كه لباس خدمتكاران فرودگاه را به تن داشت، به محض اینكه پایاكینو به زمین رسید گلولهای به گردن او شلیك كرد و او را در 49 سالگی كشت. ماموران امنیتی آن مرد را كشتند و به این ترتیب موضوع ترور اكینو در هالهای از ابهام فرو رفت. با این حال محافل سیاسی كشور، دولت ماركوس را عامل قتل اكینو معرفی كردند. سه سال بعد، همسر اكینو با كمك نفوذ و وجههای كه به خاطر قتل شوهرش كسب كرده بود ماركوس را شكست داد و رهبری فیلیپین را برعهده گرفت.
• روز استقلال كشور "لتونی" از اتحاد جماهیر شوروی سابق (1991 م)
لاتویا
كه به نام فرانسوی آن، در ایران، لتونی خوانده میشد، یكی از سه جمهوری ساحلی دریای بالتیك است كه بین دو كشور لیتوانی و استونی و در مشرق اروپا قرار گرفته است (گردآوری : انجمن ناجی) مساحت این كشور 64/610 كیلومتر مربع و جمعیت آن نزدیك به 2/5 میلیون نفر میباشد. پایتخت لتونی ریگا و از شهرهای مهم آن دائوگاوپیلس، لیپایا و یلگاوا قابل ذكرند. حدود 40 درصد مردم لتونی پیرو مذهب مسیحیت و عمدتاً پروتستان هستند. سكنه لتونی از ملیتهای مختلف روسی، اوكراینی، لهستانی، لیتوانیایى و اكثریت لتونیایى هستند. زبان رسمی این كشور لتونیایى است (گردآوری : انجمن ناجی) واحد پول لتونی لاتس میباشد. كه بعد از پیوستن این كشور به اتحادیه اروپا، در 30 آوریل 2004، یورو به عنوان پول واحد اروپائی، جایگزین آن خواهد شد. با توجه به رشد منفی جمعیت در لتونی پیشبینی میشود جمعیت این كشور تا سال 2025 نزدیك به2 میلیون نفر خواهد بود. نظام سیاسی حاكم بر لتونی جمهوری چند حزبی با یك مجلس قانونگزاری است (گردآوری : انجمن ناجی) كشور لتونی در شرق اروپا و در غرب روسیه قرار دارد. نخستین ساكنان این منطقه را، اقوامِ شكارچی و ماهیگیر تشكیل میدادند كه در هزارههای قبل از میلاد مسیح(ع) وارد این سرزمین شده بودند. قرون بعد از میلاد، تحت حاكمیت سوئد، روسیه و بعداً آلمان قرار گرفت كه آیین مسیحیت نیز توسط آلمانها، در این منطقه، جایگزین شد. در قرون اخیر، لهستان، سوئد و سرانجام روسها بر این ناحیه تسلط یافتند كه تا اوائل قرن بیستم ادامه داشت. بعد از انقلاب بلشویكی در 1917، لتونی نیز در 18 نوامبر همین سال، استقلال خود را اعلام كرد كه در سال 1920میلادی از طرف شوروی به رسمیت شناخته شد. اما در سال 1940میلادی، كشورهای منطقه بالتیك و از جمله لتونی به اشغال كمونیستها درآمدند كه تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991میلادی ادامه داشت. در این زمان، لتونی نیز همگام با كشورهای منطقه، خواهان استقلال گردید و در نهایت در 21 اوت 1991میلادی استقلال خود را اعلام نمود.
• درگذشت چارلز گوردن فولرتون،خلبان سابق شاتلهای فضایی (2013 م)
«
چارلز گوردن فولرتون
» چهل و هفتمین فضانورد ناسا و صد و ششمین فضانورد جهان که سابقه خلبانی و فرماندهی شاتل در دو پرواز فضایی را در کارنامه خود داشت، درگذشت. سیروس برزو، روزنامه نگار علمی و کارشناس تاریخ کیهان نوردی در گفتوگو با خبرنگار فناوری ایسنا توضیحاتی در خصوص سوابق این فضانورد ناسا ارائه کرد. به گفته وی، فولرتون در 11 اکتبر 1936 در شهر «روچستر» در ایالت نیویورک به دنیا آمده و تحصیلات لیسانس و فوق لیسانس خود را در رشته مکانیک در «انستیتوی تکنولوژی کالیفرنیا» پشت سر گذاشته بود. فولرتون کار جدی خود را در نیروی هوایی در ژوئیه 1958 پس از کار کردن به عنوان مهندس طراح مکانیک در شرکت هواپیما سازی هیوز در کایورسیتی کالیفرنیا آغاز کرد. او تمرینات ابتدایی و پایه پرواز را در پایگاه هوایی بینبریج در جورجیا و پایگاه نیروی هوایی وب در تگزاس انجام داد. در سپتامبر 1959 به پایگاه پرین در تگزاس رفت تا با جنگنده 86-اف تمرین کند و بعد از دسامبر 1960 در پایگاه نیروی هوایی مک کانل در کانزاس برای تمرین برای خدمه جنگی 47-بی گماشته شد. فولرتون پس از اتمام این تمرین به عنوان خلبان جت بمب افکن 47-بی با فرماندهی هوایی استراتژیکی سیصد و سومین گروه بمب افکن در پایگاه نیروی هوایی دیویس مونتان در آریزونا خدمت کرد.
پس از فارغ التحصیلی از مدرسه خلبانی تحقیقی هوافضای نیروی هوایی آمریکا در ماه مه 1965 مسوولان پایگاه هوایی ادواردز کالیفرنیا، گزارش شایستگی او برای شرکت در طرح فضایی نظامی آزمایشگاه مداری سرنشین دار را به بخش هوانوردی در پایگاه نیروی هوایی رایت پاترسون در اوهایو دادند. وی هنگامی از انتخاب خود در برنامه آزمایشگاه مداری سرنشین دار نیروی هوایی آمریکا به عنوان خدمه پرواز آگاه شد که خلبان آزمایشگر بخش عملیاتی بمب افکن در رایت پاترسون بود و با بیش از 9000 ساعت پرواز در پرواز با هواپیماهای 33-تی، 34-تی، 37-تی، 38-تی، 39-تی، 86-اف، 104-اف، 106-اف، 47-بی و 135-کا سی یکی از مجرب ترین خلبانان به شمار میرفت. این برنامه چند سال بعد بدون آن که عملی شود کنار گذاشته شد تا آمریکا بتواند برنامه آپولو را با سرعت پیش ببرد. فولرتون پس از لغو برنامه آزمایشگاه مداری سرنشیندار در سپتامبر 1969 فضانورد ناسا شد. او به عنوان عضو خدمه پشتیبانی فضانوردان در ماموریتهای آپولو 14 و 17 خدمت کرد. فولرتون یکی از اعضای گروههای دو نفره بود که خلبانی آزمایش فرود و پرواز شاتلهای فضایی را در طی دوره ژوئن تا اکتبر 1977 به عهده داشتند. این آزمایشها شامل پرواز آزاد مدار گرد شاتل بود. در این آزمایشها مدار گرد اینترپرایز ابتدا با هواپیمای بوئینگ 747 به هوا برده میشد و در ارتفاع معینی رها میشد. خلبان شاتل باید آن را به صورت یک هواسر، بدون موتور فرود آورد. در جریان این پرواز، سامانههای هدایت و دستگاههای مدار گرد آزمایش میشدند. پنج پرواز آزاد که ارزیابی های بیشتری از کیفیتهای پرواز مدارگرد و خصوصیات اجرایی آن طی جدا شدن آن از هواپیما، مانور و فرود و غیره انجام شد، شکل گرفت. اما سالها طول کشید تا او به آرزویش برسد و در سفری فضایی شرکت کند. نخستین ماموریت او به عنوان خلبان در پرواز شماره -3 شاتل فضایی از 22 تا 30 مارس 1982 به مدت هشت روز و چهار دقیقه بود که نامش را به عنوان صد و ششمین فضانورد جهان، چهل و هفتمین فضانورد آمریکا به ثبت رساند. دومین سفر مداری فولرتن فرماندهی پرواز شماره 51- اف شاتل فضایی از 29 ژوئیه تا 6 اوت 1985 به مدت هفت روز و 22 ساعت و 46 دقیقه بود. فولرتون جمعاً 15 روز و 22 ساعت و 50 دقیقه در مدار زمین به سر برده است (گردآوری : انجمن ناجی) وی بعد از کناره گیری از فضانوردی در سال 1986 در پایگاه هوایی ادواردز به عنوان خلبان پژوهشگر فعالیت داشت. چارلز فولرتن سرانجام 21 اوت 2013 (چهارشنبه 30 مردادماه) درگذشت. او متاهل بود و دو فرزند از وی باقی مانده است (گردآوری : انجمن ناجی)