راه های مختلفی را آزموده ای ولی به نتیجه ی مطلوب نرسیده ای. ناامید و مأیوس نباش. دوباره سعی کن. اگر دوباره شکست خوردی نگران نباش. دنیا به آخر نمی رسد. مرد را برای نبرد با سختی ها آفریده اند و پیروزی، میوه ی شیرین هر تلاش و کوششی است (گردآوری : انجمن ناجی)
غزل (385)چـون شوم خاك رهش دامـن بيفشـاند زِمن
معاني لغات غزل (385) دامن افشاندن: دامن را تكان دادن و از گرد و خاك دور كردن و كنايتاً به معناي دوري كردن و اِعراض و ترك كردن است (گردآوری : انجمن ناجی) دل بگردان: تغيير عقيده بده، احساس دل خود را عوض كن، كنايه از تغيير حال از بي اعتنايي به مهرباني است (گردآوری : انجمن ناجی) رو بگرداند: رو را برمي گرداند، كنايه از برتافتن و اِعراض است (گردآوری : انجمن ناجی) روي رنگين: روي شاداب و با آب و رنگ، روي آرايش كرده. مي نمايد: نمايش مي دهد، نشان مي دهد.
بپوشان، نهان كن.
سيرش ببين: او را نيك و كامل ببين، با نگاه سير و دقيق او را تماشا كن. جوي خون راند: اشك خونين روان كند. او به خونم تشنه است: او در ريختن خون من حريص و مشتاق است (گردآوری : انجمن ناجی) تا چون شود: تا چه پيش آيد. كام ستاندن: به مراد دل رسيدن. داد بستاند: انتقام بگيرد.
نام سنگ تراش معاصر خسرو پرويز كه عاشق شيرين، معشوقه و همسر خسرو پرويز بود.
نام معشوقه و همسر خسرو پرويز، مطبوع و دلپذير.
خاطرِ نازك: دلِ نازك و حسّاس، دل زود رنج. چيزي مختصر: 1- چيز ناقابل، 2- اشاره به دهان كوچك محبوب. باز مي ماند: باقي مي ماند، مضايقه مي كند، سر باز مي زند. ختم كن: تمام كن.