از جای خود برخیز و به بوستان ایمان برووچون وارد شدی مقداری ازریشه درخت نیت و دانه های پشیمانی و قدری از برگ تدبیر و تخم ورع و میوه فهم و اندازه ای از شاخه های یقین و مغز اخلاص و پوست اجتهاد و مقداری از ساقه های انابه و پادزهر تواضع را گرفته ، همه راباحواس جمع با دلی متوجه وفهمی سرشاربا انگشتان تصدیق و کف توفیق میان طشت تحقیق میریزی و بااشک چشمانت شستشو میدهی وآنگاه آنها رامیان دیگ امید ریخته به آتش اشتیاق می جوشانی آنقدر تا مواد زائد و رسوبش جدا شود تا عصاره وخامه حکمت به دست بیاید سپس آنرا گرفته در بشقاب تسلیم و رضا ریخته و باد نفخ ونسیم استغفار برآن می دمی تا پیشتر از آنکه فاسد گردد خنک گردد و این شربت گوارا است . آنگاه در جایی که آدمی نباشد و جز خدا کسی تو را نبیند می نوشی این است دوای درد گناه که بزرگترین درد و بیماری انسانهای عالم است .