نمی دانم این چه عادت غلطی است که در جامعه رایج شده است (گردآوری : انجمن ناجی) خیلی راحت دور هم می نشینیم و از دیگران حرف می زنیم و به سادگی آب خوردن درمورد آن ها قضاوت می کنیم. انگار در مقام خداوندی قرار داریم.
فلانی آدم خوبی است (گردآوری : انجمن ناجی) فلانی دل رحم است (گردآوری : انجمن ناجی) دیگری ضعیف است، آن فرد بلند و آن یکی کوتاه است (گردآوری : انجمن ناجی) اگر فردی دچار مشکل می شود برخی می گویند حقش بود از بس بدی کرد خدا هم او را به چنین عذابی دچار کرده است (گردآوری : انجمن ناجی) اگر کسی به مقام و ثروت قابل توجهی دست یابد بعضی ها قضاوت می کنند که حتماً خدا دوستش داشته که به او این چنین امکاناتی عطا نموده است (گردآوری : انجمن ناجی) یا در اداره ها و سازمان ها این نوع قضاوت ها بسیار وجود دارد.
به عنوان مثال اگر کارمند کوچکترین اختلاف نظری با آقای رئیس داشته باشد به راحتی قضاوت کرده و می گوید: نیروی ضعیفی است و یا توان کاری پایینی دارد. جالب است خیلی وقت ها این قضاوت ها در مورد کسانی است که از آن ها اطلاعات زیادی هم نداریم. یا اینکه آن ها را اصلاً ندیده ایم و یا بسیار کم با هم مراوده داشته ایم.
وقتی نسبت به مسئله ای شناخت پیدا نکرده ایم و شروع می کنیم به قضاوت این از جهل ماست (گردآوری : انجمن ناجی) معمولاً زمانی یک فرد شروع به قضاوت می کند که یکی از این کارها را در ذهن خود انجام می دهد؛ فضولی کردن یا قیاس کردن. مورد قضاوت قرارگرفتن همان اندازه که برای ما ناخوشایند است، برای دیگران هم آزاردهنده است (گردآوری : انجمن ناجی) متوقف کردن قضاوتِ دیگران و جایگزین کردن آن با پذیرفتن نقطه ضعف های طرف مقابل برای دو طرف التیام بخش است و با یاد گرفتن این مهارت هم قضاوت کننده سبک می شود، هم قضاوت شونده آرام می گیرد و انسان به گناه بزرگ غیبت و بدگویی پشت سر دیگران آلوده نمی گردد.
اینکه بعضی ها به صورت مستمر در مورد دیگران قضاوت می کنند دلایل متفاوتی می تواند داشته باشد. به عنوان مثال برخي به دلیل شرایط خاص خانوادگی خود قضاوت کردن درباره دیگران را به عنوان یک عامل کمکی در برقراری رابطه یاد گرفته و بدان عادت کرده اند. برخی در مورد دیگران قضاوت می کنند تا در اصل، خودشان را مخفی کرده باشند چرا که مواردی را در دیگران می بینند که در خودشان هم وجود دارد و آنها این ویژگی را دوست ندارند.
عده ای با قضاوت منفی در مورد دیگران و تحقیر آن ها برای مهم جلوه دادن خود و داشتن حس بهتر استفاده می کنند. اما هیچ کدام از این دلایل سبب نمی گردد قضاوت کردن حس مناسبی برای انسان ایجاد نماید زیرا اساساً قضاوت کردن دارای بار منفی است (گردآوری : انجمن ناجی) و تنها راه رسیدن به آرامش عشق ورزیدن به دیگران و قبول کردن آنهاست همان طور که هستند و بهترین نقطه شروع از خویشتن است یعنی انسان به خود عشق بورزد و به خود احترام گذارد. ما از درون انسان ها و نیت آنها آگاه نیستیم. تنها خداوند حکیم است که می داند در دل هر انسانی چه می گذرد و هم اوست که بر اساس آنچه می داند قضاوت می کند و جزای عمل انسان را می دهد. پس بدانیم و آگاه باشیم که قضاوت در مورد خوب و بد دیگران و نیت اعمالشان در حوزه صلاحیت ما نیست لذا ما انسان ها به جای خداوند متعال حق نداریم در مورد خوبی و یا بدی کسی نظر داده و "نباید قضاوت کنیم!"
خداوندا؛ به من بیاموز قبل از آنکه درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفشهای او راه بروم.
زندگی هم همینطور است (گردآوری : انجمن ناجی) وقتی که رفتار دیگران را مشاهده می کنیم، آنچه می بینیم به درجه شفافیت پنجره ای که از آن مشغول نگاه کردن هستیم بستگی دارد. قبل از هرگونه انتقادی، بد نیست توجه کنیم به اینکه خود در آن لحظه چه ذهنیتی داریم و از خودمان بپرسیم آیا آمادگی آن را داریم که به جای قضاوت کردن فردی که می بینیم درپی دیدن جنبه های مثبت او باشیم؟آیا در دادگاه جمع دوستان! کوچکترین حقی برای دفاع او قائل هستیم؟؟ببینیم می توانیم همه چیز را فقط سیاه یا فقط سپید نبینیم؟بهتر نیست خودمان را جای آن شخص بگذاریم؟آیا قدرت دفاع در جمعی که همه علیه ........صحبت می کنند را داریم؟مگر نشنیده ایم که اگر خلافی را هم دیدی فقط به خود اوتذکر بده و از بیانش سرباز زن؟چه برسد به اینکه ندیده باشی و یا اصلا نبوده باشد؟؟
داستان شعیب پیامبر را شنیده ایم که به خاطر تنها یکبار قضاوت زودهنگام، پیامبری از نسلش برداشته شد؟؟و مهمتر اینکه آن قضاوت به آبروی کسی مربوط نبود. می دانیم آبروی مومن از10بار طواف کعبه بالاتر است و براحتی و به لطایف الحیل رفتاری از آن می گذریم؟ یا باز شنیده ایم که از هر 3قاضی 2نفر به جهنم می روند!!
یا اینکه بین حق و باطل فقط چهار انگشت فاصله هست
پس در این شرایط و در رویارویی با حوادث گوناگون چه باید بکنیم؟
قضاوت کنیم ،
بی تفاوت باشیم،
تحقیق کنیم و بعد صحبت کنیم، احتمال بدهیم و صد در صدی نتیجه نگیریم یا......؟؟؟؟ با تمهت ها و بدنامی ها چه کنیم؟؟
پس زود قضاوت نكنيد. زود به انتهاي قضيه نرسيد و يكه به قاضي نرويد يا در ميان صحبتها مدام دنبال درست و غلط نگرديد. قبل از نتيجه گيري كردن در مورد حرفهاي ديگران كمي فكر كنيد ؛ خصوصا اگر ميدانيد اين صحبت فقط از يك احساس زود گذر نشات ميگيرد.
«لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمیداند چطور لباس بشوید. احتمالآ باید پودر لباس شویی بهتری بخرد.»همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت. هربار که زن همسایه لباس های شسته اش را برای خشک شدن آویزان می کرد زن جوان همان حرف را تکرار می کرد تا اینکه حدود یک ماه بعد، روزی از دیدن لباس های تمیز روی بند رخت تعجب کرد و به همسرش گفت:«یاد گرفته چطور لباس بشوید. مانده ام که چه کسی درست لباس شستن را یادش داده!»
مرد پاسخ داد: «من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجره هایمان را تمیز کردم!»