تعبر دیدن ' ابلیس (شیطان) ' در خواب دانیال (ع) می گوید :
ابلیس در خواب دلیل دشمنی بود بی دین و دروغگو و فریبکار و بی شرم و ناامید از نیکی ها که همواره به مردم به مردم شر و فساد و تباهی می اموزد . اگر ببیند با ابلیس جنگید و او را شکست داد به خیر و صلاح و درستکاری تمایل دارد . اگر ببیند ابلیس او را شکست داد به راه شر و فساد مایل است و اگر ببیند ابلیس با او سخن گفت او را از زاه بدر می برد و از طاعت الهی باز می دارد و اگر ببیند ابلیس او را نصیحت می کرد و او خوشش می امد هم به مال و هم به تن او افت واسیب می رسد و اگر ببیند ابلیس دست او را گرفته بود و به جایی می برد و او ' لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم ' گفت به گناهی بزرگ مبتلا می شود و به نصیحت شخصی از ان گناه دست بر می دارد . اگر ببیند غل و زنجیر به گردن ابلیس انداخت به اهل دین و درستکاری سرور و شادمانی می رسد و اگر ابلیس را ناتوان و درمانده ببیند علما و مردم درستکار نیرومند می شوند . کرمانی می گوید : اگر ببیند مطیع ابلیس شد به هوای نفس مبتلا می شود و اگر ببیند ابلیس چیزی به او بخشید اگر چیز خوبی باشد مال حرام به دست می اورد و اگر چیز بدی باشد در دینش فساد و تباهی روی می دهد و اگر را شاد و خوشحال ببیند مردم به شدت به فساد و تباهی می افتند و اگر ببیند می حواست با شمشیر به ابلیس حمله ور شود و او را بکشد و ابلیس فرار کرد حکومت و فرمانروایی پیدا می کند و به عدل و داد رفتار می نماید و اگر ببیند ابلیس را کشت بر نفس خود غلبه می کند و درستکاری پیشه می سازد.
1. عن ابی عبد الله(ع) قال: "الرؤیا علی ثلاثة وجوه بشارة من الله للمؤمن و تحذیر من الشیطان و أضعاث أحلام".[1]
خواب سه گونه است، یا بشارتی از جانب پروردگار به فرد با ایمان، یا القای ترس و وحشتی از جانب شیطان و یا خواب های آشفته و بی سر و ته می باشد.
2. عن ابی عبد الله(ع) قال: "إذا رأی الرجل ما یکره فی منامه فلیتحول عن شقه الذی کان علیه نائما و لیقل إنما النجوی من الشیطان لیحزن الذین آمنوا و لیس بضارهم شیئا إلا بإذن الله ثم لیقل عذت بما عاذ به ملائکة الله المقربون و أنبیاؤه المرسلون و عباده الصالحون من شر ما رأیت و من شر الشیطان الرجیم".[2]
در این روایت، امام صادق (ع) توصیه فرموده که هرگاه خوابی شیطانی و ناراحت کننده دیدیم، از یک پهلو به پهلوی دیگر غلطیده و بعد از تلاوت آیه "انما النجوی..."[3]، دعای مذکور در روایت را بخوانیم.
در پایان، اگر نکته دیگری مد نظرتان است، با توضیحات بیشتر ارسال نموده تا در خدمتتان باشیم. [1] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 8، ص 90، ح 61، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هـ ش.
[2] حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج 6، ص 499، ح 8539، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 هـ ق.
[3] مجادله، 10.