_ تا حالا شده کسی بهت کاری بده جلوش بگی باشه اما انجامش ندی؟
_ قسم دروغ خوردی؟ چند بار؟ حسابش از دستت در رفته؟ قسم مصلحتی چند بار؟
_ اگر جون ده تا آدم در خطر باشه، تو حاضری جونتو بدی اونا زنده بمونن؟( فرض کن همچین چیزه ممکنه و تو یه بچه دوساله هم داری)
سلام به همه ی دوستان خوب خودم . اول از همه باید بگم که با دیدن این تایپیک و اینهمه سوال با یک عمل غیرمنتظره روبرو شدم دوما اون صندلی چون فلزی هست سعی نکنید منو زیاد روش نگه دارید چون میسوزم و یه عضو خوب ناجی رو از دست میدیدها از من گفتن بود خب حالا برم سر پاسخ به سوالات :
1-خـــدا تنها اسمیه که هر کجا صدایش زدم گفت : جانم ! او فراموش شده ایست که همیشه روبروی ماست …
2- خیلی خونسرد عمل میکنم البته وقتی که تا زمان ناهار یا شام زمان زیادی مونده باشه ولی اگه زمان کمتری داشته باشم یکم هول میشم و دست و پامو گم میکنم که چه باید بکنم . بهرحال بعد سوختن اول غذای سوخته رو میریزم تو یه ظرف دیگه بعد هم به سرعت سعی میکنم اثر جرم رو یه جوری محوش کنم تا قبل اینکه کسی ندیده بعدش دوباره شروع به درست کردنش میکنم .اینم تو پرانتز بگم الان مدتهاست که غذام نمیسوزه و دسپختم نسبتا خوب شده
3- فک کنم وروجک بود که اول اومد سراغ اقای نجار .
4-بزرگترین اشتباه زندگیم این بود که اونجایی که باید عقلانی تصمیم میگرفتم احساسی عمل کردم .
5-بنظرم حرفاییست که مخاطب خاص با گوش نشنوا پیدا نکردند و بیان نمیشه مگه مخاطب خاص خودش رو پیدا کنه .
6-بهترین خاطره ای که از دانشگاه دارم اینه که یه روز استادمون میخواست حضور غیاب رو انجام بده و ازونجایی که منم یک دانشجویه منضبط و درسخونی بودم و همیشه روبروی استاد بودم و همش منو میدید بدون اینکه اسممو بخونه برام حاضری رد میکرد .تا اینکه یه روز بیشتر بچه های کلاس جمع بودند و طبق معمول اخر کلاس استاد شروع به خوندن اسمها کرد و تا به اسم من رسید گفت : خانوم فلانی ام که همش حاضرن فک کنم جمعه ها هم میاد سرکلاس .یهویی کلاس رفت رو هوا و من از خجالت روم نمیشد سرمو بلند کنم . به این استادم ارادت خیلی خاصی داشتم ولی عمرش به دنیا نموند و پارسال به رحمت خدا رفت و این خاطره ازش برای همیشه تو ذهنم موندگار شد.
روحش شاد .
7- اقا چندتا کلمه ی درست حسابی میذاشتین حداقل که بشه باهاشون جمله ساخت
8-اگر انسان مختاره و خداوند قوه ی اختیار به ادما داده پس اینکه میگن قسمت و تقدیر همین بوده یعنی چی ؟
9-
به آدم اعتماد بكنند، بهتر از آن است كه به آدم محبت كنند.
1- بزرگترین ترسم از آیندست که چی میشه
2-بزرگترین اشتباه زندگیم همونی بود که بالا جوابش رو نوشتم
3-عشق خوبه ولی بشرطی که پاک و خالص باشه نه اینکه به هوس تبدیل بشه
4-برای این سوال جوابی ندارم 5-اعتراف میکنم که خیلی ساده و زودباورم و زود اعتماد میکنم و همیشه چوب سادگیمو خوردم .
6-میگم تو هر کاری اول تلاشتون رو بکنید و توکل کنید به اونیکه اون بالاست .ولی خودم هیچ وقت به این باور نرسیدم .
7-بنظر من ستاره دختر خوب و آرومیه ولی بعضی وقتا سوالاته فوق العاده سخت میپرسه. که البته اونم بخاطر کنجکاویشه
آره خیلی وقتا پیش اومده که گفتم باشه ولی بنا بدلایلی نتونستم اون کار رو انجامش بدم شاید اون لحظه حوصلشو نداشتم .
یادم نیست ولی همیشه سعی کردم کمتر قسم بخورم .
برای این سوال نمیدونم چه جوابی باید بدم اگه جونه 10 تا رو نجات بدی بچه دوساله بی مادر میشه اگه بفکر بچه باشی باید قید 10 نفرو بزنی .
بنظرم این بیشتر شبیه به یک معادله مجهوله ؟؟؟؟
_ شده تا حالا ناامید ناامیــــــــــــــــد بشی؟ چی تو رو به زندگی برگردونده؟ چه فکری؟ _ اگه بهت به مدت 24 ساعت یه قدرت خارق العاده داده بشه، دوس داری چی باشه؟ _ بهترین خوردنی دنیا _ زیباترین لحظه _ تأثیرگذارترین مسأله _ خودتو چقد دوست داری؟ برا خودت چیکار کردی؟ _ یه نصیحت به من
1-ناامید ناامید که نه ،چون همیشه ته قلبم یه ذره امید دارم که خدا هیچوقت بنده گنهکارشو تنها
نمیذاره و در سختترین شرایط یک روزنه ای رو براش باز میکنه
ناامیدی هنگامی که به مطلق می رسد یقینی زلال و آرامبخش میشود چه قدرت و غناییست در ناگهان هیچ نداشتن .
2-اینکه قدرت پیش بینیه اینده رو داشته باشم
3-متوجه سوال نشدم ؟؟؟
4-لحظه ی شنیدن اذان مغرب با صدای موندگار و دلنشین مرحوم موذن زاده اردبیلی
5-تاثیرگذارترین مساله تو زندگی : بهره گیری از تجربیات تلخ و شیرینه دیگران
6-خب مسلما زیاد .اما با این حال فکر میکنم عملا برای خودم کاری انجام ندادم و قدمی برنداشتم.شایدم انجام دادم و یادم نیست و یا اینکه سوال رو خوب متوجه نشدم که بتونم جوابی درخورشایسته براش پیدا کنم . ولی بهرحال باید بگم بیشتر بفکر دیگران بودم تا خودم .
7-دوست خوبم : به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد... به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد... و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد باشد