و اگرم می رفتم خود مدرسه ( یعنی پیش مدیر ناظم ...) منو می خواست .... حالا برای تشویق بود که بگند ای ول چقدر درس خونی بهم کادو بدند ! یا بگند پدر مادرت رو بیار تا به اونها هدیه بدیم که به من بدند
حساب کنید برم چی بگم .... شیر آبخوری مدرسه خرابه ! نه اینکه نشد ... یا بگم معلم کارش درست نیست ! اوه چ حرفها یا برم بگم بزارید برم خونه ! که نه بابا خودمون نماینده بودیم می رفتیم خونه زمانی هم که سر در نمی اوردم از این چیزها همیشه تو کلاس بودم و اصلا حالیم نبود جیم زدن و این جور حرفها رو