ملاك و معيار انتخاب دوست : ************************ 1 ـ دارا بودن فكر و عقيده سالم:
بر جوانان لازم است كه با افرادی مجالست و همنشينی داشته باشند كه صاحب عقيده پاك و فكری سالم باشند چه اينكه داشتن فكری سالم آدمی را به شخصيت فردی و اجتماعی سالم دعوت می كند اينكه برخی به دنائت و پستی زندگی روی می آورند به خاطر آن است كه دارای انديشه ای پاك و صحيح نمی باشند بسيار روشن است كه هرگز عقيده صواب انسان را به مسير ناصواب نمی كشاند.نوجوانی و جوانی مقطعی از حيات آدمی است كه هنوز به نيمروز آن نرسيده بلكه در صبحدم حيات اجتماعی و تكليفی قرار دارد و بايد در هنگامه صبح، گل وجود خويش را با افكار و نيات پاك آبياری نمود تا پژمردگی زودرس بر او عارض نشود. لازمه طراوت و شادابی گل وجود آدمی به اين است كه هم همت گمارد تا عقايد فطریاش را سالم نگه دارد و هم با كسانی مصاحبت نمايد كه دارای افكار و عقايد پاك باشند.علی(عليه السلام) خطاب به يكی از يارانش بنام حارث همدانی چنين توصيه می كند كه:يا حارث وَاحْذَرْ صحابَةَ من يفيل رأيُهُ ويُنْكَرُ عَمَلُهُ فَاِنَّ الصاحِبَ مُعْتَبَرٌ بصاحِبِهِ.«ای حارث از رفاقت با كسانی كه افكارشان خطا و اعمالشان ناپسند است دوری كن، همانا آدمی به اخلاق و سيره رفيقش خو می گيرد و با افكار و اعمال وی معتاد مي شود»(1).
در حقيقت دوست به منزله عضوی از اعضای بدن است كه حفظ و مواظبت آن لازم است پس به همان اندازه كه انسان بايد در حفظ سلامت خود بكوشد تا آسيبی به او نرسد می بايست در اعتقاد و افكار دوستان خويش نظارت كند تا عقايد و رفتارش را فاسد نكنند و نيز همت گمارد كه دوستان پاك ضمير را از دست ندهد چون از دست دادن آنها به منزله جدا شدن عضوی از اعضای اوست.در سخنی ديگر علی(عليه السلام) میفرمايند: مَنْ فَقَدَ اَخاً فی الله فَكاَنَّما فَقَدَ اَشْرَفَ اَعضائه.«كسی كه دوست خوب خود را كه برای خدا با وی پيوند دوستی داشته از دست بدهد گويا شريفترين اعضای بدن خود را از دست داده است»(2). 2 ـ حسن خلق و فروتنی:
يكی ديگر از معيارهای مهم در انتخاب دوست اين است كه او دارای حسن خلق، رفتار پسنديده، تواضع و فروتنی و اوصاف نيكو باشد. فردی كه از اين اوصاف برخوردار نباشد لايق ارتباط و پيوند دوستی نيست چون اعمال ناشايست او حاكی از نيّات پليدی است كه در باطن اوست. بهترين مزيت ارتباط و دوستی با اينگونه از افراد اين است كه بتدريج خُلق و خوی او در رفتار آدمی تأثير میگذارد. طوری كه منش و رفتار دو دوست مثل هم میشود. در حديثی از رسول گرامی اسلام(صلی الله عليه وآله وسلم) وارد شد كه فرمودند:المرء علی دين خليله وقرينه. «روش آدمی بر طبق مذهب و سيره دوست و رفيقش خواهد بود»(3).اين تأثير در رفتار آنچنان محكم و وثيق است كه سليمان پيامبر(عليه السلام) فرمودند:«درباره كسی به نيكی و بدی قضاوت نكنيد تا دو ستانش را ببينيد. چه اينكه آدمی از امثال و اقرانش شناخته می شود و به صفات همنشينان و دوستانش توصيف می گردد»(4).
و نيز علی(عليه السلام) در دوری از اينگونه افراد میفرمايند: «لاتصحبُ الشريرَ فَانَّ طبعكَ يسْرِقُ مِنْ طبْعِهِ شراً وَاَنْتَ لاتَعْلَمُ».«از مصاحبت با مردم شرير و فاسد بپرهيز كه طبيعت بطور ناخودآگاه بدی و ناپاكی را از طبع منحرف میدزدد در حاليكه تو از آن بیخبری»(5).
و در كلام نورانی امام صادق(عليه السلام) چنين آمده است كه: «مَنْ يَصْحَبُ صاحِبَ السّوءِ لايَسْلَمُ».«كسی كه با رفيق بد همنشين شود سالم نمیماند و سرانجام به ناپاكی آلوده می شود»(6).
همه اين تأكيدات و هشدارها از كلمات نورانی معصومين(عليهم السلام)حاكی از آن است كه انسان نبايد دوستی را انتخاب نموده و با او مجالست نمايد كه در زندگی مواظب عملكردهای خود و در مسائل اجتماعی در برخورد با ديگران متوجه منش و رفتارهای خود نيست و شخصی كه دارای اخلاق تند، رفتار ناشايست و برخورد نامناسب باشد از رفاقت با او نهی شده است (گردآوری : انجمن ناجی) 3 ـ عاقل بودن:
معيار ديگری كه در انتخاب دوست بايد لحاظ گردد ميزان علم و آگاهی و عقل و انديشه اوست. دوست آگاه و عاقل مايه خوشبختی و سعادت و رفيق سفيه و جاهل اسباب ناراحتی و رنج را فراهم خواهد نمود. چون اوّلی با درايت خويش و آگاهی و معرفتی كه دارد در انجام اعمال خود تمام جوانب كار را درنظر دارد كه هم برای خود و هم برای نزديكان و دوستانش معضل يا مشكلی را ايجاد نكرده بلكه مشكلات موجود را رفع میكند امّا دوّمی با علم اندك و عدم تدبير و دورانديشی و استفاده نكردن بجا از عقل و انديشه نه تنها قدرت از ميان برداشتن مشكلات را در زندگی ندارد بلكه با سفاهت خويش موانعی را برای خود و دوستان در مسير پيشرفت زندگی ايجاد میكند. چه بسا نيّتی خير در ذهن داشته باشد تا اينكه كار خيری در حق دوستان انجام دهد و ليكن بر اثر كج فهمی و كم خردی عملی به زيان او انجام میدهد.اين مورد هم يكی از مواردی است كه در احاديث تربيتی از طرف معصومين(عليهم السلام) بدان بسيار تأكيد رفته است (گردآوری : انجمن ناجی)و ما از باب نمونه به چند روايت اشاره می كنيم.
امام سجّاد(عليه السلام) خطاب به فرزند بزرگوارش امام باقر(عليه السلام) می فرمايند:يابُنی اِيّاكَ ومصاحَبَةَ الاحمقِ فانّه يريد أن ينفعك فيضرّك.«ای فرزندم از رفاقت با احمق پرهيز كن چون او اراده میكند كه به نفع تو قدمی بردارد ولی بر اثر حماقت و نافهمی مايه زيان و ضرر تو میشود»(7).
در حديث ديگر تأكيد شده كه از اينگونه افراد فاصله بگيريد چون مصاحبت با ايشان موجب میگردد كه شما هم در آينده مثل آنان گرديد و اينگونه از رفتارهای نابخردانه بسيار سريع در شما اثر گذارد.امام صادق(عليه السلام) میفرمايند: مَنْ لَم يَجْتَنِبْ مصاحبة الأحمقِ اوشَكَ اَنْ يتخَلَّقَ بأخلاقِهِ.«كسی كه از رفاقت با احمق پرهيز نكند تحت تأثير كارهای احمقانه وی واقع میشود و خيلی زود به اخلاق او متخلق می گردد»(8).
بنابر اين دوستی با انسانهای غير عاقل و جاهل جز سختی و رنج چيزی را به ارمغان نخواهد آورد و تحفهای جز ايجاد مشكل در بر نخواهد داشت. چنانچه امام حسن عسگری(عليه السلام) فرمودند: صديقُ الجاهل تَعِبٌ.«دوست انسان جاهل هميشه در سختی و زحمت است»(9).
يا علی(عليه السلام) میفرمايند: صديقُ الاحمق فی تعب. «دوست انسان احمق همواره در رنج است»(10).
متقابلاً در برخی روايات رفيق عاقل و آگاه به داروی شفا بخش تشبيه شده است كه میتواند امراض اخلاقی و ناهنجاریهای رفتاری را درمان نمايد. امام صادق(عليه السلام) در روايتی بسيار زيبا چنين فرمودند:«دوستان صميمی سه قسمند: اوّل كسی كه همانند غذا از ضروريات و لوازم زندگی به حساب می آيد و در همه حالات، انسان به او نيازمند است و او رفيق عاقل است (گردآوری : انجمن ناجی) دوّم كسی است كه وجود او برای انسان به منزله يك بيماری مزاحم و رنج آور است و او رفيق احمق است (گردآوری : انجمن ناجی) سوّم دوستی است كه وجودش نافع است همانند داروی شفا بخش و ضد بيماری است و او رفيق عاقل و لبيب است (يعنی دارای فكری عميق و دور انديش است)»(11). 4 ـ خوشنامی و شهرت داشتن به خوبی:
در جامعه روستايی يا شهری كه در آن زندگی میكنيم برخی از خانوادهها به خوبی و پاكی و نجابت و نيك نامی شهرت دارند و بالعكس برخی ديگر به بدی و زشتی و بیايمانی مشهورند همه همت يك جوان بايد در اين باشد كه اگر قدرت اصلاح چنين افرادی را دارد كه با آنها طرح دوستی ببندد و در مقام ساختن و اصلاحشان بر آيد بسيار كار پسنديدهای است و چون غالباً چنين قدرتی از غالب جوانان بعيد است لذا سفارش اكيد بر اين است كه با اين قشر مجالست و رفاقتی نداشته باشيد. در توصيه های اوليای دين در اين زمينه از دو چيز نهی شده است (گردآوری : انجمن ناجی)يكی نزديك شدن به مراكز و مجالس بدنام كننده و ديگری رفاقت با افراد بدنام و مورد اتهام.در وصيت علی(عليه السلام) به فرزندش امام حسن مجتبی(عليه السلام) چنين آمده است كه: ايّاكَ وَمَواطِنَ التُّهمَة والمجلسِ المظنونَ بِهِ السُّوءُ فَاِنَّ قرينَ السَّوءِ يَغُرُّ جَليسَهُ.«از مراكز بدنام و محلهای مورد تهمت و از مجالسی كه مورد سوء ظن است دوری كن به دليل آنكه رفيق بد، دوستش را فريب میدهد و او را به كار ناپسند تحريك می كند»(12).و نيز پيامبر عظيم الشّأن اسلام(صلی الله عليه وآله وسلم) فرمودند: اَولی النّاس بالتُّهمَةِ مَنْ جالَسَ اهلَ التهمة.«شايسته ترين مردم برای بدنام كردن و ننگ اجتماعی كسی است كه با بدنامان مجالست داشته باشد»(13).
قطعاً كسی كه دارای اعمال و عقايد خوبی باشد و مردم او را به صفات نيك بشناسند در حاليكه با افراد بدنام مجالست نمايد و با آنها حشر و نشر داشته باشد تدريجاً مورد اتهام واقع میشود و چه بسا بدنامی آنان در او سرايت نموده و او را مورد تأثير قرار دهد. 5 ـ صادق بودن و صداقت داشتن:
از اوصاف ديگری كه در آئين دوست يا بیملاك و محور است اين است كه رفيق بايد در گفتار صادق و در رفتار صداقت داشته باشد. صدق در گفتار و صداقت در رفتار، تعديل شخصيت انسان را به همراه دارد.آنكه در گفتار صادق نبوده و سعی در درست جلوه دادن قضايای كاذب است و يا در اعمال و رفتار خود تلاش میكند كه نوعی رفتار تصنعی و كاذب را برای خود ايجاد نمايد و در ورای آن رفتار حقيقی خود را بپوشاند از ديدگاه علوم روانشناختی از نوعی كمبود و كاستی روحی و باطنی رنج میبرد و سعی دارد كه از اين طريق آن كاستی خود را به اين صورت جبران نمايد. واِلا كسی كه دارای شخصيت متعادل و حقيقی بوده و از تعديل روحی و روانی برخوردار باشد نيازی نمیبيند كه به كذب قولی و عملی دست زند.روانشناسان مدعی اند كه با تجربه ثابت شده است آنانكه از حيث شخصيتی ضعفی در خود می بينند و يا كمبود عاطفی در خود احساس میكنند سعی دارند كه خود را به نحوی در ميان دوستان مطرح سازند كه يكی از بهترين راهها بزرگ نمائی در امور است و اينان هميشه میخواهند خوبی را بدی، راست را دروغ، زيبا را زشت، راستی را كجی، نزديك را دور و هر امری كه جلوهای تازه و اعجاب آور داشته باشد نمايان سازند تا اينكه خود مطرح گردند. و شايد به همين دليل باشد كه در اخبار و روايات ائمّه(عليهم السلام) انسان كاذب و دروغگو به سراب تشبيه شده است و از پيمان دوستی با آنان شديداً نهی شده است (گردآوری : انجمن ناجی)امام صادق(عليه السلام) فرمودند: اِيّاكَ ومصادقة الكذّابِ فَاِنِّه كالسرابِ يُقَرِّبُ عليك البعيدَ ويُبَعِّدُ عنك القريبَ.«از دوستی با انسان كذاب برحذر باش چون او همانند سراب است كه دور را برای تو نزديك و نزديك را از تو دور می سازد»(14).يعنی همانگونه كه سراب امر واقعيت داری نبوده و از دور فريبنده است دوستان كاذب هم اين چنين میباشند چون ايشان هم امور غير واقعی را واقعی جلوه میدهند. جوان هوشمند بايد بداند كه چنين دوستانی به پيمان دوستی وفادار نخواهند بود و زيان ارتباط با آنان بيش از نفعشان است (گردآوری : انجمن ناجی)رئيس مذهب شيعه در سخنی ديگر می فرمايند: لاينبغی للمرء المسلم اَنْ يُواخی الفاجر ولا الأحمق ولا الكذّاب. «شايسته نيست برای انسان مسلمان كه با شخص تبهكار و احمق و دروغگو رفاقت كند»(15).
علاوه بر اين ملاكات پنجگانهای كه بيان شد از مطالعه در روايات بدست می آيد كه همچنين بايد از دوستی و پيمان رفاقت با افراد چاپلوس، خائن، ظالم و سخنچين وكسی كه دارای اوصاف رذيله است دوری نمود.
--------------------------------------------------- پی نوشت ها :
1 ـ بحار الانوار، ج33 ص508 روايت 707.
2 ـ غرر الحكم، ص414 فصل اوّل.
3 ـ بحار الانوار، ج71 ص201 روايت 40.
4 ـ رُوی اَنَّ سليمان(عليه السلام) قال: لاتحكموا علی رجل بشیء حتی تنظروا الی من يُصاحبُ فاِنَّما يُعْرَفُ الرجلُ باشكالِهِ واقرانه ويُنْسَبُ الی اصحابه واخدانه. سفينة البحار، ج2 ص27.
5 ـ مجموعه ورام، ج2 ص15.
6 ـ بحار الانوار، ج68 ص278 روايت 17.
7 ـ بحار الانوار، ج71 ص196 روايت 29.
8 ـ بحار الانوار، ج71 ص190 روايت 2.
9 ـ بحار الانوار، ج75 ص374 روايت 1.
10 ـ بحار الانوار، ج75 ص352 روايت 9.
11 ـ بحار الانوار، ج75 ص238 روايت 107.
12 ـ بحار الانوار، ج42 ص203 روايت 7.
13 ـ بحار الانوار، ج72 ص90 روايت 3.
14 ـ اصول كافی، ج4 كتاب العشرة ص455.
15 ـ اصول كافی، ج4 كتاب العشرة ص454.
--------------------------------------------- منبع : نقش نماز در شخصیت جوانان