گفتی دوستت دارم. قلبم تندتر از همیشه زد، لبخند زدم و باورت کردم .
با صدات منو نوازش کردی، تپش قلبت رو حس کردم، مهربون و پاک بود.
نگات مهربونه و صدات آرامش بخش، دستات بخشنده و بوی بهار میدی. با تو احساس امنیت می کنم. یه حس جدید... حسی که منو از تموم بی رحمی ها و بدی ها حفظ می کنه.
راستی ..کادوی کوچکی که برات داشتم روی همون نیمکت همیشگی گذاشتم. فکر نکنم کسی هنوز برش داشته باشه.آخه نیمکت ما همیشه دور ترین بود.این کادو تنها برای تولد تو نبود... آخه میدونی .. با تولد تو ، منم متولد شدم و این روز دیگه برام سالروز تولد خودمه....
روز تولدت قلبمو بهت هدیه میدم تا با هم پرواز کنیم تا بی کران.