دیشب با هزار سختی و البته صبر فراون تونستم چنتا از تاپیکهای ستاره دررابطه با حسد رو بخونم
وقتی رفتم بخوابم تا ساعتها فکرم مشغول بود که من حسودم یا نه؟
تک تک مواردی رو که بهشون مشکوک بودم از نظر گذروندم
موندبودم بین حسادت و غبطه خوردن اصلا نمیتونستم تفکیک کم که من تو کدوم مورد حسادت داشتم یا اینکه فقط غبطه خوردم
بلند شدم تو کتابهایی که دم دستم بود یه نگاه انداختم اجمالی مطالب رو خوندم
فرقی بین حسادت وغبطه دیدم
حسادت وقتی هست که تو از صمیم دلت بخوای اون نعمت از شخص مورد نظر گرفته بشه
ولی غبطه وقتی هست که تو انگیزه پیدا کنی که به اون شرایط برسی
این چیزی بود که من تونستم تو اون وقت شب پیدا کنم
میگن بعضی وقتا یکسری مطالب روزی هستن
مطالب ستاره دیشب برای من روزی بودن چرا که منو چند ساعتی بخودم آوردن که به برسی کارهام و افکارم بپردازم
ناجی و ستاره متشکرم