قرآن مىگويد: «وَ ما تَفَرَّقَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّنَةُ» بينه/4
مىگويند فهميدند حق با محمد بن عبداللَّه است(ص) اما زير بار نرفتند. (بخاطر حسد)
معاويه مىگفت چطور از عبد مناف كسى رئيس نشود ولى از بنى هاشم كسى رئيس بشود.
[مشركين] مىگفتند «أَ هذَا الَّذي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولاً» فرقان/41 اين است آنى كه پيغمبر است (گردآوری : انجمن ناجی)
حديث داريم: قَالَ الصَّادِقُ ع: «إِنَّ الْكُفْرَ أَصْلُهُ الْحَسَدُ»(كافى، ج8، ص7) اينهايى كه كافرند اصلاً از حسادت است (گردآوری : انجمن ناجی)
اگر دانشجوى خوبى بايستد نماز بخواند و دانشجوهاى ديگر هم بيايند اقتدا كنند به او و پشت سر نماز بخوانند من مىآيم مىبينم حسادت مىكنم. خوب تو اگر ريگى به كفشت نيست بايد بگويى الحمدللَّه دانشگاه ما دانشجوها همديگر را به عدالت قبول دارند چرا لبخند مىزنى اين لبخند از روى حسادت است (گردآوری : انجمن ناجی)
علامت حسود اين است كه تا يك كمالى را گفتند يك چيزى بگويد تا اين كمال را خراب كند. زهرا خانم چه آشى پخته بود. بابا فاطمه خانم كمكش كرده بود. يعنى يك چيزى مىگويد كه هنر آشپزى زهرا خانم از بين برود. اينها از حسادت است (گردآوری : انجمن ناجی)
مىپرد بالا آبشار بزند نمىتواند آبشار بزند مىگويد بابا درست پاس بده.
آقا يك مدرسه ساخت. بابا يك مدرسه كه چيزى نيست اينها خرپولند بايد ده تا مدرسه بسازد. اصلاً نمىگويد مدرسه ساخته است دستش درد نكند. آدم حسود تشكر نمىكند.