روزي روزگاري ، تصميم گرفتند برخي از مشاغل را كه ريشه و
بنيان درست و حسابي نداشتند و تكليفشان مشخص نبود ، از
چرخة اقتصادي ولايت غربت حذف كنند . براي اين كار ، يك
مسؤولي مشخص شد كه از طرف حكومت، مشاغل كاذب را كه صرفه اي
براي مملكت ندارند ، معلوم كند.
تحقيقات شروع شد و پس از مدتي، مسؤول تشخيص مشاغل كاذب را
معلوم كرد و احضارشان كرد كه بيايند برگة انتقالشان به
ولايت جابلقا را بگيرند.
باري ، صاحبان مشاغل آمدند و با چشم گريان و دل بريان
نشستند پيش روي مسؤول تشخيص .
مسؤول تشخيص ، رو كرد به صاحب شغل اول و گفت : « طبق قرائن ،...